0

قدرت یک زن آلوده

 
samanehtajafary
samanehtajafary
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 2436
محل سکونت : خراسان رضوی

قدرت یک زن آلوده
شنبه 28 بهمن 1391  12:30 PM

 

پرتال علمی پژوهشی راه بهشت

امام باقر علیه السلام فرمود: زنی هرزه گرد با چند نفر از جوانان بنی اسرائیل برخورد کرد و آنها را با قیافه ی به ظاهر آراسته ی خود فریفت. یکی از جوانان به دیگری گفت: اگر فلان عابد هم این زن را ببیند فریفته اش خواهد شد. زن آلوده این سخن را شنید و گفت: به خدا سوگند تا او را نفریبم به خانه بر نمی گردم...

 

امام باقر علیه السلام فرمود: زنی هرزه گرد با چند نفر از جوانان بنی اسرائیل برخورد کرد و آنها را با قیافه ی به ظاهر آراسته ی خود فریفت. یکی از جوانان به دیگری گفت: اگر فلان عابد هم این زن را ببیند فریفته اش خواهد شد. زن آلوده این سخن را شنید و گفت: به خدا سوگند تا او را نفریبم به خانه بر نمی گردم.
هنگام شب به محل عابد رفت، در را کوبید و گفت: زنی بی پناهم، امشب مرا در خانه ی خود جای ده، عابد امتناع ورزید،
زن گفت: چند جوان مرا تعقیب می کنند، اگر راهم ندهی آنها مرا اذیت خواهند کرد.
وقتی عابد این حرف را شنید به او اجازه ی ورود داد، همین که داخل خانه شد لباسش را درآورد و قامت زیبای خویش را در مقابل او جلوه داد، چشم عابد به اندام دلفریب او افتاد و چنان تحت تأثیر غریزه ی جنسی واقع شد که بی اختیار دست خود را بر اندامش نهاد.
در این هنگام ناگاه به خود آمد و متوجه شد چه از او سر زده است، دیگی بر سر بار داشت، جلو رفت و دست خود را بر آتش نهاد.
زن پرسید: این چه کاری است که می کنی؟
گفت: دست من خودسرانه کاری کرد، او را کیفر می دهم.
زن از دیدن این وضع طاقت نیاورد و از خانه ی او خارج شد. در راه به عده ای از بنی اسرائیل برخورد و گفت: فلان عابد را دریابید که خود را در آتش انداخته. وقتی آمدند مقداری از دست او سوخته بود.[1]

پی نوشت :
[1]. پند تاریخ 2 / 242 ـ 243؛ به نقل از: بحارالانوار 14 ، 492 (چاپ آخوندی).

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها