0

شاد زي اي عشق!

 
rassool
rassool
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : تیر 1387 
تعداد پست ها : 471
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:شاد زي اي عشق!
یک شنبه 11 مرداد 1388  11:08 AM

 
در ره عاشقي جفا نه رواست
هم رخ دوست در بلا، نه رواست
چشم ليلي وچشم بسته بند
هست گويي به يکديگر مانند
زين سبب را حرام شد بر من
يله کردمش از اين بلا ومحن
من غلام کسي که در ره عشق
شد مسلّم ورا شهنشه عشق
راه دعوي روي تو بي معني
نخرند از تو ترسم اين دعوي
دعوي دوستي تو با معبود
پس طلبکار لذّت ومقصود؟
جز به همدردي نگويم درد خويش
يکي از ملوک عرب، حديث مجنون ليلي وشورش حال او بگفتند که با کمال فضل و بلاغت، سر در بيابان نهاده است وزمام عقل از دست داده. بفرمودش تا حاضر آوردند وملامت کردن گرفت که در شرف نفس انسان، چه خلل ديدي که خوي بهايم گرفتي وترک عشرت مردم گفتي؟
گفت:
کاش کانان که عيب من جستي
رويت - اي دلستان - بديدندي
تا به جاي ترنج در نظرت
بي خبر، دستها بريدندي
تا حقيقت معني بر صورت دعوي گواه آمدي، ملک را در دل آمد جمال ليلي مطالعه کردن، تا چه صورت است موجب چندين فتنه. بفرمودش طلب کردن در احياي عرب بگرديدند وبه دست آوردند وپيش ملک در صحن سراچه بداشتند. ملک در هيئت او نظر کرد: شخصي ديد سيه فام باريک اندام. در نظرش حقير آمد، به حکم آن که کمترين خدّام حرم او به جمال، از او پيش بودند وبه زينت، بيش.مجنون به فراست دريافت. گفت:از دريچه چشم مجنون بايد در جمال ليلي نظر کردن تا سرّ مشاهده او بر تو تجلّي کند.
تندرستان را نباشد درد ريش
اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها