پاسخ به:وهّابيّت از منظر عقل و شرع دكتر سيد محمد حسينى قزوينى
یک شنبه 9 تیر 1392 10:35 PM
4. نشانه پليدى باطن:
على عليهالسلام براى اثبات پستى و پليدى تفرقه و اختلاف مىفرمود:
«وَإِنَّمَا أَنْتُمْ إِخْوَانٌ عَلَى دِينِ اللّهِ، مَا فَرَّقَ بَيْنَكُمْ إِلاَّ خُبْثُ السَّرَائِرِ، وَسُوءُ الضَّمَائِرِ»(1)؛ همانا شما برادران دينى يكديگريد؛ چيزى جز درون پليد، و نيّت زشت، شما را از هم جدا نساخته است.
5. زمينه ساز فتنه:
على عليهالسلام به خوبى مىدانست كه شيطان با فراهم ساختن زمينه اختلاف، بستر فتنه را مىگستراند و مىفرمود:
«إِنَّ الشَّيْطَانَ يُسَنِّي لَكُمْ طُرُقَهُ، وَ يُرِيدُ أَنْ يَحُلَّ دِينَكُمْ عُقْدَةً عُقْدَةً، وَيُعْطِيَكُمْ بِالْجَمَاعَةِ الْفُرْقَةَ، وَبِالْفُرْقَةِ الْفِتْنَةَ»(2)؛ همانا شيطان، راههاى خود را به شما آسان جلوه مىدهد، تا گرههاى محكم دين شما را يكى پس از ديگرى بگشايد، و به جاى وحدت و هماهنگى، بر پراكندگى شما بيفزايد.
6. وجوب نابودى اختلاف افكن:
على عليهالسلام فرمود:
«أَلاَ مَنْ دَعَا إِلَى هذَا الشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ، وَلَوْ كَانَ تَحْتَ عِمَامَتِي هذِهِ»(3)؛ آگاه باشيد هر كس كه مردم را به اين شعار «تفرقه و
(1) نهج البلاغه خطبه 113.
(2) نهج البلاغه خطبه 121.
(3) نهج البلاغه خطبه 127.
جدايى» دعوت كند او را بكُشيد هر چند كه زير عمامه من باشد.
شكّى نيست كه ما در عصرى زندگى مىكنيم كه تمامى دشمنان براى نابودى اسلام هم پيمان گشته و همه امكانات سياسى و اقتصادى خود را براى از بين بردن اسلام از صحنه بين الملل بهكار گرفتهاند.
طرح نوين هانتينگتون، بزرگ نظريّه پرداز كاخ سفيد و استراتژيست معروف يهودى در كتاب برخورد تمدّنها مؤيّد اين مطلب است(1).
(1) در تابستان 1993 ميلادى، ساموئل هانتينگتون رئيس موءسّسه استراتژيك دانشگاه هاروارد در شماره تابستانى نشريّه فارين افرز در مقالهاى مىگويد: سياست جهانى اينك وارد مرحله جديدى شده است. او جهان آينده را عرصه كنش و واكنش بين هفت يا هشت تمدّن بزرگ مىداند، تمدّن غربى، كنفوسيوسى، ژاپنى، اسلامى، هندو، اسلاوى ارتدكسى، آمريكاى لاتين و احتمالاً آفريقايى. فرضيّه او اين است كه اصولاً نقطه اصلى برخورد در اين جهان نو، نه رنگ و بوى ايدئولوژيكى دارد و نه بوى اقتصادى، شكافهاى عميق ميان افراد و بهاصطلاح نقطه جوش برخوردها داراى ماهيّت فرهنگى خواهد بود. پس دولت ملّتها نيرومندترين بازىگران در عرصه جهان باقى خواهند ماند. ليكن درگيرى اصلى در صحنه سياست خارجى ميان ملّتها و گروههايى با تمدنهاى مختلف روى خواهد داد.
هانتينگتون كانون درگيرى در آينده نزديك را ميان غرب و چند كشور اسلامى كنفوسيوسى مىداند. او سپس با ذكر اين نكته كه مفهوم تمدّن جهانى، از تمدّن غرب برآمده است به برترى پيروزى تمدّن غربى تصريح مىكند.
هانتينگتون، طى مصاحبهاى با شبكه تلويزيونى «سى. ان. ان. ترك» واقعه يازده سپتامبر را نماد بارز نظريّه برخورد تمدّنهاكه تقريباً يك دهه پيش مطرح شده است، دانست. رويداد يازده سپتامبر روابط جهان اسلام و غرب را دگرگون كرد، به طورى كه احساسات ضدّ آمريكايى در جهان اسلام (به خصوص خاورميانه) و در مقابل احساسات ضدّ اسلامى در غرب شدت يافت.
و هم چنين دكتر مايكل برانت، معاون سابق سازمان اطّلاعات مركزى آمريكا (سيا) در كتاب A Plan to divis and desnoylte theology «نقشهاى براى جدايى مكاتب الهى» مىگويد:
افرادى كه با شيعه اختلافات نظر دارند آنها را عليه شيعه منظم و مستحكم كرده، وكافر بودن شيعه گسترش داده شود و آنها را از جامعه جدا نموده و عليه آنها مواد نفرت برانگيز نوشته شود(1). بنابراين، در چنين عصرى بيش از هر عصر ديگر، مسلمانان نياز به وحدت دارند و شايد بيش از هر زمانى جامعه اسلامى به همكارى و مساعدت يكديگر نيازمند است.
گِلادِستون(2) نخست وزير اسبق بريتانيا مىگويد: مادام هذا القرآن موجودا فى أيدى المسلمين، فلن تستطيع أروبا السيطرة على الشرق ولا أن تكون هى نفسها فى أمان(3)؛ مادامى كه قرآن در دست مسلمانهاست، اروپا نه مىتواند بر شرق تسلّط يابد و نه احساس امنيّت كند.
(1) روزنامه جمهورى اسلامى، تاريخ 5/3/1383 و هفته نامه افق حوزه، تاريخ 28/2/1383.
(2) Gladstone سياستمدار انگليسى ( 1809 ـ 1898) رهبر ليبرالها بود و چهار بار به مقام نخست وزيرى انگلستان رسيد.
(3) الإسلام على مفترق الطرق، ص 39. (35)
*هر وقت که سرت به درد آید نالان شوی و سوی من آیی
چون درد سرت شفا بدادم یاغی شوی و دگر نیایی*
*پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*