پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391 2:08 AM
بيانات امام خمينى در جمع مديران و كاركنان سازمان صدا و سيماى جمهورى اسلامى سراسركشور
بايد كوشش كنيم به اينكه آن چيزهائى كه نداريم تحصيل كنيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من از دوستان محترمى كه در اين مجلس حاضر هستند تشكر مىكنم و اميدوارم كه همه موفق بشوند به اينكه موافق رضاى خدا عمل كنند. همانطورى كه شما گفتيد اين دستگاه تبليغاتى در زمان سابق به طورى فاسد بود كه تبديلش را به يك وضع سالم، مجاهدات زياد لازم دارد و من از مجاهداتى كه در اين راه كردند آقايان و بحمدالله بسيار هم عمل شده است تشكر مىكنم. لكن ما نبايد اكتفا كنيم به آن چيزى كه داريم، بايد كوشش كنيم به اينكه آن چيزهائى كه نداريم تحصيل كنيم. ما نبايد در تحت تأثير هيچ قدرتى واقع بشويم و در تحت تأثير هيچ تبليغاتى در عالم واقع بشويم. ما بايد در همه امور مستقل باشيم و خودمان كار كنيم، توقع نداشته باشيم كه خارج براى ما كار بكند. خارجىها همه الان در صددند كه كارشكنى بكنند، براى ما كار نمىكنند. سابق هم همينطور بوده است، منتها به صورت اينكه براى ايران مىخواهند كار بكنند، ايران را به دام كشيدند و آن كردند كه همه ديديد.
صدا و سيما دستگاهى است كه با صحت آن مردم صحيح مىشوند و با فساد آن فاسد
اين دستگاه صدا و سيما امروز وضعى دارد كه مسؤوليت شما آقايان را خيلى زياد مىكند. سابق تبليغات عبارت از اين بود كه اهل منبر يا علما در همان محل محدودى كه داشتند، در مسجدى كه داشتند مىرفتند و براى يك چند نفرى يا يك عدهاى صحبت مىكردند و ارشاد مىكردند. امروز اين دستگاه در همه كشور پهن شده است و از راديو گمان ندارم كه قشرى باشند كه محروم باشند. همه گوش مىكنند حتى آنهايى كه در صحرا دارند زراعت مىكنند، راديو هم گوش مىكنند و سيما راهم همانطورى كه گفتيد توسعهاش زياد شده است و علاوه بر اين، اين دستگاه خصوصاً راديو در خارج از كشور بسيار گسترده است. بنائاعليه مىتواند اين دستگاه با اندك انحرافى ميليونها مردم را منحرف كند و با اندك اشتباهى ميليونها مردم را به اشتباه بيندازد و مىتواند كه اگر چنانچه انشاءالله صد در صد در راه ارشاد و در راه اسلام شد، ميليون جمعيت را، صدها ميليون جمعيت را هدايت كند. بنابر اين يك دستگاهى است اين كه نبايد ما اين را كم بشمريم. دستگاهى است كه با صحت او بسيارى از مردم در داخل و خارج صحيح مىشوند و با فساد او فاسد مىشوند. از آن طرف مسؤوليت بسيار
است و از آن طرف كه راه ارشاد است، ارزش زياد است. همانطورى كه ارزش دارد اين دستگاه براى اسلام و جمهورى اسلامى، اسلام از اين مى خواهد كه بهره بردارى زياد در راه اسلام بشود، تبليغات زياد در راه اسلام بشود. صداى جمهورى اسلامى كه تقريباً به اكثر كشورها، به بسيارى از كشورها مىرسد، اين صدا بايد يك صدايى باشد كه مردم را ارشاد كند و اسلام را معرفى كند. امروز دارند همه گروههايى كه در خارج هستند، چه تبليغات راديو و تلويزيونىشان و چه تبليغات از راه مطبوعاتشان دارند با اسلام معارضه مىكنند. مسأله، مسأله ايران نيست. اگر تنها مسأله ايران بود چندان اهميت نداشت، اما مقابله با اسلام است، نه مقابله با ايران است. منتها اينها چون فهميدند كه آن چيزى كه در ايران واقع شده است، آن اين است كه اسلام را به آنطورى كه هست، (نه به آنطورى كه غربىها معرفى مىكردند، حالا هم باز منحرفين معرفى مىكنند)، اسلام را آنطورى كه هست معرفى كنند، آنطورى كه هست پياده كنند، آنطورى كه هست به خارج ارائه بدهند اين يك خطر بسيار عظيمى است براى قدرتهاى بزرگ. چنانچه ملاحظه مى كنيد كه با تصريح مىگويند كه اسلام يك خطرى است و صحيح هم مى گويند. نسبت به اشخاص فاسد خطر دارد اسلام، نسبت به چپاولگرها، نسبت به دزدها، نسبت به زورگوها اسلام خطر است. اما اسلام مىخواهد كه اينطور مسائل در دنيا نباشد. اسلام مىخواهد كه همه در آرامش باشند، همه در صلاح باشند. و ما كه مىگوئيم اسلام را ما مىخواهيم صادر كنيم، معنايش اين نيست كه ما سوار طياره بشويم و بريزيم به ممالك ديگر. يك همچو چيزى نه ما گفتيم و نه ما مىتوانيم. اما آنكه ما مىتوانيم اين است كه مىتوانيم به وسيله دستگاههائى كه داريم، به وسيله همين صدا و سيما، به وسيله مطبوعات، به وسيله گروههائى كه در خارج مىروند، اسلام را آنطورى كه هست معرفى كنيم. اگر آنطورى كه هست معرفى بشود، مورد قبول همه خواهد شد. بشر فطرتش يك فطرت سالم است، اگر يك چيزى را القا بكنند، روى فطرت سالم خودش قبول مىكند و قدرتمندها از همين معنا مىترسند. بنابراين ما يك وظيفه بسيار بزرگ در عهده داريم. نه ما تنها، همه مسلمانها و نه شما تنها، همه قشرهائى كه در ايران و در خارج ايران هستند و متعهد به اسلام هستند، وظيفه بزرگى داريم و آن اينكه اسلام را آنطورى كه هست، آنطورى كه خداى تبارك و تعالى فرموده است، آنطورى كه در روايات و در قرآن ما هست، آنطور به مردم ارائه بدهيم و به دنيا ارائه بدهيم و همين خودش از هزارها توپ و تانك بيشتر مىتواند موثر باشد. آن چيزى كه با ارشاد حاصل بشود، قلب مردم را برگرداند و اين كار، اين هنر از اسلام مىآيد و اين هنر از احكام اسلام مىآيد، نه با يك توپ و تانك بخواهد كار بكند، او نمىتواند كارى بكند و شما بينيد كه با اينكه قدرتهاى بزرگ داراى آن قدرتها هستند هر روز در دنيا دارند شكست مىخوردند.
امروز امريكا از لبنان فرار كرده و اسمش را گذاشته جابجائى!!
شما وضع آمريكا را در سابق با حالا مقايسه كنيد. وضع انگلستان را در سابق با حالا ملاحظه كنيد و همين طور ساير قدرتها را در سابق آمريكا نسبت به ايران و نسبت به ساير كشورهاى اسلامى
به خيال خودش يك آقائى بود كه با يك كلمه كارها را اصلاح مىكرد. آنطور بود كه اگر مثلا فرض كنيد شاه يك كشورى، رئيس جمهور يك كشور اسلامى مىخواست برود در امريكا، بايد مدتها زحمت بكشد تا اجازه به او بدهند، وقتى هم مىرفت مدتها زحمت بكشد كه پيش رئيس جمهور برود. وضع اينطور بود، با يك كلمه كارها را اصلاح كردند. امروز وضع امريكا اينطور شده است كه از لبنان با اينكه لبنان در دست اوست بسيارىاش، با اينكه رئيس جمهورش با اوست، با اينكه بسيارى از جبهههايش با او هستند، همين مسلمانهاى معدود كارى كردند كه از لبنان فرار كرده، منتها اسمش را گذاشته است كه ما جابجا شديم، جابجائى اسمش راگذاشته!! اين فرار است، چرا اسمش را درست نمىگوئيد؟ و فرار كرده و دنبال فرارش از خارج توپ به روى مردم بسته است، اين از شدت عجز اين كشور است كه برود خارج و از خارج توپش را سوار كند به مردم جهان، موشكش را بفرستد طرف مردم. اين كمال عجز است از براى او، لكن اينها با اينكه ادراك اين مطلب را كردند به روى خودشان نمىآورند، باز هم آن حرفهاى زمان سابق را مىزند.
