0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:12 AM

 

صحيفه نور ج 19 صفحه 192

تاريخ: 8/5/64

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى شوراى عالى قضايى، كاركنان قوه قضائيه، وزير امور خارجه و نمايندگان جمهورى اسلامى در كشورهاى اروپائى و آمريكائى و مناسبت ميلاد پر بركت حضرت امام رضا(ع)

مسأله قضا يك مسأله مهمى است كه سروكارش با همه حيثيت كشور و مسلمانان است

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من اين روز مبارك را به همه مسلمين جهان و به همه مستضعفان خصوصاً به ملت شيعه و بالاخص به شما آقايان كه اين جا تشريف آورديد تبريك عرض مى‏كنم. اميد است خداى تبارك و تعالى به بركت مرقد مطهر حضرت رضا سلام الله عليه به ما تؤفيق بدهد كه ما تابع تعاليم عاليه اسلام باشيم و تابع تربيت‏هايى كه ائمه هدى متكفل شدند باشيم. اميدوارم كه خداوند همه ملت‏هارا و خصوصاً ملت ايران را مؤفق كند كه به طور صحيح به احكام اسلام عمل كنند و متكى به الطاف عاليه حق تعالى باشند و در اين راهى كه پيش گرفته‏اند پيش بروند و انشاء الله مؤفقيت‏هايى حاصل بشود. آنچه كه من در اين محضر محترم بايد عرض كنم، يك مطلب راجع به قوه قضائيه است و يك مطلب راجع به كسانى است كه در خارج كشور مشغول خدمت هستند كه عده‏شان اين جا امروز تشريف دارند. مطلبى كه راجع به قضاوت عرض مى‏كنم، يك صحبت راجع به اين است كه بايد پرسنل اين قوه تقويت بشود و اين يك جهتش به عهده حوزه‏هاى علميه سرتاسر كشور است و خصوصاً حوزه علميه قم. مسأله قضا يك مسأله مهمى است كه سروكارش با همه حيثيت كشور است و مسلمانان است و آن قدرى كه اسلام درباره قضا سفارش كرده است شايد كمتر در چيزهاى ديگر سفارش كرده باشد. بنابراين يك تكليف است بر همه كسانى كه توانند قضاوت كنند و در حوزه‏ها معطل مانده‏اند. خيلى اشخاص هستند كه اگر توجه به اين مسأله داشته باشند كه يك تكليفى است، بر همه هست تا آن جايى كه به مقدار كفايت تحقق پيدا بكند، والا واجبات كفاييه هم بر همه آحاد واجب است، وقتى وجوب برداشته مى‏شود كه به مقدار كفايت، اين امر تحقق پيدا كرده باشد. بنابراين به عهده همه حوزه‏هاى علميه سرتاسرى است كه در اين امر اهتمام كنند، افرادى كه در آن جا قدرت اين معنا را دارند كه قضاوت كنند بيايند مشغول كار بشوند. اين يك خدمتى به اسلام است، يك خدمتى به كشور است و يك تكليفى است كه خداى تبارك و تعالى بر همه كرده است و اميدوارم كه اين كار را انجام بدهند.

صحيفه نور ج 19 صفحه 193

علم بدون عمل مفيد كه نيست بلكه مضر است

و اميدوارم كه دانشجويانى كه براى اين خدمت مشغول هستند، هم در رشته قضاوت و هم در تهذيب اخلاق، مهم اين است كه اين دو جناح هر دو، هم علم و هم عمل باشد. علم بدون عمل مفيد كه نيست بلكه مضر است. شايد بسيارى از مصيبت‏هايى كه بر بشر واقع شده باشد، از علم واقع شده است، تمام اين خرابى‏هايى كه الان در دنيا به وجود آمده است، اينها براى اين است كه علمى بوده است كه توام با تهذيب نبوده است. علم را دارند لكن مهذب نيستند. شما اگر بخواهيد خدمت بكنيد به اسلام، خدمت بكنيد به كشور خودتان، استقلال كشور خودتان را حفظ كنيد، وابسته به هيچ جا نباشيد، بايد هم رشته علم را تقويت كنيد و هم تهذيب اخلاق را و هم عمل را.

و من اميدوارم كه همين طور باشد و شماها مؤفق بشويد به اين كه اين تكليف بزرگ را به طور شايسته به اتمام برسانيد.

