خواستنی ترین موجود دنیا
دوشنبه 26 مهر 1389 12:08 PM
کودکان را یاری کنید که درباره خودشان احساس خوب پیدا کنند.
هر کس که قابلیت ایجاد انگیزه و تحرک داشته باشد، به خوبی می داند که ایجاد خود انگیختگی در دیگران به کیفیت رابطه بستگی دارد. فرد انگیزه دهنده ی کارآمد، هر جا که امکان داشته باشد، به کودک اعتماد می کند، احترام می گذارد، گوش فرا می دهد. مسئولیت پذیری اش را تشویق می کند، به او اجازه ی انتخاب می دهد، شایستگی را پرورش می دهد و در گرفتاری ها، نگرانی ها، تلاش ها، اقدامات، شکست های او مشارکت می ورزد.
کاری کنید که کودکان احساس کنند دوستشان دارید و خواستنی هستند: چگونه؟
از همراه بودن و مصاحبت با آنان لذت ببریم. به چیزهایی که برای آنها اهمیت دارد علاقه نشان دهیم. وقتی کاری را خوب انجام می دهند. به آن توجه کنیم. درباره ی چیزهایی که آنان را تحت تاثیر قرار می دهد همواره آگاهی بدهیم. به نیازها و حقوق آنان احترام بگذاریم. کودکان دوست دارند پدر و مادرشان دوروبرشان باشند. حتی اگر عملا هیچ کاری با کودکان انجام ندهند. در پژوهشی که مایکل راتربه عمل آورد نشان داد که انعطاف پذیری کودکان بر سه عامل گرایش مثبت (عزت نفس، خودمختاری و اجتماعی بودن) داشتن خانواده ای حامی، و دیگر نظام های حمایت گر اجتماعی، مبتنی است جامعه و خانواده و بخصوص پدران- دارای اهمیت هستند.
اگر کودکان احساس کنند که مورد توجه اشخاص مهم زندگی خود هستند. در باره خودشان احساس خوبی خواهند داشت. به کودکان کمک کنید تا به اشتباهات خود پی ببرند. باید آگاه باشیم که پیشرفت در دست خود ماست و بر اثر تلاش خود ما به دست می آید و به احساس اعتماد و انگیزه ی بالای ما بستگی دارد. وقتی کودک به این مهارت رسید که توانست به گونه ای سازنده با اشتباهات خود بر خورد کند. آنگاه وارد مرحله ای شده که باید مورد ستایش و تحسین قرار گیرد کودک نیاز دارد بتواند درباره ی چیزهایی که برایش ضرورت دارند تصمیم گیری و برنامه ریزی کند. پس برخورد پدر و مادر با اشتباهات فرزندان روی عزت نفس آن ها تاثیر تعیین کننده دارد.
تمرکز بر نقطه ی مثبت:
«اصلاح خویشتن» در برابر «پیشرفت به سوی شکوفایی». کودکانی که این اقبال را دارند تا در خلال رشد خود به کشف مهارت ها و استعداد های تازه دست یابند بسیار خوش شانس هستند آنان درباره خودشان و تجربه ی الگوهای کشف خود چیزهای زیادی فرا می گیرند که باقی مانده ی زندگی شان را پربار خواهد ساخت. زمانی که والدین و کودک فعالیت ها را بهبود یافته می بینند دچار خطا می شود چون او قبلا اینگونه نبوده بنابراین باید خود را اصلاح کند.
باید یکی پس از دیگری آزمایش کند در حالی که آزمایش باید به عنوان یک فرآیند شکوفایی و کشف خود در نظر گرفته شود. نه فعالیتی که فرد وضعیت خود را بهبود بخشد تا خود را به کودک خواستنی تر تبدیل کند.
انضباط خودانگیزشی:
پژوهش ها نشان می دهد که در خانواده هایی که در آنها انضباط مثبت اعمال می شود. عیب جویی و تعارض حضور کمتری دارد. بعضی از کودکان نیاز به انضباط دارند تا نسبت به خودشان احساسی خوب داشته باشند. این شاید گفته ای غیر منتظره باشد. اما منظور از انضباط اطاعت بی چون و چرا و تنبیه شدید نیست. انضباط در مفهوم اصلی خود ارتباط چندانی با تنبیه ندارد. انضباط برای رشد اجتماعی و عاطفی سالم نیز مفید و ضروری است. انضباط مثبت به کودکان کمک می کند تا جایگاه درستی پیدا کند. انضباط به دنبال خود ، ثبات. قابلیت. پیش بینی، اعتماد و احترام می آورد. در انضباط خواسته های مثبت مطرح می شود.
انضباط مثبت و انضباط شخصی:
ما در حالی کودکان خود را بزرگ می کنیم که می دانیم روزی باید از آنها جدا شویم. ما تا ابد نمی توانیم بر آنها نفوذ داشته باشیم. در بعضی موارد، کودکان مسئولیت کامل خود و رفتار خود را به عهده می گیرند، ما دوست داریم تصور کنیم که آنان شادمانه و با روحیه ای مشارکت جویانه و خلاقانه، به زندگی خودشان سرو سامان خواهند داد. برای این کار، آنان به انضباط شخصی و مهار خود، احتیاج دارند.
برای کسب انضباط شخصی باید بتوانیم ماهیت هر وظیفه را تشخیص دهیم و از عادت ها و اعمال روزانه ی مفید کمک بگیریم برای رسیدن به هدف های دراز مدت، باید بتوانیم خوشی های کوتاه مدت را از سر خود باز کنیم: یعنی خواسته هایمان را به تعویق بیندازیم. اگر قرار باشد انضباط اولیه به کودک کمک کند باید او را محافظت کند، نه اینکه او را مقید و محبوس سازد. باید به خلاقیت، شناخت خود، تصمیم گیری او، مجال رشد دهد، انضباط مستلزم کارهای روزانه ی ثابتی است ولی این اعمال نباید بر رفتار فرد غلبه داشته باشند. کودک آزاری خواهد داشت. کودک با حمایت و تشویق یاد خواهد گرفت که مراحل دشوار را چطور تحمیل کند و ناکافی های کوتاه مدت را چطور تحمل کند و ناکافی های کوتاه مدت را چگونه از سر بگذازند.
پیوند میان انضباط شخصی و خود انگیزش:
انضباط شخصی بسیار شبیه به خود انگیزشی به نظر می رسد. هر دوی آنها مستلزم برنامه ریزی و تفکر در این باره هستند که چرا کارها ممکن است خطا باشند یا نادرست انجام گرفته باشند هر دو مستلزم نیروی اراده هستند. اما انضباط شخصی یا خویشتنداری، فقط بخشی از خود انگیزشی است. خویشتنداری، شبیه پر کردن یک ساندویچ است. و خود انگیزشی، دو برش نان آن را تشکیل می دهد. یک برش، هدف است زیرا انگیزش، قصد یا هدف درونی فرد را تشکیل می دهد. برش دیگر جرات و شهادت ماست در تصمیمی که باید در معرض آزمون قرار گیرد. کودکان برای دستیابی به هر چیز، حتی یاد گرفتن زندگی در چارچوب قواعد و قوانین در سرتاسر زندگی به حمایت و تشویق نیاز دارند.می توانیم برای کودکان شرایط تجربه ی موفقیت را فراهم کنید و به آنها کمک کنید تا به اشتباهات خود پی ببرند .اگر می خواهیم کودکان را تشویق کنیم به خود ایمان داشته باشند و یاری شان دهیم تا درباره ی خودشان احساس خوبی داشته باشند لازم است یاد بگیریم که عیب جویی ویرانگر را کاهش دهیم و بر نقاط مثبت آنان تمرکز کنیم.
آنروز .. تازه فهمیدم ..
در چه بلندایی آشیانه داشتم... وقتی از چشمهایت افتادم...