پاسخ به:زندگینامه شهدای کربلا
پنج شنبه 2 آذر 1391 11:04 PM
«وهب» فرزند «عبدالله بن عمیر» از قبیله «بنی کلاب» است. او همراه مادر و همسرش در لشکر امام حضور داشت. از آنجایی که مادرش (ام وهب) او را به جهاد و حمایت از امام و اهداف آن حضرت تشویق کرده بود، رو به میدان، اسب راند. او پس از مبارزه دلیرانه، تعدادی از دشمنان را به خاک و خون کشید و سپس به خیمهگاه، برای دیدار دوباره مادر و همسرش بازگشت. هنگام ملاقات به مادر گفت: آیا شما از من راضی و خشنود شدید؟ مادر پاسخ داد: از تو راضی نخواهم شد تا این که در پیش روی امام حسین علیه السلام شهید شوی.(1) همسر او چون کلام مادر شوهر خود را بشنید به وهب گفت: تو را به خدا سوگند مرا بیشوهر مکن و مپسند که بر مصیبت تو گرفتار آیم. مادر گفت: ای عزیزم! سخن همسرت را دور انداز و به میدان برو و در یاری امام حسین علیه السلام تا مرز شهادت بشتاب تا در روز رستاخیز به شفاعت جدش نائل شوی.(2)
پس از این گفت و گوی کوتاه، وهب بار دیگر به سپاه دشمن رو آورد و این رجز را سر داد:
انی زعیم لک امُ وهب بالطعن فبهم تارة و الضرب
ضرب غلام مومن بالرب حتی یذیق القوم مرَّ الحرب
ای مادر وهب! من خود ضامنم که با ته نیزه و شمشیرگاه ضربه بزنم؛ آن هم ضربت زدن نوجوان مومن در راه پروردگار تا به این گروه تلخی جنگ را بچشاند.
وهب در ستیزی دوباره نوزده سواره و دوازده پیاده دشمن را از پای درآورد، تا این که دو دستش در راه احیای دین خدا قطع شد. (3)
پینوشتها:
1. مناقب آل ابی طالب، ج4، ص 101/ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص13- 12.
2. مقتل الحسین خوارزمی، ج 2، ص 13- 12.
3. منتهی الآمال، ج1، ص662-663.
منبع:
ياران شيداي حسين بن علي عليهماالسلام، استاد مرتضي آقا تهراني .
عالم محضر خداست درمحضر خدا گناه نکنید حضرت امام (ره)