0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:08 AM

 

صحيفه نور ج 18 صفحه 268

تاريخ: 9/2/63

بيانات امام خمينى در سالروز بعثت رسول اكرم (ص) در جمع رئيس جمهور، اعضاى هيأت دولت، رؤساى مجلس و ديوانعالى كشور و مسؤولين لشكرى و كشورى

امروز هم ما مبتلاى به اين هستيم كه با اسم اسلام مى‏خواهند نگذارند اسلام محقق بشود

بسم الله الرحمن الرحيم‏

متقابلا اين عيد سعيد را به همه حضار و به همه مسلمان‏هاى عالم و مستضعفين جهان تبريك عرض مى‏كنم.

مسائلى كه در اطراف بعثت و بعدهاى مختلفى كه اين پديده دارد، امكان ندارد كه ما حتى آن مقدار ضعيفى كه فهميديم، بتوانيم در اين مجالس بيان كنيم. اصل بعثت چى هست؟ نزول وحى يعنى چه؟ كيفيت نزول وحى چى هست؟ اينها از امورى است كه سربسته و دربسته باقى مى‏ماند. آنچه كه ما از بعثت مى‏توانيم بفهميم بركاتى است كه از اين پديده حاصل شده است و مع‏الاسف براى خاطر گرفتارى‏هايى كه در زمان خود رسول اكرم بود، در مدينه آنهمه گرفتارى‏ها كه نتوانست پيغمبر در آنجا آنطور كه بخواهد عمل بكند و در مدينه آنهمه جنگ كه از اول ورود ايشان تا آخر مبتلابهشان بودند نشد كه يك حكومتى كه دلخواه خود ايشان بود عرضه كند و نه آن معارفى كه دلخواه خود ايشان بود عرضه كند به بشر، بعد قرآن آمد و قرآن همه چيز است، اما بيانات خود ايشان براى ابتلائاتى كه داشتند نشد و آن حكومتى كه دلخواه خود ايشان هم بود نشد و حتى در حجاز هم نتوانستند براى خاطر آن مخالفت‏هايى كه مى‏شد انجام دهند و پس از ايشان هم حضرت امير سلام الله عليه ابتلائشان بيشتر از ايشان بود و ما بايد اين تاسف را به گور ببريم كه نگذاشتند آنطورى كه حضرت امير مى‏خواست حكومت تشكيل بدهد. جنگ‏هايى كه در داخل پيش آوردند آنهايى كه مدعى اسلام بودند و با اسم اسلام با ايشان معارضه كردند و با اسم اسلام، اسلام را كوبيدند و با اسم قرآن كريم ايشان را از مقصد باز داشتند، اگر آن حيله‏اى كه معاويه و عمر و عاص به كار برده بودند، آنهايى كه از طبقه مقدسين به اصطلاح بودند مانع نشده بودند از اين كه حضرت امير بشكند آن حيله را و آن حيله شكسته مى‏شد، سرنوشت اسلام غير از اين بود كه حالا هست، نه غير از آن بود كه بعدها بود. شايد قضاياى امام حسن سلام الله عليه و آن ابتلائاتى كه او پيدا كرد و قضيه كربلا پيش نمى‏آمد و جرم گناه همه اين امور به گردن آن مقدسين نهروان بود كه لعنت خدا از ابد تا... با آنها باشد. اگر آن روز در خود زمان

صحيفه نور ج 18 صفحه 269

پيغمبر ابتلائات گذاشته شده بود، مى‏گذاشت ايشان آن حكومتى كه مى‏خواهد و آن وضعى كه مى‏خواست پيش بياورد پيش مى‏آمد باز هم اين مسائل پيش نمى‏آمد، لكن نگذاشتند، يك دسته به اسم اسلام به دشمنى برخاستند و يك دسته احمق هم كه در اطراف ايشان بودند باز به اسم قرآن دست ايشان را بستند، دست اميرالمؤمنين را. و اين يك تأسفى است كه براى مسلمين تا ابد بايد باشد. اگر از اول آن نحوى كه مى‏خواست ايشان، تحقق پيدا كرده بود و دنبال او هم حضرت امير آن نحوى كه مى‏خواست عمل شده بود اين گرفتارى‏ها پيش نمى‏آمد لكن تقديرات الهى اينطور بود و ما بخواهيم مسائل آنجا را بگوئيم، از مسائل روز خودمان كه شبيه همان مسائل است باز مى‏مانيم. ما امروز هم گرفتار به همان مسائل هستيم. همان مسائلى كه آنها مبتلا به آن بودند با وضع ديگرى هستيم. دامنه‏اش، منتها توسعه‏اش براى خاطر وضع دنيا عوض شده و بيشتر شده است. آن روز اگر چنانچه حضرت رسول سلام الله عليه و حضرت امير سلام الله عليه مبتلا بودند به يك نحو محدودى و نگذاشتند صداى آنها برسد و همان مقدار كه رسيد مى‏بينيد كه نورانيتش عالم را گرفته است، امروز با يك وضع بسيار توسعه‏دارى اسلام مبتلا به آن هست. آنها نگذاشتند كه يك حكومت اسلامى تحقق پيدا بكند، با اسم اسلام. امروز هم ما مبتلاى به همين معنا هستيم كه با اسم اسلام مى‏خواهند نگذارند كه حكومت اسلام محقق بشود يك دسته غيرمتوجه و جاهل و يك دسته عالم متهتك. پيغمبر اكرم فرمود كه، منقول از ايشان است كه دو طايفه كمر من را شكستند: آن عالم‏هائى كه متهتك هستند و آن جاهل‏هايى كه متنسك هستند. و من نمى‏دانم اسلام از كدام طايفه بيشتر صدمه ديده است، آيا از عالم متهتك يا جاهل متنسك. در هر صورت از هر دو طايفه صدمه ديده است اسلام. و اين هم هست و بعدها هم خواهد بود و خواهد بود حتى در زمان حضور حضرت ولى امر كه در بعضى روايات هست كه علما تكفيرش مى‏كنند. اين ابتلايى است كه در دنيا هست. شيطان هم از اول به خدا عرض كرد يا - عرض كنم - تهديد كرد خدا را كه من تا آخر نمى‏گذارم كار انجام بگيرد و خيلى هم موفق است. ما بايد توجه بكنيم به اينكه مسائلى كه خودمان داريم چى هست.

بايد ايران بداند كه دست‏هايى در كار است تا حتى بين خانه‏ها اختلاف بيندازد

ما گمان نكنيم كه دست‏هاى قدرت‏هاى بزرگ قطع شده است از اينجا. ملت ايران بايد توجه كنند به اينكه توطئه‏ها هست الان. شما ملاحظه بفرماييد كه در همين انتخاباتى كه با آن خوبى و آزادى انجام گرفت و بحمدالله مردم همه در صحنه حاضر بودند و اميد است كه در دوره دوم هم در آن بعد هم كه بايد انتخابات بشود آن هم حاضر باشند مردم و اين تكليف الهى را به آن عمل كنند، الان دست‏هايى از داخل و خارج هست كه بين آقايانى كه در انتخابات دخالت داشتند اختلاف بيندازند. شما گمان نكنيد كه خارجى‏ها و اذناب آنها در اين كشور كودتا مى‏كنند، نمى‏كنند چون نمى‏توانند. كشورى كه همه‏اش مهياست براى شهادت، نمى‏توانند كه آنها در اينجا وارد بشوند لكن از داخل ما را مى‏پوسانند. يكى از مواردى كه الان انگشت آنها در كار است و با جديت دارند توطئه مى‏كنند اين است كه

صحيفه نور ج 18 صفحه 270

دودستگى بيندازند بين اشخاصى كه در انتخابات بردند يا به اصطلاح باختند. با اين تعبير زشت برد و باخت، شكست و پيروزى، با اين تعبيرهاى زشت مى‏خواهند بين ملت ما اختلاف بيندازند. انتخاباتى كه بايد همه دست به هم بدهند و آن را به وجه صحيح به آخر برسانند و بايد وحدت زيادتر بشود از اول، من مى‏ترسم كه خداى نخواسته موجب اختلاف بشود. و اين از مكايد شيطان است به دست شياطين. اگر براى خدا كسى كار بكند خودش را انتخاب كرده است كه خدمت كند به اسلام و مسلمين اگر چنانچه پيروز بشود پيروزى نبايد بگويد، براى اينكه يك خدمتى است به عهده‏اش آمده است و گرفتارى اين خدمت بسيار شديد است و اگر چنانچه در اين دوره او كنار رفته است خيال نكند كه كنار رفته است و اين عيبى است. قضيه برد و باخت نيست، قضيه خدمت است در اين پست يا در آن پست. بايد ايران بداند كه دست‏هايى الان در كار است كه حتى بين خانه‏ها اختلاف بيندازد. در يك خانه بين افراد اختلاف بيندازد. ما بايد از تاريخ عبرت ببريم و اين تاريخ در زمان مشروطه اينطور بود. در زمان مشروطه آنهايى كه مى‏خواستند ايران را نگذارند به يك سامانى برسد و چماق استبداد تا آخر باقى بماند بين افراد، دستجات، احزاب اختلاف انداختند حتى آنهايى كه آنوقت بودند مى‏گفتند كه در يك خانه بين برادر با برادر، پدر و پسر اختلاف بود يك دست مستبد، يك دسته مشروطه. اين اختلاف موجب شد كه نتوانست مشروطه آنطورى كه علماى اسلام مى‏خواستند تحقق پيدا بكند بعد هم اين اختلافات موجب شد كه يك دسته از آن غربزده‏ها بريزند و به اسم مشروطه بگيرند مقامات را و استبداد به صورت مشروطه بر اين ملت تحميل كنند و ديديد كه چه شد امروز همان روز است اگر ملت بيدار نشود، اگر علماء اسلام بيدار نباشند، غفلت كنند، اگر چنانچه علماى قم، مدرسين قم، طلاب قم، علماء تهران، روحانيت مبارز تهران، علماء همه بلاد و روحانيون همه بلاد و مردم بيدار نشوند، الان دارند وضعى را، يعنى مى‏خواهند وضعى را كار كنند كه زمان مشروطه كردند و بدانيد گناهش به گردن همه ماست.

در تمام دنيا چنين انتخابات آزادى كه در ايران شده، نبوده است

مسأله كرسى مجلس در اسلام مطرح نيست، مساله رياست مطرح نيست، مسئله رياست جمهور مطرح نيست، مساله وزارت مطرح نيست، اگر كسى اينها را خيال كند مطرح هست اسلام را نشناخته است. شماها شيعه همان هستيد كه مى‏گويد كه من به اندازه اين كفش كهنه‏اى كه هيچ نمى‏ارزد امارت شما را به اندازه اين برايش ارزش قائل نيستم مگر اينكه حقى را ايجاد كند. شما كه مى‏خواهيد حق را ايجاد كنيد، شما كه مى‏خواهيد اسلام را به پيش ببريد، چه در مجلس پيش ببريد يا در مدرسه پيش ببريد يا در محافل ديگر. بايد پيش‏تان فرق نكند. بايد توجه كنيد به اينكه مبادا آن گرفتارى‏هاى آن زمان براى ما پيش بيايد، نمى‏آيد انشاء الله حالا فردا رسانه‏هاى گروهى نگويند كه معلوم شد ايران به هم خورده است و ديگر نخير نوبت ما رسيده است. خير آنها بايد آرزوهايشان را به گور ببرند. اينكه من عرض مى‏كنم، نه اينكه ما الان مبتلا به قضيه‏اى هستم، ما هميشه مى‏خواهيم جلوى فسادها را كه آنها

صحيفه نور ج 18 صفحه 271

مى‏خواهند ايجاد كنند جلويش را بگيريم. آنها گمان نكنند كه الان يك، ايران يك خبرى شده. ايران يك انتخاباتى آزاد كه در تمام دنيا يك همچو انتخابات آزادى نبوده است اينطور نيست كه كسى گمان كند كه حالا وقت اين شده است كه ما نتيجه بگيريم. نه اين وقت براى شما نخواهد آمد و نتيجه‏اى از اين مسائل دست شما نخواهد رسيد و چيزى نيست در كار. من تنبه مى‏دهم كه مبادا بشود والا مسأله نيست. در هر صورت من بايد تذكر بدهم به اينكه آقايانى كه در انتخابات دخالت كردند باز هم با كمال خلوص نيت دخالت بكنند و هرگز از اين معنا كه من نبردم و - او نبرده - او برده است دلخور نباشند شما همه برادر هستيد، دوستيد. اين دوست باشد در مجلس يا آن دوست باشد يا من باشم، اينها مطرح نبايد باشد پيش ملت ايران و مطرح نيست انشاء الله. من اميدوارم كه در اين دوره‏اى كه باز پيش مى‏آيد و بايد انتخابات بعد از چند روز ديگر با جديت آقايانى كه دست اندر كار هستند مثل وزير كشور و مثل شوراى نگهبان به زودى اين امر شروع بشود كه مجلس ما، ايران ما يك روز بدون مجلس نباشد و آقاى امامى مژده اين معنا را الان به من دادند كه نه همين طور خواهد شد. و من اميدوارم كه ملت ايران به همانطورى كه اين دفعه آمدند پاى صندوق‏ها دفعه ديگر هم بيايند و آراء خودشان را در صندوق‏ها بريزند و قدر اين آزادى را بدانند كه تحت تأثير هيچ كس نبودند و احدى در سرتاسر ايران الزام نكرده است كسى را كه رأى به اين بده يا به او بده. الزام به راى دادن هم نكرده است لكن تكليف شرعى گفته است.

