0

بچه ها از چه چیزهایی می ترسند؟

 
hojat20
hojat20
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 42154
محل سکونت : بوشهر

بچه ها از چه چیزهایی می ترسند؟
جمعه 23 مهر 1389  11:42 AM

بچه ها از چه چیزهایی می ترسند؟

فرض کنید بچه یک ساله شما دور زمین بازی با خوشحالی می چرخد که ناگهان با چشمی اشکبار رو به سوی شما می آورد. گویا سگی به او نزدیک شده و وی را ترسانده است. دوره رفتار ترسناک در میان کودکان این روزگار عمومیت دارد. دلیلش چیست؟ با وجودی که کودکان نوپا خود راه رفتن، حرف زدن و رسیدن به خواسته ها را فرا می گیرند، ولی پیوسته به آنان گوشزد می شود که چقدر کوچک و آسیب پذیرند. یک دکتر روان شناس کودک می گوید: " شاخص های فراوان دومین سال، حس شور و شوق و قدرت را به کودکان می بخشد، اما رها ساختن کودک یا تنها ماندن او هشدار واقعی است. کودک با خود می گوید: اگر بیفتم، دردم می گیرد یا چنانچه مامان ترکم کند، شاید در امان نمانم." وی می افزاید:" اما تمامی این اخبار ناخوشایند نیستند. مثلاً ترس از غریبه ها ، جانوران، صداهای بلند یا محیط های جدید، جنبه پیشگیرانه دارد. نگرانی کودک، او را از خطر کردن غیر ضروری باز می دارد." باید به خاطر داشت که این دلهره های معمولی، نشانه ی آنند که وی از لحاظ رشد شناختی، گامی به جلو نهاده و تفاوت بین موارد مشخص و جدید را تشخیص می دهد.


● شنـــاخت مـــن و شمـــا


در چنین سنی است که " حس خود بودن" یا درک این مورد که او آدمی متمایز و بی نیاز از دیگران است در وی هویدا می گردد. اگر فرزند یک ساله شما با دیدن چهره ای ناشناس می گرید و زمانی که از اتاق بیرون می آیید، اشک در چشمانش حلقه می زند، نشانه دلبستگی بیش از حدش به شماست. به گفته روان پزشکان کودک:" دلهره جدایی" بزرگترین ترس نوپایان است که بیشتر اوقات، شالوده سایر نگرانی های مربوط به افراد و جاهای جدید را تشکیل می دهد. این گونه دل نگرانی در دو سال اول زندگی کودک، گذراست و در مورد برخی کودکان حتی بیشترهم طول می کشد. هرچند تا ۱۸ ماهگی اکثر بچه های نوپا بر ترس های ناشی ازجدایی، بهتر چیره می گردند. علاوه براین، ممکن است فرزندتان دریابد ولو این که گهگاه از او دور می شوید ( مثلاً موقعی که به مهد کودک تحویلش می دهید ) بی شک برای بردنش برمی گردید. اگر مایلید به کودکتان یاری کنید که از این وضع رهایی یابد، دلسوزی نشان دهید. با این که برای کودک، جدایی از شما دردآور است، ولی امیدواری و خوش بینی دراین حالت اهمیت دارد. بهتر است به او بگویید: می دانم که با همبازی ات به تو خوش می گذرد و مجدداً به او قوت قلب بدهید که به زودی برمی گردید.


● هـــــــــــراس های شبانگاهـــــــــــی


بیم از جدایی نیز خواب کودک را برهم میزند. بیشتر بچه ها، شبها وحشت میکنند. امکان دارد کودکتان از خوابیدن به این خاطر سرباز زند که نخواهد از بیداری و تمام چیزهایی که به وی اطمینان خاطر میبخشد، همچون اسباب بازیها، حیوانات دست آموز و یا بابا و مامانش دست بکشد. برخی اعمال آرامش بخش مانند شستشو با آب گرم و یا مهربانانه روی پا نشاندن و قصه گفتن باعث میشود که کودک پیش از رفتن به بستر، اطمینان خاطر ( دوباره) زیادی بیابد. در واقع آگاهی از رخداد بعدی، برای او تسکین دهنده است. چنانچه کودک یک ساله شما نیمه شب بیدار شود و به دنبالتان بگردد، بهتر آن است که خود را به اتاقش برسانید و به او قوت قلب بدهید. دقایقی چند آرامش کنید، لیکن او را از بستر خارج نکنید. بااین که تخیل کودکتان، احتمالاً سبب می شود که اتاق تاریک، ترسناک جلوه نماید، لازم است او این اعتماد به نفس را پیدا کند که به کمک پشتیبانی اندکتان می تواند یک تنه بربیم و هراسش فایق آید. چنانچه شبانگاه صدایش را می شنوید که با خودش حرف می زند، شاید خویشتن را آرام می کند تا بخوابد. مبادا با نگاه زیر چشمی و دزدانه به سراغش بروید.


● با تـــــــرس مقابلــــــــــــه کنید


خلق و خوی کودک، نشانگر انواع بیم و هراس هایی است که به آنها مبتلا میشود. ممکن است پیوسته به سر و صدا حساسیت داشته باشد، مثلاً رعد و برق او را بترساند. گاهی تجربه ای ناخوشایند، آغازگر هراسی ناگهانی است. مادری می گفت : " دخترم از حمام می ترسید . نمی دانستم چرا. " شبی او را در وان گذاشتیم، جیغ می کشید و در این حال خودش را به من و پدرش چسبانده بود و سعی می کرد بدنش با آب تماس نداشته باشد. چند شب قبل از آن، شیر آب وان را تصادفاً باز کردم، صدای بلندی برخاست که بچه زَهره ترک شد. تا چند ماه تنها راه شستشوی وی بردنش زیر دوش آب بود." کــــودکان خاطرات خوشی دارند که احتمالاً بیانگر علت رویارویی آنان با انبوهی از هراس های این سن و سال است. کودکی که در عین معاینه به وی آمپول تزریق می شود، امکان دارد بعدها از مطب پزشک بترسد." شما می توانید از همین توانایی استفاده کنید تا کودکتان بر هراس هایش چیره گردد. پاره ای از تداعی های مثبت را جایگزین ادراکات منفی کنید. به طور مثال، بعد از تزریق آمپـــــــول، عکس برگردانی به او بدهید یا او را به پارک ببرید.


هرچند وقتی که کودکتان ترسان است، باید پشتیبانی اش کنید، ولی هدف نهایی تان باید این باشد که یاریش کنید تا در موقعیت های جدید تواناتر شود.


● شیــــــــــــوه های آرامــــــــش جویــــــی


۱) اعتــــدال را رعــــایت کنید.


همچنان که کودکتان را در آغوش گرفته اید، دوستان و بستگان ناآشنا را وادارید که با او "بگو و بخند" کنند.


۲) بنگـــرید و بیاموزیـــد.


مثلاً ترس بچه از اصلاح سر، با دیدن بچه های بزرگتر که آرام در صندلی آرایشگر می نشینند و دست آخر جایزه ای هم می گیرند، از بین می رود.


۳) راستگــــــــــــــــو باشید.


نگویید که آمپول درد نمی آورد، چرا که درست نیست. درعوض به وی اطمینان بدهید که این درد، موقتی است و به زودی حالش بهتر می شود. به این ترتیب پیام می دهید که او می تواند با عوامل نگرانی زا به مقابله برخیزد.


۴) دست به آزمایشـــــــــــــی بزنید.


شیئی آرام بخش همچون عروسک یا پتوی دلخواه، می تواند در لحظات تنش زا، خاطر کودک را جمع کند.


۵) بگـــذارید بچه خـــــــــوش باشد.


منظور کودکان از بازی این است که براوضاع ترسناک غلبه کنند. وسایل پزشکی به فرزندتان کمک می کند تا بداند موقع معاینه، چه چیزهایی را خواهد دید.


● آخــــــــــــرین نکتــــــه


اینکه، اسباب بازی به شکل حیوان ( سگ ، گربه و ... ) باعث می شود که کودک زیاد از این حیوانات نترسد.

آنروز .. تازه فهمیدم .. 

 در چه بلندایی آشیانه داشتم...  وقتی از چشمهایت افتادم...

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها