0

طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

 
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال
پنج شنبه 6 تیر 1392  10:42 AM

ردیف 98

 (آيه 38)- سپس اين مرد با ايمان براى در هم شكستن كفر و غرور او گفت:
 
 «ولى من كسى هستم كه اللّه پروردگار من است» (لكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي).
 
 «و من هيچ كس را شريك پروردگارم قرار نمى‏دهم» (وَ لا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَداً).
 
 (آيه 39)- بعد از اشاره به مسأله توحيد و شرك كه مهمترين مسأله سر نوشت ساز است، مجددا او را مورد سرزنش قرار داده، مى‏گويد: «چرا هنگامى كه وارد باغت شدى نگفتى اين نعمتى است كه خدا خواسته است» چرا همه اينها را از ناحيه خدا ندانستى و شكر نعمت او را بجا نياوردى؟! (وَ لَوْ لا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ ما شاءَ اللَّهُ).
 
چرا نگفتى «هيچ قوت (و نيرويى) جز از ناحيه خدا نيست» (لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ).
 
اينها امكانات و وسائلى است كه خدا در اختيار تو قرار داده، تو از خود هيچ ندارى و بدون او هيچ هستى! سپس اضافه كرد: «اگر مى‏بينى من از نظر مال و فرزند از تو كمترم» مطلب مهمّى نيست (إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً).
 
(آيه 40)- «شايد پروردگارم بهتر از باغ تو، به من بدهد» (فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ).
 
نه تنها بهتر از آن چه تو دارى به من بدهد بلكه: «و مجازات حساب شده‏اى (صاعقه) از آسمان بر باغ تو فرو فرستد، به گونه‏اى كه آن را به زمين بى‏گياه لغزنده‏اى مبدّل كند» (وَ يُرْسِلَ عَلَيْها حُسْباناً مِنَ السَّماءِ فَتُصْبِحَ صَعِيداً زَلَقاً).
 
 (آيه 41)- يا به زمين فرمان دهد تكانى بخورد «و اين چشمه و نهر جوشان در اعماق آن فرو برود، آن چنان كه هرگز قدرت جستجوى آن را نداشته باشى» (أَوْ يُصْبِحَ ماؤُها غَوْراً فَلَنْ تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَباً).
 
در واقع آن مرد با ايمان و موحّد رفيق مغرور خود را هشدار داد كه بر اين نعمتها دل نبندد چرا كه هيچ كدام قابل اعتماد نيست.
 
 (آيه 42)- و اين هم پايان كارشان: سر انجام گفتگوى اين دو نفر پايان گرفت بى‏آنكه مرد موحد توانسته باشد در اعماق جان آن ثروتمند مغرور و بى‏ايمان نفوذ                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏3، ص: 44
 
 كند، و با همين روحيه و طرز فكر به خانه خود باز گشت غافل از اين كه فرمان الهى دائر به نابودى باغها و زراعتهاى سر سبزش صادر شده است، و بايد كيفر غرور و شرك خود را در همين جهان ببيند و سرنوشتش درس عبرتى براى ديگران شود.
 
عذاب الهى نازل شد، به صورت صاعقه‏اى مرگبار، و يا توفانى كوبنده و وحشتناك، و يا زلزله‏اى ويرانگر و هول‏انگيز، هر چه بود در لحظاتى كوتاه اين باغهاى پر طراوت، و درختان سر به فلك كشيده، و زراعت به ثمر نشسته را در هم كوبيد و ويران كرد و عذاب الهى به فرمان خدا از هر سو محصولات آن مرد را احاطه كرد «و تمام ميوه‏هاى آن نابود شد» (وَ أُحِيطَ بِثَمَرِهِ).
 
صبحگاهان كه صاحب باغ به منظور سر كشى و بهره گيرى از محصولات باغ به سوى آن حركت كرد، همين كه نزديك شد با منظره وحشتناكى رو برو گشت، آب در دهانش خشكيد، و آنچه از كبر و غرور بر دل و مغز او سنگينى مى‏كرد يكباره فرو ريخت! گويى از يك خواب عميق و طولانى بيدار شده است: «او مرتبا دستها را به هم مى‏ماليد و در فكر هزينه‏هاى سنگينى بود كه (در يك عمر از هر طرف فراهم نموده و) در آن خرج كرده بود، در حالى كه همه بر باد رفته و بر پايه‏ها فرو ريخته بود» (فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلى‏ ما أَنْفَقَ فِيها وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى‏ عُرُوشِها).
 
درست در اين هنگام بود كه از گفته‏ها و انديشه‏هاى پوچ و باطل خود پشيمان گشت «و مى‏گفت: اى كاش احدى را شريك پروردگارم نمى‏دانستم» و اى كاش هرگز راه شرك را نمى‏پوييدم (وَ يَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَداً).
 
منبع : 
qurangloss.blogfa.com/page/kahf-1-50.aspx

 

هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
تشکرات از این پست
nezarat_ravabet
دسترسی سریع به انجمن ها