از همه ملت تقاضا مى‏كنم مبادا تحت تأثير عناصر اختلاف‏انگيز واقع بشوند

ما اگر مى‏گوئيم، تكليف شرعى مى‏گوئيم و الا نه اين است كه ما الزامشان بكنيم. اين مكلفند شرعا به اينكه حفظ بكنند جمهورى اسلامى را و حفظ به اين است كه در صحنه باشند و حفظ به اين است كه اختلافات نداشته باشند و حفظ به اين است كه مبادا آن كسى كه فرض كنيد كه برده است به اصطلاح برود به رخ او بكشد، آن كسى كه نبرده است خيال كند كه يك چيزى از دستش رفته است. اين حرف‏ها نيست در كار. چيزى نيست اصلش. اسلام است، اسلام در دست همه شماست شما مى‏خواستيد آنجا خدمت بكنيد نشد حالا در جاى ديگر خدمت مى‏كنيد. مى‏خواستيد در مجلس خدمت كنيد نشد حالا در دولت خدمت مى‏كنيد، حالا در پست‏هاى ديگر خدمت مى‏كنيد، حالا در مدرسه خدمت مى‏كنيد، حالا مشغول به چيز مى‏شويد. من اين امر را كه عرض مى‏كنم از همه ملت تقاضا مى‏كنم كه مبادا تحت تاثير اين عناصرى كه الان در كار هستند و مى‏خواهند القاء اختلاف بكنند، تحت تاثير اينها واقع بشويد و همه برادر هم هستيد و برادروار با هم باشيد و اگر چنانچه در انتخابات اشتباهاتى شده يا فرضا تقلبى شده است، خوب، مواردى هست كه رسيدگى مى‏شود و شوراى نگهبان هم يا ابطال مى‏كند يا فرض كنيد بعضى صندوق‏ها را يا اصل انتخابات را. يك مسأله عادى است كه در همه جا هست و اين امر مهمى نيست.

صحيفه نور ج 18 صفحه 272

ما دنبال اين باشيم كه زحمات انبياء را حفظ كنيم

من اميدوارم كه آقايان با كمال اخلاص اين دفعه هم وارد بشوند و آراء خودشان را بريزند و اين مبعثى كه نورش به همه عالم رسيده است در صورتى كه نتوانستند آنطورى كه مى‏خواستند بشود ما دنبالش باشيم كه زحمات انبياء را حفظ كنيم و نگذاريم كه خداى نخواسته آن زحمتى كه تا حالا در ايران كشيده شده است و بحمدالله به قدرت خودش رسيده است ايران و الان در همه دنيا مطرح است و تنها چيزى كه مطرح است الان بيشتر در همه جا همين معناست و اين هم براى اين است كه اينها مى‏ترسند كه مبادا اسلام تحقق پيدا بكند و آرزوهاى خودشان از بين برود. لابد شما مى‏بينيد كه الان صلح‏طلب‏ها دور هم جمع شدند آمريكا رفته چين و با هم شعر مى‏خوانند، اين براى او شعر مى‏خواند، او براى او شعر مى‏خواند و همه هم دم از صلح مى‏زنند و دم از صفا و ما مى‏خواهيم جوانان‏مان در صفا و در صلح و در آرامش زندگى كنند وضع دنيا اين شده است كه آنها آنطور آرامش را در دنيا مى‏خواهند و ما هم كه واقعا مى‏خواهيم اينطور، نمى‏گذارند آنها. پس ما بايد خودمان توجه كنيم به مسائل. ما دنبال اين باشيم كه خودمان ملت را حفظ كنيم و انشاء الله همانطورى كه ايران را نجات داديم از شر شاهنشاهى، عراق را هم نجات بدهيم از دست اين حزب بعث فاسد. خداوند انشاء الله همه شما را توفيق عنايت كند. و به همه ما توفيق خدمت عنايت كند. و خدا انشاء الله پشتيبان همه شما باشد و ملت ايران و عراق را پيروز كند. والسلام عليكم و رحمة الله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها