چگونه علاقه هايمان را تعديل كنيم ؟
چهارشنبه 1 آذر 1391 9:48 AM
چگونه علاقه هايمان را تعديل كنيم ؟
هر انسانى بايد در هنگام انتظار از ديگرى ، خود را در جاى او ببيند و سپس امتيازات پندارى و توهمى خود را به ذهن آورد، اينجاست كه انتظارش تعديل مى يابد و سخنانش را به اندازه قدرت و توان خود، مطرح مى سازد:
براى اينكه القاب و يا عناوين ديگرى مانند: دكتر، مهندس ، عالم ، رئيس و و .... بايد از انسان جدا شود چون انسانها از هر جهت مانند هم هستند در علاقمند بودن به خوبيها و نيكيها و نفرت داشتن از بدى و زشتيها وناراحت شدن از توهين و جسارت و ظلم و و ... هيچ تفاوتى از يكديگر ندارند يعنى هركس خودش را و شخصيتش را دوست مى دارد و مى خواهد ديگران وى را مورد احترام قرار دهند بنابراين توهين و ظلم و بدى و و .... براى همگان ناراحت كننده است محبت و احسان و احترام و امثال اينها پيش هر كسى خوشحال كننده است ، بعنوان مثال :
اگر سنگى را پرتاب كنيم و به انسانى اصابت كند در اينحال درد شديدى در وجود وى ايجاد مى شود و او را به مقابله با آن عمل وادار مى سازد، آيا اين سنگ در ايجاد ناراحتى بين انسانها تفاوتى قائل مى شود؟ اگر به گروهى اصابت كند موجب آزار و اذيت آنها نمى شود و تنها گروه ديگرى را ناراحت مى كند؟ در اينجا بايد گفت كه سنگ نمى تواند انسانها را با داشتن القاب و عناوينى مورد احترام خويش قرار دهد بلكه بر سر هر كسى اصابت كند شاه و گدا، پير و جوان ، عالم و جاهل ، دكتر و يا مهندس يا افراد عادى و و .... آن را درهم مى كوبد بنابراين توهين و يا ظلم و جسارت ، و يا بدى و امثال اينها هر انسانى را ناراحت نموده و او را براى دفاع از خود، به هر طريق ممكن ، آماده مى سازد.
محبت و احسان و خوبى كردن و مانند اينها، مثل ظرف آب خنكى است كه در اختيار افراد تشنه قرار داده مى شود كه بر همگان لذت بخش خواهد بود.
هر كسى بايد در انتخاب برنامه هايش بيانديشد تا به حريم شخصيت ديگران تجاوز نكند زيرا شما هر مقدار براى خويش آزادى و آسايش قائل هستيد ديگران را هم بايد به همان اندازه در نظر به گيريد زيرا او هم مانند من و شما انسان است پس نبايد خود را بر ديگرى ترجيح بدهيم .
نكته دوم : عُجب و يا خود بزرگ بينى آفتى است كه تمام سرمايه هاى معنوى انسان را به خاكستر تبديل مى كند، و در ميان بيماريهاى روحى و روانى مرتبه حساسى را اشغال كرده است به جهت اينكه مبتلايان به اين بيمارى چون از جهت ايمان و اعتقاد، هيچ سرمايه اى ندارند و از ناحيه اخلاق و معاشرتهاى اجتماعى و خصوصى ، به يك وضع نابسامانى گرفتارند و نمى توانند با هيچ كسى حتى با خودشان هم زندگى مطلوبى داشته باشند چون در فضاى روحى وى تمامى امتيازات بر خودش اختصاص يافته است و معناى عُجب ، چنانكه در لغت و احاديث آمده ، اين است كه انسان اعمال نيكى انجام مى دهد و بعد از آن تصور شيطانى به دلش نفوذ مى كند مبنى بر اينكه كسى بهتر از من وجود ندارد حتى در مقام عبادات هم اين گرفتارى پيش مى آيد كه بعد از انجام فرائض تصور بهترين و عاليترين عبادت را به خود نسبت مى دهد، به هر حال تنها خود را مى پسندد و يا خود را مى پرستد در حاليكه بذر كاشته شده در دل خاك ، هر اندازه خاكى باشد و به آن بچسبد بيشتر رشد مى كند و انسان هم هر اندازه به بندگى خالق متعال نائل شود و با كوچك قرار دادن اعمال ، خود را مانند ذرات خاك در برابر خداى متعال به بيند، بيشترين توفيق را در كمال و ترقى نصيب خويش ساخته است در اين زمينه و به كتاب [بهداشت روانى در اسلام
(87)] مراجعه شود.
نكته سوم : موفقيتهاى انسان در تمام زمينه هاى زندگى به لطف و توجهات خداوندى نياز دارد و هر كسى كه بدان دست يابد، بايد مطمئن شود كه از الطاف پروردگارش بهره مند شده است اختراعات و اكتشافات علمى يا رسيدن به مدارج علمى ، و يا بدست آوردن محبوبيت قلبى در ميان مردم ، و يا هر چيزى كه براى انسان موفقيت و پيشرفت تلقى شود بايد همه آن ها را از عنايات و توجهات خالق متعال بداند زيرا او به تنهائى قادر به انجام چنين كارها نمى باشد.
چون احاطه و ظرفيت آگاهى هاى وى محدود است و خداى متعال مى فرمايد:
وَ ما اُوتيتُم مِنَ العِلمِ اِلا قَليلاً (88) [و از علم و آگاهى جز مقدار كمى به شما داده نشده است ].
با جوانان در ساحل خوشبختى
سيد حميد فتاحى
امیدوارم لبخند امام زمان روزی شما باشد. باتشکر/