فوايد خواب
پنج شنبه 27 مهر 1391 4:16 PM
فوايد خواب
حميد سادات حسيني
در نوشتار زير نويسنده پيرامون نعمت خواب و حقيقت آن از ديدگاه قرآن به بحث پرداخته و آثار و فوايد آن را تبيين كرده است البته محور سخن در اين مقاله نقش خوابيدن و به خواب رفتن است و موضوع خواب ديدن و مسائل پيرامون آن، از اين مقوله خارج است از اينرو در خصوص مباحثي كه درباره رويا و خواب ديدن در آيات قرآني بيان شده به طور مستقيم سخني به ميان نيامده و تنها براي فهم مفهوم خوابيدن به برخي از آنها اشاره شده است. اينك با هم از نظر مي گذرانيم .
خواب، نياز طبيعي انسان
يكي از امور طبيعي مسئله خواب است. خواب در زندگي بشر از چنان اهميتي برخوردار است كه به طور طبيعي انساني كه از خواب به هر علتي محروم شود ممكن است بميرد. در خبرهاي جهان امروز، اخبار بسياري از كساني گزارش مي شود كه هفتاد ساعت پياپي پشت دستگاه رايانه نشسته و مشغول بازي شده و از شدت فشار بي خوابي دچار مرگ زودرس شده و جان خويش را بر روي بازي گذاشته اند. جوانان بسياري براي اين كه مراحل مختلف بازي را طي كنند و در آن موفق شوند سه شبانه روز خود را با آن سرگرم مي كنند. در تمامي اخبار و گزارش ها سخن از سه شبانه روز و يا در حدود هفتاد ساعت مي شود. به نظر مي رسد كه انسان به طور طبيعي بيش از اين مقدار نمي تواند بي خواب بماند و نيازمند خواب است وگرنه دچار سكته و ايستايي قلب مي شود هر چند كه جوان و از هر نظر سالم باشد. تأكيد برطبيعي از آن روست كه كساني هستند كه به عللي چون ضربات مغزي و يا رخدادي، سلول هاي مغزي مهار خواب آنان از كار مي افتد و شخص ماه ها بلكه سال ها از خواب محروم مي شود كه در ايران نيز نمونه هائي از خوزستان در اخبار گزارش شده كه بيش از چهل سال نخوابيده و يا همانند پرندگان خواب هاي لحظه اي و ثانيه اي دارند. برخي ديگر نيز مي توانند خواب خويش را مهار كرده و تا هفته ها نخوابند. اينان كساني هستند كه با رياضت و ورزش هاي بدني و روحي و رواني توانسته اند ظبيعت بدن خويش را مهار و به فرمان خويش درآورند. مرتاضان هندي در اين شيوه بسيار مهارت دارند و با تمرين ها و ورزش هاي سخت و دشوار توانسته اند توانايي مهار خواب را به دست آورند بي آن كه بي خوابي موجب شود دچار سكته و يا مرگ زودرس شوند.
حقيقت خواب
قرآن حقيقت خوابيدن را به معناي خروج روح از بدن برمي شمارد و مي فرمايد: و هوالذي يتوفيكم بالليل؛ خداوند كسي است كه شما را در شب توفي مي كند. (انعام آيه 60) و يا مي فرمايد: الله يتوفي الانفس حين موتها والتي لم تمت في منامها... ويرسل الاخري الي اجل مسمي؛ خداوند كسي است كه جان ها ونفس ها را در هنگام مرگ توفي مي كند و مي گيرد اگر در خواب نمرده باشد... و آن ديگري را كه نمرده را مي فرستد تا زمان مرگ معين و مشخص وي فرارسد. (زمر آيه 42)
خواب و مرگ، دوهمزاد
در اين آيات به ويژه آيه اخير به حقيقت مرگ اشاره شده است. در تحليل قرآني، مرگ و خواب امري يگانه هستند و هيچ تفاوت ماهوي از يكديگر ندارند. به اين معنا كه حقيقت مرگ و خواب اين است كه جان آدمي به طور كامل گرفته مي شود و جان از كالبد بشري بيرون مي رود. از اين رو در هنگام خواب ارتباط ميان بدن و روح از هم گسسته مي شود و خداوند جان ها را از تن ها بيرون مي كشد و به جايي ديگر مي برد كه بيرون از كالبد و تن آدمي و جايي است كه از آن به نزد خود ياد مي كند.
انواع خواب
ارتباط بيرون و درون در هنگام خواب مي تواند متغير باشد.به اين معنا كه در هنگام خواب هرچند كه جان از تن بيرون مي رود ولي نوعي ارتباط و پيوند مديريتي ميان روح و كالبد آن برقرار است. اين ارتباط مي تواند به جهت دوري و نزديكي روح از كالبد متغير باشد. هرچه جان از تن دورتر باشد اين پيوند ضعيف تر و هرچه نزديك تر باشد ارتباط و احساس پيوند، قوي تر و شديدتر است.از اين رو خواب را به جهت ميزان دوري و نزديكي جان از تن به دو دسته خواب سبك و سنگين دسته بندي كرده اند.
خواب با معاد و رويا
از مطالب پيشين ارتباط خواب با معاد و رويا نيز شناخته شد. خواب از آن رو كه خروج جان از تن و بازگشت دوباره آن به تن مي باشد همانند مسئله معاد است. با اين تفاوت كه در خواب كالبد هنوز فراهم است و روح به همان جا باز مي گردد ولي در معاد، كالبدي درست شده و در اختيار جان قرار مي گيرد. از اين رو خداوند خواب را نمادي از قدرت خداوند براي ايجاد معاد و امكان تحقق آن مي داند. (نباء آيه 9 و 17) در اين آيه با تقدم مسئله خواب بر مسئله ميقات و معاد بر امكان معاد از طريق تفكر در مسئله خواب تأكيد شده است.
آثار خواب
خواب داراي آثار بسياري است كه به برخي از آن ها اشاره شد. ولي افزون بر آن از مهم ترين آثار و كاركردهاي خواب در زندگي معمولي بشر، ايجاد آرامش است. انسان در هنگام خواب تن را به كناري مي نهد و فرصتي مي دهد تا نظام بدن استراحت كند. آن چه نياز به آرامش دارد تن و كالبد بشر است نه روح و جان وي؛ ولي از آن جايي كه در هنگام بيداري، ارتباط تنگاتنگي ميان تن و جان وجود دارد خستگي تن به روح انتقال مي يابد و نمي گذارد تا هوشياري كامل رخ دهد و بدن از اجراي فرمان هاي نفس و روح سرباز مي زند؛ زيرا قادر به اجراي آن نيست. خواب اين فرصت را براي تن فراهم مي آورد كه خود را بازسازي كند و نيروي تحليل رفته خويش را بازيابد. از اين روست كه خداوند از خواب به عنوان سبات يعني آرامش تن ياد مي كند كه با امنيت به معناي آرامش روح تفاوت دارد. به هر حال در همه آيات، سخن از آرامش تن (سبات) است كه بيانگر آن است كه تن به آرامش نيازمند است كه اين به خروج جان از تن انجام مي شود. (فرقان آيه 47 و نبا آيه 9) اين گونه است كه خداوند براي آرامش تن و رفع خستگي آن، خواب را قرار داد. |