0

صنایع دستی استان زنجان

 
abasaleh43
abasaleh43
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آبان 1390 
تعداد پست ها : 344
محل سکونت : زنجان

صنایع دستی استان زنجان
دوشنبه 13 آذر 1391  10:15 AM

چاقوسازي

تاريخچه :

از آنجائيكه ايرانيان در بين جهانيان از جنگاوران بي‌باك و جهانگشايان چيره‌دست شناخته شده‌اند ناگزير بايد از ابزارهاي جنگی خوبی برخوردار بوده باشند، چرا كه در زبان پارسي نام ابزارهاي جنگی بجاي مانده كه برخي از آنها را در پارس باستان يعني در نوشته‌هاي روزگار هخامنشيان و بيشتر آنها را در نامه ديني ايرانيان،اوستا، مي‌يابيم و جالب اينكه نام بيشتر ابزار مزبور در زمان حاضر نيز بين نوشته‌ها، مشاهده مي‌شود، كمان ابرو، كمند گيسو، تير‌مژه دلدار، از جمله تشبيهات زيبا و دلنشين ادبيات فارسي مي‌باشد.
ابزار يا اوزار بايد از واژه زاور Zavar باشد كه به معني زور و...، در اوستا بكار رفته است ، با توجه به منابع موجود از جمله شآهنامه فردوسي اختراع بسياري از اشياء را به جمشيد نسبت مي‌دهند، از آن جمله نرم‌كردن آهن و ساخت ابزار جنگي، ولي آنچه مسلم است استفاده از جنگ‌افزار با تاريخ انسان همراه بوده است. در ايران سابقه صنعت چاقوسازي را در زمانهايي بايد جستجو كرد كه داشتن سلاحي سرد از ضروريات زندگي هر فرد به شمار مي‌رفت (ايرانشهر ج 2) يكي از قديمي‌ترين مناطق سكونت ايران كه قدمت آن به هزاره‌ي ششم مي‌رسد، تپه سيلك كاشان مي‌باشد،‌قديمي‌ترين آثار بدست آمده از سيلك از جنس سنگ مي‌باشند از آن جمله چاقويي است با دسته‌ي از استخوان و تيغه‌اي از سنگ چخماق مي‌باشد كه متعلق به 4200 ق.م.
شاردن نقل مي‌كند كه در زمان او هيچيك از ايرانيان بدون شمشير از خانه بيرون نمي‌رفتند، تيغه اين شمشيرها به قدري برنده بود كه بر طبق داستانهاي قديمي اگر با دست پهلواني به سواري زده مي‌شد او را از فرق سر تا روي زين به دو نيم مي‌كرد.
با ورود سلاح گرم به بازار بتدريج حمل و استفاده از سلاح سرد منسوخ گرديد. صنعت شمشيرسازی نيز رو به افول مي‌رود و در حد چاقوسازي و ساخت اشياء برنده مورد نياز روزمره زندگي به حيات خود ادامه مي‌دهد، يكي از شهرهائي كه صنعت چاقوسازي و ساخت اشياء برنده را حفظ كرده و بيشترين شهرت و معروفيت را در ايران دارد، شهر زنجان است.

هنز چاقوسازي در زنجان بطور قطع ماحصل عواملي چون موقعيت جغرافيايي و نقش زنجان در جنگهاي مختلف تاريخي (قبل از اسلام و بعد از اسلام)، موقعيت سوق‌الجيشي استان نسبت به استانهاي همجوار، قرار گرفتن بر سر تمدنهاي شرقي، غربي و نزديكي به فلات مركزي، وجود و فراهم بودن مواد اوليه و معادن غني آهن و مس و . . . مي‌باشد.
در بررسي‌هاي به عمل آمده و با توجه به شواهد و مدارك به دست آمده به طور قطع اعلام تاريخ دقيق و مشخص پيرامون زمان شروع اين صنعت در استان زنجان مقدور نمي‌باشد.
قديمي‌ترين چاقوي به دست آمده از مجموعه‌ي مرد نمكي در معدن نمك چهرآباد ( روستاي حمزه‌لو ) متعلق به هيجده قرن پيش مي‌باشد. اين چاقو داراي دسته‌آي از شاخ بز است و طول آن 11 سانتي‌متر كه با استفاده از دو ميخ پرچ به تيغه‌اي متصل گرديده كه طول تيغه 5/8 سانتي‌متر اندازه‌گيري مي‌گردد، تيغه مقداري زنگ زده است .
قلاف آن از جنس چرم بوده و با بندي از جنس چرم به به لباس وی متصل بوده است، طول قلاف 5/15 سانتي‌متر مي‌باشد، در عرض آن شكافي تعبيه شده كه احتمالاً وسيله‌اي شبيه گوش‌پاك‌كن يا نوعي سنجاق در آن جاسازي شده است. چاقوي مزبور را می توان به عنوان اولين و قديمي‌ترين سند موثق به دست آمده در خصوص صنعت چاقوسازي زنجان نام برد.
با طلوع و ظهور دين مبين اسلام و گسترش آن در سراسر سرزمين ايران، از جمله مناطقي كه با ورود دين جديد مقابله نمود و در برابر پذيرفتن آن مقاومت كرد ، شهر زنجان مي‌باشد و اين امر موجب پيدايش جنگ‌هاي متعدد و نيز توليد بيشتر سلاح سرد و رونق فلزكاري در منطقه گرديد.
در چهار قرن اول تمدن اسلامي، بيشتر اشياء ساخته شده فلزي به غير از تغييرات جزئي اصولاً تقليدي بوده است از فلزكاري دوره‌ي ساساني ولي از قرن پنجم به بعد صنعت فلزكاري ايران وارد مرحله‌ي جديد مي‌شود كه آن را مي‌توان تجديد حيات هنري ناميد، به طور مشخص در دوره‌ي سلجوقيان عده‌اي از هنرمندان فلزكار به اين ناحيه مهاجرت مي‌كنند، چنانچه در كتاب « هفت هزار سال هنر فلزكاري» در ايران، نوشته محمد تقي احساني ، مي‌خوانيم: سازندگان اين آثار نفيس طبق نام‌هاي مندرج بر روي بعضي از آنها هنرمندان خراساني هستند كه در شرق و شمال شرقي ايران توطن اختيار كرده بودند.
عده‌اي از آنان به علت جنگ‌هاي خونين و زد و خوردهاي محلي در عصر شاهان و اميران اين دوران مانند سامانيان، غزنويان و بالاخره سلجوقيان كه خطه‌ي خراسان را عرصه‌ي تاخت و تاز قرار داده بودند جلاي وطن كرده در ساير شهرها مانند زنجان، بروجرد، همدان، تبريز و به ويژه در شهر موصل اقامت گزيدند. آثار بر نظير و نفيس اين دسته از هنرمندان فلز كار ايراني در شهر موصل به آن درجه از شهرت جهاني رسيد كه به هنر موصلي معروف شد.
با روي كار آمدن سلجوقيان و مهاجرت عده‌اي از هنرمندان به سوي غرب كشور هنر فلزكاري بيش از پيش رونق يافت.
در اثر هجوم مغولان شهرهاي آباد و مركزهاي صنعتي و هنري سلجوقيان در ماوراء النهر و خراسان ويران گرديد.
و در نتيجه استادان فلزكار نيز مانند ديگر هنرمندان مجبور به ترك كارگاه‌هاي خود شدند و به سوي مراكز هنري در غرب ايران و شمال بين النهرين روي آوردند تا از گزند تهاجم مغولان مصون بمانند با ورود استادكاران فلزكار ايراني به مراكز هنري بين‌النهرين مانند موصل سبك و اسلوب هنر فلزكاري ايران در آنجا نيز رسوخ و نفوذ پيدا مي‌كند و از موصل به سوريه و مصر انتقال مي‌يابد. در دوران ايلخانان مغول مراكزي چون تبريز، مراغه و سلطانيه جاي شهرهائي چون هرات، مرو، نيشابور را مي‌گيرند و مركز تجمع هنرمندان و صنعتگران مي‌شوندكه تحت حمايت و تشويق ايلخانان دوباره به خلق آثار هنري مشغول گرديده‌اند. به خصوص در دوره‌ي سلطنت سلطان محمد خدابنده الجايتو، سلطانيه پايتخت او يكي از بزرگترين مراكز فلزكاري آن زمان مي‌شود. در اواسط قرن 15 ميلادي فلزكاران ايراني از پيروي سبك‌هاي پيشين، به ويژه مغولي، كه يكنواخت و خسته كننده بود، دست برداشتند. اين هنرمندان به علت گسترش معتقدات مذهبي تازه كه تشيع بود و به علت تحولات سياسي در داخل كشور سبكي نوين در هنر فلز كاري به وجود آوردند.
با روي كار آمدن دودمان صفوي باب تازه‌اي در مكتب هنر ايران گشوده شد و در واقع محور طلايي هنر ايران مقارن حكومت همين دودمان بوده است. در اوايل حكومت شاه اسماعيل صفوي كه ايران با ترك‌هاي عثماني وارد جنگ شده براي تهيه ادوات و فلزات و ابزار جنگ از چند شهر كمك گرفت، در كتاب در شاه جنگ ايرانيان در يونان و چالدران مي‌خوانيم :اسلحه در بسياري از شهرهاي ايران ساخته مي‌شد ولي چند مركز اسلحه سازي در ايران بيش از ساير نقاط اهميت داشت، يكي از آنها كرند بود كه انواع اسلحه از جمله زره، كاسك(خـُود) را در آنجا مي‌ساختند ديگري زنگان يا زنجان به شمار مي‌آمد و صنعتگران زنجاني در ساختن شمشير و خنجر مهارت داشتند، در اصفهان، ري، تبريز نيز انواع اسلحه را مي‌ساختند، با تشويق شاه اسماعيل صنعتگران ايراني كه در خارج از منطقه آذربايجان بودند نيز مبادرت به ساختن اسلحه مي‌كردند. در حقيقت از اواخر قرن دهم هجري برتري اسلحه‌ي ايراني در جهان آن روز زبانزد همگان شد. تاورينه، سياح معروف فرانسوي، كه در زمان شاه صفي و شاه‌عباس دوم ، شاه سليمان نه بار به ايران مسافرت كرده معتقد است كه ايرانيان در هنر فولادسازي مهارت و استادي كامل دارند و مي‌دانند چگونه فولاد را براي ساختن تيغه‌هاي شمشير، خنجر، قمه، چاقو با زاج و ساير مواد در مراحل مختلف آماده كنند. مرغوبيت محصولات پولادين اين هنرمندان مديون فولادي است كه از ناحيه‌اي از هند به نام گل كندا، به ايران آورده مي‌شد.
اين جنگ افزار سازان پولاد اروپايي و پولاد ايراني را مناسب نمي‌دانند، زيرا آب دادن فولاد هندي براي آنها سهل‌تر است. شاردن، سياح ديگر فرانسوي، نيز در قرن 16 ميلادي در سياحتنامه‌ي مفصل خود شرح مبسوطي از شمشير و قمه‌اي ساخت ايران آورده است. از قرن 16 تا قرن 19 ميلادي تغييراتي در ساخت تيغه‌هاي شمشير در ايران روي داد. بدين معني كه تيغه‌ي آن به مرور خميدگي و انحناي بيشتري پيدا كرد، و از قرن 17 تا 19 خميدگي آن به شكل شمشيرهاي امروزي در مي‌آيد.
در دوره‌ي صفويه استادانی چون عبدالغفار سكاك در زمينه چاقوسازي زنجان نقش مهمی در رونق این صنعت مهم داشته اند، همچنین ایشان پيشواي ديني بوده و تأليفاتي نيز دارد.
اين صنعت تا دوره‌ي قاجاريه، يعني تا سفر ناصرالدين شاه به فرانسه به همين سبك ادامه داشته است و معروفترين آنها چاقوهاي كرند و يا چاقوهاي ساخت حسن ( حسن نام استاد زنجاني از استادان آن دوره مي‌باشد ) بوده است.
از حدود قرن 10 هجري قمري شهر زنجان يكي از مراكز مهم صنعتي بوده است كه در آن كارگاههاي مختلف اسلحه‌سازي داير و چاقوسازي نيز يكي از صنايع جنبي آن، محسوب مي‌شده است.
با كشف مجموعه‌ي منحصر به فرد مرد نمكي، پيشينه‌ي تاريخي اين صنعت در زنجان از هيجده قرن پيش به طور قطع مشخص است . از جمله مدارك موثق ديگر از سازمان اسناد ملي كشور به دست آمد. مي‌توان به مكاتبات معمول شده و يك برگ صورتجلسه‌ي چاقوسازان كه در تاريخ 1323 شمسي انجام يافته اشاره نمود. در اين سند ذي‌قيمت كه تصوير آن به پيوست مي‌باشد اسامي و امضاء 31 نفر از چاقوسازان زنجاني قيد گرديده است.

