مورخان قديم ، اردبيل را واژه اي اوستايي دانسته اند كه از دو كلمه '''''''' ارتا `` (مقدس) و '''''''' ويل `` (شهر) كه معني شهر مقدس را مي دهد. بسياري از مورخان اسلامي بناي اين شهر را به فيروز پادشاه ساساني نسبت ميدهند و نام آن را ” بادان پيروز “ ناميده اند. چنين مي نمايد كه اين شهر بيش از 1500 سال قدمت تاريخ دارد. به روايت اوستا، زردشت پيامبر ايراني دركنار رود ” دائي يتا “ كه امروزه ارس ناميده مي شود به دنيا آمد و در كوه سبلان كتاب خود رانوشت و براي ترويج دين خود، به شهر ” باذان پيروز “ رفت. عده اي به او ايمان آوردند و در اين ناحيه جنگي بين زردشتيان و بت پرستان روي داد كه دراين جنگ زردشتيان بر همه روستاها و قصبه هاي اطراف اردبيل دست يافتند و به افتخار اين پيروزي آتشكده اي در اردبيل بنا كردند كه آثار آن هنوز در سه فرسنگي اين شهر در دهكده اي به نام آتشگاه باقي مانده است. در دوران حكومت انوشيروان پيروان مزدك كه از جان خود مي ترسيدند به اطراف ايران مي گريختند و عده اي هم به اردبيل گريختند. مزدكيان از مخالفان حكومت ساساني و خلافت بين اميه در اردبيل بودند كه دائماُ دستور پيگرد و توقيف آنان صادر مي شد. اهميت مساْله مزدكيان ، خلفاي بني اميه را برآن داشت تا پايتخت را از مراغه به اردبيل انتقال دهند. در زمان هشام از خلفاي بني اميه، طوايف بارين خزر به آذربايجان حمله و شهر را غارت كردند. اردبيل در زمان عباسيان مركز ايالت آذربايجان بود. در سال 617 هجري مغولان پس از حمله به ايران اردبيل را غارت كردند. در زمان هلاكوخان ، مركز فرمانروايي اردبيل به مراغه منتقل شد و در زمان آباقاخان ، تبريز پايتخت حكومت ايلخان شد. در دوره حكومت تيموريان، امير تيمور در اردبيل به خدمت شيخ صفي الدين رسيد و به درخواست شيخ، هزار نفر از اسيران را آزاد كرد. پس از فوت شيخ صفي الدين، اين شهر قبله صوفيان شد و اكثر پيروان طريقت به اين شهر روي آوردند. شاه اسماعيل از اردبيل قيام كرد و حكومت واحد ايراني را تشكيل داد و ملوك الطوايفي را از بين برد. در زمان صفويه هركس گناهي مرتكب مي شد به اردبيل پناهنده مي شد و از هر گونه آسيبي در امان مي ماند. از اين رو ، به دار الامان نيز معروف بود و بعضي آن را دارالارشاد نيز گويند. اين شهر در جنگ ايران و روسيه تا زماني كه عهدنامة تركمانچاي تنظيم شد در اشغال روسها بود. در اين زمان (1245 هـ .ق ) همه اشياء قيمتي و بي همتاي مقبره شيخ صفي الدين و زينت آلات ديگر مقبره ها و كتاب هاي مهم كتابخانه اردبيل كه شاه عباس وقف كرده بود و از كتابهاي خطي نفيس وبي نظير و بي همتا بود غارت شد. اين اشياء و كتابهاي نفيس هم اكنون در موزه هاي مسكو و لنينگراد نگهداري مي شود. در زمان سلسله قاجار ، پس از انتقال وليعهدنشين از اردبيل به تبريز ، اين شهر از رونق افتاد و دچار ركود اقتصادي شد. رويدادهايي مانند زمين لرزه هايي پياپي ، هجوم قبايل واقوام گوناگون ، و تاخت و تازهاي بيگانگان رفته رفته سبب شد اردبيل از پيشرفت و ترقي بازماند. در سالهاي اخير اين شهر توسعه يافت و وجود آثار تاريخي بويژه مقبره خاندان شيخ صفي و همجواري اش با آب هاي گرم سرعين باعث شد اين شهر رونق و اعتبار پيش خودرا بدست آورد.