نگاهي به رنگها در قرآن
جمعه 31 شهریور 1391 11:42 PM
نگاهي به رنگها در قرآن
محمد اصغرينژاد
مفهوم رنگ
رنگ كيفيتي است كه از ظاهر چيزي ديده ميشود مانند سفيدي، سرخي، سبزي، زبيدي1 و…. تاج العروس گفته است: رنگ كيفيتي است كه از قرمزي و زردي و جز آن به وسيله چشم درك ميشود.2 ابنمنظور در اين باره گويد: رنگ هيأتي است چون سياهي و قرمزي، رنگ هر شئ چيزي است كه باعث تمايز آن شئاز شئ ديگري ميشود.3 بنابراين بايد گفت كه رنگ از مفاهيم بسيار واضح و معروف درميان عرف و فرهنگهاي عمومي است، به گونهاي كه برخي از اهل لغت نيازي به تعريف آن نديدهاند.4 نكته مهم تفاوت آن با نور است، كه در قسمت بعد بدان ميپردازيم.
مفهوم نور
ديدگاه عرف و علم فيزيك
مفهوم نور نيز چون رنگ از نظر عرفي بسيار بديهي و غير قابل نياز به توضيح است. شيخ سهروردي در اينباره ميفرمايد: «ان النور لايحتاج الي تعريف…، لا شئاظهر من النور فلا شئ اغني منه عن التعريف»5؛ نور به تعريف احتياج ندارد؛ زيرا هيچ چيزي ظاهرتر از نور نيست. از اين رو هيچ چيز در تعريف بينيازتر از نور نيست.
تفاوت رنگ و نور
در اينكه نور و رنگ تفاوت دارند يا نه، پاسخهاي گوناگوني از سوي فلاسفه و دانشمندان داده شده است. صدر المتألهين در اين باره گويد: برخي بر اين باوراند كه رنگ، حقيقتي ندارد و كليه رنگها خيالياند و سفيدي به نور و سياهي به ظلمت باز ميگردد و ديگر رنگها از تفاوتي كه در تركيب اجسام شفاف با هوا وجود دارد، تخيل ميشوند. ولي پژوهشگران گويند كه رنگها كيفيّاتي حقيقي هستند؛ گرچه در مواردي تخيلياند.12
رنگ در قرآن
در قرآن از رنگهاي زرد، سبز، سفيد، قرمز و سياه به صراحت ياد شده و از رنگهاي ديگر به اجمال.
بخش اوّل
رنگهايي كه به اجمال ياد شدهاند:
1. آيه 27 و28 سوره فاطر؛رنگهاي نباتات و حيوانات و انسان
«الم تر ان الله انزل من السماءماءً فاخرجنا به ثمرات مختلفاًالوانها…. ومن الناس والدواب والانعام مختلف الوانه كذلك انما يخشي اللّه من عباده العلماءان الله عزيز غفور»؛ آيا نديدي خداوند از آسمان، آبي فرو فرستاد كه از آن ميوههايي رنگارنگ بر آورديم…؟! و از انسان و جنبندگان و چهارپايان انواعي با رنگهاي مختلف آفريديم. حقيقت اين چنين است كه از ميان بندگان خدا تنها دانشمندان از او ميترسند. خداوند عزيز و غفور است.
2. آيه22 سوره روم؛رنگهاي تيرههاي گوناگون انسان
«ومن آياته خلق السموات والارض واختلاف السنتكم والوانكم إن في ذلك لآيات للعالمين»؛ و از جمله نشانههاي خداوند، آفرينش آسمانها و زمين و تفاوت زبانها و رنگهاي شماست. در اين موضوع، نشانههايي است براي انديشمندان.
3. آيه 13 سوره نحل؛ رنگهاي متنوع و گوناگون نعمتها
«وما ذرأ لكم في الارض مختلفاًالوانه ان في ذلك لاية لقوم يذكرون»؛ و آنچه را كه خداوند براي شما در زمين به رنگهاي مختلف آفريد [نيز مسخر شما ساخت] در اين موضوع، نشانه روشني براي گروهي كه متذكر ميشوند، وجود دارد.
4. آيه 69 نحل؛ رنگهاي متفاوت عسل
«ثم كلي من كل الثمرات فاسلكي سبل ربك ذللاًيخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فيه شفاءللناس ان في ذلك لايةلقوم يتفكرون»؛ سپس از تمامي ثمرات و شيره گلها بخور و راههايي را كه پروردگارت براي تو تعيين كرده است، براحتي بپيما. از درون شكم آنها نوشيدنياي با رنگهاي مختلف خارج ميشود كه در آن براي مردم شفاست. به يقين در اين موضوع، نشانه روشني براي انديشمندان وجود دارد.
رنگهاي گوناگون عسل و نيازهاي آدمي
از آنجايي كه خداوند مهربان به حالتهاي مختلف انساني و گرايشهاي گوناگون او نسبت به رنگ خوردنيها و نوشيدنيها توجه داشته، عسل را نيز به رنگهاي متفاوتي خلق و در اختيار انسان قرار داده است. و اين واقعيتي است كه نوع بشر از قديم الايام تا كنون رعايت ميكرده، سفره غذاي خويش را با خوردنيهاي متفاوت و ملوّن، تزيين ميكرده است. و امروزه هم انسان از راه عناصر طبيعي و يا غير طبيعي و به وسيله مصنوعات شيميايي يا تركيبي از محصولات طبيعي و شيميايي به رنگ غذاها و نوشيدنيها و تزيين آنها ميپردازد. شهيد پاكنژاد درباره رنگهاي مختلف عسل كه متأثر از گياه مورد استفاده زنبور است، گويد:
مسائل زيستشناختي آيه 69 نحل
از آيه 69 سوره نحل بخوبي ميتوان فهميد كه ميان رنگ گلها و محصولي كه زنبور عسل توليد ميكند، ارتباط مستقيمي وجود دارد. حتي برخي گويند كه در آيه شريفه به اين نكته توجه شده كه رنگ عسل در تأثير بر بيماريها دخالت دارد و به علاوه در آيه مزبور به طور ضمني اشاره شده كه عسل در زمره شيرينيهاست. زيرا رنگ گلها از قندهاي گياهي است و بالتبع محصول آن يعني عسل هم شيرين خواهد بود. دكتر پاكنژاد در اين باره گويد:
5. آيه21 زمر؛رنگهاي گوناگون گياهان
«الم تر انّ الله انزل من السماءماءً فسلكه ينابيع في الارض ثم يخرج به زرعاًمختلفاًالوانه…»؛ آيا نديدي خداوند از آسمان، آبي فرو فرستاد و آن را به صورت چشمههايي وارد زمين نمود، سپس با آن زراعتي به عمل آورد كه رنگهاي گوناگوني دارد؟!
بخش دوم
رنگهايي كه به تفصيل ياد شدهاند:
1. زرد
رنگ زرد انواع متنوعي دارد و تمامي آنها زيبا نيست. در قرآن مجيد از رنگ زرد و برخي از انواع آن سخن به ميان آمده و تعدادي از مصاديق زشت و زيباي آن به تصوير كشيده شده است:
الف) زرد ليمويي
قرآن كريم به زرد گاوي و به تعبيري زرد ليمويي در آيه69 سوره بقره اينگونه اشاره فرموده است: «صفراءفاقع لونها تسّر الناظرين». اين آيه در دنباله آيات67 و68 سوره بقره درباره ويژگيهاي گاوي بوده كه خداوند در راستاي يافتن قاتل فردي از قوم حضرت موسي(ع) دستور ذبحش را به آنان داده بود و اين قومِكوته فكر با پرسشهاي مكرر خود ـكه بهانههايي بيش نبودـ به دنبال دانستن خصوصيات دقيق آن گاو بودند و سرانجام با آنكه به اطلاعات مورد نظر خويش رسيدند، ولي تمايلي به انجام تكليف الهي نداشتند: «فذبحوها وما كادوا يفعلون» (بقره، 2/71) زيرا قيمت گاوي كه ميبايست به ذبحش بپردازند، بسيار زياد بود. اما سرانجام از روي نيتي زشت و پليد به اين كار اقدام كردند؛ زيرا به حضرت موسي(ع) سوءظن داشتند و ميپنداشتند كه آن حضرت قاتل واقعي است و اميدوار بودند با ذبح آن گاو آن حضرت رسوا شود.25
ويژگيهاي گاو زرد
شهيد پاكنژاد درباره ويژگيها و خواص گاو زردي كه در قرآن مجيد از آن ياد شده، گفته است:
ب) زردِ چوبي
قرآن مجيد به اين نوع از رنگ زرد در آيه20 سوره حديد و آيه51 سوره روم و21 زمر اشاره كرده است. در سوره حديد در نكوهش زندگي دنيوي و عدم ثبات و ناپايداري آن به همراه تمثيلي ميفرمايد: «اعلموا انما الحيوة الدنيا لعب و لهو وزينة وتفاخر بينكم وتكاثر في الاموال والاولاد كمثل غيث اعجب الكفار نباته ثم يهيج فتراه مصفرا ثم يكون حطاماً…»؛ بدانيد زندگي دنيا بازيچه و لهو و زينت و فخر فروشي و زيادهطلبي در اموال و اولاد است همانند باراني كه برزگران را به شگفتي مياندازد. آنگاه آن زراعت به تحرك ميافتد، پس آن را زرد ميبيني و بعد خشك ميگردد.
جـ زرد شتري
با توجه به سخن جمعي از مفسران به رنگ زرد شتري در آيه 32 و33 مرسلات، كه در توصيف رنگ و شرارههاي آتش دوزخ است، اينگونه اشاره شده است: «انها ترمي بشرر كالقصر. كانه31 جمالت32 صفر33»؛ آن آتش شرارههايي از خود پرتاب ميكند [كه در بزرگي] چون قصر و [در رنگ] گويي شتران زرد رنگ است.
آثار زيستي ـ رواني رنگ زرد
شهيد پاكنژاد درباره اثرات رواني و تأثيرات زيستي رنگ زرد مينويسد: «پشه و بسياري از حشرات از رنگ زرد گريزانند و بعضي [در] باغها [يِ خود] براي دور شدن حشرات لامپهاي زرد ساختهاند.34
2. رنگ سبز
به رنگ سبز در نه آيه قرآن مجيد به صراحت اشاره شده است؛ برخي از آنها مربوط به عالم طبيعت و موجودات دنيوي است و برخي مربوط به جهان ديگر و بهشت برين و موجودات آنجاست:
1. آيه 63 سوره حج؛ رنگ سبز زمين39
«الم تر انّ اللّه انزل من السماء ماءً فتصبح الارض مخضرةانّ اللّه لطيف خبير»؛ آيا نديدي خداوند از آسمان آب نازل كرد و بر اثر آن زمين سرسبز گشت؟! خداوند لطيف و آگاه است.
2. آيه80 سوره يس؛سبزي درختان
«الذي جعل لكم من الشجر الاخضر ناراًفإذا انتم منه توقدون»؛ [خداوند] همانكه براي شما از درخت سبز آتش ايجاد كرد و شما به واسطه آن، آتش ميافروزيد.
3. آيه 99 انعام؛ سبزينهها
«وهو الذي انزل من السماءماءً فأخرجنا به نبات كل شيءفأخرجنا منه خضراًنخرج منه حباًمتراكباً…»؛ او كسي است كه از آسمان آب نازل كرد و از آن هر نوع روييدني برآورديم و از آن، سبزينههايي با دانههاي متراكم خارج ساختيم.
4. آيه 43 سوره يوسف؛خوشههاي سبز
اين آيه مربوط به رؤيايي است كه پادشاه مصر در زمان حضرت يوسف(ع) ديد. پادشاه مصر گفت: «اني اري سبع بقرات سمان يأكلهن سبع عجاف وسبع سنبلات خضر واخر يابسات يا ايها الملأ افتوني في رؤياي ان كنتم للرؤيا تعبرون»؛ من در خواب ديدم كه هفت گاو لاغر هفت گاو چاق را ميخورند و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشكيده، اي اشراف و اعيان، درباره خوابم نظر دهيد اگر تعبير خواب ميدانيد.
5. آيه46 سوره يوسف؛خوشههاي سبز
اين آيه نيز درباره موضوع آيه پيش و در دنباله آن است: هم سلولي سابق حضرت يوسف(ع) كه بعد از آزادي مقرب درگاه پادشاه شده بود، خدمت آن حضرت در زندان رسيد و از ايشان درباره تعبير خواب پادشاه اينگونه پرسش كرد: «يوسف ايها الصديق أفتنا في سبع بقرات سمان يأكلهن سبع عجاف وسبع سنبلات خضر واخر يابسات لعلي ارجع الي الناس لعلهم يعلمون»؛ يوسف، اي بسيار راستگو، درباره هفت گاو چاقي كه آنها را هفت گاو لاغر ميخورند و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشكيده نظر ده تا به سوي مردم باز گردم شايد از تعبير خواب آگاه شوند.
6. آيه 21 سوره انسان؛لباس حرير سبز اهل بهشت
«عاليهم ثياب سندس خضر واستبرق وحلوا اساور من فضة وسقاهم ربهم شراباًطهوراً»؛ بهشتيان لباسهايي از حرير نازك سبز و ديباي ضخيم بر تن دارند و با دستبندهايي از نقره آراسته شدهاند و پروردگارشان نوشيدنياي پاكيزه به آنان مينوشاند.
7. آيه 31 سوره كهف؛لباس حرير سبز بهشتيان
«اولئك لهم جنات عدن تجري من تحتهم الانهار يحلون فيها من اساور من ذهب ويلبسون ثياباًخضراًمن سندس واستبرق متكئين فيها علي الارائك، نعم الثواب وحسنت مرتفقاً»؛ براي آنان بهشتهاي جاودان است. از زير پاي بهشتيان نهرها جاري است، و آنان به دستبندهايي از طلا آراسته ميشوند، و لباس سبز رنگ از حرير نازك و ضخيم ميپوشند و بر تختها تكيه ميزنند. چه پاداش خوبي و چه جايگاه نيكويي!
8. آيه 76 سوره الرحمن؛ تخت سبز بهشتيان
«متكئين علي رفرف خضر وعبقري حسان»؛ بهشتيان بر تختهايي سبز و بسيار زيبا و نيكو تكيه زدهاند.
9. آيه 64 سوره الرحمن؛ سبزي و خرمي دو بهشت
آخرين آيهاي كه در آن از رنگ سبز سخن به ميان آمده، مربوط به رنگ زيباي دو بهشت از بهشتهاي عالم آخرت است. قرآن مجيد در اين باره ميفرمايد: «مدهامّتان» [آن دو بهشت كه در آيه 62 سوره رحمن از آنها صحبت شده] در نهايت سبزي و خرمي هستند.
آثار زيستي و رواني رنگ سبز
محققان و روانشناسان براي رنگ سبز آثار فراواني را برشمردهاند. يكي از آنها در درمان برخي از بيماريها است.41 دكتر پاكنژاد در اين زمينه گويد: رنگ سبز، مفرح و براي باز و گشاد نمودن رگها و تسكين اعصاب و كم كردن فشار خون مؤثر است و باعث كاسته شدن تب ميشود و در اطاق بيمارستانها نيز به كار ميرود، و براي كساني كه پرتلاش هستند، رنگ سبزِملايم، مناسب است.42
3. رنگ سفيد
كلمه «بيض» (سفيد) و مشتقات آن11 بار به طور صريح و يكبار هم به طور كنايي در قرآن به كار رفته است. يك مورد آن مربوط به نور است.
1. آيه 27 سوره فاطر؛جادههاي سفيد
«الم تر أنّ اللّه أنزل من السماءماءًفأخرجنا به ثمرات مختلفاًالوانها ومن الجبال جدد بيض وحمر مختلف الوانها وغرابيب سود»؛ آيا نديدي خداوند از آسمان آبي فرو فرستاد كه از آن ميوههايي رنگارنگ برآورديم و از كوهها نيز جادههايي به رنگ سفيد و سرخ و به رنگهاي مختلف و گاه كاملاًسياه ساختيم؟!
2 تا 6. دست سپيد و درخشان حضرت موسي(ع)
يكي از معجزات حضرت موسي(ع) براي هدايت مردم و فرعونيان اين بود كه وقتي دست شريفش را به گريبانش ميبرد، ميتوانست آن را به صورتي زيبا و درخشنده و سفيد خارج كند. در قرآن مجيد در پنج آيه از اين موضوع سخن به ميان آمده است:
الف) آيه108 سوره اعراف و 33 سوره شعراء:
«ونزع يده فإذا هي بيضاءللناظرين»؛ و دستش را [از گريبانش] جدا ساخت. بناگاه بينندگان را سپيد و درخشان بود.
