پاسخ به:اصطلاحات سینمایی
چهارشنبه 28 مهر 1389 9:44 AM
سانسور( Censorship )
تعیین اینکه چه بخش هایی از فیلم ، یا اینکه اساسا چه فیلمی ، باید پخش عمومی شود و در معرض تماشای مردم قرار گیرد. سانسور از سوی سازمان ها و نهادهای مختلف اعمال می شود ، نظیر نهادهای دولتی ، دادگستری یا نهاد های مذهبی ، قومی و اخلاقی. سانسور همیشه محل بحث و اظهار نظرهای متفاوت بوده و در هر جامعه ای با جامعه دیگر فرق دارد. به دلیل آنکه سینما و ارزش های اجتماعی دستخوش تحول اند ، در هر زمان مسئله خاصی ممکن است مشمول سانسور شود.
سرعت فیلم ( Film Running Speed )
سرعت عبور فیلم در دوربین یا دستگاه نمایش که بر اساس سرعت عبور قاب ( فریم) در ثانیه یا فوت در ثانیه یا دقیقه اندازه گیری می شود. فیلم صامت با سرعت 16 تا 18 قاب در ثانیه و فیلم ناطق معمولا با سرعت 24 قاب در ثانیه فیلم برداری یا نمایش داده می شوند.
سکانس ( Sequence )
مجموعه ای از نماها و صحنه های مرتبط که واحد منسجم دراماتیکی دارند و حاوی داستان های کوچک یا سرگذشت مختصر یکی از کاراکترها هستند. سکانس ها الزاما وحدت مکانی ندارند و وحدت زمانی آنها هم می تواند دو پهلو باشد ، اما در مجموع باید یک واحد مستقل دراماتیک را بسازند.
یک سکانس در فیلم معادل یک فصل در رمان و یک پرده در تئاتر است.
سوررئالیسم ( Surrealism )
جنبشی در هنر که در اواسط دهه 1920 در عرصه های نقاشی ، ادبیات و سینما پدید آمد. سوررئالیسم ، مخالف قراردادهای رایج بود و تمایلات پوچ گرایانه داشت و در ضمن در پی آن بود که با ارائه آموزش های فروید و با تکیه بر اندیشه های مارکس ، نقدی سیاسی و اعتراض آمیز نسبت به نهادهای تثبیت شده ای چون حکومت عرضه کند. نظریه پرداز مطرح این جنبش آندره برتون ( Andre Burton ) بود و از نظر او رویا ، توهم و فعالیت ناخودآگاه ذهن ، جلوه گاه هنر واقعی و حتی فرا واقعی بود.
سینمای سوررئالیستی مرز بین واقعیت درونی و واقعیت بیرونی را مخدوش کرد و به استدلال علت و معملولی پایان داد و در عین حال بر شانس و اتفاقات تصادفی تاکید کرد. این سینما در پی آن بود که حالت های غیر عقلایی ، عصبی و حتی ترسناک ذهن را به تصویر بکشد.
فیلم ساز مطرح این جنبش ، لوئیس بونوئل ( Luis Buñuel ) و فیلم مهم او سگ آندلسی ( 1928- An Andalusian Dog ) است.
« نمای معروفی از فیلم سگ آندلسی ( 1928 ) »
سیان ( Cyan )
رنگ سبز- آبی که مکمل و مخالف رنگ قرمز است. وقتی رنگ قرمز از طیف خارج شود سیان به جا می ماند. این واژه در ایجاد فیلم های رنگی پرکاربرد است.
سیکلوراما ، پرده محاط ( Cyclorama )
پرده بزرگ انحنا داری که در پشت صحنه قرار می دهند و معمولا برای نمایش آسمان از آن استفاده می کنند. مجموعه چراغ هایی ( Cyclorama Strip ) در زیر پرده قرار می گیرند و روشنایی یکدستی به آن می بخشند.
سینما- چشم ( Kine – Eye )
تئوری سینمایی ژیگاورتوف ( Dziga Vertov ) ، سازنده فیلم های مستند و خبری در اتحاد شوروی ، بعد از انقلاب. در نظر ژیگاورتوف ، دوربین فیلم برداری مانند جشم انسان بود و می توانست عناصر اصلی هر وضعیت را کشف و روی آن تمرکز کند. اما چشم دوربین ، انعطاف پذیر تر از چشم انسان بود و می توانست حقیقت هر چیز را ببیند و آن را آشکار کند و این کار با تغییر فاصله ، تغییر زاویه ، دستکاری در سرعت و... شدنی است. در واقع انگیزه این اقدامات ، ارائه واقعیت به همان صورتی است که وجود دارد.
ورتوف اندیشه ها و دیدگاه هایش را در قالب چند بیانیه بیان کرد و سرانجام در سال 1919 ، گروه سینما – چشم را تشکیل داد و طی سه سال از 1922 یک رشته فیلم خبری ، موسوم به سینما – حقیقت تدوین کرد ، فیلم هایی که از سراسر اتحاد جماهیر شوروی و از زندگی روزمره مردم تهیه کرده بود.
همچنین ببینید : فیلم مستند چیست؟
سینمای صامت ( Silent Cinema )
هر فیلمی که در آن صدا نقشی نداشته باشد را صامت گویند.
هر فیلمی را که متعلق به دوران قبل از ورود صدا به سینما است ، یعنی فیلم هایی که در فاصله سال های 1895 تا 1927 ساخته شده را فیلم صامت گویند. فیلم های این دوره را معمولا بر اساس توسعه تاریخی این صنعت و نیز جنبه های خاص آن که با سینمای ناطق تفاوت دارد ارزیابی می کنند.
سینمای فاجعه ( Disaster Film )
ژانری که در آن خشونت و بلای طبیعی ، عده کثیری از مردم و طبیعت را نابود می کند برای مثال سیل یا زلزله یا قوع جنگ اتمی. چنین فیلم هایی ، بیش از آنکه بر شخصیت پردازی یا طرح داستانی تکیه داشته باشند ، بر نمایش بلایای طبیعی و غیر طبیعی ، یکی پس از دیگری تکیه دارند. در این فیلم ها خلق جلوه های ویژه چشمگیر بیشتر از همه مهم است.
سینمای مینی مال ( Minimal Cinema )
عبارتی که معمولا به فیلم هایی اطلاق می شود که که به خاطر تعلق خاطر عمیقشان به رئالیسم ، از تجهیزات و تکنیک های پیچیده سینمایی ، تا حد ممکن استفاده نمی کنند تا تماشاگر آنقدرها احساس نکند که در حال تماشای یک فیلم است. از جمله این فیلم ها می توان به خاطرات یک کشیش دهکده ( 1951- Diary of a Country Priest ) ساخته روبر برسون ( Robert Bresson ) اشاره کرد.
سینه کالر ( Cinecolor )
فرایندی قدیمی که در آن فقط با استفاده از دو رنگ ، فیلم رنگی تولید می کردند. این فرایند در زمانی به بازار آمد که تنها فرایند تکنی کالر برای رنگی کردن فیلم ها وجود داشت ، اما از آنجا که این فرایند بسیار پر هزینه بود عمدتا تولید کنندگان فیلم به سراغ آن نمی رفتند ، اما با ورود سینه کالر و کم هزینه تر بودن آن این فرایند در اوایل مورد استقبال قرار گرفت.
سینه ماکروگرافی ( Cinemacrography )
فیلم برداری از اشیای کوچک و ریز بدون استفاده از میکروسکوپ ، اما با عدسی های نرمال و ابزاری که دامنه فعالیت عدسی دوربین را افزایش دهند. این روش معمولا در فیلم برداری از طبیعت یا فیلم های زیست شناسانه و مستند به کار می رود. این روش را ماکرو سینماتوگرافی و سینه فتو ماکروگرافی هم می نامند.
سینه موبیل ( Cinemobile )
اتوبوسی ویژه، مجهز به وسایل تولید فیلم ، از جمله دوربین ، تجهیزات صدابرداری ، نورپردازی و موتورهای مولد برق و دیگر وسایل و ابزار لازم فیلم سازی که حتی گاهی ، این ماشین ها دارای اتاق تعویض لباس و گریم هم هستند. حمل و نقل این وسیله به نقاط مختلف آسان است. سینه موبیل در سال 1967 به بازار امد و از آن پس کاربرد فراوانی در تولید فیلم و برنامه های تلوزیونی داشته است.
سینه میکروگرافی ( Cinemicrography )
فیلم برداری از اشیای کوچک و ریز با استفاده از میکروسکوپ. این روش برای ساختن فیلم های تحقیقاتی و پزشکی به کار می رود. این روش را میکروسینه ماتوگرافی ، سینه فتومیکروگرافی و سینه میکروسکوپی هم می نامند.
حرف ( ش )
شب به جای روز ( Night For Day )
فیلم برداری صحنه ای در شب با استفاده از نور کافی ، تا چنین به نظر برسد که این صحنه در روز روشن فیلم برداری شده.
شماره های حاشیه ( Edge Numbers )
یک رشته شماره همراه با حروف که که در فواصل مشخص روی فیلم چاپ می شوند( مثلا در فیلم های 35 میلیمتری در فاصله هر فوت ( هر 12 قاب) ). این کار توسط دستگاه ویژه ای به نام دستگاه شماره گذاری حاشیه ای انجام می شود. این اعداد و حروف همراه با تصاویر در نسخه مثبت هم ظاهر می شوند و به این ترتیب کار تدوین را آسان تر می کنند و انطباق دقیقی میان نسخه تدوین شده با نسخه منفی برای تدوین نهایی ، حاصل می شود. وقتی صدا سر صحنه ضبط می شود ، شماره های حاشیه ای روی فیلم و نوار مغناطیسی صدا هم به تدوین گر کمک می کند. بسیاری از لابراتوارها بعد از ظهور فیلم ، شماره های حاشیه ای خود را به رنگ زرد کنار فیلم چاپ می کنند.