اجراء حدود به آن طورى كه خداى تبارك و تعالى فرموده است بايد بشود

و به قوه قضائيه عرض مى‏كنم كه مسأله قضا يك مسأله بسيار مهمى است كه اگر انسان در آن قصور بكند، تقصير بكند، ضرر وارد مى‏شود. اگر تقصير باشد، پيش خداى تبارك و تعالى مسؤول است و اگر چنانچه زياده روى بكند، اين هم همين طور. ميزان، احكام اسلام است. در اجراى حدود، نبايد از آن حدودى كه حق تعالى فرموده است پايين‏تر عمل بشود و نبايد زيادتر. حتى آن كسى را كه الان محكوم به قتل شده است و دارند مى‏برندش در جايى كه او را بكشند، هيچ كس حق ندارد حتى يك كلمه درشت به او بگويد، اجراء حكم خداست. اگر كسى يك سيلى به او زد، او حق دارد در همان جا يك سيلى برگرداند و بايد هم ديگران كمك كنند تا او قصاص بكند. اگر يك درشتى كرد، آن كسى كه درشتى كرده است تعزيز لازم دارد، بايد قوه قضائيه تعزيز كند او را. از آن طرف هم اگر كسى تقصير بكند در اين، يك كسى كه مستحق هفتاد مثلاً شلاق است، شصت تا بزند، اين هم تقصيرى است كه در حكم خدا شده است و خيال نكند كه اين يك رحمتى است، بلكه اين يك امرى است كه معصيت خداست. اجراء حدود به آن طورى كه خداى تبارك و تعالى فرموده است بايد بشود. اين كه انسان ترحم كند به يك كسى كه بايد حد به او جارى بشود، حد را جارى نكند يا كم جارى كند، اين عصيان است، بلكه به خود آن آدم هم لطمه وارد مى‏شود، به خود ملت هم لطمه وارد مى‏شود. اين حدود همان طورى كه تربيت كند اشخاص را، ملت را هم مى‏رساند به جايى كه اين طور فسادها در او كم بشود. اگر چنانچه يك حدى جارى بشود، اين حدى كه جارى شود، هم تربيت مى‏كند آن كسى كه حد خورده است و هم براى ملت خوب است؛ فى القصاص حياة: زنده وقتى هستيم كه همه موازين الهيه را عمل بكنيم و وقتى مى‏توانيم با قدرت‏هاى بزرگ مقابله كنيم و آسيب پذير نباشيم كه متعهد به اسلام، متعهد به احكام اسلام باشيم، قضات وقتى مى‏توانند قاضى باشند كه در قضاوت، هم در جهت حكم و هم در جهت دستور به اين كه بايد چه بشود هيچ تقصير و قصورى نكنند، نه غلو كنند، نه تقصير

صحيفه نور ج 19 صفحه 194

بكنند. بنابراين يكى از مهمات است كه بايد ملاحظه بشود و انشاء الله كه ملاحظه مى‏شود. و من اميدوارم كه همه مؤفق بشويد به اين كه كارها را مطابق اين طورى كه خدا گفته است عمل بكنيد و نه زياده روى كنيد، يك وقت خداى نخواسته تجاوز از حد بكنيد كه آن تقصير است و نه ناقص عمل كنيد، يعنى اين كه خدا گفته است، شما زيادتر از رحمت خدا خيال كنيد رحمت داريد كه آن هم تقصير است. آن چيزى كه صراط مستقيم است، آنى است كه بر روشى كه خداى تبارك و تعالى فرموده است به آن روش عمل بشود. همين طور پليس قضايى بايد توجه بكند كه اين پليس اسلام است، اين پليس قوه قضائيه اسلام است. اين پليس بايد روى موازين عمل بكند، خداى نخواسته يك وقت قدرت دارد تجاوز نكند. به همان طورى كه دستور داده مى‏شود و دستور مطابق با موازين شرعيه است، به همان طور بايد انشاء الله عمل بكنند.

در هر جا هستيد خودتان را مقيد و متعهد به اسلام بدانيد

و آن چيزى كه راجع به برادرهايى كه از خارج اين جا هستند و همه برادرهايى كه در خارج كشور خدمت مى‏كنند عرض مى‏كنم اين است كه بايد همه شماها در هر جا هستيد خودتان را مقيد و متعهد به اسلام بدانيد، تحت تأثير محيط آن جا واقع نشويد. خوب! كسى كه وارد مى‏شود در يك سفارتخانه‏اى در خارج، ببيند كه وارد شد در يك محيط اسلامى، در يك محيط انسانى، اين طور نباشد كه خداى نخواسته در آن جا از آن چيزهايى كه در سابق بود چيزى باقى مانده باشد. اگر آن چيزهايى كه در دوران سابق بود، در دوران طاغوت بود، در آن جا هست، جديت كنيد كه بكلى پاكسازى بشود و اميدوارم شده باشد تاكنون. بنابراين وقتى ما مى‏توانيم در مقابل همه دنيا بايستيم بگوييم ما نه طرف مغضوب عليهم مى‏رويم، نه طرف ضالين ؛ نه طرف غرب رويم، نه طرف شرق مى‏رويم، وقتى ما مى‏توانيم اين طور باشيم و به صراط مستقيم عمل بكنيم كه همه‏مان با هم باشيم، همه يد واحده باشيم، همان طورى كه اسلام دستور داده، همه يك صدا باشيم كانه يك حلقوم است كه صدا مى‏كند، همه با هم مجتمع باشيم، سستى نكنيم.

انسان خوب آن كسى است كه مأموريت خودش را خوب عمل بكند

هر چه پيش مى‏رود اسلام، ما قوه بدهيم به اسلام، ما بيشتر فعاليت بكنيم، اين طور نباشد كه حالايى اسلام كه در ايران / حالا / آمده است، پس ما ديگر كار نداشته باشيم. نخير، حالا اول كار است، ما بايد كار داشته باشيم. در همه امور ما بايد قوى باشيم و بهترين مأمور آن است كه به آن چيزى كه به خودش محول شده است خوب عمل بكند. شما اگر چنانچه فرض كنيد در يك سفارتخانه‏اى هستيد مى‏خواهيد عمل بكنيد، بايد خودتان آن كارى كه به شما محول شده خوب عمل كنيد، به ديگران كار نداشته باشيد. بله، اگر كه آنها خلاف كردند شما نهى‏شان كنيد، اما اين طور نباشد كه نظرتان اين باشد كه او چه جور دارد عمل مى‏كند، شما بايد عملى كه خودتان انجام مى‏دهيد، مطابق

صحيفه نور ج 19 صفحه 195

با موازين و قوانينى باشد كه در اسلام است و در جمهورى اسلامى هست. بنائا عليه مأمور خوب، انسان خوب آن كسى است كه مأموريت خودش را خوب عمل بكند و تكاليف خودش را خوب از عهده برآيد و من اميدوارم كه همه شما اين طور باشيد و ملت ايران هم اين طور باشد.

اگر بخواهيد در مقابل دنيا اظهار حيات بكنيد، بايد در انتخابات مشاركت كنيد

از مسائلى كه ما در پيش داريم الان قضيه انتخابات رئيس جمهور است. من كار ندارم كى رئيس جمهور مى‏شود، به من مربوط نيست، من خودم يك رأى دارم به هر كه دلم مى‏خواهد مى‏دهم، شما هم همين طور. اما اگر بخواهيد در مقابل دنيا اظهار حيات بكنيد كه بگوييد ما بعد از گذشتن چندين سال زنده هستيم، بايد مشاركت كنيد. اگر خداى نخواسته از عدم مشاركت شما يك لطمه‏اى بر جمهورى اسلامى وارد بشود، بدانيد كه آحاد ما كه اين خلاف را كرده باشيم خداى نخواسته، مسؤول هستيم. مسؤول پيش خدا هستيم. مسأله، مسأله رياست جمهور نيست، مسأله، مسأله اسلام است، مسأله مسأله قواعد اسلام است، مسأله، مسأله حيثيت اسلام است و مسأله‏اى است كه بايد ما همه به آن اهميت بدهيم و بيشتر از هر وقت و بيشتر از هر سال و هر دوره بايد انشاء الله شركت بكنيم و اميدوارم كه همه شركت بكنند. و شما بدانيد كه از مركز ايران، اسلام پرتوش در تمام دنيا رفته است، همه جا هست. شما نمى‏دانم شنيديد آن طور كه من شنيدم كه در آمريكا هم بانك اسلامى مى‏خواهند درست كنند؟ البته آن اسلامى كه آنها مى‏گويند با اين اسلامى كه ما مى‏گوييم دوتاست، اما شنيدم من كه مى‏خواهند بانك اسلامى درست كنند. اين دولت‏هايى كه بعض از اين دولت‏ها مثل مصر و نمى‏دانم سودان و امثال ذلك كه دارند احكام اسلام را صدا از آن مى‏كنند، اين را خيال مى‏كنيد كه يك مسأله‏اى است كه همين طورى واقع شده است؟ يك مسأله است كه موج اسلام پرتوش را انداخته رفته است به همه جا و همه جا اين صدا در آمده است. الان در آمريكا هم اين مسائل هست، در جاهاى ديگر هم اين مسائل هست. خواهى نخواهى منفعل شده‏اند از اين حركت، اين حركت اسلامى اسباب اين شده است كه ساير كشورها منفعل بشوند از آن، خود مسلمين كشورها كه همه همراه هستند، اين كه گاهى وقت‏ها مى‏گويند كه اى! ايران منزوى شده است، مقصودشان چى است؟ مقصود اين است كه آمريكا به ما چيز ندارد، آمريكا هر آنى كه ما دست به طرفش دراز كنيم، صد مقابل او به ما بيشتر جواب مى‏دهد ولى ما اعتنا به او نداريم، و همين طور سايرين. اگر مقصود اين است كه پيش ملت‏ها ما منزوى هستيم، خوب! همه مى‏دانند كه ملت‏ها همه توجه دارند. الان هر جا كه اجتماع اسلامى هست برادران اهل سنت ما، برادران اهل تشيع ما مجتمع هستند راجع به اسلام و راجع به اين كه بايد همه چيز اسلامى بشود و كشور خودشان اسلامى بشود، همه اين مسائل هست و اين پرتوى است كه خداى تبارك و تعالى مرحمت فرموده است به همه جا، نورافكن كرده است و شما دنبال اين باشيد كه انشاء الله اين مسأله به طور شايسته عمل بشود و عمده اجتماع شماست. باز هم عرض مى‏كنم اجتماع شما، وحدت شما، آنهايى كه حتى با ماها بد هستند. خوب ما بد، اسلام كه بدنيست. اگر ديدند كه رأى دادن به رئيس

صحيفه نور ج 19 صفحه 196

جمهور، هر كه مى‏خواهد باشد، اجتماع در جمعيت مسلمين كه هست، اين اسباب تقويت اسلام است، آنهايى كه به اسلام عقيده دارند بايد خودشان هم بيايند در ميدان و بيايند رأى بدهند. اين طور نباشد كه حالايى كه مطابق ميل من نشده، من كنار بروم. نخير، انسان بايد مطابق ميلش هم كه نباشد معذلك در ميدان باشد. مرحوم مدرس رحمه الله گفته بود كه من با جمهورى مخالفم - آن وقت مخالفت با جمهورى يك چيزى بود كه واضح بود بايد بشود براى اين كه آنها مى‏خواستند بساط درست كنند - /گفت من با/ گفته بود من با جمهورى مخالفم، لكن اگر جمهورى شد كنار نمى‏روم، من در ميدان هستم، من مى‏روم سراغش، يك انسانى كه مى‏خواهد خدمت بكند، با هر رنگى كه دارد بايد برود خدمت بكند. مؤافق ميل من است، خوب! خدمت مى‏كند، مؤافق ميل من هم نيست، خدمت به اسلام است، خدمت به جمهورى اسلامى است. كسانى كه جمهورى اسلامى را صحيح مى‏دانند ولو با افراد مخالف هستند، اينها هم بايد شركت بكنند. اگر شركت نكنند دليل بر اين است كه جمهورى اسلامى را قبول ندارند. من از خداى تبارك و تعالى تقاضا دارم كه ما را مؤفق كند كه همه ما به خدمت به اسلام مؤفق بشويم و اميدوارم كه رزمندگان ما را هم در جبهه‏ها تقويت كند، همان طورى كه قوى هستند بيشتر تقويت كند و خداوند همه ما را تابع احكام اسلام قرار بدهد.

والسلام عليكم و رحمه الله‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها