دانلود کتاب "اصول عقائد اسلامی (عدل)"
دوشنبه 9 بهمن 1391 2:43 PM
|
نام کتاب: اصول عقائد اسلامی (عدل) |
نویسنده/مترجم: حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی |
|
زبان کتاب: پارسی |
|
فرمت کتاب: PDF |
|
تعداد صفحات کتاب: 59 صفحه |
|
ناشر: مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن | وب سایت: qaraati.ir |
|
حجم کتاب: 419.87 Kb |
|
دانلود کتاب |
توضیحات: در این كتاب به دومین اصل اعتقادى نزد شیعه یعنى عدل الهى مىپردازیم ... |
مشاهده آنلاین کتاب |
قسمتی از متن کتاب:
چرا عدل از اصول است؟ | |
با اینكه خدا صفات زیادى دارد - از قبیل رحمت، حكمت، قدرت، خالقیّت، علم و... - چرا تنها عدل از اصول دین شمرده شده است؟
پاسخ: این انتخاب، هم ریشه تاریخى دارد و همریشه سیاسى. ریشه تاریخى آن به قرون اولیه اسلام بر مىگردد. آن گاه كه گروه كوچكى از مسلمانان - فرقه اشعرى - عادل بودن خدا را لازم نمىدانستند و مىگفتند: هر كارى كه خدا خواست و انجام داد همان درست است، گرچه از نظر عقل از كارهایى باشد كه مسلّماً قبیح و زشت و ستم محسوب شود! مثلاً مىگفتند: اگر خداوند امیرمؤمنان علىعلیه السلام را به دوزخ و قاتل او - ابن ملجم - را به بهشت ببرد مانعى ندارد. ولى ما این منطق را نمىپذیریم و طبق منطق عقل و آیات قرآن مىگوییم تمام كارهاى خدا حكیمانه است و هرگز كارى كه ظلم و قبیح باشد از او سر نمىزند. البتّه خدا بر هر كارى قدرت دارد، امّا كار خلاف حكمت نمىكند؛ چنانكه ما قدرت داریم چشم خود را كور كنیم ولى چنین نمىكنیم چون این عمل، حكیمانه نیست، پس استفاده از قدرت مربوط به آن است كه عمل با عدل وحكمت و وعدههاى قبلى هماهنگ باشد. خدایى كه وعده داده است مؤمنان را به بهشت و فاسقان را به دوزخ ببرد اكنون اگر خلاف كند، خلف وعده مىشود واین عمل، قبیح است و هرگز خداوند كار زشت نمىكند. ما كه مىگوییم: خدا ظلم نمىكند قدرت او را محدود نكردهایم بلكه این حكمت است كه موجب مىشود قدرت در جاى مناسب به كار گرفته شود. و امّا ریشه سیاسى آن به دوران بنىامیّه و بنىعبّاس برمىگردد، آنها براى آن كه با اعتراضات و شورشهاى مردمى مواجه نشوند، این گونه تبلیغ مىكردند كه همه چیز به خواست خداست و كسى حقّ ندارد در برابر اراده خدا حرفى بزند. اگر ما حاكم شدهایم به خواست خدا بوده و كسى حقّ اعتراض ندارد، زیرا آنچه بر جهان حاكم است جبر است و انسان هیچ اختیارى ندارد و این جبر مورد رضایت خداست و چون رضاى خدا در آن است پس هركارى كه او انجام دهد عدل است. در واقع این نظریّه پشتوانه سیاسى خوبى براى بنىامیّه و استمرار حكومت و ریاستشان بود. |
معنى و مفهوم عدل | |
واژه عدل در لغت در مقابل ظلم و جور آمده و به معناى قراردان هرچیز در جاى خود و یا انجام دادن هركارى به نحو شایسته است. چنانكه حضرت علىعلیه السلام مىفرماید: «العدل یضع الامور مواضعها»(4) عدل است كه هر امرى را در جایگاه خودش قرار مىدهد.
اینكه مىگوییم خداوند عادل است، یعنى هم در نظام تكوین و طبیعت هر چیزى را تحت نظامى خاص و مناسب آفریده است، «بالعدل قامت السموات و الارض»(5) و هم در عالم قانونگذارى و تشریع، تمام قوانین او عادلانه و به جا و با هدف خلقت هماهنگ بوده و هیچ گونه تبعیض و تفاوت ناروایى در آن قرار نداده است. چنانكه حضرت على علیه السلام مىفرماید: «و ارتفع عن ظلم عباده و قام بالقسط فى خلقه و عدل علیهم فى حكمه»(6) خداوند از ستم بر بندگان خود منزّه است و درباره آفریدگان خود به عدل رفتار مىكند و در مورد آنان به عدل حكم مىكند. بنابراین مقتضاى عدل الهى این است كه خداوند هر انسانى را به اندازه استعدادش مورد تكلیف قرار دهد، «لا یكلّف الله نفساً الا وسعها»(7) و سپس با توجّه به توانایى و تلاش اختیارى وى درباره او قضاوت كند، «و قضى بینهم بالقسط و هم لا یظلمون»(8) و سرانجام پاداش یا كیفرى در خور كارهایش به او عطا فرماید. «فالیوم لا تظلم نفس شیئاً و لاتجزون الا ما كنتم تعملون»(9) 4) نهجالبلاغه، حكمت 437. 5) تفسیر صافى، ذیل آیه 7 الرّحمن. 6) نهجالبلاغه، خطبه 185. 7) سوره بقره، آیه 286. 8) سوره یونس، آیه 54. 9) سوره یس، آیه 54 . |