حکمت چندهمسری در حیات رسول خدا (ص)
دوشنبه 2 اردیبهشت 1392 8:17 AM
با توجه به فرهنگ حاکم در زمان پیامبر، ازدواج از مهمترین عوامل ایجاد الفت و زمینهای برای کاهش خصومتها بشمار میرفت. به همین دلیل پیامبر (ص) حتی آزار و اذیت توان فرسای شماری از همسران خود را در این راستا تحمل نمود.
چکیده
تعدد همسران رسولخدا (ص) از دیرباز دستاویز خاورشناسان برای خدشهدار کردن سیمای رسالت بوده و قلمفرساییهای بدگویان اسلام در این زمینه، به قضاوتهای غیرمنصفانه انجامیده است. البته اندیشمندانی برای دفاع از ساحت حضرت ختمی مرتبت کوشیدهاند تا از زوایای پنهان این امر سخن بگویند، اما بسیاری از سویههای جامعهشناختی و روانشناختی در این امر مورد مداقه قرار نگرفته است.
تحلیل درست و واقعبینانه این حوادث در حیات رسولخدا (ص)، بیانگر ابعاد مهمی از شخصیت ایشان درجریان یک دعوت بزرگ الهی و روشنگر وجوه مختلف یک نظام اصیل تربیتی و اسوهمدار است. در نوشتار پیشرو میکوشیم تا با واکاوی سویههای جامعهشناختی و روانشناختی در منحنی شخصیت پیامبر، درکنار فرهنگ ازدواج در اسلام و سنن مألوف در آن عصر، این مسئله را بررسی کنیم.
واژگان کلیدی:رسول خدا (ص)، تعدد زوجات، زنان پیامبر، فرهنگ ازدواج، چندهمسری.
مقدمه
پیامبر اسلام بهعنوان آخرین سفیر الهی همواره نقش مهمی در حیات بشری داشته است. بیگمان نگرش مسلمانان درباره این مرد الهی مستلزم بررسی دقیق و موشکافانه زندگی آن بزرگوار است.یکی از موارد بسیار مهمی که در حیات حضرت نیازمند شناخت کامل و همهسویه بوده، مسئله ازدواجهای نبیاکرم (ص) است که هنوز هم متأسفانه در بیانی مستند و وافی، تحلیل درست و شفافی از آن بهدست داده نشده و به همینرو موجب سوءاستفاده معاندان و بدگویان اسلام از سویی، و نتیجهگیریهای غیرمنصفانه برخی مسلمانان از سویی دیگر، گردیده است.
از دیرباز خاورشناسان از مسئله تعدد همسران پیامبر برای خدشهدار کردن سیمای رسالت سوءاستفاده کرده و در این خصوص قلمفرسایی نمودهاند.1 اینان حتی گاه زن و شمشیر را اساس اخلاق پیامبر میشمرند؛ گویی میخواهند غضبآلودگی و استغراق در هوس را ـ که از صفات هیچ یک از پیامبران الهی نبوده ـ در نبی مکرم اسلام (ص) جمع کنند. بیگمان رسولخدا با استیلایی مثالزدنی بر نفس خویش همواره مورد تأیید و ستایش همگان (حتی مخالفان) بوده و هست و از این منظر کمتر کسی اخلاق و رفتار حضرت را به نقد کشیده است.
اما همواره ازدواجهای متعدد از موضوعاتی بوده که حضرت را مورد ملامت مخالفان قرار داده است. متأسفانه تأثیر این قضاوتهای جاهلانه و انتشار آن در جامعه مسلمین نیز سبب طرح ابهامات و پرسشهای مختلفی دراینباره گردیده؛ تا آنجاکه بسیاری از مسلمانان نیز در برابر مخالفان با آنان همصدا شده و یا دستکم کوشیدهاند خود را به سکوت عادت دهند. بدینسان، موضوعی که توجه به ظرایف و واقعیتهای آن میتوانست بیانگر یکی از مهمترین ابعاد شخصیتی این پیامآور الهی باشد، برخی را به سکوت و یا اعتراض به آن بزرگوار واداشت.
البته در جریان نبوت، پیامبر اسلام تنها پیامبری نیست که همسران متعدد داشته، بلکه نمونههای بسیاری در انبیای سلف چون ابراهیم، یعقوب، داوود و سلیمان (ع) نیز بودهاند،2 اما هرگز این مسئله دستاویز دشمنان قرار نگرفت؛ امری که خود میتواند مؤید دیگری بر این کلام رسولخدا (ص) باشد: «ما اوذی نبی بمثل ما اوذیت:3 هیچ پیامبری بهمانند من مورد آزار و اذیت قرار نگرفت».
بیشک اگر جهل برخی مسلمانان نبود، هرگز دشمنان اسلام قادر به چنین قضاوتهای غیرمنصفانه نبودند؛ آنهم نسبت به شخصیتی که به شهادت تاریخ همه وجودش را در راه دعوت به حق و احیای انسانیت و دوری از هوس و مظاهر فریبنده دنیا وقف نمود. بر این بنیاد، برآن شدیم تا با نگاهی همهجانبه، به ازدواجهای حضرت و ابعاد مختلف آن بپردازیم تا از این ابهامات پرده بگشاییم.
فرهنگ ازدواج در عصر رسولخدا (ص)
نخستین مطلب دراینباره آن است که فرهنگ ازدواج در عصر بعثت تفاوتهای بسیاری با فرهنگ معاصر ما داشته است. این اختلاف بهگونهای است که درک واقعی اوضاع و سنن و آداب اجتماعی را در آن روزگاران، بسیار دشوار مینماید. با این همه، توجه به ویژگیهای آن فرهنگ و تفاوتهای اساسی آن با نگاه امروزین به مسئله ازدواج، راهگشای فهم دقیق ما از رفتارهای رسولاعظم (ص) است. اینکه به برخی از این تفاوتها اشاره میکنیم:
1. فرهنگ حاکم بر جامعه عرب آن روز ایجاب میکرد که زنان همواره تأمین مادی و امنیتی خویش را برعهده مردان بدانند و تنها در کنار آنان به امنیت اقتصادی، اجتماعی و روانی رسند. حیات یک زن بدون سرپرست، بسیار دشوار و دستکم بعید مینمود و به همینرو سرپرستی و تأمین زن در محیط زندگی آن روز مسئولیتی مهم برای مرد خانواده بشمار میرفت. مهمترین گواه بر این ادعا، در استراتژی قریش برای جلوگیری از نشر اسلام نهفته است؛ آنگاه که بزرگان مشرک به دامادهای آن حضرت پیشنهاد کردند تا برای انصراف رسولخدا از دعوت خود، دختران آن حضرت را طلاق دهند و به خانه پدر بازگردانند.4
2. ازدواج همواره میتوانست موجب استحکام روابط عاطفی و اجتماعی میان گروهها و طوایف مختلف گردد؛ همانگونه که فسخ آن نیز میتوانست ابزاری برای بروز کینهها و انتقامها باشد. البته این امر به آن عصر اختصاص نداشته و در واقع جامعه بشری همواره برای پیوند خویشاوندی احترام قائل بوده، اما تحقق این مسئله در فرهنگ عرب آن روز بیش از هر زمان دیگر بارز و آشکار بوده است.
3. مسئله همخوانی یا تناسب فاصله سنی برای ازدواج ـ که در فرهنگ امروزین تا حدی ضروری بهنظر میرسد ـ در فرهنگ آن روز و حتی پیش از آن مطرح نبود. مثلاً عبدالمطلب همان روزی که کوچکترین پسرش را به ازدواج آمنه بنت وهب درآورد، خود درحالیکه پیرمردی بود، با هاله دختر عموی جوان آمنه ازدواج کرد5 و یا عمر بن خطاب از ابوبکر میخواهد که دختر جوانش حفصه را به ازدواج خود درآورد؛ حال آنکه بیش از سی سال اختلاف سنی میان آندو وجود داشت. در تاریخ انبیای گذشته نیز شواهدی بر این امر وجود دارد. مثلاً ازدواج حضرت داوود در هفتاد سالگی با همسرش که کمتر از 25 سال داشته است.
4. مسئله تعدد زوجات در میان عرب بدون وجود هیچ شرط و حد و مرزی ـ که بعدها اسلام ضمن قراردادن شرایط، آن را محدود نمود ـ امری عادی و رایج بوده و از همینرو برانگیزاننده هیچ سؤال و شبههای نبوده است.7 گرچه در فرهنگ اغلب جوامع، برخی واقعیتهای اجتماعی موجود در طول زمان منجر به نگاه منفی به این امر شد.اکنون با توجه به این مقدمات ازآنرو که ما نیز در تحلیلهای خود، از برخی عوامل روانشناختی و جامعهشناختی آشکار و پنهان این ازدواجها غفلت نکنیم، به سیر تاریخی این ازدواجها میپردازیم و سپس یکایک ازدواجها و ابعاد مختلف آن را از نظر میگذرانیم.
سیر تاریخی ازدواجهای پیامبر اکرم (ص)
پیامبر اسلام در طول حیات 63 سالهاش یازده همسر8 داشته که دو تن از آنان در زمان حیات حضرت وفات کردند.9 دراینباره دو نکته درخور ذکر است.
1. آیات الهی نشان میدهد که پیامبر با دیگر مسلمانان از حیث پارهای از حقوق و تکالیف ـ که عموماً ناشی از ضرورتهای رسالت بود ـ متفاوت بوده است. این در حالی است که همسران پیامبر نیز با دیگر زنان مسلمان هم از حیث برخی حقوق و هم از نظر تکالیف ویژه (بهدلیل همسری با رسولخدا) متفاوت بودند.10 برای مثال، زنان پیامبر برخلاف زنان دیگر بهخاطر پارهای از ضرورتها و حساسیتهای امر رسالت، پس از حیات پیامبر از ازدواج مجدد نهی شدند و در حکم مادر مؤمنان قرار گرفتند.11 این امر همواره برای آنان شرافتی بشمار میآمد که بدان میبالیدند.
2. آیاتی که ناظر به زندگی خانوادگی پیامبر اسلام است، گویای آن است که بهطورکلی ازدواجهای حضرت و شرایط زندگی با زنان ـ چه از لحاظ نگهداری و چه از نظر جدایی ـ با نظارت الهی همراه بوده و حتی گاهی مبتنی بر فرمان رسمی وحی محقق گردیده است. دقت در این امر نشان میدهد که جز اولین ازدواج، اختیار همسران برای حضرت بیش از آنکه برآمده از تمایلات غریزی و درونی باشد، برپایه برنامهای الهی برای تبیین ابعاد مختلف یک مکتب تربیتی بوده است. حال به یکایک این ازدواجها میپردازیم.
1. خدیجه (س)
نخستین همسر رسولالله (ص) دختر خویلد از اشراف قریش بود که ازدواج با او پانزده سال قبل از بعثت صورت گرفت. حضرت در آن هنگام 25 سال داشت؛ درحالیکه خدیجه چهل ساله بود .پیامبر در سفری تجاری برای خدیجه سود فراوانی را به ارمغان آورد. نقل مشاهدات میسره، غلام خدیجه از رفتار و حرکات پیامبر بهویژه صداقت و امانتداری او در اثنای سفر، موجب گردید که خدیجه به پیامبر پیشنهاد ازدواج دهد.
تقریباً تمام گزارشهای تاریخی حاکی از آن است که این ازدواج به درخواست و تمایل ابتدایی خدیجه انجام پذیرفت،13 زنی که در مقابل هیچیک از مردان قریش سر تسلیم فرود نیاورده و درخواست همه آنان را برای ازدواج با صراحت رد کرده بود. بیشک او در سنی نبود که براساس احساسات زودگذر تصمیمی شتابزده بگیرد، بلکه عزم کرده بود با همه وجود از مردی حمایت کند که میخواهد زنجیر بردگی انسانها را با شعار عبودیت الله درهم شکند.
اگر خدیجه در وجود محمد (ص) در جستجوی حقیقتی بود که زنان قریش آن را نمیدیدند و مفهوم انتخاب خدیجه را درک نمیکردند، رسولخدا (ص) نیز در خدیجه حقیقتی را میدید که غیر از خواستهای متعارف جوانان بود. ازاینرو، حضرت با موافقت خود به انتخاب خدیجه احترام گذاشت. او 26 سال یگانه بانوی پیامبر بود و مادر تمام فرزندان او گردید.در آینده اشاره خواهیم کرد که چگونه همین نخستین ازدواج محمد (ص) و مدت طولانی تکهمسری در حیات حضرت ـ بیش از هر امر دیگر ـ باید به برداشتهای ناروا درباره شخصیت پیامبر پایان دهد.
2. سوده بنت زمعه
وی اولین همسر پیامبر (ص) پس از مرگ خدیجه بود. قبیله او بنیعبد شمس از دشمنان پیامبر و بنیهاشم بودند. سوده پیشتر با پسر عمویش سکران بن عمرو بن عبد شمس که از اسلامآورندگان اولیه بود ـ و در این راه شکنجههای بسیار کشیده بود ـ ازدواج کرد و به حبشه هجرت نمود. 14 او پس از فوت همسرش از آنجاکه خانوادهاش کافر بودند، نمیتوانست به نزد آنان بازگردد؛ چراکه بدون شک با شکنجه و تهدید و اجبار بر کفر روبهرو میشد. 15
ازدواج با او در چنین شرایطی میتوانست نوعی تکریم استقامت و ثبات او در راه ایمان باشد؛ ضمن آنکه برای مجاهدان اسلام که همواره بر عائله خود پس از شهادت میترسیدند، نویدی بود که زنان و ذریه آنان بیسرپرست رها نخواهند شد. 16 تاریخ درباره جمال یا ثروت و یا موقعیت اجتماعی وی ـ که مورد نظر دنیاطلبان باشد ـ گزارشی نکرده است، بلکه تنها گفته میشود که سن او بههنگام ازدواج با رسولخدا حدود 55 سال بوده17 و در سال 54 هجری نیز در زمان خلافت معاویه از دنیا رفته است.18
3. عایشه بنت ابوبکر
پس از سوده، پیامبر خدا (ص) عایشه را به عقد خود درآورد.19 سن او به هنگام عقد هفت تا نُه سال ذکر شده20 که دو سال بعد از آن نیز به خانه پیامبر رفته و نُه سال در کنار حضرت زیسته است.21 برخی منابع حاکی از آن است که این ازدواج به پیشنهاد ابوبکر، پدر عایشه و اصرار برخی اصحاب صورت گرفت.22 ازاینرو میتوان آن را براساس پارهای ملاحظات سیاسی ـ اجتماعی دانست. برخی نیز بر این باورند که پیامبر میخواست از طریق ازدواج با وی، از حمایت ابوبکر و فرزندانش برخوردار گردد. 23
4. حفصه
وی دختر عمر بن خطاب بود که همسرش خنیس بن حذافة السهمی ـ از مجاهدان اسلام ـ در جنگ احد مجروح شد و پس از مدتی از دنیا رفت. بعد از فوت همسر، پدرش او را به ابوبکر پیشنهاد کرد، اما با سکوت ابوبکر روبهرو گردید. سپس ازدواج با او را به عثمان ـ که همسرش رقیه دختر پیامبر را بهتازگی از دست داده بود ـ پیشنهاد کرد، اما او نیز در پاسخ گفت که قصد ازدواج ندارم. عمر با اندوه این جریانات را برای پیامبر نقل کرد و از رفتار آنان شکایت کرد. پیامبر نیز فرمود: حفصه به ازدواج کسی درمیآید که از عثمان بهتر است و عثمان نیز با کسی ازدواج میکند که بهتر از حفصه است. (مقصود پیامبر، امکلثوم دختر دیگر حضرت بود)24
در هر حال پیامبر بخل نورزید و بدینوسیله یکبار دیگر رابطه میان خود و برخی اصحابش را محکم گردانید تا شاید علاجی باشد برای خطرهایی که بیم آن میرفت؛ تا جاییکه گفته شد:پیامبر با عایشه و حفصه از روی علاقه و محبت ازدواج نکرد، بلکه بهجهت تحکیم پایههای اجتماع نوپای اسلام با آنان ازدواج نمود.25گواه این مدعا، کلام خود عمر بن خطاب است که روزی خطاب به حفصه بههنگام آزار پیامبر (ص) گفت:و الله لقد عَلَمَتِ أنّ رسول الله لا یحبّک و لو لا أنا لطلّقک.26به خدا سوگند میدانی که پیامبر تو را دوست نمیدارد و اگر من نبودم، هرآینه تو را طلاق میداد!
5. زینب بنت خزیمه
وی که مشهور به امالمساکین بود، پیش از آنکه به همسری پیامبر گردد، دو بار شوهر کرده بود. همسر دومش عبدالله بن جحش بود که در جنگ احد به شهادت رسید. پیامبر در سال سوم هجری از وی خواستگاری کرد و او نیز امر خود را به رسولخدا (ص) وانهاد. زینب در حالی به ازدواج حضرت درآمد که بیوهای سالخورده بود. ازاینرو گفته شده که دو ماه27 و به روایتی هشت ماه28 بعد از ازدواج با پیامبر از دنیا رفت.
6 . امسلمه
او را هند مینامیدند. گفتهاند که وی و همسرش ابوسلمه دو بار در دفاع از پیامبر (ص) هجرت کردند: یکبار به حبشه و دیگر بار به مدینه. ابوسلمه در جنگ احد مجروح گشته و براثر جراحات عمیق سرانجام در سال چهارم هجری از دنیا رفت.29 امسلمه با چند فرزند یتیم و بیپناه زندگی طاقتفرسا و دردناکی را میگذرانید. پیامبر او را که همه خویشانش در مکه کافر بودند، به ازدواج با خود طلبید. او نیز در پاسخ عنوان کرد:
«انا امرأة دخلت فی السن و أنا ذات عیال: زنی هستم که سنی از من گذشته و دارای فرزندانی هستم». پیامبر در پاسخ او فرمود: «نسبت به سن، من از تو بزرگترم، اما درباره فرزندان یتیم، پس کار آنان بر خدا و رسول اوست».30بیشک چنین ازدواجی تکریم این بانوی مسلمان، و سرپرستی فرزندانش نیز به پاس جهاد و صبر او در راه خدا بود. او ازجمله با شرافتترین همسران پیامبر از حیث نسب، و آخرین فرد از امهات المؤمنین بود که از دنیا رفت.
7. زینب بنت جحش
وی دخترعمه رسولالله (ص) و از اشرافزادگان مکه بود. پیامبر او را برای زید فرزندخوانده خود خواستگاری کرد. پس از ازدواج و گذران مدتی از زندگی، زینب بهدلایلی31 بنای ناسازگاری گذاشت و به همین دلیل زید او را طلاق داد. پیامبر نیز برای شکستن عادات جاهلی که فرزندخوانده را چون فرزند صلبی میدانستند و احکام آن را یکسان میپنداشتند، به دستور الهی زینب را به عقد خویش درآورد. این اولینبار بود که تشریع حکم ازدواج با همسر پسرخوانده عملاً تعلیم داده میشد. در واقع ازدواج با زینب برپایه ضرورتی شرعی صورت گرفت؛ مأموریت بزرگی که وحی بر دوش پیامبر نهاده بود.
8 . جویریه دختر حارث
دختر حارث رئیس قبیله بنیالمصطلق، از بزرگان عرب و دارای حسب و نسب شریفی بود. سال ششم هجرت میان لشکر اسلام و لشکر حارث جنگ سختی درگرفت که سرانجام قبیله حارث شکست خورد و تسلیم گشت. جویریه در جنگ، اسیر و همسرش کشته شد و در هنگام تقسیم اسرا، سهم یکی از انصار گردید.اسارت شمار زیادی از آنان در جنگ بهدلیل آنکه از بزرگان عرب و دارای حسب و نسب شریفی بودند، بر آنان بسیار گران آمد.
جویریه با صاحب خود قراردادی نوشت تا براساس آن مبلغی بپردازد و آزاد گردد. ازآنروکه این مبلغْ کلان بود، وی خدمت پیامبر آمد و از حضرت خواست تا او را در آزادی خودش از طریق مکاتبه32 یاری دهد.پیامبر فرمود: آیا بهتر از آن را میخواهی؟ پرسید: چه میتواند باشد؟ پیامبر پرداخت مبلغ و ازدواج با خود را پیشنهاد کرد و او نیز پذیرفت. آنگاه پیامبر او را از آن فرد انصار خرید و سپس آزاد کرد. او سپس اسلام آورد و آنگاه حضرت وی را به عقد خویش درآورد.33 سایر اصحاب به احترام پیامبر و این ازدواج، همه اسیران خود را آزاد ساختند و گفتند چگونه بستگان رسولخدا را در اسارت خود باقی بداریم!؟34
زمانی که این خبر به حارث رسید، به مدینه آمد و اسلام آورد. با اسلام آوردن او عموم افراد بنیمصطلق نیز مسلمان شدند. نقل شده که جویریه روزی به حضرت گفت: همسرانت بر من فخر میفروشند که تو اسیر بودهای! پیامبر فرمود: «او لم أعظم صداقک ألم أعتق أربعین من قومک؟:35 آیا مهریه تو را بزرگ قرار ندادم که آزادی 40 تن از قبیله تو بود؟» عایشه درباره او میگوید: «فما رأیت امراة اعظم برکة علی قومها منها:36 هیچ زنی را از جویریه با برکتتر بر قبیلهاش نیافتم.»
9. امحبیبه دختر ابوسفیان
امحبیبه با نام اصلی رمله، دختر ابوسفیان عموزاده پیامبر بوده است که نزدیکترین فرد از حیث نسب به پیامبر در میان همسران حضرت بود.37 همسر اول او عبیدالله بن جحش بود که پس از هجرت به حبشه نصرانی شد و کوشید تا همسرش را نیز به آن آیین برگرداند، اما امحبیبه سر باز زد. وی پس از فوت همسرش در سال هفتم هجری در حبشه تنها و بیکس گشت. پیامبر نیز که وصف استقامتهای ایمانی او را شنیده بود، با فرستادن شخصی38 از او خواستگاری کرد. این تنها ازدواجی بود که از طریق نامه و فاصلههای دور میان پیامبر و زنی صورت میگرفت. بازتاب این عمل، بر مهاجرینی که در غربت در عذاب و شکنجه بودند، تأثیر مطلوبی نهاد و موجب تقویت مسلمانان گردید.
پیامبر با این ازدواج، هم ثبات قدم یک زن در راه اسلام را مورد تکریم قرار داد و هم موجب تألیف قلوب و کاهش شدت دشمنیهای ابوسفیان گردید. اثرپذیری معنوی امحبیبه از پیامبر، موجب شد که پدرش ابوسفیان نیز به عظمت معنوی پیامبر پی برد؛ تا جاییکه گفت: «لقد تغیرت کثیرا بعدها یا حبیبه: ای امحبیبه! به تحقیق بعد از این ازدواج بسیار تغییر کردهای.» ابوسفیان در سالهای بعد در برابر اسلام تسلیم گردید که این خود فتح مکه را بهآسانی میسر گردانید.39
10. صفیه
وی دختر حی بن اخطب رئیس قبیله بنینضیر، از سلاله هارون برادر حضرت موسی بود که پدر و شوهرش در جنگ خیبر کشته شدند و خود نیز اسیر گشت. او دو بار ازدواج کرده بود که بار اول منجر به طلاق گردید و همسر دوم او نیز در جنگ کشته شد. پیامبر او را به اسلام دعوت کرد و فرمود: «أن تکونی دینک لم نکرهک فإن اخترت الله و رسوله اتخذتک لنفسی: اگر بر دین یهودیت خود پایبند باشی، تو را به اسلام وادار نمیکنم، اما اگر خدا و رسولش را انتخاب کنی، تو را به همسری خود میپذیرم.» وی نیز در پاسخ گفت: «پیش از آنکه مرا به اسلام بخوانی، به آن ایمان آوردهام. پدر و مادری ندارم و با یهودیان نیز مرا سر و کاری نیست که مرا در پذیرش کفر و ایمان به خود واگذاری. برای من خدا و پیامبر، از آزادی و بازگشت بهسوی خویشانم بسی ارزندهتر است.»40
پیامبر او را آزاد ساخت و مهرش را آزادی او قرار داد و وی را به عقد خویش درآورد.41 گرچه میتوان این تکریم را بخشی از نگاه کریمانه پیامبر به زن و رعایت احترام و اکرام او دانست،42 نکته مهمتر آن است که حضرت با این ازدواج، عظمت نفسانی، فراخی روح و عمق افکار الهی خود را نشان داد که چگونه به دور از تعصبات نژادی و طایفهای قادر است کریمانه، کینهتوزترین افراد نسبت به اسلام (یهودیان) را در امان اسلام پذیرا باشد. در واقع این رفتار یک تاکتیک و یا مصلحتاندیشی مقطعی نیست، بلکه نگاه دقیق و بزرگوارانه رسولخدا (ص) به چگونگی روابط انسانی و اجتماعی است.
هنگامی که عایشه و حفصه این زن را بر سابقه دشمنی و یهودیتش سرزنش کردند و خود را برتر از او دانستند، وی دردمندانه نزد پیامبر آمد. حضرت نیز به او فرمود: آیا به آنان نگفتی که چگونه از من بهترید، درحالیکه پدرم هارون و عمویم موسی و همسرم محمد است؟43گفته شده که صفیه خلق و خوی حضرت را از نزدیک میدید و آن را برای یهودیانی بازمیگفت که تحتتأثیر تبلیغات مخالفان حضرت قرار گرفته بودند و به پیامبر تهمت میزدند.44
11. میمونه
او دختر حارث و خواهر امفضل (همسر عباس، عموی پیامبر) بود. وی قبل از اسلام از همسر اول خود مسعود بن عمرو ثقفی طلاق گرفته بود و همسر دومش ابورهم بن عبدالعزی نیز از دنیا رفته بود. سال هفتم هجری پس از عمره مفرده، شوهر خواهرش عباس او را به پیامبر تزویج کرد و حضرت نیز وی را به همراه خود به مدینه برد.45
این ازدواج چند پیامد داشت: نخست آنکه پیامبر توانست مدت اقامت خود را در مکه که قریشیان پیشتر سه روز معین کرده بودند، تمدید کند و بدینرو فرصت بیشتری برای ارتباط با مردم بهدست آورد تا شاید با منش، کلام و قدرت روحی خویش دلهای آنان را به طریق حق کشاند؛ دوم آنکه این خویشاوندی موجب تغییر موضع برخی از سران دشمن ازجمله خالد بن ولید (پسر خواهر میمونه)، عثمان بن طلحه و عمر بن عاص گردید؛ تا جاییکه اینان به مدینه آمدند و اسلام آوردند.گفته شده که وی در سن بالایی به ازدواج حضرت درآمد. او ازجمله کسانی بود که در غزوه تبوک برای مداوای مجروحان و پرستاری بیماران همراه پیامبر بود. 46 میمونه آخرین همسر رسولخدا بود و پس از آن دیگر حضرت همسری اختیار نکرد.
شایان ذکر است که برای حضرت (ص) دو کنیز بهنامهای ماریه و ریحانه نیز ذکر شده که هدیه مقوقس پادشاه مصر به رسولخدا (ص) (پس از دعوت از سران کشورها) بودند. حضرت ریحانه را به حسان بن ثابت بخشید و ماریه را مخیر کرد که برود یا بماند و به عقد پیامبر درآید که ماریه دومی را برگزید. او فرزندی بهنام ابراهیم برای پیامبر بهدنیا آورد که در همان کودکی فوت کرد.47
زنان دیگری چون خوله و امشریک نیز بودهاند که خود را بدون مهریه به رسولخدا بخشیدهاند؛ نکتهای که با عبارت «وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبی ...» در قرآنکریم آمده است.48 شواهد تاریخی نشان میدهد که پیامبر هیچ یک از این زنانی را که خود را به حضرت هبه میکردند، به ازدواج خود درنیاورد، بلکه برای اصحابش تزویج کرده است.49
واکاوی چندهمسری در سیره رسولخدا (ص)
با تأمل در این گزارشها درمییابیم که این پیوندها بر پارهای از عوامل روانشناختی و جامعهشناختی استوار بوده که اغلب در تحلیلها نیز بدان نپرداختهاند. حال به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
1. حضرت پس از ازدواج با خدیجه به مدت ربع قرن با او زیست و تا او بود، هرگز همسر دیگری اختیار نکرد. همین تکهمسری ـ بهویژه در عصری که مانند این رفتار امری غریب بود ـ نشان از آن دارد که تنها پارهای از اقتضائات مربوط به رسالت و نیز نقش حضرت بهعنوان پدر و معلم معنوی مسلمانان، او را به اختیار کردن زنان متعدد ناگزیر کرده است. جملاتی که پیامبر (ص) سالها پس از وفات خدیجه بر زبان میآورد، بیانگر توجه ژرف پیامبر (ص) به ارزشهای معنوی بهجای لذات مادی است؛ چنانکه گفتهاند روزی عایشه به رسولالله (ص) گفت: آیا خدیجه پیرزنی نبود که خدا جای او را به زن جوانی بهتر از آن داد؟
پیامبر (ص) برآشفت و غضبناک فرمود: «به خدا سوگند که جای او را بهتر از او نگرفت! او زمانی به من ایمان آورد که همه کافر بودند و وقتی مرا تصدیق کرد که همه مرا تکذیب کردند و هنگامی اموال خود را در پای من ریخت که همه، اموال خود را بر من حرام میدانستند. خدا از او به من فرزندی بخشید که هیچ یک از زنان دیگر مرا چنین فرزندی نیاورد.»50
2. توجه به عنصر زمان در ازدواجهای حضرت نشان میدهد که بهجز اولین ازدواج پیامبر، تمام ازدواجهای ایشان در پنجاه تا شصت سالگی و بین سالهای اول تا هفتم هجری ـ یعنی در اوج جنگهای میان لشکر اسلام و کفر ـ بوده است. زمانی که اسلام به اوج قدرت خود رسید و مکه بهدست پیامبر و مسلمانان فتح شد (هشتم هجری)، از آن هنگام به بعد دیگر پیامبر ازدواج نکرد؛ درحالیکه اقتضای امیال نفسانی و هوسرانی این است که یا ازدواجهای متعدد در سالهای جوانی و قبل از پنجاه سالگی باشد و یا بههرحال همزمان با دستیابی به حکومت و تحکیم پایههای قدرت تحقق پذیرد. این در حالی است که آخرین ازدواج پیامبر سال هفتم هجری و قبل از فتح مکه و دستیابی به قدرت بوده است و همه زنان نیز زمانی به ازدواج حضرت درآمدند که در سنینی بسیار بالاتر از سن عرفی ازدواج (نُه تا سیزده سالگی) بودهاند. جدول پیشرو، به این حقیقت رهنمون است:
ردیف | نام همسر | ازدواج قبل از پیامبر | نام همسران | زمان ازدواج | سن |
سن پیامبر هنگام ازدواج |
تعداد فرزند ازپیامبر |
---|---|---|---|---|---|---|---|
1
|
خدیجه
|
|
15سال قبل ازبعثت | 40 | 25 | 6 | |
2پسر 4دختر |
|||||||
2 |
سوده دختر زمعه
|
1بار | سکران بن عمرو | 10 بعثت | 55 | 51 | - |
3 |
عایشه دختر ابوبکر
|
- | 10 ـ 11 بعثت | 9 | 51 | - | |
4 |
حفصه بنت عمربن خطاب
|
شوهر کرده | خنیس بن حذافة السهمی | 3هجرت | 21 | 56 | - |
5 |
زینب دختر خزیمه
|
2بار | عبدالله بن جحش | 3 | 60 | 57 | - |
6 |
امسلمه(هند) دختر ابوامیه مخزومی
|
1بار |
ابیسلمه عبدالله بن عبدالاسدمخزومی
|
4 | 25 | 57 | - |
7 |
زینب دختر جحش
|
1بار | زید بن حارثه | 5 | 50 | 58 | - |
8 |
جویریه دختر حارث
|
1بار اسیر جنگی |
صفوان بن ابیالشفر | 6 | 20 | 59 | - |
9 |
امحبیبه دختر ابوسفیان
|
1بار | عبیدالله بن جحش | 6 | 35 | 60 | - |
10 |
صفیه دختر حیبن أخطب |
2بار (طلاق/فوت) |
سلام بن ابیالحقیق
|
7 | 17 | 60 | - |
کنانة بن ابیالحقیق
|
|||||||
11 |
میمونه دختر حارث
|
2بار (طلاق/فوت) |
مسعود بن عمروثقفی
|
7 | 40 | 60 | - |
3. وضعیت زنان پیامبر نیز بهگونهای است که نشان میدهد این ازدواجها نمیتواند صرفاً مبتنی بر خواهشهای نفسانی باشد؛ چراکه برخی از آنها در شمار قشرهای مورد توجه در جامعه آن روز نبوده و از سویی بیشتر آنان نیز پیشتر یک یا دو بار ازدواج کردهاند. درمورد برخی از آنان قراین نشان میدهد که حتی پیامبر (ص) به زندگی با آنان علاقه چندانی نداشته است؛ ازجمله حفصه که بدان پرداختیم. با این وصف چگونه میتوان این ازدواجها را به هوسرانی و لذتجویی تفسیر کرد؟
4. رسولالله (ص) نه قبل از بعثت و نه بعد از آن هرگز گمنام و ناشناس نبود. در واقع شخصیت مقتدرانه و پرجاذبه پیامبر (ص) که بعضاً در معنویت و فضایل اخلاقی و انسانی جلوه میکرد، این امکان را به حضرت میداد که با هر دختر جوانی که بخواهد، ازدواج نماید. پس از تحکیم پایههای قدرت حکومت اسلامی نیز جاذبههای ثروت و قدرت وی میتوانست بسیاری از زنان جوان را به سویش کشاند. در واقع بهدلیل جایگاه شخصیتی پیامبر (ص) در جامعه آن روز، ازدواج او با هر زنی به مفهوم نوعی امتیاز دادن و ارزش قائل شدن برای آن فرد بوده است. اما رسولالله (ص) این امتیاز را در راه گسترش دعوت اسلامی و حمایت از زنان با ایمان و مهاجری هزینه نمود که در جامعه شرکآلود آن روز پناهی نداشتند.
آنچه بر شگفتی سخن منتقدان میافزاید، پیدایی این حقیقت است که پیامبر (ص) حتی قبل از بعثت همواره بهدور از شهوترانی بوده است؛51 بهگونهایکه در تاریخ حتی یک گواه بر رفتارهای غیراخلاقی ایشان نمییابیم. پس از آغاز دعوت الهی نیز هیچیک از دشمنان ـ که برای شکستن او از هیچ دسیسهای دریغ نداشتند ـ کمترین سخنی در این مورد نگفتند که اگر چنین بود، فریاد برمیآوردند و برای جلوگیری از امر دعوت از آن بهره میجستند.
5. بیشک رسولالله (ص) برای هدایت و ارشاد مردم آمده بود، ازاینرو برای تحقق این امر ضروری بود تا برای ربودن قلبهای مخاطبان راهی بیابد. از سویی پیامبر (ص) به جنگ عرب رفته و بسیاری از آنان را شکست داده بود و به همین دلیل مسئله خونخواهی ـ که نزد عرب اهمیت ویژهای دارد ـ ایجاب مینمود که پیامبر ضمن تلاش برای جلب قلوب مردم، با بهکارگیری روشهایی راه را برای نابودی کینههای نهفته در دل عرب هموار نماید و فرصت هرگونه اقدام منفی را از آنان سلب کند.
با توجه به فرهنگ حاکم بر جامعه آن روز ـ که پیشتر اشاره کردیم ـ ازدواج و پیوند خویشاوندی از مهمترین عوامل ایجاد الفت و زمینهای برای کاهش خصومتها بشمار میرفت. به همین دلیل پیامبر (ص) حتی آزار و اذیت توانفرسای شماری از همسران خود را در این راستا تحمل نمود و اگرچه با مشکلات و سختیهای فراوانی روبهرو میشد، اما هرگز ـ با وجود امکان طلاق ـ درصدد قطع رابطه خانوادگی نبود.52
6 . شواهدی نشان میدهد که ازدواجهای پیامبر (ص) حوادثی در جریان یک دعوت بزرگ الهی بوده است و نه کامجویی شخصی و فردی. بر این اساس گاه پیامبر مأمور است تا جزئیات این دعوت را از طریق عمل به یک حکم الهی تبیین کند که نمونه روشن آن، دستور حقتعالی به ازدواج با زینب دختر جحش است؛ آنجا که قرآن با تعبیر «زوجناکها»53 در سوره احزاب، آن را امر مستقیم خداوند میداند که باید بهدست شخص پیامبر عملی گردد.
گاه نیز موظف میشود که موانع دعوت الهی را از میان بردارد. بیگمان بیسرپرستی زنان مسلمان که از خانواده کافر خود طرد شده بودند، خود مانع بزرگی برای پذیرش اسلام از جانب دیگران بود. ازاینرو بجاست که بگوییم ازدواجهای حضرت با جریان دعوت الهی ارتباطی تنگاتنگ داشته و میبایست براساس برنامه الهی انجام میگرفته است. در آخر نیز پس از برطرف شدن اقتضائات زمانی، از جانب خداوند حکم پایانی آن نازل گردیده؛ آنجا که میفرماید: «لَا یحِلُّ لَکَ النِّسَاءُ مِنْ بَعْدُ وَلَا أَنْ تَبَدَّلَ بهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَکَتْ یمِینُکَ وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیءٍ رَقیبًا».54
7. غالباً انسانها به ایدئولوژیها و اندیشههای ذهنی مجرد، آنگونهکه باید پاسخ مثبت نمیدهند، مگر اینکه آن ایدئولوژی یا جهانبینی در شکل هندسیِ مرزبندیشده و مشخص تحقق یافته و خارج از ذهنیت تجریدی، تبلور عینی یافته باشد. یکی از بارزترین امتیازات جهانبینی اسلام، تبلور شکل عملی آن در سیره پیامآوران الهی است.
قرآنکریم در ارتباط با همین نیاز فطری در آدمیان، پیامبراکرم (ص) را اسلام مجسم دانسته است: «لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ».55رسولخدا (ص) در تعامل با همسران خود گستره بسیار وسیعی از فضایل اخلاقی و رفتارهای انسانی را در چگونگی برخورد با زنان و همسران ـ در سطوح مختلف ـ نشان داد. پیشتر نمونههایی از آن را در گفتار پیامبر با جویریه و صفیه ـ که بهدلایلی مورد سرزنش قرار میگرفتند ـ بیان کردیم.
8 . معترضانِ به این ازدواجها تنها به تعداد این همسران نگریسته و با بهرهگیری از جهل مخاطبان به این مقوله دامن زدهاند؛ درحالیکه شایسته بود به جای تکیه کردن محض به شمار ازدواجها، به فضای حاکم بر این همسرداری بنگرند که آیا رایحه رفاه و لذت و آسایش در آن بوده است؟ آیات الهی روشن میکند کدام زندگی، مطلوب پیامبر (ص) و همسران اوست؟ زمانی که زنان رسولخدا (ص) از کمبود نفقه شکایت داشتند، حضرت میتوانست همه آنان را در رفاه و زینت دنیا غرق سازد، بیآنکه مسلمانان خشمگین گردند و بر او خرده گیرند. اما او میخواهد خود و همسرانش به کمترینها بسنده کنند تا اسوه بیتوجهی به دنیا و مظاهر و شهوات آن باشند:
ای پیامبر به همسرانت بگو اگر خواهان زندگی دنیا و زینت آن هستید، بیایید تا برخوردارتان کنم و به خوشی و نیکی رهایتان سازم، و اگر خواستار خدا و رسولش و سرای آخرتید، بهراستی خدا برای نیکوکاران شما پاداش بزرگی مهیا کرده است.56برپایه این آیات، دنیا و زینت آن نه مطلوب پیامبر (ص) است و نه مقبول هر کس که به اختیار خود به ازدواج او درآید. آیا چنین رفتاری، از مردانی که تسلیم لذت و هوای نفسانیاند، سر میزند؟!
9. توجه به فضای سیاسی ـ اجتماعی آن عصر ـ ازحیث دشمنیهای جدی با رسولخدا ـ ما را به اسرار برخی ازدواجها در مقطع زمانی خاص رهنمون میگردد. برای مثال، برخی شواهد نشان میدهد که تا جریان فتح مکه همچنان امنیت پیامبر در خطر بوده، ازاینرو ازدواجهای حضرت با قبایل و گروههای مختلف موجب امنیت جانی پیامبر میشده؛ همچنانکه قرآن درخصوص انبیای دیگر مانند هود(ع)نیز از تأثیر خویشاوندیها بر حفظ جان آنها سخن میگوید.57 بنابراین پیوندهای متعدد عاملی برای حفظ جان حضرت بوده است.اما بعد از فتح مکه که شرایط اجتماعی ـ سیاسی تغییر کرد و مردم گروه گروه به اسلام گرویدند، پیامبر (ص) به هیچ ازدواجی تن نداد؛ گویا به تحکیم این امنیت و سلامت از راه ایجاد پیوندهای خانوادگی نیازی نبوده است.
10. بیگمان ازدواجهای رسولخدا، مشکلات شخصی همسران و بسیاری از مشکلات اجتماعی دیگر را حل کرد و موانع دعوت الهی را مرتفع نمود، اما نکته ظریف دیگر این است که منحصر نبودن این منزلت برای یک فرد، بعدها شخص پیامبر و در آخر نیز پیام الهی را از ادعاهای احتمالی (پس از حیات رسولخدا) رهایی بخشید. به سخنی دیگر، احتمال آن میرفت که تمرکز جایگاه همسری رسولخدا در یک نفر، بتواند حقیقت دین را در معرض خطری جدی قرار دهد.
برخی حوادث تاریخی پس از پیامبر و نقش همسران حضرت در آن، گواه این مدعاست؛ مانند موضع عایشه در جریان جنگ جمل و همچنین مخالفت کسانی همچون امسلمه. گویا همین تعدد بود که توانست بعدها حقایقی را ـ که همواره کوشش میشد وارونه گردد ـ آشکار سازد.در پایان باید گفت گرچه رمز و راز این ازدواجها بهتمامی بر ما روشن نیست، تأمل در موارد یادشده بر ما معلوم میدارد که اولاً عمده حیات حضرت بر تکهمسری بوده و تعدد ازدواج ایشان نیز تنها در بخشی کوتاه از زندگی آن بزرگوار بوده است.
از دیگر سو خود ازدواجها نیز همانند سایر مقاطع زندگی پیامبر (ص)، بخشی از تلاشها و رنجهایی بوده است که ایشان در مسیر دعوت به حق و انسانیت متحمل گشته است. بیشک تفاوت ویژگیهای این همسران و از سویی رضایت آنان در قالب رفتارهای الهی و انسانی ـ که قرآنکریم در ویژگی پیامبر برآن تأکید نهاده58 ـ نمودار عمق تعالی روحی و فکری انسانی است که رغبت به لذتجویی نه در طبیعت و شخصیت اوست و نه در اهداف او، بلکه باید همه را جزئی از فداکاریهای بزرگ او در راه تحقق انسانیت شمرد.
پی نوشت:
1 . هیکل، حیات محمد، ص 293.
2 . عبدالوهاب، تعدد نساء الانبیاء، ص 39 ـ 9.
3 . الهندی البرهان، کنز العمال، ص 5818؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج 39، ص 56.
4 . ابنهشام، سیرة النبی، ج 1، ص 652 .
5 . عبدالوهاب، تعدد نساء الانبیاء، ص 54.
6 . همان، ص 55.
7 . فضل الله، الندوة، ج 10، ص 578.
8 . مورخان و سیرهنویسان در تعیین عدد همسران متفق نیستند، ولی مشهور این است که تعداد یازده نفر از همسران رسولخدا احرار و آزاده بودند که از طریق عقد ازدواج به همسری رسولخدا درآمدند و دو تن از آنان نیز از راه ملک یمین. در این میان نُه تن از آنان بعد از حضرت در قید حیات بودهاند. امام صادق (ع) در حدیثی میفرمایند: «ان النبی تزوج خمس عشرة امرأة و دخل بثلاث عشرة و جمع بین إحدی عشرة و مات عن تسع.» (بحرانی، الحدائق الناضرة، ج 23، ص 95؛ احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج 3، ص 655 ؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج 22، ص 200؛ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 20، ص 244)
شایان ذکر است تمام ازدواجهای پیامبر، پیش از نزول آیه تحدیدکننده ازدواج (مبنی بر چهار همسر) بوده است. (نساء (4): 3) اما پس از نزول آیه، حضرت از اختیار همسر و تغییر آنها نهی شد، بیآنکه موظف باشد همسران سابق خود را طلاق دهد و آنان را بدون سرپرست رها کند. (بنگرید به: احزاب (33): 52)
9 . طبرسی، مجمع البیان، ج 8، ص 575.
10 . احزاب (33): 32 و 53.
11 . النَّبی أَوْلَى بالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهمْ وَ أَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ ... . (احزاب (33): 6)
13 . حکیمپور، حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد، ص 325.
14 . حوی، الاساس فی السنة و فقهاء، ج 3، ص 1271.
15 . طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 7، ص 324.
16 . معرفت، شبهات و ردود، ص 170.
17 . عبدالوهاب، تعدد نساء الانبیاء، ص 52.
18 . زمان وفات سوده دارای دو روایت تاریخی است: سال 22 ق در اواخر خلافت عمر (ابنحجر عسقلانی، الاصابة، ج 8 ، ص 117؛ ابنعبدالبر القرطبی، الاستیعاب، ج 4، ص 1867) و نیز سال 54 ق زمان خلافت معاویه. (حنظلی مروزی، مسند ابنراهویه، ج 4، ص 54) برحسب برخی قراین، قول دوم پذیرفتنیتر است.
19 . روایت شده که رسولخدا پیش از سوده با عایشه ازدواج کرد، اما روایت برگزیده این است که ازدواج با سوده زودتر بوده است. شاید اساساً نزدیک بودن زمان این دو ازدواج با یکدیگر موجب شده که ترتیب زمانی این دو به صورت مشخص در روایات بیان نشود. (ابوزهره، خاتم پیامبران، ج 3، ص 691 ؛ عسگری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج 1، ص 55)
20 . علامه سید جعفر مرتضی عاملی معتقد است عایشه 13 تا 17 سال داشته است. (عاملی، الصحیح من سیرة النبی، ج 2، ص 181) گرچه مشهور همان است که گفته شد.
21 . مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، کتاب النکاح، ج 2، ص 1039.
22 . حکیمپور، حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد، ص 334.
23 . العاملی، الصحیح من سیرة النبی، ج 2، ص 36.
24 . بخاری، صحیح بخاری، ج 9، ص 152.
25 . هیکل، حیات محمد، ص 288.
26 . مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج 4، ص 165.
27 . الذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 218.
28 . ابنحجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج 4، ص 309.
29 . سید جعفر مرتضی العاملی این امر را پس از جنگ بدر و ازدواج پیامبر با امسلمه را در سال دوم هجری میداند. (عاملی، سیرت جاودانه، ج 2، ص26)
30 . ابنکثیر، البدایة و النهایة، ج 4، ص 92. امسلمه نُه سال قبل از بعثت در مکه متولد شد و در سالهای اول بعثت در نُه سالگی با ابوسلمه ازدواج کرد. وی در سال چهارم هجری درحالیکه 22 ساله بود، به عقد رسولخدا درآمد. در تاریخ رحلت او اختلاف است. قراین تاریخی نشان میدهد که وی پس از حادثه عاشورا زنده بوده، اما پیش از واقعه حره در قید حیات نبوده است. ازاینرو بهنظر میآید قول صحیح، اواخر سال 61 یا اوایل سال 62 هجری است. (ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج 5، ص 66 ؛ الدیار بکری، تاریخ الخمیس، ج 1، ص 466؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج 9، ص 245؛ نویری، نهایة الأرب، ج 3، ص 160) ظاهراً تعبیر او در اینکه «سنی از من گذشته» ناظر به عرف سن ازدواج در آن روزگاران بوده است.
31 . ظاهراً زینب اصالت نسبی خود را به رخ زید میکشیده و او را تحقیر میکرده است و به همین دلیل ادامه زندگی برای زید دشوار و ناممکن شده بود. البته برخی احتمال دادهاند که عامل طلاق زینب خود زید باشد؛ زیرا به گواهی تاریخ وی فردی بوده که بهدلیل خلقیات روحی خاص، به کرّات همسر انتخاب میکرده و از آنها جدا میشده است. (سبحانی، فروغ ابدیت، ج 2، ص 523)
32 مکاتبه اسیر با صاحب خود بدینمعنا بوده است که برای پرداخت مبلغی به صاحب خود، با یکدیگر توافق میکردند و فرد با پرداخت آن آزاد میگردید.
33 . الذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 261. اینکه حضرت ابتدا او را آزاد میکند و اسلام را به او عرضه میدارد و سپس از او خواستگاری میکند، این امر نهایت تکریم نسبت به یک زن اسیر است. بعدها برخی از امامان همانند امام سجاد (ع) نیز به این سنت تأسی جستند که مورد اعتراض شدید خلیفه وقت قرار گرفتند. (مجلسی، بحارالأنوار، ج 64 ، ص 139)
34 . ابوزهره، خاتم پیامبران، ج 3، ص 700.
35 . هیثمی، مجمع الزوائد، ج 9، ص 250.
36 . ابنهشام، سیرة النبی، ج 2، ص 294.
37 . الذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 219.
38 . گفته شده که واسطه این امر نجاشی پادشاه حبشه بود. (غنیمی، السیرة النبویة، ص 476) در روایتی از امام باقر (ع) آمده است که پیامبر عمر بن امیه را به نزد نجاشی فرستاد تا امحبیبه را برای او خواستگاری کند. (الذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 220)
39 . غنیمی، السیرة النبویة، ص 477.
40 . عسگری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج 1، ص 61 .
41 . این رفتار پیامبر بدین معناست که حضرت، حق انتخاب خود بهعنوان صاحب مملوک را با آزاد کردن آن زن به او واگذار میکند.
42 . جاسم، محمد الحقیقة العظمی، ص 243.
43 . ترمذی، الجامع الصحیح، ص 3894.
44 . حکیمپور، حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد، ص 351.
45 . ابنسعد، الطبقات الکبری، ج 8 ، ص 132.
46 . الصوّاف، زوجات النبی الطاهرات، ص 81 و 82 .
47 . عمادزاده، زنان پیامبر اسلام، ص 364.
48 . احزاب (33): 50.
49 . الخالدی، القرآن و نقص مطاعن الرهبان، ص 655 .
50 . ابنحنبل، مسند، ج 6 ، ص 117 و 118.
51 . الخطیب، النبی محمد، ص 344 و 345.
52 . عاملی، الصحیح من سیرة النبی، ج 2، ص 36.
53 . احزاب (33): 37.
54 . احزاب (33): 52.
55 . احزاب (33): 21.
56 . احزاب (33): 28 و 29.
57 . هود (11): 91.
58 . یا أَیهَا النَّبی لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضَاتَ أَزْوَاجکَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ. (تحریم (66): 1)
نیکو دیالمه، استادیار دانشگاه امامصادق (ع) تهران.
منبع: فصلنامه تاریخ و تمدن -شماره 4