0

حکاياتي از امام علي النقي عليه السلام

 
abdo_61
abdo_61
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 37203
محل سکونت : ایران زمین

پاسخ به: حکاياتي از امام علي النقي عليه السلام
دوشنبه 19 تیر 1391  7:17 PM

 
دعاي امام هادي عليه السلام و شفاي بيمار

ابوهاشم جعفري مي‌گويد:

مردي در شهر سامراء به بيماري پوستي بَرَص مبتلا شد، تا آنجا که زندگي بر او تلخ و ناگوار گشت. روزي يکي از دوستانش به نام ابوعلي فهري به او گفت: «اگر خدمت امام هادي عليه السلام بروي و از او بخواهي برايت دعا کند، انشاءالله بيماري‌ات خوب شود

اين شخص بيمار روزي هنگام بازگشتِ امام هادي عليه السلام از خانه متوکل، در مسير راه امام نشست و همين که چشمش به امام افتاد برخاست که نزديکش شود و از او درخواست دعا کند، اما امام سه بار به او فرمود: «خداوند تو را عافيت عنايت فرمايد

ابوعلي فهّري به مرد بيمار گفت: «امام برايت دعا کرده است پيش از آن که از او بخواهي. برو که حتماً به ‌زودي خوب مي‌شوي

مرد بيمار به خانه‌اش برگشت، شب خوابيد و صبح که از خواب برخاست هيچ نشاني از بيماري بر پوستش نبود. (7)


امام هادي عليه السلام و استفتائات متوكل

1- متوكل كاتب و نويسنده‌اي نصراني داشت كه به او بسيار احترام مي‌گذاشت و به خاطر علاقه‌اي که به او داشت او را با كنيه (ابو نوح) صدا مي‌زد. عده‌اي از كاتبان، نويسندگان كاخ اين عمل را نادرست خوانده و گفتند: (جايز نيست كافر را با كنيه صدا بزنيم ). متوكل از فقها استفتا كرد و نتيجه منجر به دو نظر گرديد: گروهي آن را جايز دانستند و گروهي منع كردند. متوكل ناچار از امام استفتا نمود و ماجرا را نوشت. امام هادي عليه السلام در پاسخ نوشتند: "بسم الله الرحمن الرحيم تَبَّت يَدَا اَبِي لَهَبٍ وَ تَب"(آيه اول سوره مسد). اين پاسخ بديع از بي‌نظيرترين پاسخ‌هاي عالم فتوا بشمار مي‌رود و حضرت با استفاده از اين آيه نه تنها جواز كنيه گذاري كافر را ثابت مي‌كند بلكه وقوع آن را نيز در قرآن يعني معتبرترين مدرك فتوا نشان مي‌دهد. متوكل نيز از پاسخ حضرت قانع شد و به آن عمل كرد.(8)


2- متوكل بيمار شد و نذر كرد اگر بهبود يافت دينارهاي (بسياري) صدقه بدهد. پس از آن كه سلامتي به او بازگشت خواست نذر خود را ادا نمايد، فقها را جمع نمود تا مقدار دقيق بسيار(كثيره) را تعيين كنند و آنان درباره تعيين واحد خاصي براي (بسيار) به جايي نرسيدند. ناچار متوكل از امام پرسش نمود و حضرت پاسخ داد: " بايد 83 دينار صدقه دهي" ‌فقها از اين جواب تعجب كردند و به متوكل گفتند: بپرس مبنا و مدرك اين فتوا چيست؟ متوكل بر اين اساس از حضرت دليل فتوا را خواست. حضرت جواب فرمودند: خداوند متعال در قرآن مي‌فرمايد: (خداوند شما را در مواطن و مواقف بسياري ياري كرد) - سوره توبه/ 25- و همه خاندان ما روايت كرده‌اند كه مواطن و مواقفي كه در جنگ‌ها و غزوات خداوند پيامبرش را در آنها ياري كرد 83 موطن بوده است.(9)


3- مرد نصراني كه با زن مسلماني مرتكب عمل خلاف شده بود نزد متوكل آوردند همين كه خليفه خواست بر او حد شرعي جاري كند آن مرد مسلمان گشت. يحيي بن اكثم گفت: "اسلام اين مرد، شرك و عمل گذشته او را از بين برد (و ديگر حدي بر او اجرا نبايد گردد). يكي ديگر از فقها گفت: بايد او را سه حد بزنند. و هر يك فتوايي داد تا آن كه متوكل تصميم گرفت از امام استفتا كند. لذا طي نامه‌اي موضوع را بيان كرد و از حضرت نظر خواست. امام در جواب نوشت: (بايد آنقدر او را بزنند تا بميرد) اين فتوا به مذاق يحيي و ديگر فقها خوش نيامد، و نپذيرفتند و گفتند: "نه كتاب خدا گواه اين مدعاست و نه سنّت پيامبر آن را تاييد مي‌كند." متوكل به امام عليه السلام نامه‌اي نوشت و در آن يادآور شد كه فقهاي مسلمين فتواي ايشان را نپذيرفته‌اند و آن را خلاف كتاب و سنت مي‌دانند و افزود (پس براي ما منبع فتوا را بيان كن)؟ امام در جواب نوشت: (بسم الله الرحمان الرحيم خداوند متعال درباره كافران مي‌فرمايد: فَلَمَا رَأَوا بَأسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللهِ وَحدَهُ وَ كَفَرنَا بِمَا كُنّا بِهِ مُشرِكِين، فَلَم يَكُ يَنفَعُهُم اِيمانُهُم لَمَّا رَأَوا بَأسَنا) - مؤمن/ 84 و85 - پس آنگاه كه شدّت قهر و عقاب ما را به چشم ديدند در آن حال گفتند ما به خداي يكتا ايمان آورديم و به همه بت‌هايي كه شريك خدا مي‌دانستيم كفر ورزيديم، اما ايمانشان پس از ديدن مرگ و مشاهده عذاب به آنها هيچ سودي نبخشيد. متوكل اين فتوا (و استنباط از آيه) را پذيرفت و دستور داد تا حكم را بر آن مرد اجرا كنند.



 

مدیر سابق تالار آموزش خانواده

abdollah_esrafili@yahoo.com

 

  شاد، پیروز و موفق باشید.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها