0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:16 AM

 

صحيفه نور ج 20 صفحه 185

تاريخ: 11/12/66

ديدار با خانواده‏هاى شهدا، مفقودين، اسرا و جانبازان شهرستان‏هاى قزوين، آبيك و... در سالروز ولادت اميرالمؤمنين على (ع)

حضرت امير سلام‏الله عليه حقيقتاً مظلوم است و مظلوم بوده حتى در بين شيعيان

بسم الله الرحمن الرحيم‏

اين عيد مبارك را به همه مسلمين جهان و مستضعفين و خصوصاً ملت ايران تبريك عرض مى‏كنم، از خداوند تعالى سلامت همه را خواستارم.

ما در تولد حضرت امير جهات معنويش /را از/ دست ما ازش كوتاه است. ما /نمى‏توانيم/ از اين جهات معنوى‏اى كه در ايشان بوده است حتى يك جمله موافق با واقع نمى‏توانيم عرض كنيم، لكن بعضى از جهات كه مربوط به خود جهت مادى است و جهات اجتماعى است، آن را مى‏شود گفت. شما ملاحظه كنيد كه يك نفر كه خليفه مسلمين است، زمامدار امور است، خليفه است، اين چه وضعى داشته است، در حالى كه خليفه است مى‏خواهد نماز جمعه بخواند، لباس زيادى ندارد، مى‏رود بالاى منبر، آن لباسى كه دارد حركت مى‏دهد - به حسب نقل - تا خشك بشود، دو تا لباس ندارد، يك كفشى را كه خودش وصله مى‏كرده است، كفاشى مى‏كرده است، ازش مى‏پرسند /مى‏گويد/، حضرت مى‏فرمايد كه اين كفش به نظر شما چقدر ارزش دارد، مى‏گويند: هيچ. مى‏گويد كه: امارت بر شما هم، خلافت هم، در نظر من مثل اين كفش و پايين‏تر از اين كفش است، مگر اين كه اقامت عدالت كنم. شما كجا سراغ داريد كه يك نفر خليفه باشد و وضعش اين طور باشد؟ حضرت امير سلام‏الله عليه حقيقتاً مظلوم است و مظلوم بوده است، حتى در بين شيعيان هم مظلوم است. وقتى مى‏خواهند تعريف كنند از حضرت امير، تعريف مى‏كنند به چيزهايى كه بر خلاف واقع است و توهين به حضرت است، مثلاً مى‏گويند كه انگشترش را كه مى‏خواسته هديه بدهد به فقير، قيمتش خراج شامات بوده است! آن كسى كه لباسش آن است، انگشتر مى‏پوشد كه قيمتش خراج باشد؟! اين يك دروغى است كه اگر روايت هم داشته باشد، دروغ است - در صورتى كه ندارد - وقتى مى‏خواهند معرفى كنند حضرت امير را، به اين جهات معرفى مى‏كنند، به همين جهات چيز. يا آنهايى كه عارف لفظى هستند - عرفان حقيقى كه كم است در دنيا - آنها هم وقتى كه مى‏خواهند از حضرت نقل كنند، يك حرف‏هاى درويشى نقل مى‏كنند. آنى كه هست واقعيتش را كه نمى‏دانند، و اين جهات ظاهرى هم كه حضرت داشته است براى جهالت‏هايى كه بوده است، منحرف كردند از واقعيتش، خيال كردند تعريف حضرت امير به اين است‏

صحيفه نور ج 20 صفحه 186

كه انگشترش چقدر قيمت داشته باشد و مثلاً چه باشد. يك زندگى عجيب و غريبى براى حضرت امير.

شما خلافت در آن وقت يك وضع خاصى داشته است، خصوصاً آن خلفاى از معاويه به پايين، يك سلطنتى بوده است و /در همين عصر كه/ در همان عصر كه معاويه آن بساط سلطنتى را راه انداخته بود، حضرت امير مثل يك فعله مى‏رفت كار مى‏كرد، مثل يك عمله مى‏رفت كار مى‏كرد و آب راه مى‏انداخت و بعد همان جا مى‏گفت اين آب صدقه است. آب راه نمى‏انداخت براى خودش، وضع زندگى اين بوده است. ما اگر بخواهيم از ايشان تقليد كنيم نمى‏توانيم، حقيقتاً نمى‏توانيم تقليد كنيم، قدرت اين معنا را ما نداريم. اما خود ايشان هم فرمودند كه شما نمى‏توانيد، اما تقوا مى‏توانيد داشته باشيد. مى‏توانيد كه تقوا داشته باشيد، مى‏توانيد كه با خدا باشيد، توجه به خداى تبارك و تعالى داشته باشيد.

خيال مى‏كنند كه اگر موشك انداختند به ايران فوراً شكست مى‏خورد

و بحمدالله ملت ما امروز يك وضع خاصى دارد كه شايد در طول تاريخ نبوده. در همان تاريخى كه ائمه عليهم‏السلام بودند، خود رسول الله بوده‏است، حضرت امير بوده است، مردم اختلاف داشتند، مردم، همان‏هايى كه دور و بر خودشان بودند /از آنها/ وقتى مى‏خواستند ببرندشان جنگ، نمى‏رفتند. اما امروز وضعى شده است كه داوطلبند. اشتباهى كه اين غربى‏ها دارند و اين مخالفين ما دارند، اشتباه اين است كه خيال مى‏كنند كه وقتى كه كلمه موشك تو كار آمد، مردم ايران مى‏ترسند ديگر بعد چه بشوند. اين موشك‏ها را زدند و كشتند و چه كردند و مردم ايران سر جاى خودشان نشستند و مى‏خندند بهشان. شما مردم ايران را از موشك نترسانيد، مردم ايرانى كه شهادت را براى خودشان افتخار مى‏دانند و بسيارى از اوقاتى كه اين جا مى‏آيند انسان تعجب مى‏كند از وضع اينها كه جوانش فوت شده است، جوانش شهيد شده است، مى‏گويد باز هم مى‏خواهم، مى‏خواهم جوان دارم باز مى‏دهم. بچه كوچك، مى‏گويد انشاءالله بزرگ مى‏شود و شهيد بشود. يا زن‏ها مى‏بينيد كه چه وضعى دارند. اينها مردم را، اين مردمى كه طالب شهادتند از شهادت مى‏ترسانند! و اين يك اشتباهى است كه از باب اين كه نمى‏فهمند، اصلاً ادراك اين معنا را كه معنويات چى است، امثال صدام و اينها اصلاً نمى‏فهمند كه مسأله چى است. متوجه اين كه ايران چه وضعى دارد و مردم ايران چه وضعى دارند، اصلاً متوجه اين نيست، همين قدر خيال مى‏كند كه اگر موشك انداختند به ايران، فوراً شكست مى‏خورند. اين قويتر مى‏كند اينها را.

عمده اين است كه ما بايد حفظ كنيم ايمان و وحدت خودمان را

عمده اين است كه ما توجه داشته باشيم به اين كه حفظ كنيم ايمان خودمان را و وحدت خودمان را.اگر اين راه حفظ شد هيچ، از هيچى ديگر ترس ندارد. موشك بيايد، چه مى‏دانم هر كى مى‏خواهد بيايد و آمريكا بيايد، شوروى بيايد، هر كى مى‏خواهد بيايد، البته اين نكته از ذهن مردم ما

صحيفه نور ج 20 صفحه 187

خارج نمى‏شود كه وقتى ببينند كه آنهايى كه كمك مى‏كنند به صدام براى اين شرارت‏هايش، اين از ذهن مردم خارج نمى‏شود، توجه بهش دارند و آنهايى كه مى‏خواهند منافع خودشان محفوظ بشود، بايد توجه به اين داشته باشند كه منافعشان محفوظ اگر بخواهد باشد، بايد يك جورى عمل بكنند كه اين طورها نباشد و الا محفوظ نخواهد ماند. آن كسى كه كمك مى‏كند يا كمك مادى مى‏كند يا كمك نظامى مى‏كند، آنها هم خيال مى‏كنند كه ما از كمك‏هاى نظامى آنها، كمك‏هاى آنها مى‏ترسيم. نه، ترسى در كار نيست. براى اين كه يك ملتى است كه شهادت طلب است، حالا شهادت با موشك باشد يا با تانك باشد يا با توپ باشد يا با هر چه باشد. شهادت طلب است اين ملت. از اين نمى‏ترسد، اما فراموش هم نمى‏كند كه كى‏ها به اينها /به اينها/ دارند خدمت مى‏كنند، كى امر مى‏كند بهشان كه اين كارها را بكنيد، انگيزه آنها چى هست، آنهايى هم كه اينها وادار مى‏كنند، كى‏اند و كى به اينها كمك مى‏كند، كى موشك مى‏دهد، كى چى مى‏كند، اين از ذهن مردم ما بيرون نمى‏رود و بايد لذا توجه داشته باشند آنهايى كه اين كار را مى‏كنند. و من از خداى تبارك و تعالى مسألت مى‏كنم كه همه ما را در ايمان به خودش مستقر قرار بدهد و همه مسلمين را حفظ كند و از شر كفار همه مسلمان‏ها، همه مستضعفان جهان محفوظ باشند.

والسلام عليكم و رحمةالله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها