مراحل رشد نوجوان در دوران بلوغ
پنج شنبه 19 مرداد 1391 1:01 PM
پسران و دختران در اوایل نوجوانی بالغ می شوند و هر یک از مراحل ثابت غیر قابل کنترل بلوغ را پشت سر می گذارند. بلوغ عاطفی، هیجانی، اخلاقی و اقتصادی از مسائل مهم دوران نوجوانی محسوب می شود. مراحل رشد نوجوان در دوران بلوغ شامل 7 مورد زیر می باشد:
• استقلال و رهایی از وابستگی به خانواده : نوجوان باید به تدریج وابستگی خود را به والدین کاهش دهد.
• بلوغ عاطفی : نوجوان باید به تدریج رفتارها و واکنشهای خام و کودکانه را کنار بگذارد. از حقیقت نگریزد، حتی در موقعیت های مختلف به جای واکنشهای هیجانی و کودکانه واکنشهای منطقی و عاقلانه داشته باشد.
• بلوغ اجتماعی : نوجوان باید زندگی اجتماعی، همزیستی با دوستان، همسایگان و همکاران و ... را فرا گیرد و تفاوتهای فردی انسانها را بپذیرد و از طرفی اعتماد به نفس خود را افزایش دهد.
• استقلال مالی : نوجوان باید به تدریج خود را برای انتخاب کاری متناسب با توانایی و ظرفیت خود آماده و در صورت لزوم آموزش لازم را کسب کند.
• رشد فکری : نوجوان باید در مورد هر مسئله ای فکر کند، نه آنکه به راحتی و بدون اندشیدن مسائل را بپذیرد.
• استفاده از اوقات فراغت : نوجوان باید ساعاتی از روز را به اوقات فراغت اختصاص دهد و با مطالعه کتابهای مفید و پرداختن به فعالیتهای اجتماعی، ورزشی و ... از وقت خود استفاده موثر کند.
• فلسفه زندگی : نوجوان باید به دنبال نگرش سازنده و مثبتی باشد که به زندگی او معنا و مفهوم بخشد. او باید معیارها و اصول منطقی را برگزیند و اهداف خود را بر اساس آنها جهت دهد.
استقلال
گرچه نوجوان بالغ می شود، اما تا زمانی که از نظر درک و شناخت برخی مسائل و نیازها به والدین وابسته است، از نظر عاطفی کودک محسوب می شود.
رفتارهای نوجوان که برخی موارد خام و نسنجیده است، طبیعی و مختص دوران بلوغ می باشد.
جوان در حالیکه والدینش را دوست دارد و به علایق آنان توجه می کند، در اکثر موارد خود به تنهایی تصمیم می گیرد.
وابستگی نوجوان به والدین در مقایسه با کودکی کاهش می یابد. او در برخی موارد می تواند بتدریج تصمیم گیری کند، اما باید از والدین انتظار داشته باشد که با راهنمایی و ارائه اطلاعات کافی او را در حل برخی مشکلات، انتخاب دوست و رشته ی تحصیلی آزاد گذارند و با نظارت بر رفتارهایش، اشتباه او را متذکر شوند.
بلوغ عاطفی
برخی افراد اگر چه از نظر جسمی بالغ می شوند، ولی از نظر عاطفی هرگز به بلوغ نمی رسند. افراد بالغ هرگز از واقعیت ها نمی گریزند، از مسائل و موضوعات جزئی به خشم نمی آیند و ترس و خشم دوران کودکی در آنها وجود ندارد، علل ترس و خشم در سنین مختلف متفاوت است. در اوایل کودکی خشم کودک ناشی از مسائل جزئی و روزمره است. مسائل اجتماعی علت عصبانیتهای نوجوانان می باشد. نوجوان زمانی که مورد اذیت و آزار قرار می گیرد به خشم می آید. ولی فرد بالغ تنها زمانی که مورد بی عدالتی قرار گیرد عصبانی می شود.
کودکان معمولا از مار، سگ، تاریکی، ارتفاعات و مکانهای بلند و صداهای عجیب می ترسند. اما گاهی این ترس تا سنین نوجوانی و حتی بزرگسالی همراه آنان است و به تدریج ترسهای دیگر جای آن را می گیرد.
مشکلات خانوادگی و مدرسه مهمترین علتهای نگرانی در ابتدای نوجوانی است. تجربه کم، مسائل اقتصادی، بهداشت و سلامت جسمی و روانی و رشد شخصیت دیگر مسائل مهم این سنین می باشد. مدرسه، معلمان، مسائل خانوادگی، مذهب، اوقات فراغت و تفریح، انتخاب شغل، پوشش و مسائل مادی از مهمترین مسائل نگران کننده اواسط نوجوانی است.
مسائل مهم اواخر نوجوانی، عبارت است از: ترس از شکست در جنبه های مختلف زندگی، میل به جریحه دار کردن احساسات دیگران و تاثیر گذاری بر آنان، سعی در خودشناسی، توجه به مذهب، تاثیر رفتارهای والدین در قبال نوجوان و تعهدات خانوادگی، توجه به معایب ظاهری وجسمی. در سنین نوجوانی تغییرات عاطفی و هیجانی وجود دارد. ترسویی و کمرویی که مختص اوایل نوجوانی و قبل از آن است پس از 14-13 سالگی کاهش می یابد. در حالیکه روحیه پرخاشگری بشدت کم می شود، میل به بی اخلاقی و گستاخی و تمرد در سنین نوجوانی افزایش می یابد.
بلوغ اجتماعی
دختران و پسران نوجوان به اهمیت روابط اجتماعی آگاهند و حساسیت آنان به این امر باعث می شود تا خود را با علایق و نظرات افراد گروه تطبیق دهند. از اینرو گروههای کوچک و بزرگی را تشکیل می دهند. نوجوان به موقعیت خود در گروه توجه خاصی دارد. نسبت به اعضای گروه وفادار و در برابر انتقاد دیگران نسبت به آنان حساس است. کسب مهارتهای اجتماعی، برقراری ارتباط، شناخت و ارزیابی دیگران و احساس وفاداری فواید عضویت در گروه می باشد. گروه واحد اجتماعی باارزشی است که به همراه تربیت والدین و معلمان در رشد اجتماعی و اخلاقی کودک نقش موثری دارد.
متن زیرنشانه رشد اجتماعی نوجوانان از آغاز دوره بلوغ است.
رشد از:
• تنوع و بی ثباتی نیازها (نیازهای سطحی)
• پر حرف، شلوغ، رفتار و فعالیت های متهورانه دوست یابی. توجه خاص به معیار دوستان
• نیاز به پذیرش و تایید اجتماعی دوستان، بی توجهی به اهمیت خانواده در انتخاب دوست و روابط اجتماعی.
• پرداختن به فعالیتهای اجتماعی محدود و غیر رسمی
• برقراری ارتباط با همسالان
• محدودیتهای موقت و بی ثبات
• دوستان زیاد
• علاقه به فعالیتهای اجتماعی که نوجوانان را در عرصه موقعیت های اجتماعی مطرح می کند.
• عدم برخورداری از نگرش کافی نسبت به رفتار خود
• پذیرش دستورات و قوانین منطقی والدین و بزرگسالان
رشد بسوی:
• کاهش نیازها (نیازهای عمیق)
• رفتارهای منطقی و کنترل شده مختص بزرگسالان
• تکوین الگوی فرهنگی بزرگسالان
• مورد پذیرش اجتماعی قرار گرفتن
• توجه به اهمیت خانواده در روابط اجتماعی
• گسترش فعالیتهای اجتماعی و رسمی
• آماده سازی خود برای زندگی آینده
• دوستیهای پایدار
• دوستان کم، روابط صمیمی و عمیق تر
• علاقه به فعالیتهایی که همسو با تحصیلات، استعداد رشد فکری و علایق نوجوان است.
• برخورداری از بینش عمیق نسبت به رفتار خود
• تصمیم گیری هدفدار و عاقلانه به تنهایی
استقلال اقتصادی
انتخاب شغل، کسب آموزش و مهارتهای لازم در زمینه کار مورد نظر، سازگاری با شرایط و محیط کار از مسائل اواخر دوران نوجوانی و اوایل جوانی بشمار می آید.
نوجوانان و جوانانی که تا چندی قبل والدین مخارج آنان را تامین می کردند با ورود به بازار کار با مسائل جدیدی روبرو می شوند.
برخی نوجوانان و جوانان که ازکار تنفر دارند، مرتب از کاری به کار دیگر می روند. علاقه ای به انجام وظایف خود ندارند، یا از میزان حقوق، ساعات یا شرایط کار ناراضی هستند. برخی دیگر کار ثابت و دائمی را نوعی تحمیل می دانند. پاره ای از کارهای خسته و کسل کننده دست می کشند.
ناسازگاری نوجوانان و جوانان با محیط کار بنا بر یک یا چند دلیل زیر می باشد:
1. انتخاب کاری بیش از تحمل و توان
2. انتخاب کار نامناسب با شخصیت
3. آرمان گرایی نسبت به برخی مشاغل
4. انجام کاری که مستلزم استعداد و مهارت خاصی است که نوجوان و جوان فاقد آن است.
5. پذیرش اجباری شغلی که مناسب با رشته تحصیلی نیست
6. انجام کاری که در حد معلومات و دانش جوان نیست
7. انتخاب شغلی براساس اهداف و آرزوهای والدین
8. فقدان انگیزه و هدف مشخص برای کار
9. ورود اجباری دختر جوانی که به خانه داری علاقه دارد به بازار کار
در دوران تحصیل دبیران و مشاوران باید اطلاعات لازم و کافی را در اختیار نوجوانان قرار دهند تا او علاوه برکسب مهارت و دانش کافی با انگیزه و هدف مشخص و واقع بینی جذب بازار کار شوند.
رشد فکری
شعر، ورزش، تماشای برنامه های تلویزیون و سینما، گوش دادن به برنامه های رادیو، نقاشی، داستان نویسی، مطالعه از مسائل مورد علاقه نوجوانان است.
برخی علایق بسیاری از نوجوانان پایه و اساس زندگی آینده و حتی کار آنان را تشکیل می دهد. در عین حال علایق نوجوان متغیر و ظرفیت ذهنی او رو به رشد است. نوجوان با رشد و بلوغ فکری در اوایل 16-15 سالگی به استقلال فکری می رسد و برای هر ادعایی به دنبال و توضیح کافی می باشد.
فلسفه زندگی
نوجوان به احساس امنیت و رضایت عاطفی نیاز دارد. مذهب، علم، پیوستن به گروههای مختلف نوجوانان می شود.
مذهب راهنمای نوجوانان است و به زندگی آنان معنا و مفهوم می بخشد، بررسی علمی رازها، نایافته ها، ناشناخته ها، دلیل گرایش بعضی نوجوانان به سوی علم است. گروهی از نوجوانان اصلاح جهان را به مراتب آسان تر از اصلاح خود می دانند. نوجوانانی که مورد پذیرش والدین قرار نمی گیرند، با قربانیان عدم پذیرش اجتماعی همدردی می کنند. پاره ای برای اثبات خود رفتارهای افراطی پیش می گیرند و می خواهند جهان را به مدینه فاضله مبدل سازند. این انگیزه ناخودآگاه ناشی از علاقه آنان به بازگشت به دوران کودکی است.