پاسخ به:فلسفه و عرفان در اين تايپك
سه شنبه 10 بهمن 1391 12:45 AM
|
فلسفه اسلامي كه گاهي نيز فلسفه عرب ناميده مي شود، از اصول و نظريات فلسفه يونان، حكمت هندي، ايراني و عبراني استفاده كرده است. اطلاق فلسفه عرب بر اين فلسفه نادرست مي باشد، زيرا تنها به اين دليل مي باشد كه آثار و نوشته هاي انديشمندان و فلاسفه به زبان عربي نگاشته شده، در حالي كه بسياري از فلاسفه بزرگ اسلام، ايراني بودند و در عين حال بسياري از حكمت اسلامي به زبان فارسي نيز نوشته شده است. از ويژگي هاي فلسفه اسلامي آن مي باشد كه بخش مهمي از آن به تفسير و تحليل فلسفه يونان بخصوص ديدگاه و نظريات ارسطو و افلاطون پرداخته است. علاوه بر آن اين فلسفه ديدگاه مكاتب هند، ايران و تعاليم اسلامي را در بر مي گيرد. فلسفه اسلامي كاملاً اسير و منقاد تعاليم ديني و هدفش اثبات وجود خدا و بيان شيوه هاي نيل به خداوند مي باشد. فيلسوفان اسلامي در الهيات پيشبردها و موفقيت هاي زيادي داشتند، برخي از فلاسفه آموزه هاي ديني را از راه تاويل عقلي و فلسفي، تفسير نمودند. آنان متكلمين نام داشتند كه به دو دسته تقسيم شدند: معتزله و اشاعره. تفاوت معتزله و اشاعره در آن است كه معتزله عقل را مقدم بر شرع قرار دادهاند، اما اشاعره شرع را مقدم بر عقل مي دانند. برخي ديگر نيز تصوف را به انضمام تعليمات ديني وارد فلسفه نمودند و ذوق و حال را به وصول به خدا و حقيقت انگاشتهاند. متصوفين هم از مشرب هاي مختلفي تبعيت كردند. مثلاً ابن عربي از مكتب وحده الوجود پيروي نمود و حلاج به حلول، اعتقاد داشت. از ويژگي فلسفه اسلامي اين است كه توجه خاصي به علوم طبيعي چون شيمي و طب دارد. طب در فلسفه اسلامي اهميت زيادي دارد و بخش جدا نشدني آن است و از اين جهت، بخش اعظم فيلسوفان اسلامي، در همان حال كه به فلسفه اشتغال داشتند، طبيب نيز بودند و از اين سخن معروف «العلم علمان علم الاديان و علم الابدان» طرفداري مي نمودند. خصيصه مهم ديگر فلسفه اسلامي توجه خاصي است كه به الهيات دارد، الهيات در اين فلسفه به اندازهاي مهم است كه اگر اين فلسفه را به هرم تشبيه كنيم، رأس آن را الهيات و پايهاش را علوم طبيعي تشكيل مي دهد. اهميت ديگر فلسفه اسلامي در تحليل و تشريح فلسفه يوناني و نظريات افلاطون و ارسطو مي باشد، اين فلسفه توانسته آثار و نوشته هاي فلاسفه يونان را از طريق ترجمه عربي به اروپا انتقال دهد و مردم اروپا با مطالعه آثار فيلسوفان مسلمان، چون فارابي، ابن سينا، غزالي، ابن رشد و فخر رازي با آثار و رساله هاي افلاطون و ارسطو آشنا شده و از ظلمت قرون وسطي رهايي يافته و وارد جهان علم و تمدن شدند.فلسفه اسلامي در اروپا تاثير ديگر نيز داشت و آن اين بود كه جنگ بين عقل و ايمان را به اروپا انتقال داد كه فلاسفه اسلامي چون ابن رشد و غزالي مطرح ساختند. بدين ترتيب فيلسوفان دوره اسكولاتيسيسم اروپا به دو گروه تقسيم شدند: بعضي به تبعيت از غزالي كه پايبند ايمان و اشراق بود، ايمان را برتر دانستند و برخي ديگر به پيروي از ابن رشد، به عقل اهميت دادند. اين جدال فلسفي به قدري اهميت يافت كه در تاريخ فلسفي اروپا، بخش مهمي را به خود اختصاص داد.فلاسفه اسلامي در عرصههاي مختلف علوم، خدمات زيادي را انجام دادند، مثلاً براي اولين بار، بيمارستان توسط فخر رازي در بغداد تاسيس شد و علم كيميا را كه همان شيمي امروز است، به مرحلهاي رساند كه در رديف علوم محسوب شد. مسلمانان رياضيات عميق هند را به اروپا انتقال دادند و علم جبر در فرنگستان به نام عربياش، شهرت دارد. همچنين در دريانوردي، هيئت و نجوم، علوم طبيعي، جغرافيا اقدامات مهمي را انجام دادند. علاوه بر آن هنر و معماري و سازمان هاي اداري نيز اهميت و جايگاه مسلمانان در خور توجه مي باشد.
يعقوب نعمتي وروجني |
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی