0

نگاهي کوتاه به شهرستان بيرجند

 
sajad2007
sajad2007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 9109
محل سکونت : رفسنجان

پاسخ به:نگاهي کوتاه به شهرستان بيرجند
پنج شنبه 12 مرداد 1391  7:13 PM

وجه تسميه و پيشينه تاريخي
نام نخستين بيرجند «كهستان» يا كوهستان بوده، كه عربي آن «قهستان» است، يعني زميني كه در آن، كوه بسيار باشد. از آن جا كه اين ناحيه داراي جايگاه طبيعي و جغرافيايي ويژه‌اي بوده و كوه هاي زيادي دارد، به آن كهستان گفته اند و عرب ها آن را «قهستان» ناميده اند. در بر گزيدن نام بيرجند استدلال ها و دلايل متفاوتي ارايه مي‌شود. برخي بر اين باورند که واژه بيرجند در اصل «برگند» يا «بركند» و يا به گونه عربي «برجند» بوده است. «بر» به معني نيم، نصف و «گند» به معني شهر است. بنابراين برگند يا برجند، به معني نصف شهر است، كه به دليل كوچكي شهر، آن را برگند گفته اند. اندك اندك برگند به بيرگند و بيرجند تبديل يافته است. عده اي ديگر نيز واژه بيرجند يا بيرگند را شامل دو پاره بير، به معني چاه (در عربي) و گند يا جند، به معني مكان، محل و شهر در فارسي مي دانند، بر اين اساس معني آن شهري است كه داراي چاه و آب باشد. اين ناحيه كه محدوده بزرگي از خوسف در باختر، تا طبس مسينا در خاور را شامل مي شود، در مسير راه هاي ارتباطي مهمي بوده، كه نواحي جنوبي كشور را به هرات، نيشابور و خراسان بزرگ پيوند مي داده است. به بيان ديگر ناحيه بيرجند در محل برخورد سه ناحيه مهم خراسان بزرگ‌ در شمال، نواحي دروني فلات و نواحي جنوبي ايران در باختر و جنوب باختري، و نواحي سند و سيستان در جنوب خاور بوده است. بيرجند و قهستان پيش از اسلام وجود داشته و بناي آن را به سام بن نريمان نسبت داده اند. برخي نيز آن را بخشي از قلمرو فريدون، پادشاه پيشدادي مي دانند. وجود روستاهايي در اين ناحيه چون سلم آباد، فريدون، گيو، و … مويد اين گفتار است. ناحيه بيرجند در 29 هـ . ق به دست مسلمانان افتاد و تا 259 هـ . ق، از سوي فرستاده گان خلفا اداره مي شد. در اين سال يعقوب ليث صفاري، به منظور سركوبي عبدالله بن محمد بن صالح سگزي، كه نزد محمد بن طاهر به نيشابور رفته بود، از راه قهستان و قاينات، رهسپار نيشابور شد. وي در سر راه خود، بيرجند و ديگر نقاط قهستان را گشود و حاكماني بر آن مناطق گمارد. قهستان تا سال 299 هـ . ق، در دست خاندان صفاري سيستان بود. از اواخر سده پنجم هـ . ق، حسن صباح براي برانگيختن مردم اين ناحيه، يك نفر داعي به نام حسين قايني را به آن جا فرستاد. دعوت وي كه خود از مردم قهستان بود، با پيروزي رو به رو شد، زيرا مردم بيرجند و پيرامون آن، از حكومت سلجوقيان به تنگ آمده بودند. كار اسماعيليان در قهستان بالا گرفت و در خاور قهستان موفق به ايجاد يك حكومت محلي شدند. در ميانه سده 7 هـ . ق، هلاكوخان مغول به دفع اسماعيليه برخاست و سپاهيان وي هفتاد قلعه يا دژ اسماعيليه را در ايالت قهستان گشودند. هر چند نام بيرجند از سده 7 هـ . ق مطرح شده، ولي تا دوران صفويه، يعني سده 10 و 11 هـ . ق، هم چنان قصبه اي بيش نبوده است. از اين زمان فصل نويني در تاريخ اين شهر گشوده شده است. در اواخر دوران صفوي، بيرجند حاكم نشين ولايت قاينات شده و فرمانروايان آن، در فتنه افغان و لشكركشي هاي نادر شاه افشار، اهميت ويژه اي به دست آوردند و مايه رونق و اعتبار شهر بيرجند گرديدند. از اين پس روز به روز بر پهنه و جمعيت آن افزوده شد و بدين ترتيب عوامل سياسي، مقدمات ايجاد شهري را در يك محيط جغرافيايي نامساعد فراهم كردند.

تشکرات از این پست
aftab210
دسترسی سریع به انجمن ها