جایگاه ازدواج در فرهنگ ایرانیان باستان
دوشنبه 9 مرداد 1391 6:45 PM
ین زشت ترین كاری است كه دشمنان آیین اهورایی انجام میدهند و دوشیزگان را از زناشویی و ازدواج باز میدارند و در خانهها...
در فرهنگ غنی ایرانی ازدواج و پیوند زناشویی پایه و اساس یك خانواده و در نتیجه یك جامعه موفق و اخلاقی است. بزرگان این سرزمین به موجب جلوگیری از سست شدن اخلاقیات در جامعه و كنترل انحطاط و فحشا و همچنین استواری تفکر و اندیشه زنان و مردان ایرانی، ازدواج را یکی از مهم ترین ارکان جامعه بر شمرده اند. از دیدگاه اجتماعی چه در حیات اقتصادی، چه مادی، چه معنوی و روحانی این سنت نتایج پر ثمری دارد كه مهم ترین آن قوام خانواده ها و در نتیجه یک اجتماع است. هیچ انسانی به تنهایی کامل نیست و پیوسته در جهت جبران کمبود خویش تلاش میکند. به طور کلی میتوان گفت که انسانی موفق و پویا است که هر روز زندگی اش از روز گذشته اش کاملتر باشد. سیر طبیعی گیتی چنین است كه دختران و پسران خردمند در پی رسیدن به استقلال فکری هستند و در نتیجه برای جبران نواقص و تأمین نیازهای بی شمار خود به سوی تکامل و دانش و راهکارهای رسیدن به کمال هستند. ازدواج و گزینش همسر مناسب و شایسته موجبات رشد و تکامل زنان و مردان را فراهم میکند. متاسفانه در این میان نیز دختران و پسرانی هستند که مستثنی میباشند، زیرا با عدم درک درست و منطقی از فلسفه ازدواج نه تنها به تفکر، اندیشه و روان خود ضرر میرسانند بلکه در دراز مدت به سهم خود بروی یک جامعه نیز تاثیر منفی میگذارند. گاتها چنین پند میدهد:
خواسته شما از خداوند، خانواده ای خوب با راستی و پارسایی در کشوری آباد است. (1)
از این روی در تمدن کهن ایرانی که یکی از پایه های تمدن بشری محسوب میشود بر این سنت نیک و اهورایی پافشاری شده است. در گاتها و متون پهلوی ایرانیان باستان در این مورد سخنها و پندهای بسیاری بیان شده است که ما باید برای بازگشت به آن شکوه و جامعه اخلاقی گذشته خود کوشش بسیار کنیم. بر طبق باور ایرانیان کهن نخستین انتظار پسران ایرانی برای ازدواج با دختران نجابت و پاکدامنی زن بوده است:
عفت و نیك نامیو دوشیزگی پیش از ازدواج برای زنان ضرورت داشته است خانمان سعادمتند اجر شوهر نیك و زن نیكو است و جایگاه اهورامزدا و امشاسپندان (2)
و یا این سخن نیک از گاتها که مهم ترین سند ارزشمند اخلاقی و دینی ایرانیان باستان و جامعه کنونی ایرانیان راستین محسوب میشود:
پاکدامنی و پارسایی از ارزش های ویژه زنان است. (3)
شخصیت زن یا مرد پس از ازدواج به یک شخصیت اجتماعی تبدیل میشود؛ زیرا در پرتو ازدواج و زندگی مشترک خود را مسؤول حفظ همسر و تأمین وسائل زندگی و تربیت و آینده فرزندان تلقی میکند و تمام هوش، ابتکار و استعدادهای خود را به کار میگیرد و خود را مسئول آینده وی میداند؛ به عبارت دیگر، مهم ترین احساس مسؤولیت اجتماعی در او برای نخستین بار شکل میگیرد و بسیاری از شایستگیها و توانمندیهای نهفته در درونش را شکوفا میسازد. تا بتواند مسئولیتهای سنگین تری را نیز در جامعه بر عهده بگیرد. همچنین زنان و مردان میتوانند در کنار یک همسر خردمند و مهرورز میتوانند در راه درست و منش نیک ایرانی گام برداند و نواقص یکدیگر را برطرف سازند و در نتیجه جامعه ای اخلاق گرا، دانش پژوه و متمدن را نیز بنا سازند. به درستی که زرتشت فرمود:
زن و شوهر باید کوشش کنند تا در راه راستی و پاکی از یکدیگر پیشی جویند. مسابقه زندگی در پیمودن راه راستی است. (4)
بنابراین، میتوان ازدواج را مایه رشد و کمال یافتن انسان دانست. در واقع خداوند انسان را به گونه ای آفریده که بدون جنس مخالف ناقص است. یعنی در کنار جنس مخالفش کامل میشود. مرد به زن نیازمند است و زن به مرد. هر کدام از دو جنس از نظر روحی، جسمی، جنسی و معنوی به هم وابسته اند و با قرار گرفتن در کنار هم یکدیگر را تکمیل میکنند.
با عاشقان نشین و همه عاشقی گزین با هر که نیست عاشق کم گوی و کم نشین
( ابوسعید ابوالخیر )
گزینش همسر در فرهنگ ایرانی موجب آرامش و امنیت خاطر میگردد و محیط خانه وسیله آرامش روحی زن و مرد قرار داده شده است. از سوی دیگر عشق و مهر آریایی ایرانیان که شهره خواص و عام در جهان است میتواند در پرتو پیوندهای درست و خردمندانه تبلور یابد و به اوج کمالات برسد و الگویی برای نسلهای بعد نیز گردد. چنانکه زرشت بزرگوار فرموده است:
عشق و وفاداری ریشه دار، در هر زندگی زناشویی نیاز است. (5)
عشق و دلدادگی که جلوه ای از هنجار راستی است، بر شما نیایش کنندگان فزون باد. جلوه با ارزش اشا عشق و دلدادگی است. (6)
روانشناسان در بسیاری از موارد به این نتیجه رسیده اند که پس از دوره جوانی، آن هنگامیکه زندگی تنهایی را برای خود برگزیده اند سایه تنهایی، بیهودگی و نداشتن پناه گاهی مستقل و همیشگی را بر زندگی خود احساس میکنند. ازدواج و قرار گرفتن در کنار همسری شایسته، دلسوز و هم اندیش این احساس را از بین میبرد و او را به آرامش روحی میرساند. این احساس آرامش به ثبات فکری و روحی، وقار، احساس ارزشمند بودن و لذت میانجامد. در واقع دست آفرینش نوعی کشش درونی میان زن و مرد به ودیعت نهاده تا هر کدام در سنین خاص خواهان یکدیگر شوند و اضطراب وپریشانیشان از طریق ازدواج به سکونت و آرامش تبدیل گردد. در نسكهای ایران زمین، از چهار هزار سال پیش تاكنون به این امر سفارش بسیار شده است:
5 - در زن گرفتن و پیوند گیتی را برقرار كردن كوشا باشید و از آن دوری نگیرید. (7)
50 -در زن خواستن و فرزند داشتن و دیگر خویشكاری كوشا باشید. (7)
در همین راستا گزینش همسر ایده آل باید در سن مطلوب ازدواج مطرح و عملی شود، زیرا پیش از سن مذکور و یا پس از آن انتخاب ها در بیشتر موارد اشتباه، ناخواسته و یا دلخواه کامل یا نسبی نخواهد بود. این سن که به زمان مطلوب ازدواج شهرت دارد، برای پسران در زندگی امروزی بین 24 تا نهایت 30 سال دیده شده است و برای دختران 20 تا 26 سال. در کمتر از آن پختگی لازم و انتخاب درست کمتر دیده میشود و در بیشتر از این سن نیز انتخاب ها دشوارتر و توقع ها بالاتر میشود که بطوریکه در بسیاری موارد به عدم انتخاب منطقی و درست میانجامد. از این روی بایستی ازدواج در سنین مطلوب آن صورت گیرد حتی اگر زوجهای ایرانی سالهای نخست زندگی را با مشکلات مادی زیادی مواجه باشند. همدلی در فرهنگ ایرانی یکی از ارکان اساسی به شمار میآید. در سایه همدلی برای زنان و مردان ایرانی هر غیر ممکنی، ممکن خواهد شد و مشکلات یکی پس از دیگری برطرف میگردد. مولانا عارف بزرگ ایران زمین:
پس زبان خود محرمیدیگر است همدلی از هم زبانی بهتر است
ایرانیان کهن پیوند دختران و پسران را فرخنده و پراهمیت میشماردند. به صورتیکه از عدد مقدس هفت برای شادمانی در جشنهای آنان بهره میبردند. (هفت شبانه روز جشن و شادمانی و پایکوبی ازدواج) عدد هفت یکی از اعداد آسمانی در نزد ایرانیان است که تا همین چند دهه پیش نیز اجرا میشده است و متاسفانه با گسترش شهره نشینی و گرفتاریهای زندگی مدرن کم کم به فراموشی سپرده شد. بیشتر از سوی دیگر ایرانیان مفتخر هستند که نامش به عنوان نخستین پایه گذاران عهد، پیمان و اخلاقیات جهان مطرح است. در سنگ نگاره های فره وشی یا فروهر که قدمتی بیش از چهار هزار سال دارد حلقه یا چمبره ای در دست انسان بالدار قرار دارد که از دیرباز تا کنون به حلقه پیمان زناشویی در نزد ایرانیان شناخته میشود و این مایه مباه . ا . ت ملت کهن ایران زمین است. نمایی از فروهر باستانی موبدان زرتشتی پس از پشت سر گذاشتن هزاران سال فراز و نشیب در فرهنگ ایرانی همچنان به باورهای نیک نیاکانشان پایبند هستند و دختران و پسرانی را که میخواهند با یکدیگر پیوند زناشویی برقرار سازند، با توجه به آنچه که اشو زرتشت برای ما به یادگار گذاشته است، چنین پند میدهند:
"پند و اندرز میدهم شما را ای دوشیزگانی كه در آستانه زناشویی هستید و هم شما ای نوجوانان، زیرا كه نیك میدانم، به گوش هوش بشنوید، زندگی آسوده و اندیشه آسوده را در سایه دین و احترام و فرامانبرداری از پدران و مادران بجویید. چون در سایه پرهیزكاری است كه عشق و مهر و محبت شما هر روز عمیق تر و نیرومند تر خواهد شد و تنها در این صورت است كه به لذت و خوشی سالم دست خواهید یافت."
همچنین ازدواج در یكی از كهن ترین سندهای تاریخی ایران و جهان كه به اوستا مشهور است اشاره شده است. در یشتهای اوستا، ارت ایزد خانواده خوب و نماد شوكت و جلال است. ایزد ارت سفارش به پیوند میان دختران و پسران میكند و از زنانی كه فرزند بدنیا نمیآورند و یا سقط جنین میكنند شكایت میكند. اشاره شده است كه فروغ اهورایی به چنین افرادی نمیتابد. ارت یشت از خانوادههایی كه مانع از ازدواج دختران و پسران میشود شكایت میكند و چنین میگوید:
این زشت ترین كاری است كه دشمنان آیین اهورایی انجام میدهند و دوشیزگان را از زناشویی و ازدواج باز میدارند و در خانه ها نگاه میدارند. این امر در مهر یشت، آبان یشت، رام یشت، فروردین یشت وهوم بیان شده است:
چون دوشیزگان به سن ازدواج رسند برای به دست آوردن همسران نیرومند و شوهران دلیر به سوی تو روی آورند. اردویسور اناهیتا پشتیبان و یاور دختران ایرانی است كه در سن ازدواج قرار دارند.