ب) آيه 22 سوره طه:
«واضمم يدك إلي جناحك تخرج بيضاءمن غير سوءايةاخري»؛ و دست خود را به گريبانت ببر. به صورتي سپيد و درخشنده و بيعيب بيرون ميآيد. اين نشانه ديگري از سوي خداوند است.
ج) آيه 12 سوره نمل:
«وادخل يدك في جيبك تخرج بيضاءمن غير سوء في تسع آيات الي فرعون وقومه إنهم كانوا قوماًفاسقين»؛ و دست خود را در گريبان كن، سفيد و درخشان بيآنكه عيبناك باشد، بيرون ميآيد، همراه نُه معجزه ديگر به سوي فرعون و قوم او روانه شو؛ چه آنان گروهي نابكارند.
د) آيه 32 سوره قصص:
«أسلك يدك في جيبك تخرج بيضاءمن غير سوء…»؛ دستت را به گريبانت ببر كه سفيد و درخشنده و بيعيب بيرون ميآيد.
7. آيه 84 سوره يوسف؛ سفيد شدن چشمان حضرت يعقوب(ع)
حضرت يعقوب(ع) در فراق حضرت يوسف شديداً اندوهناك شد و بسيار گريست، و همين امر باعث نابينايي و سفيدي مردمك چشمان وي گرديد. در آيه 84 سوره يوسف به اين موضوع اشاره شده است: «وتولي عنهم وقال يا اسفي علي يوسف وابيضت عيناه من الحزن فهو كظيم»؛ و از آنان [فرزندان خود] روي برگرداند و گفت: افسوس بر يوسف!و چشمانش از اندوه، سفيد [و نابينا] شد اما خشم خود را فروخورد.
8،9. آيههاي106 و107 آل عمران، سپيدي و درخشندگي مؤمنان
«يوم تبيض وجوه وتسود وجوه فأما الذين اسودت وجوههم، أكفرتم بعد ايمانكم فذوقوا العذاب بما كنتم تكفرون. واما الذين ابيضت وجوههم ففي رحمةالله هم فيها خالدون.»؛ روزي كه چهرههايي سپيد و چهرههايي سياه ميگردد. اما آنان كه صورتهايشان سياه گشته [به آنان گفته ميشود:] آيا بعد از ايمان آوردن كافر شديد؟! پس به سبب آنچه بدان كفر ميورزيديد، عذاب را بچشيد. و اما كساني كه رخسارشان سپيد گشته، در رحمت الهي خواهند بود و جاودانه در آن هستند.
10. آيه 45 و46 سوره صافات؛ شراب سپيد و درخشان بهشتيان
«يطاف عليهم بكأس من معين. بيضاء لذة للشاربين»؛ گرداگرد بهشتيان جامههايي از شراب پاكيزه به حركت در آورده ميشود كه سپيد و درخشان، و لذتبخش نوشندگان است.
11. آيه 48 و49 سوره صافات؛ سپيدي همسران بهشتي
«وعندهم قاصرات الطرف عين . كانهن بيض مكنون»؛ و در نزد بهشتيان همسراني زيبا چشم وجود دارند.
12. آيه 4 سوره مريم؛ سپيدي موهاي حضرت زكريا(ع)
«قال رب اني وهن العظم مني و اشتعل الرأس شيباً…»؛ زكريا گفت: خدايا، استخوانم سست و شعله پيري [ سپيدي] سرم را برافروخته است.
نگاهي به آثار رواني رنگ سفيد
مارتين لانك درباره اثر پسيكولوژيك رنگ سفيد گفته است: سفيد، مليح و براق است.50
4. رنگ قرمز
در قرآن مجيد، به رنگ قرمز دوبار تصريح شده، يكي در آيه 27 سوره فاطر در اين باره كه رنگ جاده مانند كوههاست: «الم تر انّ اللّه انزل من السماء ماءً فاخرجنا به ثمرات مختلفاً الوانها و من الجبال جدد بيض و حمر مختلف الوانها و غرابيب سود». و ديگري در آيه 37 سوره الرحمن: «فاذا انشقت السماء فكانت وردة كالدهان» اين آيه درباره آسمانِ روز قيامت و حالت آن است كه خداوند ميفرمايد: در آن هنگام كه آسمان شكافته ميشود، به رنگ گُلي چون روغن در ميآيد. شيخ طبرسي ذيل اين آيه به نقل از برخي از مفسّران در توضيح «وردة» گويد: مقصود خداوند از «وردة» رنگ گُلي است. گرچه گياهان الوان گوناگوني دارند ولي بيشتر سرخرنگ هستند. از اين رو آسمان روز قيامت به گل در سرخي آن تشبيه شده است. طبرسي در دنباله به نقل از مفسر ديگري در توضيح «الدهان» گويد: آسمانِ روز قيامت مانند روغنهاي رنگارنگي است كه پارهاي از آنها بر پارهاي ديگر ريخته مي شوند.53
آثار رنگ قرمز از نگاه روانشناسي
طبق گفته مارتينلانك صفات پسيكولوژيك رنگ قرمز عبارت است از نيرو بخشي، محرك بودن، ايجاد فعاليت و سمپاتيك بودن.54
5. رنگ سياه
قرآن مجيد در هفت مورد بهطور صريح و در دو مورد بهطور غير صريح به واژه «سود» (سياه) و مشتقّات آن اشاره دارد. يك مورد از آنها به مبحث نور ارتباط دارد و موارد ديگر به رنگ، كه در پي ميآيد:
1. آيه 27 سوره فاطر؛ جادههاي سياه
«الم تر ان الله انزل من السماء ماءً فأخرجنا به ثمرات مختلفاً الوانها و من الجبال جدد بيض و حمر مختلف الوانها و غرابيب سود»
2. آيه 58 سوره نحل: چهره سياه عربهاس جاهلي
«و إذا بشّر احدهم بالأنثي ظلّ وجهه مسوداً و هو كظيم» و زماني كه به يكي از مردم عرب نوزاد دختري بشارت داده ميشد، صورتش را سياهي فرا ميگرفت در حالي كه سخت دلتنگ بود.61
3. آيه 17 سوره زخرف؛ سياه شدن چهره عربهاي، هنگام بشارت به نوزاد دختر
«و اذا بشّر احدهم بما ضرب للرحمن مثلاً ظل وجهه مسوداً و هو كظيم» و هنگامي كه به يكي از مشركان عرب آنچه [ دختري] را كه براي خدا قرار داده بودند، بشارت داده ميشد، چهرهاش را سياهي ميگرفت و سخت رنجيده خاطر ميشد.
4،5. آيه 106 سوره آل عمران؛ رخساره سياه اهل عذاب
«يوم تبيض وجوه و تسود وجوه فأما الذين اسودت وجوههم أكفرتم بعد ايمانكم فذوقوا العذاب بما كنتم تكفرون» روزي كه چهرههايي سپيد و چهرههايي سياه ميگردد. اما آنانكه صورتهايشان تيره گشته [به آنان گفته ميشود:] آيا پس از ايمان آوردن، كافر شديد؟! پس به سبب آنچه بدان كفر ميورزيديد، عذاب را بچشيد.
6. آيه 60 سور زمر، چهره سياه جهنميان
«و يوم القيامة تري الذين كذبوا علي اللّه وجوههم مسودّة أليس في جهنم مثوي للمتكبرين» و در روز قيامت خواهي ديد كساني كه به خدا دروغ بستهاند، چهرههايشان سياه است آيا در جهنم جايگاهي [مناسب] براي متكبران نيست؟!
7. آيه 27 سوره ملك؛ زشتي و سياهي رخساره كفّار در روز قيامت
«فلمّا رأوه زلفة سيئت وجوه الذين كفروا و قيل هذا الذي كنتم به تدّعون» وقتي آن [عذاب] را از نزديك مشاهده كنند؛ چهره كساني كه كفر ورزيدهاند، زشت [و سياه] گردد و گفته شود: اين همان [وعده عذابي] است كه تقاضايش را داشتيد.
8. آيه 40 و41 سوره عبس؛تاريكي و كدورت چهره كفّار در قيامت
«و وجوه يومئذٍ عليها غبرة. ترهقها قترة» و صورتهايي در آن روز غبارآلود است و دود تاريكي آنها را پوشانده است. در تفسير صافي «قتره»را سياهي و ظلمت معنا كرده؛63 و شايد به اصطلاح مفهوم لازمي يا ملازم آن باشد. يعني لازمه تيرگي و آميختگي با غبار تيره يا ملازم آن سياهي و كدورت وجه است.
آثار رواني رنگ سياه
از آنجايي كه رنگ سياه ممكن است باعث تهوع شود، از بهكارگيري آن در هواپيما و كشتي خودداري ميكنند.64
پاورقيها:
1. معين، فرهنگ فارسي، 2/1677. 10. لغتنامه دهخدا، مادّه «رنگ»، نيز ر.ك: موسوعة المورد، 3/58، 59. 11. نيوتن عقيده داشت كه رنگهاي هفتگانه طيف، رنگهاي خالصاند و به رنگهاي ديگر تجزيه نميگردند ليكن بهموجب نظريه موجي نور، رنگهاي مختلف، نورهايي هستند كه طول موجشان با هم اختلاف دارد. هر چه از رنگ قرمز به طرف بنفش پيش ميرويم، طول موج نور، كم ميشود.ضمناًهر يك از رنگهاي طيف مثلاًنور قرمز داراي طول موج معيني نيست بدين معنا كه انواع مختلف رنگ قرمز داراي طول موجهايي است كه از قرمز سير با طول موج80 ميكرون شروع ميشود و به قرمز روشن با طول موج65 ميكرون خاتمه مييابد. اين رنگها به طور اتصالي تغيير ميكنند و حد فاصلي بين آنها نميتوان تشخيص داد؛يعني معلوم نيست كجا رنگ قرمز پايان مييابد و رنگ نارنجي آغاز ميگردد. (لغتنامه دهخدا، ماده رنگ). 12. الحكمة المتعاليه، 4/85 ـ 88. 13. ر.ك: همان/93. 14. همان/94. 15. اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، 18/144. 16. لغتنامه دهخدا، ماده «رنگ». 17. روانشناسي عمومي/160. 18. در تفسير قمي از امام باقر(ع) نقل شده، كه منظور از صبغةاللّه اسلام است. علامه طباطبائي ميفرمايند: ظاهر آيات اين روايت را تأييد ميكند. الميزان، 1/303. 19. اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، 5/205. 2. تاج العروس، مادّه لون. 20. مجمع البحرين، طريحي، ماده «ذ، ر، أ». 21. مجمع البيان، 3/543 دار المعرفه. 22. اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، 5/176 ـ 177. 23. همان، 11/248. 24. همان/273. 25. در اين زمينه ر.ك: تفسير صافي، 1/128. 26. همان/127. 27. اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، 3/281، 282. 28. ر. ك: همان، 6/247. 29. همان/248. 3. لسان العرب، 12/367 و نيز ر. ك: مجمع البحرين، 2/155، با تغييرات محمّد عادل، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 2ربع. 30. همان/245 و 247. 31. فيض كاشاني وجههاي تشبيه دو آيه را به ترتيب، «بزرگي» و «رنگ» دانسته است. (تفسير صافي، 5/270). 32. اين واژه را برخي «جمالات» (جمعِ جمعِجَمَل) قرائت كردهاند. (مجمع البيان، 5/633). 33. برخي از مفسران نظير جبايي، «جمالت صفر»را به شتران زرد موي ترجمه كردهاند. (ر. ك: مجمع البيان، 5/632). در تفسير نمونه نيز اين قول اختيار شده است. (تفسير نمونه، 25/419). البته اين نظر اشتباه و از قياس با آتشهاي دنيوي ناشي گرديده است. در متن به اين مطلب اشاره شده است. در مقابل، گروهي ديگر چون حسن بصري و قتاده و فرّا و قمي و فيض، «صفر» را به معناي سياهي مايل به زردي ترجمه كردهاند. فرّا در اين باره گفته است: هيچ شتر سياهي ديده نشده جز آنكه به رنگ زرد تمايل دارد. و از اين رو مردم عرب به شتر سياه، «صفراء»گويند. (ر. ك: مجمع البيان، 5/634؛ تفسير قمي، تصحيح موسوي جزايري، 2/400؛ تفسير صافي، تصحيح اعلمي، 5/270). و به نظر نگارنده همين عقيده صحيح است. زيرا حضرت زين العابدين(ع) در دعاي 32 صحيفه سجاديه در توصيف آتش دوزخ ميفرمايد: «اللهم اني أعوذبك… من نارٍ نورها ظلمة»؛ خدايا به تو پناه ميبرم از آتشي كه نورش تاريكي است. سيد علي خان ـشارح و مفسّر صحيفه سجاديهـ در رياض السالكين در شرح اين بخش از دعا گويد: امام(ع) با اين جمله، ويژگي آتش دوزخ را توصيف كرده و تفاوت آن را با آتش دنيوي بيان نموده و مفهوم كلام حضرت اين است كه آتش اخروي نوري ندارد و تاريك و سياه است؛ و علت اينكه فرموده: «نورها ظلمة» مطلبي است كه در اذهان جاي گرفته كه آتش هميشه با نور همراه است؛فلذا امام(ع) فرموده كه نور آتش اخروي، ظلمت است. در احاديث اسلامي نيز مطالبي در اين راستا و همسو با آن روايت شده است: ترمذي و جز او نقل كردهاند كه پيامبر(ص) فرمود: آتش دوزخ را هزار سال افروختند تا آنكه سرخ شد. سپس هزار سال ديگر افروختند تا آنكه سپيد گشت. آنگاه هزار سال ديگر هم افروختند تا آنكه سياه شد. بنابراين سياه و تاريك است. 34. اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، 3/280. 35. همان، 5/189، 190. 36. همان، 18/138. 37. همان، 5/194، 195. 38. آيين بهزيستي اسلام، 2/47. 39. مقصود رنگ گياهان است كه دورنماي آن زمين را سبزفام جلوه ميدهد. 4. ر. ك: مفردات راغب اصفهاني/457، تحقيق محمّد سيّد گيلاني، نشر مرتضويه. 40. تفسير نمونه، 23/176، 177. 41. اصولاً رنگها ـنه تنها رنگ سبزـ نسبت به مداواي تعدادي از بيماريها اثرات قابل توجهي دارند. 42. اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، 3/278،279. 43. همان/279. 44. همان، 11/250. 45. همان، 3/282. 46. چنانكه مشاهده ميشود، رنگ سبز در حالات متفاوت، برودت و گرما را در انسان ايجاد ميكند و اين را بايد به حالات مختلف افراد مربوط دانست. 47. ر. ك: اوّلين دانشگاه و آخرين پيامبر، 5/190، 191 و 196. 48. آيين بهزيستي اسلام، 2/47، 48. 49. اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، 5/198. 5. مجموعه مصنفات شيخ اشراق، 2/106. 50. همان/197. 51. همان. 52. آيين بهزيستي اسلام،2/75 و 76. 53. مجمع البيان، 5/311، دار المعرفه. 54. اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، 5/196. 55. همان/197. 56. همان/198ـ 199. 57. همان/201. 58. همان، 11/248. 59. همان، 5/195. 6. الحكمة المتعالية، 4/91، دار احياء التراث العربي، بيروت. 60. آيين بهزيستي اسلام، 2/41. نامبرده دربار آثار طبي رنگ قرمز نيز توضيحات ارزشمندي داده كه بهعلت آنكه بهنظر ما ارتباط حقيقي با رنگ قرمز ندارد و از خواص اشعههاي قرمز است، از درج آن خودداري كرديم. 61. دربار نحوه برخورد مردم عرب با دختران و زنان ر.ك: الصحيح من سيرة النبي الاعظم، جعفر مرتضي عاملي، 1/46 و تفاسير قرآن ذيل آيه فوق و كتب سيره و تاريخ. 62. همان، 5/66. 63. ر.ك: تفسير صافي، 5/288. 64. اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، 3/279. 65. همان، 5/192. 66. همان/281. 67. همان/195. 7. الميزان، 15/122. 8. لغتنامه دهخدا، مادّه «نور»، نيز ر.ك: موسوعة المورد، اثر بعلبكي، 6/119. 9. اصول روانشناسي، نرمانل، مان، ترجمه و اقتباس: ساعتچي، 2/340. |