آشنایی با شاهان هخامنشی
چهارشنبه 8 شهریور 1391 1:33 AM
ديوکس ( ديااکو ) :
تاريخ تولد : 750 قبل از ميلاد
تاريخ درگذشت : 675 قبل از ميلاد
بيوگرافي : هرودوت تاريخ نويس يوناني مي گويد : ديااکو پسر فرورتيش چنان آوازه اي در حسن دادخواهي داشت که ابتدا اهالي روستايي که در آ» زندگي مي کردند و سپس همه افراد قبيله اش براي رفع دعواهايشان ؛ به او مراجعه مي کردند . وي چون قدرت خويش را دريافت شايعه در افکند که بخاطر بازماندن از کارهاي خصوصي خود نمي تواند تمام اوقاتش را به داوري ميان افراد صرف کند . از اين رو از کار داوري کناره گرفت . به دنبال اين اقدام دزدي و بي نظمي آغاز گرديد . روئساي طوايف و قبايل ماد دور هم گرد آمدند که چه کنيم که ديگر داوري چون ديوکس ( ديااکو ) بر ما داوري نخواهد کرد و هر روز دزدان و غارتگران بر ما هجوم مي آورند و از مجازات عمل نمي ترسند ؛ پس از شوري که کردند به اين نتيجه رسيدند که از ديوکس ( ديااکو ) بخواهند تا به عنوان شاه (((( قبلش خودم فکر کنم به عنوان قاضي مواجب بگير البته اين نظر خودمه چون عقلاني تره !!! شايدم يه راست به عنوان شاه ))) به آنها حکومت کند و جلو اين دزدان و غارتگران را بگيرد پس به منزل وي رفته و تقاضايشان را با او در ميان گذاردند . ديوکس هم که دقيقا همين انتظار را داشت گفت من براي قبول اين کار چند شرط دارم که بايد عملي کنيد . اول اينکه برايم قصري بسازيد و برايم سربازاني محيا سازيد تا از من حمايت و پاسداري کنند . اين شروط را روساي قبايل قبول کردند و ديوکس ( ديااکو ) از اين تاريخ به بعد شاه مادها شد . اولين اقدام شاه جديد فراهم آوردن نگهباناني براي خود و سپس ساختن پايتخت بود . وي براي اين منظور همدان را که يوناني ها اکباتانه ميگويند جهت پايتخت برگزيد . البته ديوکس ( ديااکو ) از قرار معلوم اين شهر را بنا نکرد زيرا اين شهر در کتيبه تيگلات پلسر اول تخت عنوان امدانه ذکر شده است . اما پادشاه ماد بر جمعيت آن افزود ؛ نام هگمتانه به معني جاي اجتماع مي باشد و ظاهرا بدان اشاره دارد که طوايف مادي که در گذشته پراکنده بودند ؛ به گونه اي متراکم در آنجا جمع شدند . شهر جديد احتمالا از روي نمونه شهرهاي جلگه اي بنا گرديد . اين شهر بر روي تپه اي ساخته شده و هفت ديوار تو در تو داشت که ديوارهاي دروني به ترتيب مشرف بر ديوارهاي بيروني بودند ؛ بطوري که دروني ترين ديوار از بقيه ديوارها بلند تر بود . قصر پادشاه که خزاين او در آنجا نگهداري مي شد ؛ درون هفتمين ديوار واقع شده بود . اين ديوار کهدروني ترين ديوار هفتگانه به شمار مي رفت ؛ کنگره هاي زرگون داشت و حال آنکه ديوارهاي ديگر مانند برج بيروس نيمرود رنگهاي روشن داشتند . اين کنگره ها و بويژه رنگ هاي آن در نزد بابليان نمادهاي خورشيد و ماه و سيارات بودند اما در نزد مادها اين گونه رنگ آميزي صرفا وام گيري هنري بوده . ديوکس ( ديااکو ) ؛ در اين کاخ مراسمي براي بار نيز مقرر مي داشت که احتمالا به تقليد از دستگاههاي آشور بوده است . در اين کاخ کسي نمي توانست با شاه روبرو شود و دادخواست ها را پيامگذاران به شاه مي دادند . بدين منظور اين آيين تشريفات وضع شده بود تا با دشوار کردن دسترسي به پادشاه ترس و اخترام در دل مردم القا کنند (( ببينيد اين ديوکس چه مخي بوده عقلش چقدر کار مي کرده . ???? سال پيش واسه اينکه کاري کنه که مردم عليهش قيام نکنند و هر کسي فکر نکنه که اين تا ديروز آدم عادي بود امروز هم هست نمي زاشت کسي ببينش که مردم فکر کنن اين از اون آدم هاي مهمه و ما آدم عادي هستيم پس حرف اون درسته خدايي دمش گرم به اين مي گن مغزه متفکر )) . ديوکس ( ديااکو ) در مدت پنجاه و سه سال پادشاهي ( ??? - ??? ق . م ) فرصت آن را داشت که قبايل ماد را که تا آن زمان پراکنده بودند متحد سازد و به مليت واحدي مبدل کند . اگر او همان ديااکويي نباشد که در کتيبه هاي آشوري از آن نام رفته لا اقل اين خوش اقبالي را داشته که آشوريان به وي نپرداختند ( نجنگيدن ) زيرا سناخريب در جنگ بابل و ايلام ( سوزيانا ) آن قدر گرفتار بودند که ديگر مجال انديشيدن به کوههاي بلند و صعب العبور کردستان را نداشتند و تنها خطري که از جانب آشور ؛ مادها را تهديد مي کرد ؛ اعزام نيروي آشوري يه الليپي يعني کرمانشاه کنوني بوده است . بقيه نقاط کشور همچنان در سکون و آرامش بود و خراجش را به صورتي منظم مي پرداخت بطوري که آشوريان هيچ بهانه اي براي مداخله نيافتند .