0

ضرورت توجه به معيشت مردم از نگاه حضرت امام (ره)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

ضرورت توجه به معيشت مردم از نگاه حضرت امام (ره)
سه شنبه 20 تیر 1391  10:06 PM

ضرورت توجه به معيشت مردم از نگاه حضرت امام (ره)

گروه سياسی: يكی از مهم‌ترين آرمان‌های امام خمينی(ره) تحقق عدالت اجتماعی، كم شدن فاصله طبقاتی، رفع تبعيضات ظالمانه، حمايت از محرومان و فقرستيزی بود. از بررسی سخنرانی‌ها، پيام‌ها، توصيه‌های امام(ره) استفاده‌ می‌شود كه مسئله رفع تبعيض و فقر‌ستيزی يكی از اهداف بزرگ او بوده كه همواره بدان تأكيد می‌كردند.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) پايگاه اطلاع‌رسانی جماران در يادداشتی به بررسی نگاه امام خمينی(ره) به تبعيض طبقاتی و فقرستيزی و ضرورت توجه به معيشت توده‌های مردم پرداخته است كه در ادامه می‌آيد:

واژه‌های استضعاف و مستضعفين ريشه قرآنی دارند، چنان كه كلمه‌هايی چون مستكبران و طاغوتيان نيز چنين‌‌اند. اين واژگان به فراموشی سپرده شده بود تا اين كه احياگر بزرگ قرن، حضرت امام خمينی(ره) آن‌ها را دوباره معنا بخشيد و بر زبان‌ها و قلم‌ها جاری كرد.

مستضعف يعنی كسی كه به استضعاف كشيده شده و خودش و ديگران او را ضعيف و ناتوان می‌شمارند، در صورتی كه ممكن است واقع امر چنين نباشد.

مستكبران نيز كسانی هستند كه خودشان و ديگران آن‌ها را برتر می‌شمارند، در صورتی كه واقع امر چنين نيست. مبارزه با طاغوت و طاغوتيان و دفاع از حقوق محرومان يكی از مهم‌ترين هدف‌های امام خمينی(ره) بوده است.

كسانی كه از سال 1341 در جريان مبارزات مردم ايران بر ضد رژيم شاهنشاهی، به رهبری امام خمينی(ره) حضور فعال داشتند يا شاهد حوادث آن زمان تا ‌ پيروزی انقلاب 1357 و حوادث مهم بعد از آن، به ويژه دوران هشت ساله جنگ تحميلی بوده‌اند به خوبی می‌دانند كه طبقات محروم و مستضعف بزرگ‌ترين نقش را در سرنگونی رژيم شاهنشاهی و خنثی ساختن توطئه‌های دشمنان داخلی، خارجی و تثبيت نظام اسلامی داشته‌اند. در اين دوران بسيار حساس و سرنوشت‌ساز كارگران، پيشه‌وران، كشاورزان، دانشجويان،‌ دانش‌آموزان و طلاب ِجوانی كه غالباً از فرزندان همين طبقات بودند، در صحنه‌های مهم مبارزات حضور فعال داشتند. اكثر قريب به اتفاق زندانيان، شكنجه‌شدگان، تبعيديان، شهدا و جانبازان از همين اقشار زحمت‌كش و محروم بودند، به طوری كه می‌توان گفت: پيروزی انقلاب اسلامی ايران مرهون ايثار و فداكاری و جهاد طبقات محروم و شريف است، چنان كه امام خمينی(ره) بارها بدين مطلب اشاره نمودند: «فقرا و متدينين بی‌بضاعت، گردانندگان و برپا دارندگان انقلاب‌ها هستند». (صحيفه امام، ج21: ص 86)

«با پشتيبانی مردم، خصوصاً طبقات محروم بود كه پيروزی حاصل شد و دست ستم‌شاهی از كشور و ذخاير آن كوتاه گرديد». (همان، ج21: ص426)

‌«مستمندان و فقرا و دور افتاده‌ها در صف مقدم جامعه هستند، همين‌ها و همين زاغه‌نشينان و همين حاشيه‌نشينان و همين محرومان بودند كه اين انقلاب را به ثمر رساندند... همين‌ها هستند كه الآن در جبهه‌ها مشغول به فداركاری هستند‌». (همان، ج17: ص425)

بنابراين، انقلاب ايران را می‌توان يكی از مصاديق بزرگ نهضت‌های مستضعفان به شمار آورد و صاحبان اصلی انقلاب نيز همان‌ها هستند. ولی اين انقلاب با ديگر انقلاب‌هايی كه به وسيله طبقات محروم و مستضعف به وقوع پيوسته يك تفاوت مهم دارد:

آن انقلاب‌ها غالباً ماهيت اقتصادی و ضد تبعيضاتی داشته و با تبليغات در اين محورها‌ مردم به صحنه‌های مبارزه و پيكار كشيده می‌شدند، برخلاف انقلاب ايران، كه ماهيت اسلامی داشت.

امام خمينی‌(ره) در همه دوران مبارزات و بعد از آن سعی داشت نهضت از مسير خدايی، قصد اخلاص و انجام وظايف شرعی خارج نگردد. حتی جهاد و تلاش در راه تأسيس حكومت اسلامی و تحكيم پايه‌های آن و خنثی ساختن توطئه‌های دشمنان را نيز به عنوان يك وظيفه شرعی و موجب رضای پروردگار جهان معرفی می‌كرد.

ولی اين، بدان معنا نيست كه امام خمينی(ره) توجهی به امور زندگی اجتماعی‌، سياسی و اقتصادی مردم نداشت و صرفاً به منظور تأسيس و تثبيت حكومت اسلامی جهاد و تلاش می‌كردند، بلكه به همه اين‌ها كاملاً عنايت داشت ولی از طريق اجرای احكام و قوانين اسلام.

امام عقيده داشت اگر حكومت اسلامی برپا شود و احكام و قوانين دينی به طور صحيح و كامل به اجرا درآيد و مسئولان نظام اسلامی در رده‌های مختلف به وظايف خود عمل كنند مشكلات اقتصادی، اجتماعی، سياسی، اخلاقی و قضايی مردم حل می‌شود. كشورشان آباد و در حد امكان زندگی خوب و مرفهی خواهند داشت.

يكی از مهم‌ترين آرمان‌های امام خمينی(ره) تحقق عدالت اجتماعی، كم شدن فاصله طبقاتی، رفع تبعيضات ظالمانه، حمايت از محرومان و فقرستيزی بود. از بررسی سخنرانی‌ها، پيام‌ها، توصيه‌های امام استفاده‌ می شود كه مسئله رفع ِتبعيض و فقر‌ستيزی يكی از اهداف بزرگ او بوده كه همواره بدان تأكيد می‌كردند. آن بزرگوار به قدری در اين باره سخن می‌گفت كه به عنوان پناهگاه مستضعفان و پابرهنه‌ها شناخته شد. كسانی كه دوران صدر پيروزی انقلاب را درك كرده‌اند و سخنان و موضع‌گيری‌های امام خمينی(ره) و ديگر‌ مسئولان نظام را شنيده‌اند به خوبی می‌دانند كه حمايت از محرومان و مستضعفان يكی از مهم‌ترين و‌ پرجاذبه‌ترين شعارهای انقلابيون و مورد عنايت و تأكيد رهبر انقلاب بود.

امام(ره) به دو انگيزه بر اين هدف تأكيد می‌كرد:

انگيزه اول؛ انجام وظيفه دينی: زيرا كوشش در تحقق عدالت اجتماعی و دفاع از حقوق محرومان و مبارزه با ستمكاران و چپاول‌گران اموال عمومی يكی از بزرگ‌ترين اهداف پيامبران و پيامبر اسلام(ص) بوده است.

امام خمينی(ره) در اين خصوص فرمود: «اسلام از اول برای همين امر قيام كرده كه به اين مستمندان عالم در مقابل ستمگران خدمت كند و اين ستمگران را به جای خود بنشاند و شما اشخاصی هستيد كه پيرو يك همچو اسلام عزيز هستيد و به اين پيروی بايد ادامه بدهيد». (همان، ج17: ص444)

انگيزه دوم؛ قدردانی از محرومان و مستضعفان:به عقيده امام، محرومان صاحبان اصلی انقلاب‌اند و اگر ايثار و فداكاری آنان نبود انقلاب به پيروزی نمی‌رسيد. امام بارها و بارها بدين مطلب تذكر می‌داد، از باب نمونه به چند فراز از سخنان ايشان اشاره می‌كنيم: «اين پايين شهری‌ها و اين پابرهنه‏ ها ...، اينها ولى نعمت ماها هستند. اگر اينها نبودند، ما يا در تبعيد بوديم يا در حبس بوديم يا در انزوا. اينها بودند كه همه ما را از اين مسائل نجات دادند… اگر تا آخر عمرمان به اينها خدمت كنيم، نمى‏توانيم از عهده خدمت اينها برآييم. … شما امروز هم كه ملاحظه مى‏‌كنيد اينهایى كه در جبهه‌‌ها الآن دارند جانفشانى مى‏كنند، اينها از كدام طبقه هستند.؟… الآن هم اينهایى كه جان‌شان را دستشان گرفتند و شما را حفاظت مى‏كنند و آنهایى كه در بين شهرها و در بين روستاها حفظ مى‌‏كنند شما و مردم را همين طبقه هستند … شما بايد توجه به اين معنا بكنيد كه ما را اينها آورده‏اند و وكيل كرده‏اند، آورده‏اند و وزير كرده‏اند، رئيس‌جمهور كرده‏اند. اينها ولى نعمت ما هستند، و ما بايد ولى نعمت خودمان را از آن قدردانى كنيم و خدمت كنيم‏». (همان، ج‏16، ص: 24و 25)

امام خمينی(ره) رهنمودها و توصيه‌های مهمی در اين مورد داشت كه می‌تواند برای همه مسئولان مفيد و كارساز باشد، در اين جا به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

توصيه اول به اسلام شناسان و قانونگذاران:

‌ايشان در اين باره فرمود: «به عهده علمای اسلام و محققين و كارشناسان اسلامی است كه برای جايگزين كردن سيستم ناصحيح اقتصاد حاكم بر جهان اسلام طرح‌ها و برنامه‌های سازنده و دربرگيرنده منافع محرومين و پابرهنه‌ها را ارائه دهند و جهان مستضعفين و مسلمين را از تنگنا و فقر معيشت به درآورند. البته پياده كردن مقاصد اسلام در جهان و‌ خصوصاً برنامه‌های اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بيمار سرمايه‌داری غرب و اشتراكی شرق بدون حاكميت همه‌جانبه اسلام ميسر نيست و ريشه‌كن شدن آثار سوء و مخرب آن، چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حكومت اسلامی هم‌‌چون جمهوری اسلامی ايران نيازمند به زمان باشد. ولی ارائه طرح‌ها و اصولاً تبيين جهت‌‌گيری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومين و گسترش مشاركت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان بزرگترين هديه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهيدستی به شمار می‌رود‌». (همان، ج20، ص340)

«مجموعه قواعد اسلامى در مسائل اقتصادى، هنگامى كه در كل پيكره اسلام به صورت يك مكتب‏ منسجم ملاحظه شود و همه‌جانبه پياده شود، بهترين شكل ممكن خواهد بود؛ هم مشكل فقر را از ميان مى‏برد و هم از فاسد شدن يك عده به وسيله تصاحب ثروت جلوگيرى مى‏كند و در نتيجه كل جامعه را از فساد حفظ مى‏كند‌». (همان، ج‏5: ص382 و 383)

«در اين فرصت به همه مسئولان كشورمان تذكر مى‏دهم كه در تقدم ملاك‌ها، هيچ ارزش و ملاكى مهم‌تر از تقوا و جهاد در راه خدا نيست و همين تقدم ارزشى و الهى بايد معيار انتخاب و امتياز دادن به افراد و استفاده از امكانات و تصدى مسئوليت‌ها و اداره كشور و بالاخره جايگزين همه سنت‌ها و امتيازات غلط مادى و نفسانى بشود، چه در زمان جنگ و چه در حالت صلح، چه امروز و چه فردا، كه خدا اين امتياز را به آنان عنايت فرموده است و صرف امتياز لفظى و عرفى كفايت نمى‏كند، كه بايد هم در متن قوانين و مقررات و هم در متن عمل و عقيده و روش و منش جامعه پياده شود و مصلحت زجر‌كشيده‏ها و جبهه‌رفته‏ها و شهيد و اسير و مفقود و مجروح داده‌‌ها و در يك كلام، مصلحت پابرهنه‏ها و گودنشين‌ها و مستضعفين، بر مصلحت قاعدين درمنازل و مناسك و متمكنين و مرفهين گريزان از جبهه و جهاد و تقوا و نظام اسلامى مقدم باشد‌». (همان، ج‏20 : ص333)

«خدا نياورد آن روزى را كه سياست ما و سياست مسئولين كشور ما پشت كردن به دفاع از محرومين و رو آوردن به حمايت از سرمايه‌دارها گردد و اغنيا و ثروتمندان از اعتبار و عنايت بيشترى برخوردار شوند. معاذاللَّه كه اين با سيره و روش انبيا و اميرالمؤمنين و ائمه معصومين- عليهم السلام- سازگار نيست‏‌». (همان، ج‏20: ص341)

امام خمينی(ره) كه يك فقيه عالی‌رتبه و يك اسلام‌شناس واقعی و يك متفكر درد‌آشنای فقر و محروميت توده مردم بود عقيده داشتند كه احكام و قوانين اسلام به گونه‌ای از سوی خدا نازل شده كه اگر درست و همه‌جانبه و با توجه به اوضاع اسفبار مردم فقير و مستضعف و سوء استفاده مستكبران و زراندوزان مورد مطالعه و تحقيق فقها و علمای درد آشنای اسلام قرار گيرد و به صورت يك طرح كلی و همه‌جانبه در اختيار قانون گذاران‌ واقع شود و به صورت قوانين درآيد و به وسيله مسئولين اجرايی كشور پياده شود می‌تواند تضمين‌كننده عدالت اجتماعی و كم شدن فاصله طبقاتی و ريشه‌كن شدن فقر و محروميت باشد.

و تحقق اين امر بسيار مهم بر عهده فقها و اسلام‌شناسان و قانونگذاران نهاده شده است.

توصيه دوم چگونگی گزينش كارگزاران:

امام خمينی(ره) در خصوص ِانتخاب كارگزاران و مسئولان نظام اسلامی در تصدی پست‌های مختلف نيز توصيه‌هايی داشتند كه به نمونه‌هايی از آن اشاره می‌شود:

«ثروتمندان هرگز به خاطر تمكن مالى خود نبايد در حكومت و حكمرانان و اداره‌كنندگان كشور اسلامى نفوذ كنند و مال و ثروت خود را به بهانه فخرفروشى و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتكشان، افكار و خواسته‏هاى خود را تحميل كنند‌. ‌(همان، ج‏20 : ص340)

«رئيس جمهور و وكلاى مجلس از طبقه‏اى باشند؛ كه محروميت و مظلوميت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فكر رفاه آنان باشند، نه از سرمايه‌داران و زمين‌خواران و صدرنشينان مرفه و غرق در لذات و شهوات كه تلخى محروميت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمى‏توانند بفهمند‌».(همان، ج‏21 : ص422)

ايشان تأكيد می‌كرد كه كارگزاران نظام در سطوح مختلف نمايندگی مجلس، رياست جمهوری، وزرا، معاونان آن‌ها، استانداران، مدير كل‌ها و ديگر كارگزاران نبايد از افراد ثروتمند و رفاه‌طلب انتخاب شوند. در اين تأكيدهای فراوان و جدی به چند نكته مهم توجه داشت كه در كل در چند محور آورده می‌شود:

اول: امام عقيده داشت با توجه به اين كه تحقق عدالت اجتماعی و حمايت از محرومان از بزرگ‌ترين اهداف نظام اسلامی است، در صورتی اين امر مهم تحقق می‌يابد كه كارگزاران نظام از افرادی باشند كه طعم تلخ فقر و محروميت را چشيده باشند و از طبقات محروم باشند، تا با ايمان و اخلاص در تحقق اين امر تلاش و جديت نمايند زيرا افراد ثروتمند و رفاه‌طلب چنين انگيزه‌ای ندارند.

دوم:در صورتی كه افراد ثروتمند و رفاه‌طلب در مصادر امور به ويژه پست‌های كليدی مانند مجلس، رياست جمهوری، وزارت، معاونت‌های وزيران، مدير كل‌ها، استاندارها قرار بگيرند اين خطر جدی وجود دارد كه در تدوين قوانين و مقررات، در تهيه طرح‌ها و در مراحل اجرا، منافع خود و وابستگان و افراد هم طبقه خود را بر تأمين منافع محرومان و مستضعفان ترجيح دهند و به تدريج نظام اسلامی را از مسير اصلی خود يعنی‌ حمايت از محرومان و تأمين عدالت اجتماعی منحرف سازند.

سوم:اگر ثروتمندان و سرمايه‌داران در مقام‌های كليدی نظام به كار گمارده شوند، طبعاً راه برای نفوذ افراد هم‌طبقه آنها باز می‌شود و محرومان و مستضعفان يعنی صاحبان اصلی انقلاب، به تدريج كنار زده خواهند شد.

چهارم:در صورتی كه طبقات محروم يعنی حاميان اصلی انقلاب احساس كنند كه امور مهم كشور در قبضه سرمايه‌داران و رفاه‌طلبان قرار گرفته نسبت به اصل نظام و تأمين اهداف انقلاب بدبين می‌شوند و به تدريج از صحنه‌های انقلاب كنار می‌كشند و اين بزرگ‌ترين ضايعه است.

پنجم:در صورتی كه رفاه‌طلبان در مصادر مهم امور كشورداری قرار گيرند بيم آن می‌رود كه به تدريج روح تجمل‌گرايی بر ادارات حاكم گردد. تأسيس ساختمان‌های مجلل اداری و غير‌اداری، تزئين هرچه بيشتر اداره‌های دولتی، تأسيس هتل‌های بسيار لوكس و چند ستاره، برگزاری كنفرانس‌ها و كنگره‌های پرهزينه و تشريفاتی و كم‌فايده، سفرهای تشريفاتی و كم‌سود داخلی و خارجی و ده‌ها امور تجملاتی ديگر به صورت يك ارزش حكومتی در می‌آيد. در اين صورت، اموال عمومی كه بايد در راه تأمين عدالت اجتماعی و فقرزدايی و تأمين نيازهای واقعی توده‌های محروم و مستضعف صرف شود به مصرف تجملات غير‌ضروری خواهد رسيد، كاری كه با اهداف مهم انقلاب اصلاً سازش ندارد.

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها