از غرب وحشي تا خيابانهاي لسآنجلس
سه شنبه 31 مرداد 1391 9:50 PM
از زمانی که شرکت راک استار بازی معروف خود یعنی رد دد(Red Dead) را به بازیخورها معرفی کرد و تا زمانی که آخرین نسخه پرطرفدار آن یعنی Redemption عرضه شد، این بازی به صورت نمادین برای بازیهای غرب وحشی و وسترن معرفی شد، اما در این زمان، موضوع بحث ما این بازی نیست بلکه بازیاي است که سعی میکند رقیبی برای رد دد باشد؛ ولی ظاهرا آخرین نسخه این بازی که در حال حاضر موضوع بحث ماست، تا به حال همه را ناامید کرده است.
Call Of Juarez سه نسخه خود را عرضه کرده است. 2 نسخه اول آن به زمان دور و سرزمین وسترنها اختصاص داشت و شما در بازی طی یک داستان خطی پیش میرفتید و اتفاقات مختلفی برای شما در این میان رخ ميداد. نسخه دوم بازی نسبت به اولین آن از گرافیک و داستان قویتری برخوردار بود و حتی بعضی مواقع شما را به چالش میکشید ولی با تمام این موضوعها «کال او خوارز» نمیتوانست رقیب بزرگی در ژانر خود باشد. شاید همین امر باعث شد سازندگان بازی تصمیم بگیرند که دیگر روند بازی را در زمان وسترنها ادامه ندهند و به جای آن به شما محیطی مدرن و شهری مانند لسآنجلس را نشان بدهند، ولی دچار اشتباه بزرگتری شدند، چراکه شما بهتر از ما میدانید که چه بازیهایی در ژانر اوپن ورلد صاحب نام هستند و رقابت با آنها به مراتب سختتر است.
اگر دو نسخه قبلی بازی را تجربه کرده باشید، به خاطر دارید که داستان در مورد 2 برادر کابویي بود که ابتدا با یکدیگر درگیر بودند و پس از مدتی با هم متحد میشوند و در این میان، اتفاقات و مکانهای مختلف را تجربه میکردید. در کنار این موضوع، گیم پلی قابل قبول بازی باعث شده بود این بازی قابل تحمل بشود و در آخرین نسخه یعنی کارتل این موضوع کاملا متفاوت است .
کارتل داستان یک گروه اجرا کننده قانون را به شما نمایش میدهد که در پي دستگیری یک گروه قاچاقچي مواد مخدر در مکزیک هستند و هر کدام از اعضای این گروه یک نوع رفتار و حرکات خاص خود را دارند که این باعث میشود هر کدام را كه انتخاب کنید، با گیم پلی متفاوتی روبهرو شوید. این گروه از 3 نفر تشکیل شده است، اولین آنها Ben در واقع یکی از کاراکترهای اصلی سریهای قبلی بازی است، ولی او در این بازی نه کابوی است و نه قانونشکن، بلکه فقط ترجیح میدهد که لباس کابویها را بپوشد و تیرانداز بسیار ماهری نیز هست. 2 عضو دیگر گروه یعنی ادی و کیم هم 2 پلیس مدرن و امروزی هستند که رفتاری از خود بروز میدهند که شما از یک پلیس انتظار دارید. همانطور که حدس زدید شما به وسیله این سه نفر باید با دشمنان خود بجنگید.
شاید این داستان برای بازیاي که گذشتهای متفاوت دارد، بسیار خوب بود، ولی این داستان براي بازیاي مانند کارتل یک اشتباه محض است، بخصوص اینکه این داستان از ضعفهای جدی برخوردار است؛ اول آن که بعد از مدتی بازی کردن متوجه میشوید که هیچ همبستگی در میان اجزای بازی وجود ندارد مثلا تفاوت زیادی میان اعضای گروهی احساس میکنید. بعلاوه اینکه هیچ کدام از اعضای گروه به یکدیگر اعتماد کافی برای پیشروی در یک گروه را ندارند. در کنار این مسائل دیالوگهای خندهداری که در طول بازی میشنوید، با وجود اینکه در یک گروه پلیس اصلا انتظار این نوع دیالوگها را ندارید، باعث شده است بازی خوش ساختي از آب در نيايد.
علاوه بر ضعف داستان، بعضی اشکالات بازی مثلا اینکه شما با کسی که مرده است، میتوانید صحبت کنید یا کسی که پشت سر شما بوده است، در جلوی شما ظاهر میشود و دیگر اشکالات و همچنین محیط بازی که بخوبی طراحی نشده است، باعث میشود باور کنیم با یک بازی ناامیدکننده طرف هستیم.
گیم پلی کارتل نیز مانند داستان بازی جای بحث زیادی دارد. کارتل شاید به عنوان یک بازی تیراندازی اول شخصی بازی قابل قبولی باشد، ولی اجرای ضعیف همین گیم پلی نیز باعث شده این وجه بازی هم حرفی برای گفتن نداشته باشد. سلاحهای مورد استفاده شما بسیار متنوع است و همچنین همیشه دشمنان زیادی وجود دارد که بتوانید آنها را از پای در بیاورید . اولین چیزی كه در مورد دشمنان خود احساس میکنید، هوش مصنوعی ضعیف آنان است که باعث میشود اگر شما حرفهای باشید، هیچ گاه در بازی نتوانند شما را بکشند و این موضوع جذابیت بازی را بسیار پایین آورده است.
کارتل از مراحل مختلفی درست شده، ولی برخلاف دیگر بازیها قرار نیست در این مراحل با چیز جدیدی آشنا بشوید، بلکه همان داستان تکراری در دیگر مراحل بازی روي ميدهد؛ به گونهای که در بعضی مواقع میتوانید براحتی حدس بزنید در این لحظه چه اتفاقی قرار است بیفتد علاوه بر این، به نظرم زمان بازی به طرز مصنوعی بسیار بالا رفته است که البته بی محتوا بودن مراحل باعث میشود طولانی بودن بازی برای شما زجر آور بشود.
گرافیک بازی نیز چنگی به دل نمیزند و انجين گرافيكي جديد به كار رفته شده که سطح کیفیت بازی را پایین آورده است. این موضوع را میتوانید در تصویر بسیار مصنوعی خانهها، خودروها و حتی چهره کاراکترها مشاهده کنید که این امر موجب شده از لحاظ گرافیک هم طرفدارانش را ناامید کند.
شاید بهترین قسمت بازی، صداگذاری آن باشد که تا حدی بازی را برای شما قابل تحمل میکند.
در کل پس از 2 سال از نسخه قبلی Call of Juarez که بسیار بازی قابل قبولی بود، از استودیوي باسابقهای مانند Techland انتظار داشتیم که با یک بازی بسیار بهتر از نسخههای قبلی خود و قابل رقابت با بازی هم ژانر خود روبهرو بشویم که کارتل همه را ناامید کرد و به نظر ما این بازی در بهترین حالت میتواند ۵.۵ از ۱۰ بگیرد.
مسعود گرجیزاده