پاسخ به:سفرنامه حج
پنج شنبه 13 مهر 1391 12:32 PM
تبوك پنج منزل است و شصت و شش ساعت قلعه محقري66 از عرب دارد منزل گاه حجاج شام است نخلستان زيادي دارد حضرت فخري مآب در سال نهم به نيت «غزا»67 به اينجا تشريف آوردند چون آب نهرش كم بود از آب نهر گرفته باز به نهر ريختند چشمه نابع68شده آب نهر را افزود قلعه تبوك را سلطان سليمان قانوني فرمود از سنگ هاي ابنيه مخروبه هاي69 آن ساختند در قديم الايام اصحاب «ايكه» ساكن بودند چون احوال آن ها در كتب تفاسير ثبت است در اينجا نوشته نشد. مداين صالح مداين صالح پنج منزل [است] پنجاه و پنج ساعت يك روز «اتراق» مي شود از خارج عرب مي آيد اسباب خوراكي از قبيل: خرما گوسفند جو و نان مي فروشند نظر به اينكه صالح بلوك70است در دست عرب در راه خارج است آن را حجر مي گويند. بين راه قلعه محقري است بركه71 آب و ليموي ترش و شيرين دارد بسيار صحيح و بزرگ. حديبيه حشمتي چهار منزل 52 ساعت است بسيار آب بد غليظ دارد. هر اوقات آب كم مي شود از اصل بركه نيم ذرع72 ريگ را كنار مي كردند آب در مي آمد آب خوب در اين عرض راه منحصر است بركه معظم كه از بركت جناب سيد سجاد(عليه السلام) در آمده است آب باران در آن جمع مي شود بعضي هم مي گويند آب فرات كه زياد مي شود سيلش بركه مزبور را مي گيرد. مدينه منوره پنج منزل است پنجاه و پنج ساعت است سه روز اتراق است. بدر و حنين چهار منزل است بيست و دو ساعت است بدر و حنين دو ده است بسيار معظم73 و دهات كوچك هم در تحت74آن دو ده است و سر راه حاج است يك دره است. عرضا قريب پانصد قدم طولا سه ساعت راه است و اين دهات مزبور در ميان آن دره واقع است. آب زياد دارد نخل دارد و پاره اي سبزي آلات و هندوانه كوچك بد هم پيدا مي شود نارنج خوب و بزرگ كه خودشان «ليم» مي گويند در باغاتشان عمل مي آيد.
بسيار آب خوش دارد چاشني زراعت زيادشان حنا است حناي مكه كه مشهور است مال «بدر» و «حنين» و «جديده» است. توضيح اين «حنين» آن «حنين» نيست كه بعد از فتح مكه حضرت فخري مآب(صلي الله عليه وآله)75فتح فرمودند. در اينجا چشمه اي است كه از آن آب فراوان جاري مي شود در جايي معروف به «غليب» كه در اين دره واقع است در صدر اسلام واقعه اي در اينجا اتفاق افتاد حالا آن موضع نخلستان است و قبور شهداي بدر زيارت مي شود. دو عدد درياچه است كه ساحل آنها باغات و نخلستان و بساتين است اين منزل منزل حاج شام است. از «رابغ» چهار مرحله76 و از مدينه نيز چهار مرحله دور است اما حجاج شام در دو روز قطع77 مي نمايند. در اين دره كوهي است عبارت از شن بسيار سفيد كه به كار بلور سازها مي آيد طايفه «مزدار» از قبيله «زبيد» در اين ناحيه ساكن اند و حق حراست از حجاج دارند اما حالا دولت مي دهد. از «بدر» الي «مستوره» مواضع منازل گاهي اختلاف به هم مي رساند.
و در «بدر» دو تپه عالي است كه در بعضي اوقات صداي طبل شنيده مي شود و به آن صدا صداي طبل حضرت سيد الكونين78مي گويند و فقره صدا امري است مشهور و متواتر اما آب حنين از آب بدر گوارا[تر] است و در اين ناحيه از اشراف چهار طايفه مسكون و آنها نيز به اسامي «محاسنه» و «قوايده» و «شكره» و «عتق» موسوم اند. اهالي بدر و حنين كلا اهلش عرب پا برهنه زبان نفهم هستند قريب سي چهل هزار از اين دهات تفنگ چي خوب بيرون مي آيد و اطاعت به احدي ندارند مگر مشايخ79خودشان. هر ساله قريب ده هزار تومان از جانب دولت روم مستمري80 دارند به اعتقاد اعراب باج حاج است هر گاه «امين صره» كه خزانه دار دولت است دو ساعت پيش از ورود حاج اين وجه را به مشايخ مزبور تسليم نكند عبور حاج مقدور نيست جمعيت81 مي كنند. هر گاه رأي شان تاخت82 حاج بشود پنجاه هزار تومان در آن واحد از حاج مطالبه مي كنند. از مدينه منوره الي مسجد شجره بيست ساعت است83 لابد84 از اعمال واجبه است و ابتداي واجبات است كه در مذهب جعفري ميقات گاه است.
آن مسجد خرابه كه يك ديوار دارد حكما جميع حاج مگر اهل سنت و از اهل سنت هم طايفه شافعي در اين باب با اهل تشيع متفق85 است كه بايد در آن مكان شريف لخت و برهنه86 گردند جميع مردم الا طايفه زنان [كه] براي آن [آنان] تغيير لباس لازم نيست اگر چه پاره اي زن ها... رخوت87 سفيد سراپا مي پوشند ولي تكليف زن در عالم احرام صورت نپوشاندن است چون صورت پوشاندن عادت شده است يك نوع اظهار شرم گشته است يك اسباب از علف از ليف خرما مي سازند تركيب چلو صاف كن چشمه گشاد و به صورت مي بندند و روبند بر روي آن اندازند تركيب خانم بزرگ مي شوند هرگاه از حقير زني همراه بود در اين سفر خيريت اثر مكه معظمه ابدا مانع از گرفتن مي شدم به دليل آن كه آيا نيت احرام بجز اين است كه احرام مي بندند در حج تمتع قربة الي الله؟ يعني خودم را از جميع محرمات بري مي كنم و آنچه كه خدا حرام كرده آلوده نخواهم شد در بين راه هرگاه به محرمات آلوده گردد عمل باطل خواهد شد بعد از آن كه عمل احرام باطل گشت ناقص و باطل است بعد از آن كه شخصي زحمت كشيده پول خرج كرده به آب هاي متعفن88 متحمل گشته سفر يك ساله نموده چشم اش درآمده بگذار به يك نگاه زن جميع اعمال خود را ضايع كند هرگاه زن همراه حقير بود ابدا راضي نمي شدم زن خودم را به صورت خانم بزرگ بسازم.
بالاخره مقدمه احرام عجب حكايت است همه حاج; كوچك و بزرگ أعلي و أدني89 تكليفشان يكي است بايد لخت و برهنه گردند بي كفش و بي كلاه سربرهنه و پابرهنه دو پارچه كه ابدا دوخت نداشته باشد يكي به كمر ديگري به شانه بياويزد و بايد در مسجد مزبور كه مسجد شجره اش مي گويند غسل كند و دو ركعت نماز به نيت واجب احرام ببندد و به همان سياق90مزبور سقف «تخته روان» و «كجاوه» بايد برداشته گردد و ابدا در حركت سايه بان نداشته باشد.91 شب هنگام خواب سروپاي [نبايد] پوشيده باشد.91 خوب حالتي است وضع رستن92 از دنيا في الجمله همين است.