0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:10 AM

 

صحيفه نور ج 19 صفحه 60

تاريخ: 23/6/63

بيانات امام خمينى در ديدار با حجت الاسلام عباس واعظ طبسى، استاندار و مسؤولان نهادهاى استان خراسان، جمعى از طلاب و مدرسين حوزه علميه مشهد و گروهى از خدام و كاركنان آستان قدس رضوى به مناسبت عيد غدير

حضرت امير شخصيتى است داراى ابعاد بسيار و مظهر اسم جمع الهى‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

متقابلا اين عيد بزرگ را بر مهمانان عزيزى كه از محضر مقدس امام ثامن سلام الله عليه تشريف آوردند...، ما قدم‏هاى شما را بسيار گرامى مى‏داريم. شما از مركزى آمديد كه مركز نور است، مركز علم الهى است، مركزى است كه‏بايد همه‏در آن مركز آستان بوسى كنيد، و بايد اظهار تأسف كنم كه دست ما كوتاه است، و از شما آقايان، روحانيون و ديگر قشرها مستدعى هستيم كه آن جا كه رفتيد عرض ارادت ما را برسانيد. امروز كه روز عيد غدير است و از بزرگترين اعياد مذهبى است، اين عيد، عيدى است كه مال مستضعفان است، عيد محرومان است، عيد مظلومان جهان است، عيدى است كه خداى تبارك و تعالى به وسيله رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم براى اجراى مقاصد الهى و ادامه تبليغات و ادامه راه انبيا، حضرت امير سلام الله عليه را منصوب فرمودند. بايد ما تأسف بخوريم از اين كه نگذاشتند دست‏هاى خائن، براى جنگ‏هايى كه در زمان تصدى ايشان به امور بود، آن جنگ‏ها و جنگ افروزها نگذاشتند كه چهره اين مرد بزرگ در ابعاد مختلفى كه دارد نمايان بشود. اين بزرگوار شخصيتى است كه داراى ابعاد بسيار است و مظهر اسم جمع الهى است كه داراى تمام اسماء و صفات است. تمام اسماء و صفات الهى در ظهور و در بروز در دنيا و در عالم، با واسطه رسول اكرم در اين شخصيت ظهور كرده است. و ابعادى كه از او مخفى است، بيشتر از آن ابعادى است كه از او ظاهر است. همين ابعادى هم كه دست بشر به آن رسيده است و مى‏رسد، در يك مردى، در يك شخصيتى جمع شده است، جهات متناقض، جهات متضاد. انسانى كه در حال اين كه زاهد و بزرگترين زاهد است، جنگجو و بزرگترين جنگجوست در دفاع از اسلام. اينها در افراد عادى جمع نمى‏شود، آن كه زاهد است، به حسب افراد عادى، جنگجو نيست، آن كه جنگجوست زاهد نيست. در عين حالى كه در معيشت آن طور زهد مى‏كردند و آن طور در خوراك و در آن طور چيزها به حداقل قناعت مى‏كردند، قدرت بازو داشتند، آن قدرت بازو را و اين هم جزء امورى است كه جمعش، جمع متضادين است. در عين حالى كه داراى علوم متعدده و داراى علوم معنويه و روحانيه و ساير علوم اسلامى است، در عين

صحيفه نور ج 19 صفحه 61

حال مى‏بينيم كه در هر رشته‏اى، مردمى كه اهل آن رشته‏اند او را از خودشان مى‏دانند، پهلوان‏ها حضرت امير را از خودشان مى‏دانند، فلاسفه حضرت امير را از خودشان مى‏دانند، عرفا حضرت امير را از خودشان مى‏دانند، فقها حضرت امير را از خودشان مى‏دانند، هر قشرى كه اهل يك رشته است، حضرت امير را از خودش مى‏داند. و حضرت امير از همه است، داراى همه اوصاف است و داراى همه كمالات.

بعض فقرات دعاى كميل از بشر عادى نمى‏تواند صادر بشود

بعضى كمالات حضرت كه شايد يك قدرى مخفى مانده باشد از ادعيه حضرت معلوم مى‏شود. دعاى كميل يك دعاى عجيبى است، بسيار عجيب. بعض فقرات دعاى كميل از بشر عادى نمى‏تواند صادر بشود. الهى و سيدى و مولاى و ربى صبرت على عذابك فكيف اصبر على فراقك كى مى‏تواند اين طور بگويد؟ كى اين طور عشق به جمال خدا دارد كه از جهنم نمى‏ترسد لكن مى‏ترسد كه وقتى در جهنم برود، نازل شده از مقام خودش و به مرتبه‏اى برسد كه محروم بشود از عشق او؟ از فراق حضرت حق تعالى ناله مى‏زند. اين عشقى است كه در باطن قلب او گداخته شده هميشه و تمام اعمالى كه از او صادر مى‏شود، از اين عشق صادر مى‏شود، از اين عشق به خدا صادر مى‏شود. ارزش اعمال روى اين عشق و محبتى است كه به حق تعالى هست، روى اين فنا و توحيدى است كه در انسان هست و اين سبب شده است كه ضربه على يوم الخندق افضل من عباده الثقلين. فرضا كه اين ضربت را كس ديگر از دفاع اسلام زده بود اما از روى عشق نبود، كارش هم اسباب اين شده بود كه اسلام ترويج پيدا كند، لكن چون مبداء، مبداء عشقى نبود، افضل من عباده ثقلين. نخواهد شد. انگيزه اعمال، انگيزه روحانيت اوست نه صورت او. شمشير زدن، يك دست پايين آوردن است و يك كافر را كشتن، اين دست پايين آوردن و كافر را كشتن، از خيلى اشخاص ممكن است صادر بشود، لكن گاهى اصلا اجر ندارد و اصلا فضيلت ندارد و گاهى فضيلت دارد تا برسد به آن جايى كه افضل من عباده ثقلين. اين روى آن عشق و توحيدى است كه در قلب او هست، روى آن است كه دست دست او نيست، چشم، چشم او نيست، يد الله است، عين الله است. اينها را ما با لقلقه لسان مى‏گوييم و نمى‏توانيم تصورش را بكنيم، البته تصديقش كرديم به اين كه اين طور است اما تصورش را نمى‏توانيم بكنيم كه چه جور است وضعيت.

ما كه مى‏گوييم شيعه حضرت على هستيم، بايد ببينيم شيوه حضرت على چه بود

آنهايى كه شيعه اين مرد بزرگ هستند البته نمى‏توانند مثل او باشند، خود ايشان هم فرمود شما قدرت اين را نداريد، حتى قدرت همين زهد ظاهريش را، چه برسد به معنوياتش، لكن نبايد ما گمان كنيم كه ما شيعه اميرالمؤمنين سلام الله عليه هستيم. و خود او در دعاى كميل و ساير ادعيه‏هايش و در روش آن طور خوف از خدا داشت و آن طور از عاقبت مى‏ترسيد كه منعكس شده است اين در دعاى

صحيفه نور ج 19 صفحه 62

كميل و در حالات او و ما اصلا دنبال اين مسائل نباشيم و بگوييم ما شيعه هستيم. آن طور بسط عدالت، اگر مؤفق شده بود، كرده بود كه الگو شده بود براى همه حكومت‏هاى عالم، نگذاشتند. ما بگوييم شيعه هستيم و خداى نخواسته ظلم بكنيم، نمى‏شود اين. اگر در روايات فرموده‏اند كه پيروان على، اهل سعادتند، بايد ما ببينيم ما پيرو هستيم يا نيستيم؟ ما به وظايفمان، حتى به همان وظايف صورى‏مان عمل مى‏كنيم يا نمى‏كنيم؟ ما در اين جمهورى اسلامى چه كرديم و چه مى‏خواهيم بكنيم؟ و با ما چه كردند و چه خواهند كرد؟ شما ملت عزيز با قدرت خودتان، با ايمان خودتان، با تحولى كه درتان واقع شد، دست تبهكاران را در داخل و دست غارتگران را كه از خارج دراز شده بود قطع كرديد، شما يك حكومت طاغوتى را برداشتيد و به جاى او يك حكومت اسلامى گذاشتيد. شمايى كه اين كار را كرديد بايد دنبالش باشيد تا نگهش داريد، نمى‏شود كه انسان يك كارى بكند و نيمه كاره رهايش كند. امروز كه اسلام و جمهورى اسلامى در دست شما و ما و همه ملت ايران امانت است، اگر چنانچه خلاف بكنيم، خلاف مصالح جمهورى اسلامى بكنيم، خلاف مصالح اسلام بكنيم، به اين امانت خيانت كرديم و در پيشگاه مقدس حق تعالى مجرم و خائن هستيم. خيانت همه‏اش اين نيست كه منافقين مى‏كنند، آنها هم يك قسمش است. خيانت آن نيست كه صدام مى‏كند، آن هم يك قسمش است. آنهايى كه در داخل با اسم‏هاى مختلف ضربه مى‏خواهند بزنند به اسلام و با اسم امور مختلفه‏اى به حكومت اسلامى مى‏خواهند ضربه بزنند، اينها هم خيانت كردند. گاهى خيانت اينها راه را باز مى‏كند براى اين كه آنهايى كه مثل صدام و منافقين هستند راهشان باز بشود و خيانت بالاتر را بكنند. ما كه مى‏گوييم كه مسلمان هستيم، شيعه على بن ابى طالب هستيم، بايد ببينيم كه شيوه على بن ابى طالب چى بود، همين على بن ابيطالب كه رسول خدا او را به جاى خودش نصب كرد، بيست و چند سال براى مصالح اسلامى موافقت كرد با اشخاصى كه به عقيده او غاصب مقام بودند، براى اين كه مصالح اسلام اقتضا مى‏كرد. اگر حضرت آن وقت مى‏خواست معارضه بكند، اسلام در خطر بود. مايى كه مى‏گوييم مسلمان هستيم، بايد مصالح اسلام را در نظر بگيريم، نه مصالح شخصى خودمان را. بايد ببينيم كه امروز ضربه زدن به مجلس شوراى اسلامى، ضربه زدن به شوراى نگهبان، ضربه زدن به رئيس جمهور، ضربه زدن به دولت اسلامى، اين مى‏سازد با شيعه بودن با على بن ابى طالب؟ آن بيست و چند سال براى مصالح اسلامى موافقت كرد، بچه‏هايش را به جنگ فرستاد.

كمك كنيد به اين دولتى كه براى اسلام و كشور شما جان مى‏كند

امروز مصالح اسلامى اقتضا مى‏كند كه همه ما با هم باشيم، هر روز يك نغمه‏اى بلند نكنيم براى تضغيف دولت، براى تضعيف مجلس، براى تضعيف شخصيت‏ها. من يك صحبتى مى‏كنم كه نصيحت مى‏كنم به دولت كه شما مردم را شريك كنيد در اين كار، براى اين كه تنهايى نمى‏توانيد بكنيد، و نمى‏تواند هم. يك دفعه مى‏بينيم كه شياطين از اطراف به دولت حمله مى‏كنند كه معلوم شد تو خلاف شرع هميشه كردى. خداى تبارك و تعالى كه پيغمبرش را نصيحت مى‏كند كه يا ايهاالنبى اتق الله

صحيفه نور ج 19 صفحه 63

به حسب آن طورى كه شما مى‏گوييد پيغمبر متقى نبوده تا خدا به او گفته اتق الله ! خداى تبارك و تعالى كه به همه مؤمنين مى‏فرمايد يا ايها الذين امنوا اتقوا الله معلوم مى‏شود اينها متقى نبودند كه خدا مى‏گويند اتقوا الله اين شياطين چه مى‏گويند به اين ملت ما؟ اينها سلطنت طلبند و مى‏خواهند سلطنت را در اين جا دوباره برگردانند يا بازى خورده‏اند از آنهايى كه مى‏خواهند اين كشور را دوباره به باد بدهند و تحت سلطه آمريكا قرار بدهند؟ مى‏فهمند اينها چه مى‏كنند؟ اينهايى كه هر كدام خودشان اگر حكومت يك محله باشند نمى‏توانند اداره كنند آن جا را، چطور به خودشان اجازه مى‏دهند كه يك دولتى كه در عين همه گرفتارى‏هايى كه الان دارد و از شرق و غرب به او فشار دارند مى‏آورند، اين مملكت را دارد اداره مى‏كند و به خوبى هم اداره مى‏كند، چطور اجازه مى‏دهند به خودشان كه نسبت به اين جسارت كنند و هر روز يك صورت درست كنند. خوب، ما افراد را نمى‏شناسيم اما خداى تبارك و تعالى كه مى‏شناسد، ما افكار شما را نمى‏توانيم بفهميم اما خدا كه مى‏داند. شمايى كه نمى‏توانيد يك شهر را اداره كنيد، اگر نانوايى يك شهر را به شما بدهند نمى‏توانيد اداره‏اش كنيد، چطور مى‏گوييد كه چرا دولت نمى‏دانم چه نكرده، چه نكرده؟ شما مى‏فهميد كه كار دولت چى هست و تاكنون چه كرده است؟ شما مى‏دانيد كه كارهايى كه دولت در اين چند سال با همه اين فشارها كرده، عمقش از كارهايى كه در طول سلطنت فاسد پهلوى بوده است، بسيار بيشتر است، چى مى‏گوييد به جان اين دولت؟ دست برداريد، از خدا بترسيد، از غضب خدا بترسيد، شما خيال مى‏كنيد كه اگر دولت ساقط بشود، شما روى كار مى‏آييد؟ شما هيچ وقت نمى‏آييد روى كار. شما خيال مى‏كنيد به نفع اسلام اين حرف‏ها را مى‏زنيد؟ شيطان در لباس شما، در باطن شما اين حرف‏ها را مى‏زند و به ضرر اسلام دارد مى‏زند. دست برداريد از اين مسائل، كمك كنيد به دولت، كمك كنيد به اين دولتى كه دارد جان مى‏كند براى اسلام و براى كشور شما. چرا بايد هر روز نق بزنيد و هر روز هر جا فرصت پيدا مى‏كنيد يك چيزى بگوييد به ضد دولت يا يك چيزى را هم منتشر كنيد به ضد دولت؟ اينها مسائلى است كه بايد توجه داده شود به ملت ما. بايد توجه كنند كسانى كه در بين ملت هستند، علماى اعلام كه در هر جا هستند بايد تذكر بدهند به اينها، بايد توجه بدهند به اينها كه شما با دست خودتان مى‏خواهيد خودتان را دفن كنيد. بترسيد از آن روزى كه خدا غضب كند به ما و ما را دوباره در همان جهنمى وارد كند كه در سابق بوديم. شما يادتان رفته است كه سرتاسر ايران چه خبر بود از فحشا؟ شما نمى‏دانيد كه ما در تحت استعمار آمريكا بوديم در اين چند سال آخر و قبلا انگلستان؟ شما اين را نمى‏دانيد و يا مى‏دانيد و مى‏خواهيد دوباره او بشود؟ يا حسد داريد و مى‏خواهيد كه ولو خودتان كشته بشويد اين جمهورى هم به هم بخورد؟

اگر با هم نباشيد شكست مى‏خوريد

من نصيحت مى‏كنم به شما، من در يك همچو روز مباركى به شما يادآور مى‏شوم كه امام شما اين طور نبود، امام شما مصالح اسلام را رويهمرفته ملاحظه مى‏كرد، مصالح شخصى را ملاحظه نمى‏كرد. آن روزى كه مصالح عمومى اقتضا مى‏كرد تبعيت مى‏كرد. آن روزى كه - مى‏خواست -

صحيفه نور ج 19 صفحه 64

مصالح اسلام به اين بود كه خوارج را درو كند با شمشير، مى‏كرد. مشكلات را شما در نظر بگيريد، شياطينى كه از اطراف دنبال اين هستند كه يك چيزى پيدا كنند و در بوق‏ها بزرگش كنند در نظر بگيريد، چرا هر روز براى بوق‏هاى خارجى يك چيزى درست مى‏كنيد و خوراكى درست مى‏كنيد كه آنها تبليغ بر ضد شما بكنند؟ من تكليف مى‏دانم اين را كه عرض كنم والا نمى‏خواستم چيزى بگويم، لكن ديدم كه يك تكليفى است، كه دوباره يك شياطينى شروع كردند، يك حرفى من زدم، كه فلانى اين را كه گفته معلوم شد دولت بر خلاف بوده. من گفتم دولت بر خلاف است؟ من نصيحت كردم، خدا هم نصيحت كرده پيغمبر را، خدا هم نصيحت كرده مؤمنين را. هر روز كه اين ائمه جمعه به مردم مى‏گويند اتقوا الله يعنى همه‏تان بى‏تقوا هستيد؟! روز جمعه الان در سرتاسر كشور از آداب نماز جمعه، از واجبات نماز جمعه در يك شيوه، احتياط هم در ديگرى اين است كه مردم را امر به تقوا بكنند، معنايش اين است كه خدا همه مردم را بى‏تقوا مى‏داند كه مى‏گويد امر كنيد به تقوا؟! من كه مى‏گويم يك كارى را بكنيد، نه اين است كه شما تا حالا تخلف كرديد و نه بگوييد حالا بكنيد. خير، بايد يك قدرى بيدار بشويد توجه كنيد، نگذاريد يك وقت خدا به ما غضب بكند و شما را نشان بدهند به ملت كه اينهايند كه دارند اين كارها را مى‏كنند. اين كار را نكنيد، توجه كنيد به مسائل. شما با شخصياتى كه داريد جانشان را فداى اسلام مى‏كنند و هر روز در معرض اينند كه كشته بشوند، با اينها مخالفت نكنيد. كمك كنيد به هم، با هم باشيد، اگر با هم نباشيد شكست مى‏خوريد، اگر شكست بخوريد اسلام شكست مى‏خورد، اگر خداى نخواسته در اين نهضتى كه شده است اسلام شكست بخورد ديگر سرش را تا سال‏هاى طولانى بلند نمى‏تواند بكند، براى اين كه ابرقدرت‏ها مى‏فهميدند اسلام قدرت دارد. شما اين قدرت اسلام را حفظ كنيد. از خداى تبارك و تعالى عاجزانه تقاضا مى‏كنم كه ما را بيدار كند، مسلمين را بيدار كند، حكومت‏هايى كه در بلاد مسلمين هستند بيدارشان كند و ملت ما را پيروز كند و ارتش ما را پيروز كند و همه قواى مسلحه ما را با سعادت و سلامت پيروز كند و به همه و به همه ملت تؤفيق و سلامت وافر عنايت كند و همه ما خدمتگزار اسلام باشيم.

والسلام عليكم و رحمه الله‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها