آیا چیزی به نام "شمّ زنانه" وجود دارد؟
شنبه 25 خرداد 1392 12:38 PM
آیا چیزی به نام "شمّ زنانه" وجود دارد؟
اگر وجود دارد، آیا مبتنی بر توانایی کاربرد و تعبیر و تفسیر نشانه های غیرکلامی است؟
مترجم: دکتر یوسف کریمی
آیا هیچگاه عبارت "شمّ زنانه" را شنیده اید؟ معنی این عبارت آن است که زنان دارای یک حس ششم خاص هستند که به آنها امکان میدهد موقعیتهای اجتماعی و اعمالی را که برای مردان اسرارآمیز است، بهفمند. در گذشته، این عبارت اغلب به وسیله ی مردان به کار میرفت تا شگفتی آنها را نسبت به توانایی زنان در درک آنچه در بسیاری از موقعیت ها رخ می داد و پیش بینی درست رفتار اشخاص دیگر- به مراتب درستتر از مردان- نشان دهد. خلاصه اینکه، به نظر میرسد عقل سلیم حکم میکند که زنان از نظر ادراک اجتماعی به مراتب برتر از مردان هستند- بهتر از نظر تکلیف درک دیگران و پیشبینی رفتار آنان.
آیا این امر واقعیت دارد؟
پاسخ، آنگونه که به وسیله ی تحقیقات نظامدار در مورد تفاوتهای جنسیتی در ادراک اجتماعی حاصل شده است ظاهراً این است که بستگی دارد به اینکه کدام جنبه از ادراک اجتماعی را در نظر بگیریم. در مجموع، شواهد روشنی وجود ندارد که زنان از لحاظ تمام وجود ادراک اجتماعی برتر از مردان باشند –وجوهی از قبیل شکل دادن برداشت درست از دیگران یا درک انگیزه ها و مقاصد آنها. اما به نظر میرسد که زنان واقعاً از لحاظ نشانه های غیرکلامی دارای مزیت مهمی هستند. در واقع، آنها هم از نظر فرستادن و هم تعبیر و تفسیر این نشانه ها بهتر از مردان هستند (مثلاً مایو و هنلی
نخست، زنان بهتر می توانند علایمی را در مورد احساسات و واکنش های خود از طریق بیناگرهای چهرهای، زبان بدن، و دیگر قرینه های غیرکلامی انتقال دهند. دوم، آنها بهتر قادرند پیام های غیرکلامی دیگران را رمزگشایی کنند. این مهارت های فوق العاده در این جنبه از ادراک اجتماعی به آنها مزیت مهمی می دهد: چون آنها بهتر از مردان می توانند پیام خود را بفرستند و بهتر می توانند پیام های غیرکلامی فرستاده شده به وسیله ی دیگران را بخوانند، در بسیاری از موقعیت های اجتماعی زنان مزیت مهمی به دست می آورند. آنها بهتر می توانند دیگران را درک کنند، و این به آنها کمک می کند تا پیشبینی کنند این افراد چگونه عمل خواهند کرد. بدین ترتیب، جای تعجب نیست که مردان اغلب به توانایی غیرقابل تصور زنان اطراف خود در درک آنچه در موقعیت های مختلف روی می دهد، و خود مردان در مقابل آن حیران می مانند، اعتراف می کنند.
اما، ظاهراً یک استثنای مهم بر این قاعده وجود دارد: زنان مزیت خود را وقتی به آنها دروغ گفته میشود، از دست می دهند. آنها بیشتر از مردان تمایل دارند پیام های فریبنده را درست پنداشته و کمتر از مردان در تمیز دادن پیام های نادرست از پیام های درست موفق هستند (روزنتال و دوپائولو، 1979)، هرچند این موضوع نیز همیشه صادق نیست و ممکن است تا حدودی، وابسته به زمینه خاصی باشد که دروغ ها در آن گفته می شود (نگاه کنید به شکل 1؛ مثلاً اکمن، اسالیوان، و فرانک 1999).
چه چیزی برتری کلی مهارت های زنان در درک قرینه های غیرکلامی را توجیه می کند؟
پاسخی که بیشتر روانشناسان اجتماعی به آن باور دارند در نقش های متضاد جنسیتی نهفته است. در بسیاری از جوامع، تصور قالبی سنتی مردانگی و زنانگی حاکی از آن است که مردان با جرأت، منطقی و سلطه جو هستند، در حالی که زنان بیانگر، حمایتگر و حساس اند. از آنجا که نقش ها و تصورات قالبی جنسیتی اغلب خودتأییدکننده هستند، یک نتیجه آن است که زنان واقعاً به واکنش های دیگران بیشتر توجه میکنند و می آموزند که نسبت به این واکنش ها حساستر باشند. به علاوه، نقش های متضاد جنسیتی اغلب به موقعیتی می انجامند که در آن زنان سِمت های دارای قدرت کمتر و پایگاه پایین تر را در جامعه های خود اشغال می کنند. چون افراد دارای پایگاه یا قدرت نسبتاً پایین باید نسبت به اعمال و واکنش های اشخاص دیگری که نسبت به آنها دارای پایگاه و قدرت بالاتری هستند، حساس باشند، در نتیجه زنان تمایل دارند که این مهارت ها را بیشتر از مردان یاد بگیرند
و بالاخره، چون تصورات قالبی جنسیتی حاکی از آن است که انتظار می رود زنان حساس و مؤدب باشند، آنها بیشتر اکراه دارند متوجه باشند- یا لااقل به این واقعیت توجه کنند- که دیگران فریب کارند. هرچه باشد، اینگونه رفتار زیبنده و مؤدبانه نیست (
بنابراین، اگر از دریچه ی تحقیقات و نظریه های روانشناسی اجتماعی نگاه کنیم، شمّ زنانه اسرارآمیز بودن خود را از دست می دهد. به میزانی که این شمّ وجود دارد، به نظر می رسد که ناشی از هردو مهارت برتر زنان در فرستادن و خواندن قرینه های غیرکلامی، باشد. این مهارت ها به نوبه ی خود، اساساً بازتابی هستند از تصورات قالبی جنسیتی و نقشی که زنان در بسیاری از جوامع ایفا میکنند.
امیدوارم لبخند امام زمان روزی شما باشد. باتشکر/