در برانگیختن احساسات و عواطف مخاطبان، «زمان شناسی » و «قدرشناسی » لازم است که در چه زمانی باید شورانگیزی کنید و به چه مقداری باید حرارت به کار برید . به طور نمونه، غالبا نباید در مقدمه سخن و بدون مقدمه، به برانگیختن و شورانگیزی بپردازید و از همان آغاز، صدای خود را بلند کنید و حنجره خود را آزرده سازید و در پایان نیز، با گرفتگی صدا به سخنان خود پایان دهید .
در برانگیختن احساسات و عواطف، اقتضای حال شنونده را نیز باید در نظر بگیرید; برای عوام نوعی شورانگیزی باید بکنید و برای خواص نوعی دیگر . برای زنان و جوانان نوعی برانگیزی باید بکنید و برای مردان و پیرمردان نوعی دیگر .
مثلا برای اعزام جوانان به جبهه، باید از رشادتهای «حضرت علی اکبر (علیه السلام)» و برای اعزام پیرمردان به جبهه، باید از رشادتهای «حضرت حبیب بن مظاهر (علیه السلام) بگویید، و برای حفظ خون شهدا، باید از صبر و پیام رسانی «حضرت زینب (علیهاالسلام) سخن به میان آورید .
رای برانگیختن احساسات و عواطف شنوندگان، حتما به «ادبیات » ، «هنر» ، «شرح زندگانی پیشوایان و بزرگان » و مانند آن روی آورید . گاه با خواندن دو بیت شعر می توانید جمعیتی را منقلب سازید و آنان را برانگیزانید . مثلا اگر در زمینه «ایثارجان » و «نثارخون » می خواهید سخن بگویید، دو بیت زیر می تواند عده ای را منقلب کند و برانگیزاند:
گر مرد رهی میان خون باید رفت
از پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود، راه بگویدت که چون باید رفت
اگر در آغاز راه هستید، به خود تلقین کنید که هم می توانید سخنرانی نمایید و هم می توانید سخنوری موفق باشید . مثلا این جمله را بارها و بارها در قلب یا بر زبان خود جاری کنید: «من می توانم سخنرانی کنم و سخنوری موفق باشم; حتما من می توانم سخنرانی کنم و سخنوری موفق باشم; قطعا من می توانم سخنرانی کنم و سخنوری موفق باشم .»
چنانچه احساس می کنید که جرات سخن گفتن در برابر جمعیتهای بسیار را ندارید، مدتی در برابر جمعیتهای اندک سخنرانی نمایید تا این جرات در وجود شما جوانه بزند .
به طور نمونه، ابتدا در مهمانیها، میان دوستان و خویشاوندان، و جلسات خانگی، سخنرانی کنید تا بتوانید در دانشکده ها، دانشگاهها، مساجد، حسینیه ها، مدارس و مراسم مذهبی و سیاسی و اجتماعی سخنوری نمایید .
برخی بر این عقیده اند که سخنوران تازه کار باید سخنرانی خود را قبلا در برابر آینه ای بزرگ تمرین کنند و آن را حک و اصلاح نمایند تا بتوانند در آینده، سخنوری موفق شوند .
سخنرانی مؤثر آن است که از دل و باور گوینده آن سرچشمه گرفته باشد تا به دل و باور شنونده نفوذ کند; زیرا آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند .
مثلا چنانچه خطیبی خطاب به دانشجویان می گوید: «دانشجویان عزیز! باور کنید هر دعایی با شرایطش مستجاب می شود» ، آیا خودش در قلبش این گفته را باور دارد، یا اینکه چون چند باری دعای خودش مستجاب نشده است، این گفته را فقط بر زبان جاری می کند، ولی قلبا آن را باور ندارد .
سعی کنید در سخنرانیهای خود، حسن نیت داشته و خیرخواه و دوستدار شنوندگان خود باشید تا سخنان شما در آنان تاثیر مثبت و بیشتری بگذارد . فی المثل، با مخاطبان خود به گونه ای که گفته شد، باشید، تا چنانچه برای انجام دادن کار خیری از آنان کمک مالی خواستید، شما را در این امر یاری نمایند، نه اینکه احساس کنند که شما دارید آنان را تیغ می زنید .
اطلاعات علمی و عمومی خود را افزایش دهید تا در کار سخنرانی موفق تر باشید .
به طور نمونه، چنانچه می خواهید در زمینه «بهداشت » سخنرانی کنید، شایسته است که مقداری اطلاعات «پزشکی » داشته باشید و یا مثلا بدانید که «ابوعلی سینا» و «پاستور» چه کسانی بوده و چه کارهایی کرده اند .
و در صورتی که می خواهید برای «دانشگاهیان » سخن بگویید، خوب است که بدانید هر مقطع دانشگاهی چه نام دارد، چند سال است، دارای چند واحد و ترم است و مثلا «اپسیلن » چیست .
سخنران باید نخست خودش نسبت به محتوای سخنانش علاقه مند و پای بند باشد تا سخنانش در دیگران نیز اثر کند .
مثلا اگر به مردم می گوید: «ای مردم! ساده زندگی کنید و از تجمل گرایی پرهیز نمایید» ، خودش باید زندگی به دور از تجملات و ساده ای داشته باشد، نه اینکه در خانه ای شیک و گران زندگی کند و روی فرشهای قیمتی راه برود و با اتومبیلی خارجی و مدل بالا رفت و آمد نماید .
برای موفقیت بیشتر در سخنوری بایسته است که با «روش » های زیر آشنایی داشته باشید:
روش مطالعه;
روش تلخیص;
روش فیش برداری;
روش تحقیق;
روش ترجمه;
روش نقد;
روش استدلال;
روش دسته بندی .
در سخنرانی از موضوعات، مواد و مطالبی استفاده کنید که مورد نیاز و ابتلای شنوندگان باشند . در این صورت، سخنان شما نافذتر خواهد بود .
برای مثال، سخن گفتن از جن و پری و علم ستاره شناسی و مباحث عمیق فلسفی و عرفانی چندان مورد نیاز و ابتلای عموم شنوندگان در این زمان نیست، ولی معمولا سخن گفتن از مسائل فرهنگی و اخلاقی و اجتماعی، مورد نیاز و ابتلای آنان است .
رابطه روحی و عاطفی سخنران با شنوندگان در موفقیت او تاثیر بسزایی دارد . اگر می خواهید این رابطه برقرار شود، از ژرفای دل و از روی اخلاص و با صداقت سخن بگویید . مثلا چنانچه در جایی به چند جوان مجرد کمک فکری و مالی کرده اید تا ازدواج کنند، در سخنرانیهای خود نگویید: «من چنین کاری کرده ام » ، بلکه بگویید: «یکی از سخنوران چنین کاری کرده است » . یا در صورت امکان، محل سخنرانی خود را زود ترک ننمایید، بلکه برای رسیدگی به مشکلات و گوش دادن به درد دل آنان، مدتی در آنجا بمانید .
برای اینکه سخنرانی شما تاثیر بیشتری داشته باشد، به کلی گوییهای صرف بسنده نکنید; بلکه به جزئیات و مصادیق و مثالهای آن نیز روی بیاورید .
به طور نمونه، اگر به مخاطبانتان می گویید: «آداب اجتماعی و اخلاقی را رعایت کنید» ، به آنان نیز بگویید: «ریختن آب دهان و . . . در خیابان و دست در بینی کردن در حضور دیگران برخلاف آداب اجتماعی و اخلاقی است .»
استفاده از جملات و کلماتی نظیر «شاید» ، «گویا» ، «احتمال دارد» و «ممکن است » ، تاثیر و نفوذ سخن شما را کم می کند . مثلا به جای اینکه بگویید: «ای مردم! اگر در مراسم نماز باران شرکت کنید، ممکن است باران بیاید»، بگویید: «ای مردم! در مراسم نماز باران شرکت کنید تا باران بیاید» . یا به جای اینکه بگویید: «دانشجویان گرامی! چنانچه در این جلسه شرکت کنید، شاید مسؤولان دانشگاه نیز به ما کمک نمایند» ، بگویید: «دانشجویان گرامی! در این جلسه شرکت کنید تا مسؤولان دانشگاه نیز به ما کمک نمایند .»
یکی از راههای یادگیری فن سخنوری و موفقیت در آن، شرکت در جلسات سخنوران موفق است تا از هر سخنوری نکته ای را فرابگیرید; کیفیت و کمیت سخنش را بسنجید; چگونگی ورود وی در مباحث گوناگون و خروج از آن را مشاهده کنید; حالات، حرکات و سکنات او را بر کرسی سخن در نظر داشته باشید و سپس آنها را در سخنرانیهای خودتان به کار بندید .
سعی کنید با سخنوران مشهور و خبره ارتباط نزدیک داشته باشید و با آنان مشورت و از تجربیاتشان استفاده نمایید; زیرا غالبا تجربه ها در جایی نوشته نمی شوند، و پس از چندین سال تلاش همیشگی و خستگی ناپذیر به دست می آیند . از این رو، گاه کسب یک تجربه در فن سخنوری می تواند در موفقیت شما نقش بسزایی داشته باشد .
مثلا این تجربه برای شما مفید است که در هنگامسخنرانی باید از عادتهای نامطلوب (مانند بازی کردن با موهای صورت)، پرهیز کنید; زیرا عادتهای نامطلوب می تواند نقش مؤثری در پراکندگی حواس شنوندگان داشته باشد .
اگر می خواهید سخنوری موفق باشید، از موضوعاتی استفاده کنید که بر مباحث آن کاملا تسلط و در آن مطالعات و معلومات کافی دارید .
فی المثل، چنانچه بر موضوع «توحید در شعر حافظ » 90% تسلط دارید، ولی بر موضوع «توحید در شعر مولوی » 70% تسلط دارید، حتما موضوع اول را برگزینید .