0

موعود در ادیان دیگر

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر
سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM

اتفاق مذاهب در موضوع موعود آخرالزمان

اتفاق مذاهب در موضوع موعود آخرالزمان واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

جو حاکم در دوران حکومتهاي بني‏اميه و بني عباس و نظير آنها سبب گرديد که بسياري از حقايق اسلامي به دست فراموشي سپرده شود و در ميان مسلمانان ترويج نشود و در مقابل بسياري از چيزها که در مسير سياست آنها قرار مي‏گرفت‏به وجود آمد و تبليغ شد. نظير مساله جبر، خلق قرآن و امثال آنها.

جلال‏الدين عبدالرحمان سيوطي (1) در حالات «يزيدبن عبدالملک بن مروان‏» که بعد از «عمر بن عبدالعزيز» به حکومت رسيد مي‏نويسد: او چون خلافت را به دست گرفت، گفت: مانند عمربن‏عبدالعزيز رفتار کنيد، اطرافيان او چهل نفر شيخ (عالم درباري) را پيش او حاضر کردند و همه آنها شهادت دادند که بر خلفا حساب و عذابي نيست! و او بعد از چهل روز از خلافتش (از عدالت و تقوا به ظلم و بي‏بندو باري) برگشت .

«زماني که منصور عباسي از مالک بن انس امام مذهب مالکي خواست کتاب «موطا» را بنويسد تا مردم را بر فقه او وادار نمايد، با او شرط کرد که بايد در کتابت از علي بن ابي‏طالب(ع) حديثي نقل ننمايي! و نيز (2) به او گفت: از «شواذ بن مسعود» و «شدائد بن عمر» و رخصتهاي «ابن عباس‏» اجتناب کن » به هر حال در اثر جريانهاي اشاره شده و (3) انزواي امامان: و شهادت، تبعيد و زنداني شدن آنها و مخالفت صد درصد خلفا با مطرح شدن اهل‏بيت(ع) سبب گرديد که مساله مهدويت در ميان برادران اهل سنت‏به دست فراموشي سپرده شود و اين مقدار که در کتابها نقل شده و محفوظ مانده از کرامات بلکه از معجزات است که خداوند خواسته است‏حجت‏بر همه اهل اسلام تمام شود. امروز که وضع زمان عوض شده اميد است دانشمندان اسلامي اين حقايق را ترويج کرده و وظيفه الهي خويش را در رابطه با اين حقيقت ادا نمايند.

با توجه به آنچه گذشت در اين مقاله سعي شده است که با استفاده از منابع اهل سنت اثبات شود که شيعه و اهل سنت درباره امام زمان(ع) متفق‏القول‏اند وحدت نظر دارند. به عبارت ديگر:

اهل سنت نيز مانند شيعه مي‏گويند: مهدي موعود(ع) فرزند نهم امام حسين و فرزند چهارم امام رضا و فرزند بلافصل امام حسن عسکري(ع) است و در سال 255 هجري در شهر سامرا از مادري به نام نرجس متولد شده است و در آخرالزمان ظهور کرده و حکومت جهاني واحدي تشکيل خواهد داد.

پس به طور خلاصه مي‏توان گفت در اين مقاله در ضمن دو گفتار دو مطلب اساسي به اثبات مي‏رسد: در گفتار اول اثبات مي‏شود: مهدي موعود «که آمدنش به طور متواتر از رسول‏الله(ص) نقل شده، فزرند نهم امام حسين و فرزند چهارم امام رضا و فرزند بلافصل حضرت امام حسن عسکري: است و يک شخص مجهول و نامعلومي نيست.

در گفتار دوم با بررسي اقوال تني چند از بزرگان اهل سنت که همه آنها ولادت امام زمان(ع) را نوشته و ولادت او را بطور قطع و يقين بيان داشته‏اند معلوم مي‏شود که شهرت عدم ولادت آن حضرت و نسبت مجهول بودنش بي‏اساس بوده است.

چنانکه گفته شد همه مطالب بدون استثناء از کتب برادران اهل سنت جمع آوري شده و نگارنده از اين کار دو نظر داشته است‏يکي اينکه: برادران اهل سنت موقع مطالعه آن عذري نياورند و نگويند که اين مطالب در کتابهاي ما نيست ديگر آنکه مطالعه کنندگان شيعه مذهب را سبب تحکيم اعتقاد باشد و بدانند آنچه که آنها عقيده دارند مورد تصديق اهل سنت نيز مي‏باشد. اين مزيت‏به نظر من سبب نزديک شدن اهل سنت و شيعه نسبت‏به يکديگر خواهد گرديد.

مهدي شخصي ، نه مهدي نوعي

برادران اهل سنت در رابطه با مهدي موعود « مي‏گويند: ما به مهدي نوعي عقيده داريم. به عبارت ديگر ما منکر موعود نيستيم . احاديثي که از رسول خدا(ص)درباره او صادر شده مورد قبول ماست ولي مي‏گوييم، او هنوز متولد نشده و معلوم نيست چه کسي است اما در آينده متولد مي‏شود و بعد از برزگ شدن قيام مي‏کند و حکومت جهاني واحد تشکيل مي‏دهد. او از نسل فاطمه واز فرزندان حسين (ع)است. (4)

مثلا شبراوي شافعي در الاتحاف (5) مي‏گويد: شيعه عقيده دارد مهدي موعود که احاديث صحيحه در رابطه با او وارد شده ، همان پسر حسن عسکري خالص است و در آخرالزمان ظهور خواهد کرد ولي صحيح آن است که او هنوز متولد نشده و در آينده متولد شده و بزرگ مي‏شود واو از اشراف آل البيت الکريم است.»

«ابن ابي الحديد» در شرح نهج‏البلاغه (6) ذيل خطبه‏16 مي‏گويد:

«اکثر محدثين عقيده دارند مهدي موعود از نسل فاطمه(ع) است و اصحاب ما معتزله آن را انکار ندارند و در کتب خود به ذکر او تصريح کرده‏اند و شيوخ مابه او اعتراف کرده‏اند. فقط فرق آن است که او به عقيده ما هنوز متولد نشده و بعدا متولد خواهد گرديد.

ناگفته نماند که: اهل سنت‏بر اين گفته خود دليلي از احاديث‏يا آيات نياورده‏اند. فقط شهرتي است که در ميان ايشان به وجود آمده است و اين از نتايج منزوي شدن اهل بيت(ع)و برگشتن خلافت اسلامي از آنهاست چنانکه در مقدمه مقاله به آن اشاره شد. وانگهي احاديث منقوله در کتب اهل سنت عينا عقيده شعيه را مي‏رساند و در آن احاديث مي‏خوانيم که: مهدي موعود(ع) دوازدهمين امام از ائمه دوازده‏گانه و نهمين فرزند امام حسين(ع) و چهارمين فزرند امام رضا(ع) و فرزند بلافصل امام حسن عسکري(ع) است.

و نيز روايات اهل سنت مي‏گويند که آن حضرت در سال 255 هجري در نيمه‏شعبان در شهر سامرا از مادري به نام نرجس به دنيا آمده است. بنابراين شيعه و اهل سنت در مهدي موعود شکي ندارند و هر دو عقيده به مهدي شخصي دارند. منتها، دورانهاي تاريک و انزواي اهل بيت و عصر حکومت‏سياه بني‏اميه و بني‏عباس مانع از آن شد که اهل سنت چيزي را که در کتابهاي خود نوشته و نقل کرده‏اند در ميان خود شهرت بدهند و مانند شيعه منتظر آمدن مهدي شخصي(ع) باشند.

ما اينک بعضي از دلايلي را که دلالت‏بر مهدي شخصي دارند از کتب برادران اهل سنت نقل کرده و درباره آنها توضيح مي‏دهيم:

1- محمد صالح حسيني ترمذي حنفي از سلمان فارسي نقل کرده مي‏گويد:

«دخلت علي النبي (ص) فاذاالحسين علي فخذه و هو يقبل عينيه و فاه و يقول: انت‏سيد ابن سيدانت امام ابن امام، نت‏حجة‏ابن حجة ابوحجج تسعة من صلبک تا سعهم قائمهم.» (7)

«يعني داخل محضر رسول خدا(ص) شدم ناگاه ديدم که حسين(ع) بر روي زانوي آن حضرت است. حضرت چشمها و دهان حسين را مي‏بوسيد و مي‏فرمود: تو آقايي فرزند آقايي، تو امامي، پسر امامي، تو حجتي فرزند حجتي. پدر نه‏نفر حجتي از صلب تو که نهم آنها قائم آنهاست.

اين حديث‏شريف صريح است در اينکه مهدي موعود(ع) نهمين فرزند امام حسين(ع) است علي هذا متولد هم شده است. بنابراين حديث نمي‏شود گفت معلوم نيست مهدي چه کسي است و هنوز متولد نشده است.

«عبدالله بسمل‏» نيز همين حديث را عينا نقل کرده است. (8)

2- «ابوالمويد موفق خوارزمي حنفي‏» (متوفاي 568) آن را با کمي تفاوت از «سليم بن قيس‏» از «سلمان محمدي‏» چنين نقل مي‏کند:

«قال دخلت علي النبي(ص) واذاالحسين علي فخذه و هو يقبل عينيه و يلثم فاه و يقول انک سيدابن سيدابوسادة انک امام ابن امام ابوائمة، انک حجة ابن حجة ابوحجج تسعة من صلبک تاسعهم قائمهم (9)

«مهدي موعود(ع) در کلام رسول خدا(ص) به احسن وجه تعيين شده و آن نهمين فرزند امام حسين(ع) است.»

3- حافظ شيخ سليمان حنفي قندوزي حديث فوق را در ينابيع‏المودة باب 54 ص 168 و نيز در باب‏56 ص 258 از کتاب مودة القربي تاليف سيد علي بن شهاب همداني شافعي (متوفاي‏786) نقل کرده است و نيز در باب‏77 ص 445 باز از مودة‏القربي و در باب 94 ، ص 492 از خوارزمي به دو سند از سلمان فارسي و امام سجاد(ع) از پدرش امام حسين(ع) نقل کرده که دومي چنين است:

«عن علي بن الحسين عن ابيه الحسين بن علي: دخلت علي جدي رسول‏الله(ص) فاجلسني علي فخذه و قال لي: ان الله اختار من صلبک يا حسين تسعة ائمة تاسعهم قائمهم و کلهم في‏الفضل و المنزلة عندالله سواء»

«امام مي‏فرمايد: به محضر جدم رسول‏الله(ص) داخل شدم مرا روي زانوي خويش نشانيد و فرمود خداوند از صلب تو نه نفر امام اختيار کرده که نهم آنها قائم آنهاست و همه در فضيلت و مقام پيش خداوند يکسانند».

بنابراين مهدي(ع) يک مهدي معين و نهمين فرزند امام حسين(ع) است.

ناگفته نماند که کتاب «مودة ذوي‏القربي‏» تاليف سيد علي بن شهاب همداني شافعي (متوفاي‏786) حاوي چهارده فصل است که شيخ سليمان حنفي همه آن کتاب را در «ينابيع‏الموده‏» آورده و آن را باب پنجاه و ششم اين کتاب قرار داده است و در فصل دهم تحت عنوان «المودة العاشرة في عدد الائمه و ان المهدي منهم‏» حديث مبارک فوق را چنانکه گفته شد - در ص 258 از سليم بن قيس هلالي از سلمان فارسي از رسول‏الله(ص) نقل کرده است.

پس بنابر آنچه ما به دست آورده‏ايم حديث فوق در کتابهاي «مقتل خوارزمي‏» در «ارجح‏المطالب‏» «مناقب مرتضوي‏» ، «مودة ذوي‏القربي‏» و «ينابيع المودة‏» نقل شده است و دلالت‏بر مهدي شخصي دارد يعني مهدي موعود(ع) فرزند نهم امام حسين(ع) است.

4- حموئي جويني شافعي از عبدالله بن عباس نقل کرده که گفت:

«سمعت رسول الله(ص) يقول انا و علي و الحسن و الحسين و تسعة من ولدالحسين مطهرون معصومون‏» (10)

«شنيدم که حضرت مي‏فرمود من ، علي ، حسن ، حسين ، و نه نفر از فرزندان حسين همه پاک شده از طرف خدا و معصوم هستيم‏».

و نيز همين حديث را از اصبغ بن نباته از عبدالله بن عباس نقل کرده است (11) وهمچنين در «ينابيع المودة‏» (12) از کتاب «مودة القربي‏» (مودت دهم) واز فرائدالسمطين (13) نقل شده است.

از اين حديث نيز روشن مي‏شود که مهدي موعود(ع) فرزند نهم امام حسين(ع) است و اگر بگويند چه مانعي دارد که فرزند امام حسين باشد ولي بعدا در آخرالزمان متولد شود؟! مي‏گوييم به قرينه روايات گذشته و روايات آينده، نه نفر پشت‏سر منظورند. يعني امام دوازدهم فرزند نهم امام حسين(ع) است.

5 - شبراوي شافعي مصري (متوفاي 1172) در کتاب «الاتحاف بحب‏الاشراف‏» (14) وابن صباغ مالکي در «فصول المهمة‏» (15) نقل مي‏کنند که:دعبل‏بن‏علي‏خزاعي مي‏گويد: چون به محضر حضرت رضا(ع) رسيدم و در ضمن قصيده خود اين دو شعر را خواندم که

: خروج امام لا محالة خارج يقوم علي اسم الله و البرکات يميز فينا کل حق و باطل و يجزي علي النعماء النقمات

حضرت رضا(ع) با گريه سرش را بلند کرد و فرمود: اي دعبل! در اين دو شعر جبرئيل به زبان تو سخن گفته است آيا مي‏داني آن امام کدام است که قيام مي‏کند؟ گفتم: نمي‏دانم، فقط شنيده‏ام که امامي از شما اهل بيت قيام کرده زمين را پر از عدل خواهد کرد.

«فقال: يا دعبل الامام بعدي محمد ابني و بعده علي ابنه و بعده ابنه الحسن و بعد الحسن ابنه الحجة‏القائم المنتظر في غيبة المطاع في ظهوره و لو لم يبق من‏الدنيا الايوم واحد لطول الله ذلک اليوم حتي يخرج فيملاء الارض عدلا کما ملئت جورا».

«اي دعبل! امام بعد از من پسرم محمد و بعد از او پسر او ست و بعد از او حسن و بعد از حسن پسرش حجت قائم منتظر است. در غيبت مورد اطاعت‏خواهد بود و در وقت ظهورش اگر از عمر دنيا نماند مگر يک روز ، خدا آن روز را بلند خواهد کرد تا خروج نموده و زمين را پر از عدل و داد گرداند همانطور که از ظلم پر شده باشد.»

شايان ذکر است که اين حديث را شيخ‏الاسلام حموئي در فرائدالسمطين از ابوالصلت عبدالسلام هروي (16) و حافظ قندوزي حنفي از فوائد حموئي شافعي (17) نقل کرده است

ادامه دارد ...

 

 


حوزه /گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

پي نوشتها

1- جلال‏الدين عبدالرحمان سبوطي ، تاريخ الخلفاء ص‏246

2- امام الصادق و المذاهب الاربعه ج 2 ، ص 555 به نقل از مقدمة البيض ابن عبدالبر، ص‏9

3- مقدمه موطا، ص 12، از عبدالوهاب و عبداللطيف

4- منظور ما از «مهدي نوعي‏» همين است و گر نه اهل سنت نيز آن حضرت را فاطمي و حسيني مي‏دانند

5 - بشراوي ، الاتحاف ، باب خامس ص 180 ذيل فصل الثاني عشر من‏الائمه ابوالقاسم محمد

6- ابن ابي الحديد، شرح نهج‏البلاغه، ج 1، ص 281

7- محمد صالح حسيني ترمذي ، مناقب مرتضوي باب دوم ص‏139

8- عبدالله بسمل ، ارجح المطالب في عد مناقب اسدالله الغالب، ط لاهور، در باب منحصر بودن امامت در دوازده نفر ص‏436

9- مقتل الحسين ، خوارزمي ، ج 1، الفصل السابع في فضائل الحسين، ص‏146

10- فرائدالسمطين ، ج 2، ص 132 ، حديث 430

11- همان مدرک، 2، ص‏313، حديث‏563

12- ينابيع‏المودة باب 58 ، ص 258

13- فرائد السمطين، باب‏77 ، ص 445

14- الاتحاف بحب الاشراف ، ط ادبيه مصر، ص‏146، 165

15- فصول المهمه، فصل 8 ، ص 265

16- فرائد السمطين ، ج 2 ، ص‏337 ، حديث 591

17- ينابيع المودة ، باب 80 ، ص 454

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها