پیش از این به دیدگاه های آخرالزمانی مکتب زرتشت پرداختیم. از جمله موضوعاتی که با تفکر آخرالزمانی این عقیده در هم تنیده شده است، اعتقاد به ظهور منجی یا منجیانی است که یکی پس از دیگری در فراخنای هزاره گرایی زرتشتی قد علم نموده و در صدد اصلاح و ترمیم جامعه بشری برمی خیزند. هر چند دامنه ظهور بیشتر نشانه های پیشگوئی شده در این دین جغرافیای ایران زمین است، با این همه در تفکر این آئین رسالت منجیان دین زرتشت از جمله هوشیدر، هوشیدر ماه و سو شیانتس به صورت فراگیر و جهانی تعریف شده است. در این گفتار به اختصار پیرامون منجی گرایی در این دیانت توضیحاتی داده می شود و ابعاد و گستره این تفکر مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد.
۱- سیری کوتاه در آئین زرتشتی:
بنابر گواهی تاریخ، زردشت قدیمیترین پیامبر آریایی است افلاطون(۴۲۸ـ۳۴۸ق.م) در کتاب اکسیبیارس برای نخستین بار از او نام برده است و برخی از مورخان و دانشمندان زمان قدیم نیز در آثار خود مفصلاً از وی یاد کرده اند و او را شش هزار سال پیش از افلاطون دانسته اند. سخنی که اکثر محققان با آن موافقند آن است که این پیغمبر در ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد ظهور کرده است. نام این پیامبر در اوستا «زره توشتره» آمده که به معنای «دارندهی شتر زرد» یا «اشتر نیرومند» است و او را از خانواده ی «اسپیتمه» یا «اسپیتمان» یعنی خاندان سپید دانستهاند.
زرشت به خدای یکتایی قائل شد که او را اهورا مزدا یعنی دانای توانا می خواند. در پیش او همه خدایان آریایی و غیر آریایی و موجودات شریر و تاریکی و جانوران درنده و آزارنده و بیماری ها و رنج ها و مرگ در شمار دیوان محسوب میشدند. وی جهان آفرینش را به دو قسمت متمایز تقسیم کرد. اصل و ریشه یکی از آنها راکه منشا همهی خیرها و خوبیها بود.” اسپنته میتو”به معنای معنای مقدس می دانست و اصل دیگر را که همهی زشتیها و بدیها و تاریکیها از آن صادر شده بود. انگره مینو یعنی «معنای پلید و ناپاک نام نهاد». بنابراین روشنایی ها، نور، زیبایی، آتش، نیکی و راستی و همه ی خوبیهای جهان از معنای نیک پدید آمده بودند. تاریکی، زشتی و جانوران زیان رساننده و مردم غیرآریایی و بیمارییها و رنجها و دیوان و مرگ و همه ی بدیها از معنا و اصل بدی یا اهریمن (شیطان) زاییده شده بودند. از این جهت است که زرشتیان قدیم را ثنوی یعنی قابل به دو اصل نیکی و بدی دانسته اند. (۱)
در دیانت زردتشتی ، به مساله انتظار و ظهور ، اهمیت خاصی داده شده است . از سویی دیگر از متون زردتشتی چنین بر می آید که بشارتها و نکته هایی که به مساله ظهور منجی می پردازند، نشانه هایی را مطرح می کنند ،که همان نشانه ها به نوعی کانون تفکرات منجی گرایانه در شیعه بوده ، و نشانه ها و مصادیق شناخت منجی را که در مکتب شیعه بدان پرداخته شده است را به خوبی تقویت می کند
۲- بررسی منجی گرایی در متون کهن زرتشتی
کتاب اصلی زرتشتیان اوستا نام دارد که حدود ۸۰۰ سال پس از مرگ وی تدوین یافت. اوستای کنونی از قطعات پراکنده پدید آمده، زیرا قسمت اعظم آن پس از حملهی اسکندر مقدونی دچار حریق شده و از بین رفته است و کتب دیگر در آیین زرتشت با نامهایی از جمله کتاب زند، جاماسبنامه، داشتان دینیک، زراتشت نامه شناخته می شوند. در کتابها و آثار زرشتی، پیرامون آخرالزمان، و ظهور موعود، مطالب بسیاری آمده است. که بر اساس هزاره گرایی زردتشتی هر یک از آنها به فاصله هزار سال از دیگری ظهور خواهد کرد.(۲) در کتاب «زند و هومن» نیز« سین» از ظهور منجی بزرگ «سوشیانس» خبر داده و درباره نشانههای ظهورش می گوید « که پس از جنگهای نه هزار ساله اهریمنان و ایزدان(۳) که با پیروزی نسبی اهریمن همراه است، لطف اهورا مزدا شامل ایزدان شده و به پیروزی نهایی بر اهریمنان نائل میگردند و عالم به سعادت واقعی خواهد رسید و انسان بر تخت خوشبختی تکیه خواهد زد.» (۴)
بر اساس آموزه های اوستایی، این منجیان یکی پس از دیگری جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد و آنان به ترتیب ذیل میآیند:
۱ـ هوشیدر ۱۰۰۰ سال پس از زرتشت، اهورا مزدا عالم فروهر، یعنی عالم روحانی را بیافرید، که عصر مینوی جهان بوده است.
