با این نکات ازدواج خود را بیمه کنید!
دوشنبه 16 مرداد 1391 3:05 PM
مشكلات مربوط به ازدواج یكی از مسائل مهم پیشروی جامعه ماست كه حتی برخی از آن به عنوان «بحران طلاق» در جامعه نام میبرند. به هر حال این یك واقعیت كتمانناپذیر است كه مواردی از ازدواجهای امروز به مشكل میخورند اما چگونه باید این مشكل بزرگ را حل كرد؟ به نظر میرسد دقت در انتخاب همسر مناسب و سپس داشتن ویژگیهای مناسب شخصیتی برای حل مشكلات معمول زندگی زناشویی مهمترین گامها در اینباره هستند.
سن مناسب ازدواج
در خصوص ازدواج، فرد در مرحله اول بايد به بلوغ همهجانبه رسيده باشد، يعني بايد به بلوغ فكري، بلوغ عاطفي، بلوغ اجتماعي، بلوغ رواني و بلوغ شخصيتي دست يافته باشد. به عنوان مثال رسيدن به يك سن خاص شرايطي ايجاد ميكند كه فرد را محك بزنيم و ببينيم به بلوغ لازم براي ازدواج رسيده است. مثلا انتظار ميرود اين فرد كه به فرض يك خانم 21ساله است رفتار، كردار، شخصيت و نگاهش به زندگي از لحاظ اجتماعي ديگر كودك صفتي نداشته باشد. پس در اينجا بايد گفت 21 سالگي دوران پايان دادن به كودك صفتيهاست.
اين دختر 21ساله ديگر نوجوان نيست و در اصل جوان محسوب ميشود. اين فرد زماني كه به غير از خودش ديگري را دوست دارد به بلوغ عاطفي رسيده است. اگر رفتارهاي اجتماعياش منطبق بر آنچه جامعه ميپسندد، باشد و به لحاظ اجتماعي به پختگي رسيده باشد، يعني بلوغ اجتماعي يافته و ميخواهد ازدواج كند.
در خصوص بلوغ رواني بايد گفت زماني كه فرد از رفتارهاي غيرطبيعي فاصله ميگيرد، دچار رفتارهاي تكانشي و پرخاشگري نميشود و خيلي زود اصطلاحا از كوره در نميرود و در اصل پس از تفكر و سنجش تصميم ميگيرد يا سخن ميگويد در اصل به بلوغ رواني رسيده است.
اين سه محور بلوغ عاطفي، بلوغ اجتماعي و بلوغ رواني لازم است اما بلوغ اقتصادي نيز اهميت دارد.در بسياري شايد بلوغ اقتصادي به آن شكل كه بايد، رخ ندهد و مقداري پسانداز دارد اما خانه و ماشين ندارد ولي حداقلها را دارد و براي امرارمعاش ميتواند از كم شروع كند. البته براي ازدواج به سه جنبه اصلي بلوغ عاطفي، رواني و اجتماعي بيشتر از اقتصادي نياز داريم.
نكته مهم دیگر همسان بودن، همطراز و همشأن بودن زوجین است. اینكه از نظر اقتصادی، خانوادگی، فرهنگی، تحصیلی، مذهبی، اعتقادی و از هر نظر كه فكر میكنیم باید سمت و سوی مشابهی وجود داشته باشد.
خوب نیست كه فردی از طبقه خیلی بالای جامعه با فردی طبقه خیلی پایین ازدواج كند. اینها بیشك از نظر فرهنگی، فكری و آداب و رسوم با هم تفاوت دارند.
اختلاف طبقاتی بیشك مشكلآفرین خواهد بود. از سوی دیگر ممكن است دو نفر از نظر اقتصادی همسطح باشند ولی از نظر فرهنگی تفاوتهای فراوانی داشته باشند. در كشورمان خرده فرهنگهای متعددی وجود دارد، قومیتهای متفاوتی چون ترك، لر، كرد، عرب، گیلك، فارس و... كه هر یك آداب و رسوم خاص خود را دارند.
به عنوان مثال 2 نفر قصد ازدواج دارند، از نظر اقتصادی همانند، از نظر تحصیلی همسطح و از لحاظ وضعیت اجتماعی شبیه یكدیگرند اما یكی فارس و دیگری كرد است. هر كدام یك فرهنگ حاكم متفاوت دارند. این پرسش مطرح میشود كه آیا به واقع نمیشود با این تفاوت كنار آمد و زندگی كرد و آیا این ازدواج صد درصد محكوم به شكست است؟ یا اینكه راهكاری وجود دارد؟ چنانچه بتوانیم فرهنگ فرد مقابل را به طور كامل مطالعه كرده و بدانیم چه انسانهایی هستند، چه خلق و خویی داشته و به چه چیزهایی بیشتر اهمیت میدهند و آداب و رسومشان چگونه و نحوه فرزندپروری یا همسرداری آنان چطور است؟ میتوان به نتایج خوبی دست یافت. باید خیلی دقیق و موشكافانه وارد عمل شد. اینكه بگویم من دوستی داشتم كه مثلا ترك یا لر بود و حالا میدانم آنها چه اشخاصی هستند، كافی نخواهد بود. حالا به یك فرصت طلایی میرسیم كه باید از خود بپرسیم با این ویژگیهای فرهنگی میتوان با این خانواده سازش و وصلت داشت یا خیر؟
بهعنوان مثال نحوه برخورد این قوم با عروس یا دامادی كه تازه وارد جمع خانواده میشود، چگونه است؟ چه انتظاراتی داشته و چه رسم و رسومی دارند؟ رسم آنها این است كه عروس بنشیند و از او پذیرایی كنند یا برعكس... یا اینكه توقع دارند عروس تازه وارد مانند دختر خانواده با آنها یكی شده و در نشست و برخاست، پذیرایی، مهمانی و كارهای مختلف منزل همگام آنان شود؟ در اینجا نمیتوان گفت كه نه! من رسم دیگری دارم... حالا دیگر شما یك نفر و درحال ورود به یك خانواده جدید هستید. درحال ورود به یك فرهنگ و طایفه هستید. باید یاد بگیرید خود را وارد آن كنید. حتی ممكن است آنها زبان متفاوتی داشته باشند كه باید آن را نیز یاد بگیرید. زبان خیلی مهم است، با فراگیری آن وارد دنیای دیگری شدهاید، یك دنیای بسیار وسیع و جدید.
فردی كه با شما ازدواج میكند هم با فرهنگ شما بیگانه است و او نیز باید همین كارها را انجام دهد. اگر او هم دچار سختی و دشواری میشود اما باید بدانید كه این قراردادی است كه از ابتدا میان دو نفر بسته میشود.خوشبختانه در موارد زیادی شاهد این بودیم كه دو فرد با فرهنگهای متفاوت ازدواج كردهاند اما چون مطالعه قبلی و پذیرشهای لازم را داشتهاند، بسیار هم موفق بودهاند. انعطافپذیری یك ویژگی خیلی خوب است كه اگر همه بتوانیم در خود ایجاد كنیم صاحب پیشرفتهای ارزشمندی شویم. لجباز و یكدنده نباشیم، بدون انعطافپذیری نمیشود خلاق بود. نمونههایی وجود دارد كه افراد انعطافپذیر در شرایط بسیار دشوار، آنچنان خود را وفق دادند كه موجب تعجب همگان شد! بهطور حتم نقطه مقابل آن كه آفت زندگی محسوب میشود یكدندگی، لجبازی و كلهشقی است.
abdollah_esrafili@yahoo.com
شاد، پیروز و موفق باشید.