0

تاریخ ایران- سلسله سامانیان

 
siasport23
siasport23
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 16696
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

عوامل سقوط سامانیان- قسمت اول
چهارشنبه 8 شهریور 1391  2:39 PM

در سقوط سلسله سامانى عوامل مختلفى نقش داشتند. اين عوامل به‌طور کلى به دو دسته بيرونى و درونى تقسيم مى‌شوند.  
 
  عوامل درونى
  در مورد اوضاع مطلوب اقتصادى و تجارى ماوراءالنهر و رفاه نسبى مردم در عهد سامانيان لازم به ذکر است اين وضع مطلوب تا اخر عمر دولت سامانيان استمرار نيافت. چه عواملى موجب بروز اين مسئله شد و اين موضوع چه پيامدهائى را در برداشت؟ در پاسخ به اين سؤال دو دليل عمده را مى‌توان برشمرد يکى افزايش هزينه دولت و ديگر کاهش درآمد آن. اما از مهم‌ترين عوامل افزايش هزينه دولت ايجاد نظام گسترده ديوانى بود که باعث استخدام شمار زيادى از کارمندان حقوق بگير شد و همچنين تشکيل و نگهدارى نيروى نظامى سازمان يافته، هزينه‌هاى بسيارى داشت. راجع به دلايل کاهش درآمد دولت بايد گفت که ايجاد نظام گسترده ديوانى و رواج بازرگاني، گسترش و رونق شهرها و پيشرفت صنايع را به‌دنبال داشت رونق روزافزون شهرها از يک سو و بى‌توجهى دولت به امور روستاها از سوى ديگر موجب روى آوردن جمع زيادى از دهقانان به شهرها شد و کساد کار کشاورزى آغاز گرديد۱. موضوع ديگر آن بود که دولت براى تأمين هزينه روبه افزايش سپاه مجبور به واگذارى درآمد (اقطاع) پاره‌اى از زمين‌هاى کشاورزى به سران سپاه شد. همچنين جمعى از تجار با خريد زمين‌هاى زراعتى به جمع مالکان زمين پيوستند. افزايش املاک سلطنتى و نيز وسعت روزافزون املاک موقوفه باعث شد که ”خاندان‌هاى قديمى سنتى در برابر نوزمينداران از جمله سوداگران و بلندپايگان نظامى جاى خالى کردند“ (تاريخ از اسلام تا سلاجقه (کمبريج۴) ص ۱۳۴). به‌عبارت ديگر با ضربه‌هائى که به قدرت و حيثيت دهقانان زمين‌دار محلى وارد شد ”عقب‌نشينى اشرافيت موروثى کهن که شرف او به آل و تبار بود در برابر اين ملاکين جديد کاملاً طبيعى مى‌نمود“ (بخارا دستاورد قرون وسطي، ص ۱۳۱). مسلم است که دل‌سردى دهقانان به رکود وضعيت کشاورزى مى‌انجامد و اين موضوع موجب مى‌شد که صدور محصولات کشاورزى که يکى از اقلام صادراتى دولت سامانى به سرزمين‌هاى اطراف و از منابع درآمد دولت بود دچار اختلال شود. اما مهم‌ترين پيامد اجتماعى و سياسى اين رکورد اقتصادي، انحطاط طبقه دهقان بود که در واقع ستون فقرات دولت به‌شمار مى‌آمد و به قول فراى کاهش قدرت و نفوذ طبقه دهقان داراى نتايجى پردامنه بود و آن را مى‌توان از جمله عوامل تسلط ترکان بر ماوراءالنهر به شمار آورد (بخارا دستاورد قرون وسطي، ص ۱۳۱). نظر به اهميت موضوع لازم است در اين زمينه بيشتر توضيح داده شود.  
 
  (۱). حفارى‌هاى باستان‌شناسي، مهاجرت دهقانان به شهرها را تأييد مى‌کنند. زيرا که ”تعداد کوشک‌ها و قلاعى که در نقاط مختلف واحه بخارا در دوره پيش از سامانيان بس زياد بود در پايان دوره سامانيان بسيار ناچيز شد“ (بخارا دستاورد قرون وسطي، ص ۱۳۰).  
 
  چنانکه مى‌دانيم سامانيان خاستگاه دهقانى داشتند و بنابراين پشتيبان و مدافع اين طبقه و مروج سنن آنها بودند. از جمله دلايل اين موضوع آنکه سامانيان هيچ‌گاه سعى نکردند امرا و فرمانروايان محلى را از ميان بردارند و از طريق رابطه دست نشاندگى با فرمانروايان محلى نواحى مختلف سرزمين تحت سلطه خود، ارتباط داشتند. از آنجا که دستگاه حکومت مداراگر سامانيان نه تنها بر منافع طبقه دهقان آسيبى وارد نمى‌آورد بلکه آن طبقه را تقويت نيز مى‌کرد، فرمانروايان محلى و دهقانان نيز از امارت سامانيان پشتيبانى مى‌کردند (بخارا دستاورد قرون وسطي، ص ۷۷-۷۶). اما با توجه به آنچه از اواسط دوره سامانى موجب زوال تدريجى طبقه دهقان شد مى‌توان گفت که سامانيان يکى از نقاط اتکاى خود را از دست دادند.
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها