0

تعریف دعوت/فقــــــه الدعــــوة

 
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

پاسخ به:تعریف دعوت/فقــــــه الدعــــوة
جمعه 27 بهمن 1391  1:46 AM

ثانیا: دلیل واجب بودن پلان دعوت اسلامی از سنت رسول الله صلی علیه وسلم:

غرض اثبات وجوب حکم پلان دعوت اسلامی دو نوع دلیل از سنت مطهر رسول خدا صلی الله علیه وسلم بدست ما قرار دارد:

1 – سنت قولی.

2 – سنت فعلی.

اول: سنت قولی: از رسول خدا صلی الله علیه وسلم در مورد حکم پلان دعوت اسلامی احادیث زیادی روایت  گردیده است که دلالت بر واجب بودن آن می کند از جمله:

1 – حدیث رسول خدا صلی الله علیه وسلم برای یکی از یارانش فرمودند: "ولئن تدع ابناءک اغنیاء خیر من أن تدعهم فقراء یتکففون الناس"([8]) یعنی تو اگر فرزندان خود را ثروتمند بگذاری بهتر است ازاینکه بگذاری ایشان را مستمندان دراز کنند دست های شان را به سوی مردمان غرض کفاف روز مره شان.

2 – حدیث رسول خدا صلی الله علیه وسلم: "احرص علی ما ینفعک واستعن بالله ولا تعجز"([9]) یعنی بر آنچه که به تو نفع می رساند حریص باش واستعانت را از خدا بجو وهیچگاه عجز وناتوانی را بخود راه مده.

3 – حدیث رسول خدا صلی الله علیه وسلم: "احصوا لی عدد من یلفظ بالاسلام" فاحصوا له فکانوا الفا وخمسة مائة نفرا.([10]) یعنی رسول خدا (ص) برای یاران خود دستور دادند که تعداد کسانی ر که اسلام اوردند برایش شمار نمایند (عددشان را بیان کنند) صحابه کرام سر شماری کردند تعدادشان به یک هزار وپنج صد نفر رسید.

4 – حدیث رسول خدا صلی الله علیه وسلم: اغتنم خمس قبل خمس: شبابک قبل هرمک، وصحتک قبل سقمک، وغناک قبل فقرک، فراغک قبل شغلک، وحیاتک قبل موتک"([11]) یعنی رسول خدا برای یکی از یاران خویش فرمودند: که پنج چیز را پیش از پنج پیز غنتمت بشمار: جوانی را پیش از پیری، تندرستی را پیش از بیماری، ثروتمندی را پیش از تنگدستی، بیکاری را پیش از مصروفیت، وزندگی را پیش از مرگ.

اگر به احادیث فوق دقت به عمل آید به این نتیجه می رسیم که پلان در تمام عرصه های زندگی خصوصاٌ در عرصه دعوت اسلامی واجب می باشد.

دوم: سنت فعلی: اگر به سیرت رسول خدا صلی الله علیه وسلم به دقت نظر اندازی صورت گیرد وزندگی گرانبهای ایشان را به تعمق مورد مطاله قرار دهیم در می یابیم که رسول خدا صلی الله علیه وسلم برای همه امور برنامه ریزی می نمودند وتمام وسایل وابزار مورد نیاز را آماده می ساختند ودایما بر حذر بوده همه احتمالات آینده را در نظر می گرفتند وهمه این اعمال را با توکل به خداوند (ج) آغاز می نمودند.

به همین اساس زمانیکه عذاب کفار قریش بالای یارانش شدت گرفت پلانی را غرض نجات آنها طرح نموده ایشان را به سوی حبشه که مکان امن برای ادای واجبات دینی بود وهمچنان یک پادشاه عادل در آن حکم روائی می نمود اشاره نمودند که به آنجا هجرت نمایند ودر ضمن فرمودند: "إن بها ملکا ارجو ألا تظلموا عنده" یعنی در حبشه پادشاهی است امیدوارم که در نزد آن مورد ظلم وشکنجه قرار نگیرید.

وهم چنان زمانیکه رسول خدا صلی الله علیه وسلم مامور به هجرت به سوی مدینه منوره شدند پلان دقیقی را غرض تحقق این هدف طرح نمودند ودر عین حال احتمالات آینده را در نظر گرفتند وهدف را مشخص ساختند ووسایل وابزار مادی وبشری مورد نیاز را جهت تطبیق پلان مطروحه مهیا کردند سپس به توکل به خداوند (ج) روانه دیار هجرت شدند به این ترتیب هدف شان را تحقق بخشیده برای مسلمانان سر آغاز تاریخ هجری قمری را بنیاد گذاشتند.

هم چنان ده ها مورد دیگری است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم غرض تحقق اهداف دولت اسلامی ونشر دعوت اسلامی برنامه ریزی نمودند که همه آنها دلالت بر وجوب حکم پلان می نماید.

ثالثاٌ: دلیل اثبات جواب بودن حکم پلان دعوت اسلامی از آثار صحابه:

صحابه ویاران رسول خدا صلی الله علیه وسلم که هر کدام مانند ستاره درخشان وچراغ های روشن بودند در نشر دعوت اسلامی چه در حیات پیغمبر خدا صلی الله علیه وسلم وچه بعد از پیوستن ایشان به رحمت پروردگارشان سهم فعال گرفته نقش مهم وارزنده را بازی نمودند ولهذا اقوال وافعال ایشان سر مشق وحجت برای امت رسول خدا صلی الله علیه وسلم می باشد وبه همین اساس از یکی از این ستاره گان دوران نبوت روایت است که می فرمایند: "اعمل لدنیاک کأنک تعیش ابدا واعمل لآخرتک کأنک تموت غدا"([12]) یعنی برای سرای دنیا چنان عمل کن گویا اینکه تو برای ابد زیست می نمائی وبرای سرای آخرت چنان عمل کن گویا اینکه فردا میمیری.

در این اثر صحابه جلیل القدر برای مخاطب رهنمائی می کند که برای تامین زندگانی وآخرت که مسافه دور ودراز وپر مشقت است پلان طویل المدت را طرح وبرنامه ریزی کند وهر لحظه برای زیستن ویا سفر به سوی آخرت آماده بگیرد این خود دلالت بر وجوب پلان می نماید.

رابعا: دلیل عقلی غرض اثبات پلان دعوت اسلامی:

علماء عقلا ثابت نموده اند حکم پلان واجب می باشد چنانچه یکی از ایشان می فرمایند: إن التفکیر عماد التخطیط والفکر مصدر المعرفة والمعرفة اساس السلوک السوی فی علاقة الانسان بالخالق والمخلوق.

اساس پلان تفکیر بوده فکر مصدر ومنبع معرفت می باشد ومعرفت اساس روش پسندیده در ارتباط انسان با خالق ومخلوق است. به این معنی که نمی توان به هدف چه دنیوی باشد ویا اخروی رسید مگر به اساس پلان وبرنامه درست وعلمی، دقیق وعلمی بودن پلان وقتی تحقق پیدا می کند که حکم

آن واجب باشد زیرا که واجب انجامش ضروری می باشد.

 دعوت گر:

تمام مسلمانان برابر است که مرد باشند ویا زن دعوت گر بوده وهر یک نظر به قدرت خویش مکلف به ادای این وجیبه اسلامی می باشند ونشر دعوت تنها مختص به علماء ویا روحانیون نیست بلکه بالای تمام مسلمانان به حکم آیت مبارکه ذیل واجب حتمی می باشد: (قل هذه سبیلی ادعو الی الله علی بصیرة أنا ومن اتبعنی)([13]) یعنی بگو ای محمد (ص) این راه من است ومن وپیروانم مردمان را به سوی خدا

بر اساس بصیرت وآگاهی دعوت می نمایم.

وقتیکه دعوت بالای هر مسلمان فرض باشد وهمین فرضیت به اندازه قدرت وتوانائی آنها می باشد بخاطریکه قدرت وتوانائی مدار ومناط تکلیف می باشد.

وقدرت عبارت است از دانش وسلطه یعنی آنچه که بالائی عالم واجب است بالائی جاهل نمی باشد وآنچه که بالای دولت وحکومت اسلامی واجب است بالای افراد جامعه نمی باشد زیراکه خداوند (ج) اهل علم ودانش وصاحبان قدرت را از کتمان حقیقت در اظهار وابراز حق بر حذر داشته می فرماید: (ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدى من بعد ما بیناه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون *الا الذین تابوا و اصلحوا و بینوا فاولئک اتوب علیهم و انا التواب الرحیم*)([14]) یعنی کسانى که دلایل روشن، و وسیله هدایتى را که نازل کرده‏ایم، بعد از آنکه در کتاب براى مردم بیان نمودیم، کتمان کنند، خدا آنها را لعنت مى‏ کند; و همه لعن ‏کنندگان نیز، آنها را لعن مى ‏کنند;*مگر آنها که توبه و بازگشت کردند، و (اعمال بد خود را، با اعمال نیک،) اصلاح نمودند، (و آنچه را کتمان کرده بودند; آشکار ساختند;) من توبه آنها را مى ‏پذیرم; که من تواب و رحیمم.

هم چنان مسئولیت ومکلفیت دولت وحکومت اسلامی بیشتر است نسبت به افراد جامعه وعلماء چنانچه خداوند (ج) در مورد ایشان می فرماید: (الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاة و آتوا الزکاة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبة الامور*)([15]) یعنی همان کسانى که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا مى‏دارند، و زکات مى‏دهند، و امر به معروف و نهى از منکر مى‏کنند، و پایان همه کارها از آن خداست!

البته قیام دولت وحکومت اسلامی به امر دعوت ونشر آن نتایج خوبی را با خود دارد چنانچه در اثر آمده است: "إن الله یزع بالسلطان ما لا یزع بالقرآن" یعنی آنچه که تطبیقش متصور نباشد خداوند (ج) توسط سلطه وقوه برآورده می سازد.

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها