پاسخ به:زندگی نامه ی امام علی (ع)
پنج شنبه 12 شهریور 1388 5:08 PM
تسبيح فرشتگان ذكر فضايل من است (على عليه السلام
(
تسبيح فرشتگان
1-
به خدا سوگند، نبى مكرم (ص ) مرا در ميان امتش جانشين كرد و من پس
از وى حجت خدا بر مردم هستم . همانا پذيرش ولايت و امامت من بر ساكنان آسمانها
همان گونه لازم گشته كه بر اهل زمين واجب شده است
.
فرشتگان از فضايل من سخن مى
گويند و ذكر مناقب من سخن مى گويند و ذكر مناقب من تسبيح ملائكه است
.
اى مردم
!
از من پيروى كنيد كه شما را به راه حق مى خوانم و به جانب چپ و راست منحرف نشويد كه
سرانجام آن گمراهى است
.
2-
منم وصى پيامبر شما، و خليفه و پيشواى مؤ منان
...
پيروانم را به بهشت رسانم و دشمنان را به دوزخ افكنم
.
منم شمشير قهر خدا كه بر
دشمنان خدا فرود آيد و سايه لطف و رحمت الهى كه بر دوستان خدا گسترده است
.
من
على بن ابى طالب فرزند عبدالمطلب و برادر رسول خدا و شوى دخترش فاطمه و پدر حسن و
حسين و جانشين او در تمام حالات هستم . و داراى همه مناقب و مكارم و رازدار پيغمبرم
.
3-
مريم مادر عيسى در بيت المقدس معتكف بود. وقتى كه درد مخاض و زايمان بر او
عارض گشت به وى گفتند: بيرون شو! اينجا خانه عبادت است نه خانه ولادت
.
اما
مادرم فاطمه بنت اسد، همين كه خواست وضع حمل كند به كنار كعبه آمد و ديوار برايش
شكافته شد و او را به درون خانه فرا خواندند
.
مادرم به كعبه
در آمد و مرا در ميان خانه خدا بزاد. اين افتخار و فضيلت ويژه اى است كه نه پيش از
من درباره كسى شنيده شده و نه پس از من براى كسى اتفاق خواهد افتاد
.
4-
از همان
كودكى پيامبر خدا مرا از پدرم برگرفت و من شريك آب و نان او شدم و پيوسته مونس و هم
سخن وى بودم
.
5-
من در جوانى ، بزرگان عرب را به خاك مذلّت نشاندم و شاخهاى
برآمده از تيره
ربيعه
و
مُضَر
را شكستم و شما مقام و منزلت مرا به سبب خويشى و منزلت
مخصوص نزد رسول خدا(ص ) مى دانيد. او مرا در كنار خود مى نشانيد و بر سينه خويش جاى
مى داد و در بسترش مى خوابانيد به طورى كه تنم را به تن خويش مى چسباند و بوى خوش
خود را به مشامم مى رساند. هرگز از من دروغى در گفتار و خطا و لغزشى در رفتار
نديد
.
6-
نام من در انجيل به
اليا
و در تورات به
برى
و در زبور به
ارى
آمده
است ... مادرم مرا
حيدره
)
شير) ناميد و پدرم
ظهير
نام نهاد و عرب به
على
صدايم
زد
.
7-
نه چندان بلند آفريده شده ام و نه چندان كوتاه بلكه پروردگارم مرا
قامتى به اعتدال بخشيد: اگر بر شخص كوتاه شمشير فرود آورم از فرق سر دو نيمه گردد و
اگر به بلند قد تيغ زنم ، او را از عرض دو نيمه كنم
.
8-
خداوند در وجود من قوه
عقل و دركى نهاده است كه اگر آن را بر تمامى احمقان دنيا تقسيم كنند، همه آنان به
عقل آيند و صاحبان انديشه و خرد گردند
.
و چنان قدرتى به من عطا فرمود كه اگر آن
را بر همه ناتوانها تقسيم كنند، در اثر آن همه قوى و نيرومند گردند
.
و از شجاعت
، چندان زهره اى در وجودم نهاده است كه اگر آن را بر همه ترسوهاى عالم توزيع كنند
به دلاورانى بى باك بدل گردند
.
9-
به خدا سوگند، هرگز پدرانم در برابر بت به خاك
نيفتادند (و دامن پاك خود را به زشتى شرك نيالودند) ... آنان پيوسته بر كيش ابراهيم
)
ع ) خدا را پرستش كردند
.
10-
پدرم در عين فقر و نادارى ، آقا بود. و تا آن روز
شنيده نشد كه فقيرى بدان پايه از آقايى رسيده باشد
.
11-
در روز واپسين ، حقيقت
نور و روشنايى پدرم جز انوار طيّبه محمد و آل محمد(ص ) همه خلايق را تحت الشعاع
قرار خواهد داد
.
12-
نخستين بار كه پدرم مرا در حال نماز همراه رسول خدا(ص ) ديد،
گفت پسرم ! از عموزاده خود جدا مشو؛ چه اينكه تو با پيوستن به او از انواع مهالك و
سختيها در امان خواهى بود سپس گفت : راه مطمئن در همراهى محمد است
.
ادامه دارد......