بفرمایید خنده
سه شنبه 17 بهمن 1391 12:38 AM
بفرمایید خنده
عاقبت جوینده
رضا رو به مادرش کرد و گفت: مامان این درسته که می گویند: جوینده یابنده است؟
مادرش با لبخند گفت:بله پسرم.
رضا با لبخند گفت: پس چرا دیروز من و خواهرم هر چه گشتیم شیرینی هایی که شما کنار گذاشته بودید پیدا نکردیم!!
دعوا بر سر پول
مدیر: علی! چرا دیر به مدرسه آمدی؟ علی: دو نفر سر پولی که گم شده بود دعوا می کردند و ایستادم به تماشای آنها.
مدیر: دعوای آنها به تو چه ربطی داشت؟
علی: آقا اجازه، آخه پول زیر پای من بود!!!
فیل
معلم:حسن آقا بگو ببینم فیل کجا پیدا می شه؟ حسن: آقا، فیل آن قدر بزرگه که هیچ وقت گم نمی شه!!!
جای کی؟
برادر: دلت می خواست جای چه کسی بودی؟ خواهر: جای تو. برادر: برای چه؟
خواهر: برای اینکه خواهر نازنینی مثل خودم داشته باشم!!!
ماهی گیری با اسکناس
اولی: جایت خالی، دیروز رفته بودم ساحل دریا تا ماهی بگیرم. دومی: خب گرفتی؟ اولی: بله که گرفتم، دو تا ماهی گنده گرفتم. دومی: با تور یا قلاب؟ اولی: با هیچکدام، با اسکناس!!