0

وصيت نامه پاسدار شهيد اسد الله خلجي

 
bamaram
bamaram
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : مرداد 1388 
تعداد پست ها : 122
محل سکونت : اصفهان

وصيت نامه پاسدار شهيد اسد الله خلجي
شنبه 24 مرداد 1388  8:23 AM

با سلام و درود به پيشگاه امام زمان ( عج ) و نائب بر حقش امام خميني و با به پدر و مادرم و خواهر و برادرم و تمام بستگان . خداوند ما را به دنيا فرستاد تا بتوانيم در اين جهان امتحان را بدهيم . اگر كسي در اين امتحان قبول شد و از گناهان دوري كرد و گوش به هواي نفس و درون خود نداد و ايمان و تقوا داشت ، عاقبت خوبي خواهد داشت و خدا او را مورد توجه خود قرارخواهد داد اما اگر از گناهان دوري نكرد و پيروي از هواي نفس كرد ، خدا رحمتش را ازاو قطع خواهد كرد و بهترين چيزي كه انسان را به سعادت مي رساند رحمت خداست و اگر خدا رحمتش را از براي انسان قطع كرد واي به حالش و مومنان از مرگ و مردن و از شهادت در راه خدا نمي ترسند ولي كافران و منافقان و مشركان از همه اينهامي ترسند ، خدايا من دوست دارم كه جانم را در راه تو بدهم يعني شهيد بشوم . خدايا من مرگ با عزت را مي خواهم . اي خداي رحمان و رحيم ، اي خدايي كه آفريننده اين همه نعمتها هستي ، اي خداي گناهكاران اين بنده ذليل و پست  و گداي بيچاره ، زمين گير ، پناه آورنده به تو كه از خود داراي هيچ نفع و ضرري نيست ، از تو مي خواهم كه با مرگ با عزت بميرم . اي خدا از غفلت ما بندگان بيچاره و بي خبر در گذر ، خداياعبادت براي تو ، انجام عمل براي تو را دوست دارم و به مومنين واهل حق محمد و آل پاك او قسمت مي دهيم مرا با ائمه اطهار انس ده تا هميشه دوستدار آنها باشم و الهي به خودم نظر مي كنم . خودم را ذليل و خوار و حقير در مقابل عظمت تو مي بينم كه از خودم داراي هيچ نفع و ضرري نمي باشم ، خودم را فقير احساس مي كنم و خودم را نيازمند . خداوندا آنقدر تو را رحيم و بخشنده و مهربان احساس مي كنم كه وقتي به گناهانم فكر مي كنم و خودم را حيران و سرگردان يافت مي كنم و وقتي خداوندا به ياد تو مي افتم ، ابتدا شرمنده مي شوم ولي دلم آرام مي گيرد و خاطر جمع مي شوم كه خداوند كريم و رحيم دارم و از گذشته ام كه نادان بودم و گناه انجام مي دادم بيزارم . خداوندا تو چقدر مهرباني كه عبادات را در همه كار مومن قرار داده ي . مومن نماز مي خواند ، عبادت مي كند ، مومن غذا مي خورد ، عبادت مي كند ، راه مي رود ، مومن مي خوابد ، و .......


و تو براي مومن البته پاداش بزرگي فراهم نموده اي . الهي به بزرگي و جلالت قسم مي دهم به آبرويان در گاهت ، به محمد و آل پاك او قسمت مي دهم مرا يك لحظه به حال خودم وامگذار و مرا از شر ابليس و و سوسه هاي شيطان   مصون دار . الهي به پدر و مادرم كه خدايا مانند همه بندگانت بنده ضعيف تو هستند ، به آنها مكارم اخلاق عطا فرما تا در خدمت اسلام باشند و ايشان نيز هر خدمتي كه از دستشان بر مي آيد براي اسلام كوتاهي نكنند و موافق توست و پيرو خط انبياء و اولياء الله انشاء الله . خدايا تو را شكر مي كنم كه اهل خانواده ام را آگاه كردي تا پي به حق و باطل ببرم و به برادرم و خواهرانم توصيه مي كنم كه هميشه آنچه كه خداوند فرمود و موافق امر الهي است انجام دهند از باطل و ظلم و بيهودگي دوري كنند و به برادرم توصيه و خواهشمندم كه راه شهيدان را ادامه دهد و تحصيل نمايد و انشاء الله در آينده فردي اسلامي و خدمتگذار اين ملت شهيد پرور باشد و به خواهرانم توصيه مي كنم  كه هميشه پيرو فاطمه زهرا عليه السلام باشند و انشاء الله به حق امام زمان خداوند همه ما و شما را پيرو انبياء و اوليا نمايد . انشاء الله و همچنين از همه اهل خانواده ام خواهش مي كنم هر فردي كه اين نوشته را مي خواند به همشهريان عزيز و به همه فاميلها عزيز و ملت عزيزم كه پيرو رهبر عزيزمان باشد و هر امري كه بفرمايند اجرا نمايند چون نائب بر حق  امام زمان ( عج ) است و هر فرموده اي كه مي نمايد فرموده امام زمان است و جزء قانون و امر الهي هيچ چيز ديگري نمي فرمايند . پس فرموده ايشان را از دل و جان قول و اجرا نمايند ، او رهبر و نائب برحق امام زمان ( عج ) است . خداوند از عمر ما بكاهد و بر عمر رهبر عزيز اين قلب تپنده امتها بيفزايد .   پدر مهربانم مرا ببخش كه من نتوانستم آنچه كه دين فرزندي است ، نسبت به شما انجام بدهم .


مادر عزيزم مي دانم براي بزرگ كردن من چه رنجها و مشقتها كشيدي .   مادرم من دوست داشتم و عاشق بودم ومي باشم كه به جبهه بروم و اگر خداوند به من سعادت فرمايد جزء شهيدان باشم .  مادرم دعا كن كه من شهيد شوم . مادرم تو آنطور كه مرا دوست داشتي من هم از جان و دل تو را دوست داشتم و اگر ناراحت مي شدي من هم ناراحت مي شدم . مادرم من عاشق اين راه بودم و من از سه يا چهار سال پيش وقتي پي به اين راه بزرگ بردم ، عاشق آن شدم ، مادرم اميدوارم كه خداوند به حق فاطمه زهرا تو را با آن بانوي عزيز  همنشين فرمايد . مادرم اگر من سعادت داشتم كه شهيد شوم در سوگ من گريه نكنيد چون اين راه ، راه بزرگي است . مادر عزيزم من از خداوند در همه حال دعا و تمنا و خواهش مي كردم كه مرا نيز جزء شهيدان بكند و به من حقير نيز اين سعادت را عنايت فرمايد . مادرم اگر من اين سعادت بزرگ نصيبم شد و به سعادت رسيدم شما نيز با صبر كردن به سعادت برسيد چون من راهم را يافتم و شما نيز با صبر كردن در سوگ من به اجر و پاداش برسيد . خداوند شما را به حق فاطمه زهرا انشاءالله بااين بانوي عزيز همنشين فرمايد .


پدر عزيزم ، از شما نيز خواهش مي كنم پيرو رهبر و امام باشيد كه بوده ايد و در سوگ من ناراحت نشويد چون اين سعادت آرزوي من حقير بوده است و شما نيز درگاه تو احترام مي گذارم زيرا كه تو آنها را دوست داري ، خدايا به محمد و آل او رحمت بفرست و گناهان مرا ببخش و بيامرز ، اي حسين يا ابا عبد الله الحسين ، اي بنده مخلص ، خدايا اميرالمومنين نور خدا ، يا فاطمه الزهرا يا بنت رسول الله يا حجت الله علي خلقه يا حسن ابن علي ، اي پنچ تن آل عبا مرا از شفاعت خودتان محروم ننماييد ، من به شفاعت شما اميدوارم ، اي عزيزاني كه خداوند درباره شما فرمود : اگر به خاطر اينها نبود من جهان را نمي آفريدم ، خداوند اگر به من عمر عطا كردي از تو خواستارم كه به من كمك كني تا درسم را خوب بخوانم تا بتوانم به اسلام و ملت مسلمان خدمت كنم تا بتوانم رضايت خداي متعالم را بدست آورم ، همچنين از خداي عزيزم خواستارم كه گناهان پدر و مادرمرا بيامرزي ، خداوندا به هر جا كه نظر مي كنم عظمت و قدرت تو را مي بينم . خداوندا هرچي كه هست و هر چه من داشتم و دارم و خواهم داشت همه اش بخشش و عنايت و


آفرينش توست . الهي من غير از اراده و قدرتي كه به من داده اي قدرتي ندارم . خداوندا من آفريده توام و من نيازمند به بخشش و رحمت و كرم توام و خداوندا اگر تو مرا پناه ندهي من پناهكاهي ندارم . بارالها تو اگر رحمتت را از من سلب كني و مرا به حال خود واگذاري ، خداوندا نابود خواهم شد و به جهنميان خواهم پيوست ، الهي به بزرگي و كرم خودت به من مكارم اخلاق ببخش . معبودا عقل مرا افزون گردان تا بهتر ونيكتر ، خوب و بد را تشخيص دهم و اگر سعادت آن را پيدا كنم به سعادت ابدي و به رضاي تو نائل شوم ، الهي به هرچه فكر مي كنم و هر حرفي كه به زبان مي آورم اعتراف مي دارم كه من ضعيفم و نيازمند به درگاه تو هستم . با الها گناهي كه از من سرمي زند ، گناه من به اين معني نيست كه خداوندا من عظمت تو را ناديده گرفتم  بلكه الهي اين از ناداني من بوده است و من خداوندا به نفس خودم ظلم كردم الهي به من كمك كن تا هر دقيقه اي كه در اين دنيا هستم همه اش تو را خوانم و آنچه كه تو دوست داري و مورد رضايت توست انجام دهم نه آنچه كه مخالف رضايت و دستور و قانون الهي است . خداوندا من بنده از ميان بنده هايت هستم و الهي من بنده اي ضعيف و حقير هستم ، پدرم بار ديگر از جانب شما خواهشمندم كه اين حقير را ببخشيد كه نتوانسته ام حق فرزندي را عطا نمايم و خداوند به شما اجر زياد عطا فرمايد .    پدرعزيزم  ، از كساني كه وصيت نامه مرا مي خوانند يا مي شنود از خواننده اين وصيت نامه و از شنودگان عزيز خواهشمندم كه اگر بدي از من حقير ديده ايد و يا از كسي خبر دارند كه من در حق او بدي كرده ام برويد و رضايت طلب كنيد و براي رضاي خدا اين حقير را ببخشيد و باز خواهشمندم كه براي اين حقير دعا كنيد زيرا كه من با بار گناهي سنگين سفر مي كنم و من در درگاه باري تعالي از اين گناهانم شرمنده ام و بارم خالي و پر از گناه .


والسلام و درود و صلوات بي كران بر محمد و آل پاك او .


خداي مرا ببخش ، اي مهربان مرا ببخش ، خداي عزيزم

ساعت چهار و پنج دقيقه روز 21/12/1363

اسد الله خلجي

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها