محجبه بودن منافاتي با شيكپوشي ندارد
سه شنبه 31 مرداد 1391 1:49 PM
حنان ترك، بازيگر تازهمحجبه شده مصري:
محجبه بودن منافاتي با شيكپوشي ندارد
روزي اين بازيگر را همه به عنوان زيبــاتــريـــن و حرفهايترين بازيگر زن سريالها و فيلمهاي سينمايي مصر ميشناختند.
حنان ترك، هنرپيشه مصري كه با محجبه شدن خود و كنارهگيري از دنياي سينما، عدهاي را خوشحال كرده و خشم عدهاي ديگر را برانگيخته است، بر اين نكته تأكيد ميكند كه از دست دادن يك عزيز يا احساساتي شدن در يك مجلس مذهبي يا مردن و زنده شدن دوباره، وي را به سوي حجاب سوق نداده است، بلكه او هنگامي پوشش اسلامي را انتخاب ميكند كه واجب بودن حجاب را با دل و جان پذيرفته است. اين ستاره سينماي مصر كه هنرپيشگي را تا فراهم شدن شرايط مناسب كنار گذاشته است، سينماي ايران را پيشگام سينماي مصر ميداند، چراكه سينما ضمن حفظ پوشش اسلامي توانسته است در عرصه جهاني جايگاهي براي خود كسب كند. «حنان ترك» در گفتوگو با مجله « المجتمع» و سايت «مستريح البال» علت انتخاب اين پوشش را شرح ميدهد.
پذيرش حجاب به دليل واجب بودن آن بود يا علت ديگري داشت؟
من تحت تأثير شركت در جلسههاي مذهبي اين سبك پوشش را انتخاب نكردم. دليل انتخاب من اين بود كه آن را به عنوان يك فريضه پذيرفتم و اين طرز پوشش برايم دوست داشتني بود.
چگونه به اين نتيجه رسيديد؟ آيا مدت زيادي طول كشيد؟
گفتوگوهايي با عالمان ديني داشتم، نزد يكي از آنها رفته و گفتم: آيا حجاب به خاطر بهشت و جهنم است؟ اگر به خاطر جهنم است كه من از جهنم ميترسم و چارهاي جز پوشش ندارم و اگر به خاطر بهشت است، من به پايينترين درجه بهشت قانعم، پاسخ داد: براي يك مسلمان، اصول دين مثل ستونهاي يك خانه است و امور ديگر سقف و پنجره و. . . هستند. آيا شما حاضر هستيد در خانهاي بدون سقف و پنجره زندگي كنيد؟ پرسيدم: اما حجاب در اين بين چه جايگاهي دارد؟ ايشان اين آيه از سوره نور را سند آورد: «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ: روسريهاي خود را بر گريبان خويش فرو اندازند» با اين پرسش و پاسخهايي از اين قبيل بود كه قانع شدم.
اين سخن شما به اين معناست كه شما قبل از پذيرفتن حجاب، كاملاً درباره آن فكر كردهايد؟
قطعاً، محجبه شدن من به هيچ وجه از روي احساسات نبوده است، با خود فكر كردم روز قيامت كه در پيشگاه الهي بايستم، اگر خداوند از من بپرسد: آيا حجاب واجب نبود؟ من پاسخ مثبت ميدهم و خداوند متعال ميفرمايد: پس اگر واجب بود چرا به آن عمل نكردي؟ به اين پرسش و پاسخ فكر كردم. نميتوانم به پروردگار دروغ بگويم چراكه همه اعضاي بدنم عليه من شهادت ميدهند و اگر بگويم من به خاطر چهره زيبا يا لباسهاي خاص يا شغلم پوشش اسلامي را انتخاب نكردم، خداوند خواهد گفت: «چرا خداي خود را دستكمتر از همه گرفتي؟» با خود فكر كردم، آيا خداوند با اين همه نعمت سلامتي و فرزند و. . . كه به من ارزاني داشته، كمتر از ديگران است؟ اين بود كه تصميم گرفتم محجبه شوم و از خدا ميخواهم مرا در اين راه ثابتقدم بدارد.
شما قبل از محجبه شدن نماز هم ميخوانديد، آيا پس از محجبه شدن احساستان نسبت به نماز تغيير كرد؟
همينطور است، من با خودم صادق هستم و ابايي ندارم از اينكه بگويم قبل از اين تصميم، در سجده نماز هنگامي كه خداوند را صدا ميزدم اما هيچ گامي براي رضاي او برنميداشتم، از خودم خجالت ميكشيدم اما پس از محجبه شدنم احساس رضايت زيادي نسبت به خود دارم.
ارتباط شما با ديگران، قبل و بعد از محجبه شدن چگونه بود؟
سال اول محجبه شدنم، همه درها را به روي خودم بستم تا حرف و حديثهاي ديگران ارادهام را سست نكند، در اين مدت به مطالعه پرداختم. خجالت نميكشم از اينكه اعتراف كنم فرهنگ ديني من قبل از محجبه شدن محدود بود.
قبل از اين، دوستان محجبهتان شما را به پوشش ترغيب نميكردند؟
يكبار يكي از دوستان نزديكم به من گفت: والله حنان، تو چيزي كم نداري جز حجاب!
شما چه پاسخي داديد؟
متأسفانه من جواب دندانشكني به او دادم. گفتم: «فكر ميكني با نيممتر پارچهاي كه دور سرت ميپيچي، نزد خدا عزيزتر از من هستي»؟ حق با دوستم بود و من الان به حرف او رسيدهام.
به نظر شما محجبه شدن يك هنرپيشه سختتر از محجبه شدن يك خانم معمولي نيست؟
براي خود من، اين سختترين تصميم زندگيام بود زيرا حجاب به اين معناست كه زندگي من با گذشته كاملاً متفاوت خواهد بود.
نظر شما درباره هنرپيشههايي كه پس از مدتي حجاب خود را برميدارند چيست؟
ايمان هر لحظه كم و زياد ميشود و اين در مورد زن و مرد، فقير و غني يكسان است. كسي كه پس از مدتي حجاب خود را كنار ميگذارد، مشكل اخلاقي ندارد بلكه ايمان او كم شده است.
آيا در اين مسير با سختيهايي هم روبهرو شديد؟ چگونه اين سختيها را پشت سر گذاشتيد؟
پس از محجبه شدنم همسرم مرا طلاق داد و فرزندانم را از من جدا كرد. داشتن همسري محجبه براي او قابل قبول نبود. اين موضوع زندگي را برايمان سخت كرد، نميتوان به خاطر فرمانبرداري از بنده خدا، مرتكب معصيت شد. پس از اينكه خداوند را شناختم تصميم گرفتم اجازه ندهم هيچكس حجابم را از من بگيرد، براي مدتي از فرزندانم دور بودم. دو پسرم ديگر بزرگ شدهاند و گاهي با پدرشان زندگي ميكنند و زماني را هم با من ميگذرانند. اينكه من پوششي بر سر خود گذاشتهام به معناي اين نيست كه لذت ايمان و آسايش را ميچشم و اين پوشش تنها براي زيبايي نيست، بلكه ما هميشه آزمايش ميشويم.
به نظر شما، هنر چگونه ميتواند ابزاري براي دعوت به اسلام باشد؟
هنر نقش مهم و ثأثيرگذاري دارد چراكه تبليغات امروزه بسيار تأثيرگذار است، پس بايد با همين سلاح به مقابله با آن پرداخت. استفاده از هنر در چارچوب شرعي، افراد متعهدي را ميطلبد. ما در حال حاضر تلاش ميكنيم كادر متعهدي تشكيل دهيم تا به ياري خدا يك چارچوب هنري اسلامي را پايهگذاري نماييم.
عدهاي از حجاب دم ميزنند اما حتي يك گام هم در اين مسير برنميدارند، توصيه شما به اين افراد چيست؟ آيا حجاب به تنهايي كفايت ميكند؟
تعداد زنان محجبه در جوامع مختلف زياد است. نميگويم در مصر، ما در همين بيرمنگام شاهد اين موضوع هستيم. حجاب يك يونيفرم است. آيا ميخواهيد مسلمان شناسنامهاي باشيد يا مؤمن؟ اگر ميخواهيد مؤمن باشيد بايد از دري وارد شويد كه به رضاي خدا منتهي ميشود. شما در شناسنامه عنوان مسلماني را يدك ميكشيد اما مؤمن بودن بهايي دارد كه بايد آن را بپردازيد. خداوند شما را بدون قانون رها نكرده بلكه به حجاب فرمان داده است. موضوع ساده است، ما آن را پيچيده ميكنيم.
خالد يوسف، كارگردان مصري، گفته است: هنرپيشه محجبه ديگر جايگاهي در سينما ندارد و بهتر است خانهنشين شود، شما چه پاسخي به او ميدهيد؟
كسي كه با حجاب مخالف است نميتواند با هنرپيشه محجبه كار كند، بايد زمينه بازي هنرپيشههاي محجب را فراهم كنيم، به عنوان مثال سينماي ايران در اين زمينه نسبت به سينماي مصر پيشرو است و با پوشش اسلامي توانسته است وارد عرصه جهاني شود.
در حال حاضر در مصر به چه كاري مشغول هستيد؟
از بعد انساني، در حال حاضر با انجمن خيريه اسلامي همكاري دارم، علاوه بر اين، عضو جمعيت « زندگي بدون اعتياد» هستم و به ياري خدا به زودي انجمني با تواناييهاي خاص پايهگذاري ميكنم، ضمن اينكه آرايشگاهي نيز ويژه خانمهاي محجبه افتتاح كردهام.
و سخن آخر...
اميدوارم در پايان اين ماه مبارك، خداوند توفيق عمره و زيارت مسجد النبي(ص) را روزيام نمايد. اگر اين آرزو محقق نشد در قاهره ميمانم و به كارهاي خيريه و ختم قرآن و حضور در مجالس دعا مشغول ميشوم.