۲ـ در هزاره دوم، هوشیدرماه، از روی صور عالم روحانی، جهان جسمانی خلقت یافت. در این دوره، امور جهان و زندگی مردمان فارغ از گزند و آسیب بود و به همین جهت، عصر طلایی تاریخ دین مزدیسنان نامیده میشود.
۳ـ در هزاره سوم، سوشیانس، دوران شهریاران و خلقت بشر و طغیان و تسلط اهریمن است. به موجب روایات زرشتی و بنا به یشت نوزدهم، در آخرالزمان از زرتشت سه پسر متولد میشود که با نام عمومی سوشیانس خوانده می شود. این نام به خصوص برای تعیین آخرین موعود تخصیص و او آخرین مخلوق اهورامزدا خواهد بود. کلمه «سوشیانس» که از ریشه «سوsu،sav » به معنی سود و سودمند است، در اوستا «سوشیانتsaoshyant آمده و در پهلوی به اشکال گوناگون چون: سوشیانت، سوشیانس، سوشانس، سیوسوش آمده است. و این سوشیانت، همان موعود است. چنانکه در جاماسب نامه آمده است: «سوشیانس (نجاتدهنده بزرگ) پس از ظهور، دین را به جهان رواج خواهد داد. فقر و تنگدستی را ریشهکن کرده و ایزدان را از دست اهریمن نجات داده و مردم جهان را همفکر، همگفتار و هم کردار میگرداند.»
چنانکه گفته اند: سوشیانت مَزْدیَستنان، به منزله کریشنای برهمنان، بودای پنجم بودائیان و مسیح یهودیان، فارِقلیط عیسویان(۵)، و مهدی مسلمانان است. (۶)
عالم گرانقدر شیعی، سید ابن طاووس در کتاب خویش از قول ابومشعر می گوید: جاماسب وزردشت در هزار سال قبل از بعثت پیغمبر(صلی الله علیه و آله) حکم کردهاند که طالع قرآن (نشان میدهند) که شریعت رسول الله(صلی الله علیه و آله) تا روز قیامت باقی خواهد بود. و گفته اند: در ابتدای موت او سلطنت از دست اصحابش خواهد رفت و بعد از پانصد سال به آنها مراجعت میکند و طالبین بر عالم مستولی میشوند و عدل و انصاف را ظاهر میکنند.(۷)
در کتب و آثار زرتشت وزردشتی، درباره آخرالزمان، وظهور موعود، مطالب بسیاری آمده است، از جمله در این کتابها: کتاب اوستا، کتاب زند، کتاب جاماسبنامه، کتاب راتِشتان دینیک، کتاب زراتْشتنامه موعود آخرالزمان در اوستا «استوتارت» یا «سوشیانت» نامیده میشود که در پهلوی «سوشیانس» گویند. سوشیانس به معنای سودمند است و در گاتها به معنای رهانیده یا نجاتدهنده ذکر شده است. در منابع زرتشتی هر کجا سوشیانت مطلق آمده آخرین موعود اراده شده است. نویدهای مربوط به موعود آخرالزمان در متن اوستا موجود است و درمیان منابع زرتشتی در کتاب هفتم دینکرد بیش از همه از ظهور سوشیانت بحث شده است: «چاره و درمان جمیع دردها و رنجها با اوست، رنج و بیماری و پیری و ظلم و بی دینی و فساد را ریشهکن سازد. مردمان ناپاک را نابود سازد و همه آنها را براندازد.»(۸)
الف ـ در کتاب جاماسب (شاگرد زرتشت و برادر گشتاسب بن لُهراسب) چنین آمده است: «مردی بیرون آید از زمین از فرزندان هاشم، مردی بزرگ سرو بزرگ تن و بزرگ ساق و بردین جد خویش با سپاه بسیار رو به ایران نهد و آباد کند و زمین پر از داد کند وی باشد گرگ با میش آب خورد.(۹)
ب ـ در کتاب «زند» از کتابهای مذهبی زرتشتیان چنین آمده است: «آنگاه فیروزی بزرگ از طرف ایزدان میشود، و اهریمنان را منقرض میسازند و تمام اقتدار اهریمنان در زمین است و درآسمان راه ندارد و بعد از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده بنی آدم بر تخت نیک بختی خواهد نشست. (۱۰)
سوشیانس (نجاتدهنده بزرگ) پس از ظهور، دین را به جهان رواج خواهد داد. فقر و تنگدستی را ریشهکن کرده و ایزدان را از دست اهریمن نجات داده و مردم جهان را همفکر، همگفتار و هم کردار میگرداند.چنانکه گفته اند: سوشیانت مَزْدیَستنان، به منزله کریشنای برهمنان، بودای پنجم بودائیان و مسیح یهودیان، فارِقلیط عیسویان، و مهدی مسلمانان است
ج ـ در کتاب «گاتها که بخشی از اوستای زرتشتیان است، جملاتی ناظر به مهدی موعود آمده است از جمله تحت عنوان با مداد روز میگوید: «ای مزدا بامداد روز فراز آید، جهان را دین راستین فراگیرد با آموزشهای فزایش بخش پرخرد، رهانندگان کیانند آنان که بهمن به یاریشان خواهد آمد، از برای آگاه ساختن، من ترا برگزیدم…» (۱۱)
همچنین گزینهای از آثار مکتوب زرتشتی را درباره نجاتبخش بزرگ در پی می آوریم: «روبه امشا سپندان و سوشیانس ها آوریم که داناترین، راست گفتارترین، یاریکنندهترین، به جنبش درآورندهترین و بزرگترین هستند. میخواهیم که سوشیانسها شویم، میخواهیم پیروز شویم. چنان دروغ را از خود دور کنیم: مانند سوشیانس ها دروغ را از خود دور خواهیم کرد. پس باشید که از آنان باشیم که جهان را نورانی کنیم ای مزدا، و شما ای اهوره های دیگر، که حمایت و راستی را بیاوریم، وقتی که اندیشههای آن جایکی شوند».(۱۲)
زرتشتیان، کیومرث، پادشاه، پیشدادی را نخستین آفریده خدا می داند و سوشیانس سوم را که آخرین پسر زرتشت است [از نژاد زرتشت] آخرین آفریده خداوند می پندارد و فاصله پیدایش کیومرث تا آخرالزمان را دوازده هزار سال دانسته اند، که در آغاز هر یک از هزارههای یازدهمین، دو تن از پسران زرتشت ظهور خواهد کرد و در آخر دوازدهمین هزاره، پسر سومی زرتشت یعنی سوشیانس پدید گشته، جهانی را نو خواهد نمود.(۱۳)
در نتیجه آنچه گذشت به خوبی روشن می شود که در دیانت زرتتشتی، به مساله انتظار و ظهور، اهمیت خاصی داده شده است. از سویی دیگر از متون زرتتشتی چنین بر می آید که بشارتها و نکته هایی که به مساله ظهور منجی می پردازند، نشانه هایی را مطرح می کنند، که همان نشانه ها به نوعی کانون تفکرات منجی گرایانه در شیعه بوده، و نشانه ها و مصادیق شناخت منجی را که در مکتب شیعه بدان پرداخته شده است را به خوبی تقویت می کند. ارتباط در هم تنیده پیشگوئیهای زرتشتی و نشانه های روشن و گویایی که از منجی ارائه می دهد، از حقیقتی حکایت می کند که تا حدود قابل توجهی از خطرات انحراف و پیامدهای مغرضانه مصون مانده است، که با تعابیر خاصی از ظهور نجات بخشی واحد با آرمانهای مشترک بین الادیانی حکایت دارد.