پاسخ به: طلبه ها چگونه ازدواج میکنند؟
شنبه 22 مهر 1391 10:24 PM
مراسم خواستگاری: بعد اینکه دختر خانم شناسایی شد که البته یه مدتی زمان میبره طلبه،مادر و خواهرشو میفرسته که دخترو ببینن و خب معلومه که دل تو دلش نیست که اینا چی میگن بعد اینکه خواهرو مادر نظر مثبت داشت ، در یه جلسه دیگه طلبه بهمراه مادرش میره که با دختر خانم صحبت کنه و به دختر میگه که شرایط زندگی من اینه که میخوام در راستای اسلام حرکت کنم راه من سختیهای زیادی داره ، باید با نداری بتونی بسازی ، ممکنه توی خیابون یه کسی بمن حرف بد بزنه ، من برای ادامه تحصیل میخوام برم قم میتونی با من بیای شهر غریب و نکته مهمی که وجود داره و شاید بعضا به توافق منجر نشه بحث لباس روحانیته بعضی از دخترها قبول نمیکنن که شوهرش آیندش لباس روحانیت بپوشه و سر همین مساله ممکنه خواستگاری بهم بخوره و تموم بشه. البته بعضی از دخترخانمها هم هستند که برا طلبه شرط میذارن که حتما باید لباس روحانیت بپوشی و تا اخر هم درنیاری ، بعضی از دخترها مثلا میپرسن که نظرت در مورد آقا چیه، منظورشون مقام معظم رهبریه و این یعنی چک کردن دیدگاههای سیاسی ، خلاصه اینکه اگه به توافق برسن باید بزرگتر خانواده ها در مورد مهریه و... صحبت کنن . بعضی از طلبه ها چهارده تا سکه بهار آزادی رو مهریه قرارمیدن و این درصورتیه که دو طرف خیلی باهم از نظر فکری نزدیک باشن ، بعضیام مهریه های بالایی رو میگن که البته از ارقام نجومی خبری نیست.
دوران نامزدی: دوران نامزدی یکی از خاطره انگیزترین دورانها برای همه است طلبه ها هم خب در این دوران رفت و آمد زیادی باهم دارن و این اواخر هم با پیدایش موبایل و... دیگه ارتباط ردیف ردیفه. گاهی اوقات هم طلب ها با همسرش میرن بیرون مثلا باهم نماز جمعه میرن،دعای توسل میرن، پارک میرن ،گاهی باهم میرن بستنی بخورن البته اگه طلبه لباس روحانیت نداشته باشه. گاهی هم میرن بازار برای خرید و...دختر خانمی که قبول کرده با طلبه زنگی کنه خب معلومه که در بحث خرید خیلی گیر نمیده و یه جوری کنار میاد و سعی میکنه در کمال سادگی رضایت همسرشو داشته باشه و البته طلبه هم هرچی میتونه سعی میکنه کم نذاره . اما باید بگم که صفا و سادگی خیلی محسوسه. در بحث خرید حلقه طلبه ها حلقه طلا برای خودشون نمیگیرن و معمولا یه حلقه ای با جنس نقره یا ...میگیرن.
مراسم عروسی: مهمترین مساله برای طلبه ها در مراسم عروسی اینه که باید مراسم طوری برگزار بشه که گناهی اتفاق نیفته مثلا از رقص و آهنگ متداولی که در بعضی از عروسیها وجود داره اینجا خبری نیست، بعضی از طلبه ها میرن یه سفر زیارتی و بعدشم یه مهمونی میگیرن وشامی میدن و بقیه هم میان و تبریک میگن ، بعضیم مراسم میگیرن و از یه نفر از دوستاشون که مدیحه سرایی یا سرود میخونه دعوت میکنن بیاد بخونه که البته با کف زنی و شادی همراهه ، بعضی از دوستان داماد هم یه شعرهایی در مدح و ذم داماد ساختن و میان میخونن و خلاصه خوش میگذرونن ، البته صدای صلوات و یه دعای فرج هم گاهی شنیده میشه اما چیری که جالبه اینه که خیلی از فامیلهای داماد وعروس که همچین مراسمی ندیدن گاهی تعجب میکنن بعضیا خوششون میاد بعضیام خوششون نمیاد اما اونکه برا طلبه مهمه اینه که در عین حال که شادی برقراره اما رضایت خداوند جلب بشه.و اینگونه است آغاز زندگی یک طلبه. نامه های حوزوی
امام حسن عسگری : ما حجت خدا بر مردم و مادرم حجت خدا بر ماست
خدای عز وجل :ای پیامبر اگر علی نبود تو را نمی افریدم و اگر فاطمه نبود هیچکدامتنان را