 

انواع ساخته‌ها :
با توجه به سليقه، ذوق و نيز هنر نمائي استادكاران را به منظور بازاريابي و جلب رضايت متقاضيان، ساخته‌هاي متنوع از چاقوها در ابعاد متفاوت تهيه و به بازار عرضه گرديده كه بعضاً جنبه‌ي نمايشي و موزه‌اي نيز دارند ولي عموماً توليدات مزبور جنبه ي كاربردي و مصرفي داشته كه با در نظر گرفتن نوع كاربرد آنها و جمع بندی مباحث ذکر شده درباره انواع ساخته ها مي‌توان تقسيم‌بندي ذيل را در نظر گرفت :
1-2-
چاقوي ضامن دار معمولي
2-2- چاقوي ضامن‌دار مغزي
3-2- چاقوي ضامن دار فشاري
4-2- چاقوي متري يا قلم‌تراش
3 – انواع كاردها :
1-3-
كاردهاي شكاري و صحرايي
2-3- كاردهاي آشپزخانه
4- انواع قمه :
5 –
چاقوهاي قصابي
1-5- چاقوي سلاخي
2-5- چاقوي قصابي
6 – چاقوهاي باغباني و پيوندزني
7 – انواع ساتور و كارد كباب پزي
8 – قلمتراش
1-8- قلمتراش يك تيغه
2-8- قلمتراش دو تيغه
3-8- قلمتراش يك لبه
4-8- قلمتراش دو لبه
 

 

مسگری:

تاریخچه: بشر بعد از سنگ و گل، برای رفع سایر نیازهایش به فلز روی آورد، در بین فلزات مس زودتر از بقیه فلزات بکار رفت زیرا بصورت خالص در طبیعت یافت می شد و استخراج و بهره برداری از آن ساده بود. درخشش و جلای مس خالص و رنگ جالب توجه سنگهای معدنی از دیگر علل کاربرد آن در طول اعصار گذشته می باشد.
به نقل از برخی منابع، قدمت استفاده از مس بر اساس مدارک و شواهد باستانشناسی به 9500 ق.م می رسد و تا قبل از هزاره 5 ق.م(کشف ذوب مس) بصورت خالص بکار رفته و از شیوه چکش کاری سرد برای شکل دادن به آن استفاده می شده. امروزه با استناد به مدارک غیرقابل انکار که از گوشه کنار ایران یافت شده،می توان شمال و مرکز ایران را جزء قدیمی ترین مراکز فلزکاری جهان و نیز فلزکاران ایران از پیشگامان کشف ذوب مس در جهان باستان دانست که فراوانی معادن مس در ایران ، مؤید این نکته است.
با توجه به کشف کوره ذوب مس در سگز آباد قزوین واقع در ((تپه قبرستان)) ، توسط ((دکتر مجدزاده)) ، و نزدیک بودن این منطقه از لحاظ جغرافیایی به زنجان ، که احتمالاً اولین کوره ذوب مس می باشد و نیز وجود معادن بزرگ مس در منطقه نظیر معدن مس ((رشید آباد)) می توان به قدمت استفاده از این فلز در زنجان پی برد.



منبت کاری

تاریخچه منبت در ایران:
منبت کاری در ایران یکی از ارزشمندترین هنرهای سنتی ایران بویژه از زمان استیلای اعراب بوده است. در میان آثار سنگی شوش و تخت جمشید پاره ای کنده کاری روی چوب دیده می شود. در زمان تیموریان این هنر به روش دوره های پیشین و مغول ادامه داشته و انواع ضریحها و منبرهای منبت کاری شده ساخته می شده است که نمونه های چندی از آنها هنوز بر جای مانده است.
اوج هنر منبت کاری در دوره صفوی بوده و آثار این دوره به صورت درها،منبرها، رَحلهای قرآن، ستونهای چوبی اتاق، دسته خنجر، قاشق،چمچه های دوغ خوری و شربت خوری بوده است.
هنر زیبای منبت در دوره زند و قاجار از رونق افتاد و ساخت اشیای کوچکتر مثل رَحل و قاب آیینه، به جای درهای منبت و قطعات بزرگ متداول شد. منبت کاری در حال حاضر همچون صنایع دستی دیگر، در گوشه و کنار کشور به خصوص در شهرهای گلپایگان و آباده به حیات خود ادامه می دهد.


تاریخچه منبت کاری در زنجان:
با توجه به بررسیهای انجام گرفته از طریق منابع مختلف، در خصوص پیشینه منبت کاری در این استان، و با توجه به اینکه خاستگاه منبت در ایران، مراکز دیگری در شهرهای دیگر کشور شناخته شده اند، اینگونه میتوان دریافت که آثار چندانی در این استان ساخته نشده و یا در صورت وجود چنین آثاری هنرمندان منبت کار و آثار آنان گمنام مانده و اطلاعی از این هنرمندان و آثارشان به دست ما نرسیده است.


انواع ساخته ها:
- عصا
- شمعدان
- انواع سازهای منبت کاری شده تیمپو- تار- سنتور
- پیکره مشاهیر ایران
- دسته چاقو
- کنده کاری روی شاخ گوزن، گاومیش و...

 

 

چاروق دوزی:

چاروق نوعی پای پوش سنتی است که با استفاده از چرم گاو، نخهای ابریشمی رنگارنگ و نخ گلابتون در انواع مختلف: توری، پرده بند و تمام چرم (پشت باز و پشت بسته) تولید می شود.

قدمت این هنر اصیل به دوره (ساسانی) و اوج تزئینات آن به دوره (صفوی) می رسد که زیبایی و تنوع طرح و نقوش آن، چشم هر هنرشناسی را شیفته نقوش انتزاعی و اصیل خود می نماید. خواستگاه این هنر دراستان زنجان شهر سلطانیه بوده واز آن منطقه به زنجان منتقل گردیده است.

از انواع چاروقهای تولید شده استان در طی دوره های مختلف تاریخی می توان به انواع کنفی ،تمام پوست، کشاورزی ،تمام چرم، توری،پرده بند و...، اشاره نمود، که هر کدام با روشی خاص و با استفاده ازچرم، پوست عمل آوری شده و مواد مختلفی چون پنبه، کنف، ابریشم و...،تهیه می شده است.

 


گلیم بافی:

گلیم بطور ساده یک فرش با بافت صاف یا یک نوع قالی بدون کُرک یا خواب گره خورده است، نام این فرش در زبانهای مختلف به انواع گوناگون استعمال می شود. گلیم در افغانستان، کلیم در اوکراین، پلاس در قفقاز، لیاط در سوریه و لبنان، چلیم در رومانی و ...

گلیم به مفهوم، الیاف حیوانی و نباتی رنگرزی شده و درهم بافته که بر روی دارهای افقی و عمودی برگرفته از نمادهای منطقه و نقوش ذهنی و انتزاعی، بافته می شود.

صنعت گلیم بافی در همه دنیا از دشتهای وسیع آمریکا تا اسکاندیناوی و اندوزی یافت می شود. تفاوت عمده در تولید گلیم در مواد اولیه، طرح و نقوش بکار رفته و رنگبندی آن می باشد.

 

 

گلیم زنجان:

با توجه به اقلیم سرد منطقه زنجان بشر ساکن در این منطقه همواره در فکر تهیه کفپوش گرم جهت استفاده در منازل و نیز بعنوان پرده و... بوده است، مواد اولیه موجود مردم منطقه را به سمت استفاده از بافته ای از پشم بز و گوسفند و ...، هدایت کرد. در حال حاضر در بسیاری از مناطق استان زنجان بافت گلیم بعنوان یکی از شاخصترین بافته های داری مطرح می باشد.

 

 

ملیله کاری :

ملیله کاری همواره بعنوان یکی از اصیل ترین صنایع دستی استان زنجان مطرح می باشد. ملیله به مفهوم ظریف کاری نقره است که با استفاده از مفتولها و نوارهای ظریف نقره و بکار گیری طرحهای اسلیمی و منظم ساخته می شود، مصنوعات ساخته شده شامل: سرویس چایخوری، شکلات خوری، گلدان، شمعدان، قاب عکس و انواع زیورآلات ....، می باشد.

تاریخچه ملیله کاری در ایران :

به روایت محققان، قدیمی ترین اشیاء ملیله ایران متعلق به دوره ساسانیان می باشد. در دوران مذکور صنعتگران فلز کار و مخصوصاً نقره کاران ظروف گران قیمت و سرشار از ذوق و سلیقه هنری خود را برای مصرف طبقات مرفه می ساختند و در راه خلق آثار بسیار ظریف و هنرمندانه تمامی استعداد خود را به کار می گرفتند . در برخی موارد نیز استفاده از سنگهای قیمتی، زیبایی این اشیاء را دو چندان می نمود.

متأسفانه بسیاری از آثار مربوط به دوره تاریخی مذکور در زمان حمله اعراب (به دلیل گرانبها بودن اشیاء نقره ای و سبک بودن وزن آن) به غنیمت برده شد. ولی آنچه که طی چند قرن اخیر در اثر کاوشهای باستان شناسی و یا به طور تصادفی مناطقی نظیر شوش و همدان و گنجینه جیحون بدست آمده است، نشانگر وجود ملیله کاری و نیز نشان از مهارت و استادی صنعتگران ملیله کار در ایران قبل از میلاد می باشد. پروفسور ((آرتور اپهام پوپ)) در کتاب شاهکارهای هنر ایران ضمن اشاره به زرگری و نقره کاری در سالهای بعد از ظهور اسلام به آثاری از ملیله متعلق به قرن 12 میلادی اشاره کرده است . لازم به ذکر است تعداد و آثار باقیمانده از آن زمان بسیار اندک است از آنجا که اشیاء ملیله از طلا و نقره ساخته می شوند و می توان به راحتی آنها را ذوب کرده و مجدداً مورداستفاده قرار داد . به همین جهت نیز آن اشیاء به مرور زمان از بین رفته و هم اینک نمونه های زیادی از ملیله کاری دوران گذشته باقی نمانده است .

در دوران سلجوقی اکثر سازندگان آثار نفیس فلزی هنرمندان خراسانی ساکن در شرق و شمال شرقی ایران بودند که عده ای از آنان به علت جنگ های خونین و زد و خورد های محلی ، ترک وطن کرده ، در سایر شهرها از جمله زنجان ، بروجرد ، همدان ، تبریز و به ویژه شهر موصل اقامت گزیدند .

با توجه به آنچه که اشاره شد احتمال می رود هنرمندان خراسانی هنر فلز کاری از جمله ملیله کاری را در سال پنجم هـ . ق در زنجان رواج دادند . از دوران قاجاریه نیز تعدادی سر قلیان ، گیره استکان، سینی در اندازه های مختلف ، گوشواره ، سینه ریز و...، باقی مانده که بخشی از آنها در موزه های داخلی و خارجی و بخشی نیز به صورت مجموعه های خصوصی و یا نزد خانواده ها نگهداری می شود .
در حال حاضر نیز ملیله کاری صرف نظر از تهران که صنعتگران ملیله کار بیشتر در امر جواهر سازی فعالیت دارند ، در شهر زنجان رواج دارد، لازم به توضیح است که ملیله به صورت محدود در تبریز و اصفهان نیز رواج دارد ، ولی ملیله زنجان به خاطر اصالت نقوش وهمچنین ظرافت منحصر به فرد در مجموع از کیفیت بالایی نسبت به ملیله اصفهان برخوردار بوده و به نوبه خود جایگاه ویژه ای نیز در بین رشته های برجسته صنایع دستی ایران دارد. این هنر در شهر زنجان از رونق چشمگیری برخوردار است .

تاريخچه مليله کاری زنجان:
درباره تاريخچه مليله زنجان اطلاعات جامعي در دست نيست وليكن از دو طريق مي توان به قدمت اين هنر ارزنده پي برد. 1) نوشته ها و سفرنامه هاي سياحاني كه به اين منطقه سفر كرده و از هنر زيباي ملیله کاری در اين منطقه ياد كرده اند. 2) آثار باقي مانده مليله بسياراندک بوده و اكثرا متعلق به دو سده اخير مي باشد. در كتب تاريخي كه اشاراتي درباره زنجان دارند از ميان صنايع شهر زنجان بيش از هر چيز از صنعت فلز كاري آن سخن كفته اند از آنجا كه مليله كاري نيز يكي از شاخه های فلزكاري است مي توان مسير حركت آن را در بطن فلزكاري منطقه جستجو كرد. با توجه به رونق شهر زنجان در دوره هخامنشيان ، اشكانيان و ساسانيان فلز كاري نيز كه از صنايع پيشرفته هر يك از اين تمدنهاست، در اين منطقه وجود داشته است.
سابقه ملیله کاری در زنجان از قرن دهم هجری، به بعد روشن و مشخص است به طوریکه ((فردریک ریچارد))، مستشرق اروپایی، در سفر نامه خود می نویسد : (( شهر زنجان که شهر کوچکی است نقره، و ملیله کاری این شهر پر زرق و برق است))، همچنین ساموئل گرین ویل بنجامین که در حدود سال (1883 م 1301 هـ . ق ) به ایران سفر کرده است در مورد صنعتگری در زنجان اطلاعات بیشتری می دهد .
ملیله کاری تا قبل از دوره پهلوی ، به عنوان هنر دستی بومی زنجان فقط در این شهر معمول بوده، در زمان حکومت رضاخان با مهاجرت تعدادی از هنرمندان این شهر به تهران و اصفهان در سایر نقاط کشور نیز رواج یافت. سرویس های چایخوری و شربت خوری ، جعبه جواهرات و دسته چاقو، عمده ترین محصولات تولیدی تا این دوران بوده اند . هنرمندان زنجانی در سال های بعد ، به تدریج بر انواع این دست ساخته های های زیبا افزودند، شاید بتوان رونق این هنر صنعت را در زنجان، دوران سلجوقی دانست وهمچنین بر اساس آثارباقی مانده از دوره صفوی، این دوره را اوج شکوفایی این هنر دانست.

 

تراش سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی :
سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی که به آنها گوهر و جواهر نیز گفته می شود، به دسته ای از مواد کانی اطلاق می گردد که بعلت وجود بعضی خواص در آنها، از سایر معدنیها و سنگها، متمایزند. بیشتر گوهرها از مواد متبلور معدنی می باشند. برای اینکه قطعه ای سنگ معدنی مرغوب و گرانبها بوجود آید باید وضع و محیط کاملا مساعد باشد. اغلب زمین شناسان معتقدند که قسمت داخلی مواد مذاب که بتدریج سرد و متبلور می گردد پدیدآورنده سنگهای گوهر می باشد. به گفته دانشمندان این کار در مدت چندین ماه یا هفته هم می تواند صورت بگیرد. الماس معمولاً در اعماق زمین، در جایی که حرارت و فشار فوق العاده زیاد باشد متبلور می گردد. شناخت و استفاده از نگین های رنگین و زیبا و یا به عبارتی از جواهر، قدمت هفت هزار ساله دارد و از میان اولین سنگ های جواهر شناخته شده: عقیق، کوارتز، کهربا، گارنِت، یَشم سبز، یشم، زمرد و فیروزه را می توان نام برد. سنگهای قیمتی نشانگر ثروت و تشخص بوده و فرمانروایان از نگین هایی که از این کانی های جواهر ساخته شده بود استفاده می کردند. ارزش و گرانبهایی گوهرها بعلت بعضی خواص، از جمله رنگ، استحکام و زیبایی و درخشندگی است که در آنها وجود دارد. گذشته از اینها کمیابی نیز در مطلوب بودن و بالا بردن بهای آنها بی اثر نیست. سنگهای گرانبها و نیمه قیمتی، یا ساده و بی رنگند یا دارای رنگهای زیبا و خیره کننده می باشند. یک قطعه سنگ گرانبها اگر دارای ترکیبات شیمیایی خالص باشد بی رنگ خواهد بود، مانند الماس، که کربن خالص می باشد. وجود اندکی اکسید در یاقوت، سبب تجزیه و بازتاب نور قرمز می گردد و وجود اکسید کرومیوم، باعث ایجاد رنگ سبز در زمرد و یشم سبز می شود. زوایای تاج یا قسمت بالای یک نگین و همچنین زوایای قاعده آن، که بوسیله تراش ایجاد شده است در کثرت درخشندگی و رنگ و وارنگی تأثیر بسزایی دارد. بنابراین هرچه تناسب تراش سنگ بهتر باشد، زیبایی و جلوه آن بیشتر خواهد بود. سنگهای جواهر روی پایه هایی از طلا یا پلاتین نصب می شده است و هم اکنون نیز به همین ترتیب می باشد و علاوه بر آن روی فلزات دیگری چون نقره و غیره نیز، نصب می شود. در زمانهای قدیم سنگ های قیمتی علاوه بر ارزش مادی بیشتر جنبه سِحر و جادو داشته و به عنوان طلسم برای صاحبان جواهرات محسوب می شده اند. همچنین اعتقاد بر این بود که سنگ های قیمتی به عنوان شفادهنده بیماری ها و ناراحتیهای جسمی مؤثر است. اخیراً در بعضی از کشورها نوعی از سنگ های قیمتی را که در معادن استخراج می شوند، به عنوان سمبُل کشور خود برگزیده اند.

تاریخچه:
قدیمیترین روش تزئین کردن و زیباتر جلوه دادن سنگ های گرانبها، حکاکی اَشکال و حروف بر روی آنها بوده است. تصور می شود که برای اولین بار بلورهای جواهر را در هند تراش داده اند. تا حدود اوایل قرن پانزدهم برش و پرداخت نگین های با ارزش فقط محدود به جلای صفحات طبیعی می شد. که حتماً می بایستی شفاف و خوش رنگ باشد و نتیجه کار فقط درخشانتر و بهتر جلوه دادن آن بلور بود. سنگهای غیرشفاف مانند عقیق نیز برش داده شده و با سنگ سمباده برای جلوه بهتر جلا داده می شد. باور عمومی بر این است که تراش سنگهای جواهر در قرن 15 میلادی آغاز و تا حدودی تکمیل و متداول شده است. برای مدت نسبتاً طولانی فنون مربوط به تراش سنگ جزو اسرار بود و عده معدودی از آن اطلاع داشتند.
از قرن 16 میلادی شهر «ایدار اوبرشتاین» در آلمان غربی به مرکز تراش عقیق(Agate) و سایر سنگهای رنگین و گرانبها تبدیل گردید. از اوایل قرن 20 میلادی شهرهای «آمستردام» و «آنتورپ» به عنوان مراکز تراش و فروش برلیان مشهور شدند.
استان زنجان با دارا بودن ذخایر سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی همچون آگات(عقیق)، فلورین، مالاکیت، گارنت و...، موقعیت مناسبی جهت راه اندازی کارگاههای تولید سنگهای جواهر را دارد. کارگاه تراش سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی در سال 1383، در مرکز آموزشی صنایع دستی زنجان راه اندازی و تاکنون دوره های آموزشی متعددی در این مرکز برگزار گردیده که با استقبال زیاد علاقمندان مواجه گردیده است.

 

مجسمه سازی
اصطلاح پیکره سازی(مجسمه سازی) را نمی توان یک اصطلاح ثابت برای اطلاق به اشیاء یا فعالیتهای معین دانست. با این حال هنر مجسمه سازی دارای یک خصلت اصلی و همیشگی است که آن را از سایر هنرهای بصری متمایز می کند و آن آفرینش شکل سه بعدی بیانگر می باشد.
حجم مهمترین عنصر در طرح یک مجسمه محسوب می شود. مجسمه ممکن است بصورت همه جانبی یا بصورت نقش برجسته باشد. مجسمه همه جانبی شیئی است مستقل و جدا که فضایی را اشغال می کند. ولی نقش برجسته به زمینه ای متصل شده و یا کمابیش از آن بیرون آمده است.


تاریخچه مجسمه سازی در زنجان:
از حدود سال 1368 علاقه مندان به هنر مجسمه سازی در شهر زنجان مشغول به فعالیت شدند و با وجود مشکلات زیاد و نوپا بودن توانستند قدمهای محکم و استواری در این زمینه بردارند. نبود اساتید مجرب مجسمه سازی در سطح استان مانع حرکت علاقه مندان به این هنر نشده و این افراد با علاقه و پشتکار خود توانستند به موفقیتهای چشمگیری دست یابند.
از جمله هنرمندان فعال مجسمه ساز در زنجان می توان به افراد زیر اشاره نمود.
یداله محمودی- شاهرخ روحی فرد- علی چراغی- جلال رحمتی- محمد رضا خلج و مرحوم احمد فضلی

 

 

سابقه معرق کاری:
معرق كاري كاشي در دوره سلجويان يعني از قرن 6 هجري به سمت كمال رفت و متداول گرديد. در قرن هشتم هجري هنرمندان معرق كار به مراتب از هنرمندان عهد سلجوقي جلو افتادند، در اين قرن موفق شدند بر ظرافت آثار کاشی معرق بیفزایند و لطيف ترين و زيبا ترين اشكال بنايي و هندسي را در مجموعه اي از رنگ هاي زيبا و براق كه بیشتر در فنون و صنايع شرقي خصوصاً ايراني ديده مي شود، نمايش دهند. دوره تیموری اوج اعتلای این هنر در ایران می باشد در اين دوره مراكز مهم ساخت کاشی معرق شهرهاي تبريز، يزد، كاشان ،هرات، سمرقند و اصفهان بودند. وجه تشابه معرق کاشی و معرق چوب در شیوه کار آنهاست که در هر دو مورد نقشها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد. با ورود كمان اره به ايران معرق چوب توسعه يافته و با گذشت زمان رو به تكامل رفته به گونه ای كه امروزه انواع و اقسام معرق ها با زمينه هاي مختلف و با رنگ آميزي هاي متفاوت توليد شده و حتي به خارج از ايران نيز صادر مي شود.
 

معرق كاري چوب:
معرق كاري چوب عبارت است از ايجاد نقوش و طرح هاي مختلف كه از كنار هم قرار دادن چوب در كنار يكديگر به وجود مي آيد كه بر دو نوع است معرق برجسته و معرق تخت يا صاف
در معرق برجسته نقش و طرح مورد نظر را بالاتر از سطح چوب قرار مي دهند و سپس اطراف آن را تزئين مي كنند ولي در معرق تخت يا صاف ابتدا نقش و طرح مورد نظر را بر روي سطح قرار مي دهند و داخل طرح را خالي مي كنند و سپس نقش ايجاد شده را با چوب هاي رنگي و يا صدف مي پو شانند. در معرق چوب از چوب هاي مختلف ، استخوان عاج ، صدف، خاتم و ... استفاده مي شود و در غايت تصويري كه داراي رنگ طبيعي مي باشد به دست مي آيد و در بعضي موارد نقشهايي طبيعي از رگه هاي طبيعي چوب به وجود مي آيد. .
معرق كاري چوب از جمله صنایعی است که با تلفیق هنر و تكنيك ( فن برشكاري، انتخاب چوب و رنگ كاري)ایجاد می شود. منابع مختلف، معرق چوب را در ايران، هنری جوان و جديد دانسته و قدمتي 90 ساله برای آن تعیین می نمایند. از کاوشهای باستان شناسی از منطقه «شهر سوخته» شانه ای چوبی به دست آمده، که با استفاده از دو نوع چوب مختلف به اشکال گوناگون بریده شده و بوسیله نوعی صمغ درخت به هم متصل شده اند. بنا بر این می توان قدمتی 4000 ساله برای آن در نظر گرفت. این هنر در كشورهايي چون چين ، هند و ...، به صورت هاي مختلف وجود داشته است .
دو نكته اساسي در معرق چوب وجود دارد؛ اول انتخاب چوب مي باشد كه بايد خصوصیاتی نظير رنگ، نقوش پيچ خوردگي ها، گره ها و غدد(لوپ و بروسن ) را در نظر داشت. چوبها داراي رنگ هاي متفاوت مي باشند مثل: گردو كه قهوه اي روشن و تيره مي باشد يا توت كه زرد و عناب كه قرمز مي باشد. بعضي چوب ها مانند عناب دو رنگ مي باشند و چوبهایی كه بيرون آنها رنگ روشن تر و درون آنها رنگ تيره تري دارد، مقاومت بيشتري داشته و سخت تر از چوب هاي روشن برش مي خورد. دوم برش چوب ها مي باشد كه بايد به تناسب تابلو از تيغ اره هاي مناسب استفاد شود و درزها به هم چفت شوند.
معرق چوب بر اساس زمینه نیز بر دو نوع تقسیم می شود : 1- معرق زمينه چوب. 2- معرق زمينه رنگ.
معرق زمينه چوب خود بر 4 نوع مي باشد: الف- زمينه پازلي ب- زمينه پاركتي ج- زمينه آجري- د-معرق روكشي.
معرق زمينه رنگي كه زمينه آن به رنگ هاي مختلف مي تواند باشد و لي معمولا زمينه مشكي مي باشد اگر معرق آميخته به خاتم شود به آن معرق خاتم مي گويند و در صورتي كه منبت به كار رود به آن منبت معرق مي گويند

تشکرات از این پست
mohammad_43
دسترسی سریع به انجمن ها