پاسخ به:مسابقه بخــــنـــــد اما رای یـــــــــــــادت نره!
شنبه 8 مهر 1391 2:30 PM
کانال سوئز:
آموزگاری از یکی از دانش آموزان کلاس خود پرسید:ب
گو ببینم کانال سوئز در کجاست؟
دانش آموز کمی فکرکرد و بعد با تعجب گفت: نمی دانم، آقا. تلویزیون ما چنین کانالی را نمی گیرد!
تعریف
پرویز: چه خط قشنگی داری!
هوشنگ: کاش من هم می توانستم یک چنین تعریفی از تو بکنم.
پرویز: تو هم، اگر مثل من، دروغ می گفتی، می توانستی.
آخر فیلم
اولی: فیلم دیشب را تا آخر دیدی؟
دومی: بله
اولی: من خوابم برد. آخرش چی شد؟
دومی: هیچی، فیلم تمام شد.
خیلی نمی شه
معلم: یک یکی می شه چند تا؟
شاگرد: فکر نمی کنم خیلی بشه!!
پلاکارد
مظفر روی کمربندش یک پلاکارد می چسباند که نوشته شده بود «به زودی در این محل یک موبایل نصب خواهد شد.»
1. سختترين كار:
به غضنفر ميگن: توي عمرت، سختترين كاري كه كردي چي بوده؟ميگه: پر كردن نمكدون!
به یه بچه میگن اون چه حیوونی یه که به ما گوشت، شیر، ماست، کفش، لباس میده؟
بچه میگه: بابام !!!
3. پشه بند
حیف نون پشه بند می خره، تاصبح نمی خوابه پشه ها رو مسخره می کنه!
4. پازل
یارو با خوشحالي به دوستش ميگه بالاخره اين پازل رو بعد از 3 سال حل كردم . دوستش ميگه: 3 سال زياد نيست؟ ميگه: نه بابا رو جعبه اش نوشته 3 تا 5 سال!
5. قطار
به یارو ميگن: زودباش قطار ميره!
ميگه : كجا ميخواد بره بليط دست منه!
6. راننده
يارو ساعتش خراب ميشه . باز ميکنه توشو ميبينه يه دونه مورچه مرده . با خودش ميگه : اي بابا ميگم آآآآآ راننده مرده !
7. گل
به غضنفرميگن چرا زنبورها گل ميخورن؟ ميگه خوب حتما دروازه بانيشون خوب نيست!
8. بادكنك اعلا
یارو بادكنك فروشی باز ميكنه بالای مغازه اش ميزنه بادكنك اعلا به شرط چاقو!
9. در يخچال
یک روز در يخچال یه یارو کنده میشه جاش پرده میزاره!
10. دعوای جوجه و مرغ
جوجه ای با مادرش دعوا میکنه میره روی دیوار و داد میزنه پیشی بیا منو بخور
11. دزدی
مردی میره دزدی چیز به درد بخور پیدا نمی کنه از لجش مشق بچه صاحب خانه را خط خطی می کنه.
12. قورباغه
یه قورباغه ازيه گربه مي پرسه:قورقورقوربونت بشم، كلاس چندمي؟ گربهه مي گه پيش پيش... دانشگاهيم!
همون قورباغه با یه زنبور ازدواج ميكنه! قورباغه ميگه قوقوقوقوقوقوربونت برم زنبور ميگه وظ وظ وظ وظ وظ وظ وظيفته!
13. اعتیاد
خروسه رو معتاد می کنن، به جای قوقولی قوقول میگه شوشولی شوشول!
14. دزدی
بچه: بابا هواپیمای به این بزرگی رو چطور می دزدن؟
بابا: اول صبر می کنند بره بالا, کوچیک که شد بعد می دزدنش
15. 5 تا
معلم به شاگرد می گه: 5 تا حیوان درنده نام ببر شاگرد میگه: 2 تا ببر 3 تا شیر!
یه روز دو تا تنبل میرن بانک میزنن، اولی میگه بیا پولا رو بشمریم.
دومی میگه: ولش كن فردا رادیو میگه!
=======================
آقای فراموشکار میره دكترمیگه آقای دكترمن فراموشی گرفته ام.
دكتر میگه: چندوقته این بیماری رو دارین؟
آقای فراموشکار میگه: كدوم بیماری؟
========================
پسر مهربان داشت نوارخالی گوش میداد و بلند بلند گریه میكرده، بهش میگن چرا گریه میكنی؟
میگه: دلم واسه خوانندهاش میسوزه، طفلكی لال بوده!
=========================
یه پسره به دوستش میگه: بیا بریم دریا.
دوستش میگه: نه اگه غرقشم مامانم منو میكشه!
========================
طرف جلوی یک عابر بانک ایستاده بود و التماس میکرد: تو میتونی دو میلیون تومان به من قرض بدی، می دونم که داری، کمکم کن، به خدا بهت بر می گردونم!
========================
پدر پسرشو میفرسته دانشکده افسری، دوستاش بهش میگن: درس پسرت که خیلی خوبه بود، بهتر بود میگذاشتی دکتر یا مهندس بشه؟
پدر میگه: نه، آخه میخوام وقتی درسش تموم شد باهم کلانتری باز کنیم!
============================
قاضی: چرا با سر زدی توی صورت دوستت؟
متهم: جناب قاضی! خودش میخواست، هر وقت من را میدید،میگفت یک سری به ما بزن!