جمع بندی و چکیده مبحث هشتاد و ششم طرح صالحین
جمعه 24 بهمن 1393 10:04 PM
بنام خدا
جمع بندی مبحث 86: «تاثیرتحصیلات عالی و اشتغال زنان در زندگی خانوادگی و جامعه»
نقش تحصیلات عالی زنان:
تحصیلات میتواند تاثیر بسزائی در تربیت فرزندان داشته باشد ولی صد در صد نیست.
هرچه تحصیلات بالاتر باشه اعتماد به نفس زنان بیشتر میشود.
تخصیلات به ذهن و فعالیت های ذهنی و حتی شخصیت ، بسط و توسعه میدهد.
تحصیلات زنان در مدیریت خانواده دسترسی به دانش لازم برای زندگی درست را تسهیل می کند.
مزایای تحصیلات عالی زنان:
بالابردن معرفت و سطح دانش و اهتماد به نفس ، بالابردن سطح فکر و ارتباط با دیگران ، کمک کردن به تربیت فرزندان، کمک به اقتصاد خانواده.
نتیجه گیری:
در نتیجه به نظر میرسد داشتن تحصیلات عالی برای زندگی امروز و خانواده لازم و فقط برای اشتغال و موارد اقتصادی نمی باشد.
اشتغال بکار زنان :
زنان شاغل (در کارهای سخت و طولانی مدت ) وقت کافی برای تربیت فرزندان ندارند.
داشتن شغل در جامعه امروز میتونه از لحاظ اقتصادی کمک خوبی به خانواده باشد.
اشتغال زنان و در اجتماع بودن آنها باعث می شود که رفتار وی تحت تاثیر قرار گیرد و در مواردی وظایف همسری را(خصوصا وقتی با موافقت همسر و خانواده باشد) هم به نحو بهتری انجام دهد و یا به عکس باشد.
اشتغال زنان از نظر رهبر معظم انقلاب بایدها و نبایدهائی دارد که عبارتند: آسیب نرسیدن به نقش اصلی زن یعنی مادری و همسری و رعایت حریم محرم و نامحرم و پرهیز از اختلاط .
امام خمینی (ره ) داشتن شغل برای زن را کاملا بدون مانع ارزیابی می کنند، اما این نکته را یادآور می شوند که هدف زن و مرد از هرگونه فعالیتی رسیدن به مرحله کمال و قرب الهی باید باشد.
برخی از فقهای معاصر با کارکردن زن مشکل دارند و می گویند: کلا درست نیست که دختران و زنان برای تامین مخارج خویش کار کنند، بلکه باید پدر یا شوهر و یا برادر آنان نفقه آنها را بدهند تا زنان به زندگی زناشوئی و تربیت بفرزندان بپردازند.
علت اشتغال زنان معمولا ناچیز شمردن کار در منزل و خانه داری ، پرکردن وقت فراغت ، چشم هم چشمی و رقابت ، استقلال مالی فرار از مسئولیت های اصلی ، تکامل جوئی ، نیازهای مالی و فشارهای اقتصادی می باشد.
مزایای اشتغال بکار زنان :
افزایش اعتماد به نفس ، احساس استقلال ، خودباوری و کمک به اقتصاد خانواده
معایب اشتغال بکار زنان :
نارضایتی خانواده و کاهش رضایت همسردربعضی موارد (جنانچه اشتغال بدون توافق همسر باشد )، دوری زنان از محوریت خانه، تربیت نکردن درست فرزندان و دوگانگی در تربیت آنها ، کمرنگ شدن محبت در خانواده ، کم شدن آرامش روحی و روانی زن و خانواده، عدم بکارگیری خلاقیت و توانمندیها برای رشد خانواده، پیری ،افسردگی زودرس (در صورت راضی نبودن از کار و سنگین و سخت بودن شغل)
نتیجه گیری اشتغال زنان :
به رغم پذیرش وسیع اشتغال زنان از جانب طبقات متفاوت اجتماعی ، در ایران هنوز آن تغییرات فرهنگی که لازمه هماهنگی میان اشتغال زن و تقسیم وظایف و مسئولیت ها در خانواده است بطور کامل روی نداده است.
در نظر زن مسلمان ، خردمند ، آگاه و مدیر پرداختن به امور خانواده و تربیت فرزندان کلیدی ترین و موثرترین نقش اجتماعی می باشد. او اگرچه در خانه هست اما خود را به عنوان یک عضو فعال و تاثیرگذار جامعه می پندارد و البته در مواقع ضروری و خاص به شرط آسیب ندیدن خانواده به برنامه های اجتماعی بیرون خانه می پردازد و زمانی خود را در صراط مستقیم و در مسیر عبودیت احساس می کند که اصالت را به مادری و همسری دهد و در تعارض و عدم امکان جمع بین آن و مسائل دیگر در انتخاب خود گزینه خانواده را بر گزیند و از این انتخاب خود بسیار مسرور و خوشحال باشد.
در نتیجه به نظر میرسد تا جای امکان و نداشتن ضرورت مالی و اقتصادی وهمچنین شرایط خاص اجتماعی مثل شغل های خاص ، اشتغال زنان ضرورتی نداشته باشد و در صورت ضرورت هم باید شغل بگونه ای باشد که ضرری به زندگی خانوادگی و تربیت فرزندان و سلامت روحی و روانی و جسمی خود شاغل (زن ) نزند.
از اینکه مطالب زیاد شد پوزش می طلبم . نتوانستم مطالب را خلاصه تر کنم زیرا احساس کردم کمتر از این حق مطلب را ادا نخواهد کرد.