رئيس جمهور امريكا گفت ما اجازه نمىدهيم كه تنگه هرمز بسته بشود. اين خيال مىكند حالا هم زمان سابق است كه اجازه مى خواهد اجازه ايشان تأثير دارد! حالا اين مردم لبنانند كه اجازه ندادند شما در آنجا باشيد و اين مردم ايرانند كه اجازه ندادند كه شما دراينجا باشيد و اين مردم ايرانند كه بايد به شما اجازه بدهند. و عمده اشتباه آنها، اگر اشتباه كرده باشند، عمده اين است كه نمىدانند كه با كى مقابلند. آنوقتى كه با دولتها مقابل بودند. ملتها كارى نداشتند با دولتها، كارهايشان را به دست دولتها انجام مىدادند. دولتها هم نوكر آنها بودند، حالا هم در بسيارى جاها همين كار را مىكنند، براى اينكه دولتها نوكر هستند، ملتها هم كار ندارند. آنجائى كه مواجه با ملت هستند همه جا شكست مىخورد. لبنان با اينكه ملتش يك مقدارىاش در ميدان است، مابقىاش طرفدار امريكاست و يا كارى ندارد، آنطور كرده امريكا را كه با همه چيزهائى كه هى مىگفت مامانيم در اينجا، مكرر اين معنا را بزرگانشان مىگفتند، رئيس جمهورشان گفتند كه ما ماندنى هستيم در امريكا، حالا مىبينيد كه فرار كردند، مىگويند ما جابجا شديم.
ايران غير لبنان است، ايران دولتش، ملتش، تمام اقشارش با هم هستند. آنجا با هم نيستند، آنجا دولتشان مخالف است با ملت. ايران تمام اقشارش با هم موافقند، با هم هستند، با يك همچو ملتى نمىتواند هيچ قدرتى مقابله كند. ملتها ايستادهاند، مثل ايران ايستادهاند و در راه اسلام دارند از همه چيزشان گذرند. يك ملتى كه از همه چيزش در راه اسلام دارد مىگذرد و جوانانش هر روز دارند در راه اسلام فداكارى مىكنند اين را نمىشود يك دولتى بيايد به او زور بگويد يا فشار به او بياورد.
امروز مظلومين بايد برخيزند و داد خودشان را از ستمكاران بگيرند
امروز وضع غير آنوقت است، آن اشتباهات را بايد از مغزهاشان بيرون كنند. اشتباه اينكه وضع حالاى دنيا با سابق يك طور است، اشتباه اينكه مقابله با ملتها مثل مقابله با دولت هاست، اينها از
اشتباهاتى است كه اينها دارند، يا مىفهمند نمىخواهند به روى خودشان بياورند. از اين جهت نمىتواند امريكا، نه شوروى، نه امريكا، نه ساير قدرتها با ملتها نمىتوانند مقابله كنند. آنها مىتوانند با دولتها و همين طور هم كردند. از اول هم بنابر همين بود كه اينها دولتها را تحت سلطه خودشان قرار مىدادند، نوكر خودشان قرار مىدادند، به وسيله آنها هر كارى مىخواستند مىكردند. اما امروزى وضع تغيير كرده دنيا امروز بيدار شده است. دنيا از امريكاى لاتين گرفته تا كشور شوروى، امريكاى مركزى و همه جا، تمام دنيا، مظلومين دنيا بيدار شدهاند. مظلومين دنيا نمىپذيرند از آنها آن چيزهايى را كه در سابق پذيرفتند. امروز قدرتها بايد گوش كنند به حرف ملتها، نمىفهمند اين را كه نبايد بنشينند بگويند كه ما اجازه مىدهيم يا اجازه نمىدهيم. اين اجازه مىدهيم و اجازه نمىدهيم مال آنوقتها بود، نه مال حالا و اينكه ما فلان جا را چه مىكنيم، حمله نظامى مىكنيم، خوب، شما حمله نظامىتان را كرديد و ديديد چه شد، شوروى هم حمله نظامىاش را كرده و دارد مىكند و مىبيند كه چه مىشود. با اينكه در آنجا افغانستان هم يك دسته هستند كه با اينها مقابله مىكنند و الان فشل كردند آنها را. اينها بايد تجديد كنند نظر خودشان را، بايد بفهمند ين معنا را كه امروز غير سابق است و ملتها غير دولتها هستند.
بنابراين ما بايد اين مطلب را به مردم دنيا بفهمانيم كه هر كسى نمىداند، بداند كه امروز وضع غيرسابق است و مظلومين بايد برخيزند از جا و مظلومين بايد داد خودشان را از ستمكاران بگيرند. و اين يك مطلب شدنى است و مسلمين بايد با هم باشند و معالاسف باز بسيارى از سران مسلمين كارشكنى مىكنند. مسلمين با هم باشند، اگر مسلمين با هم باشند، يك قدرتى را تشكيل مىدهند كه هيچ يك از اين قدرتها مثل آن قدرت نيست براى اينكه يك ميليارد جمعيت ايماندار غير يك ميليارد جمعيت بىايمان است، غير صد ميليارد جمعيت بىايمان است. شما ملاحظه كرديد كه يك جمعيت كمى در ايران و هيچ وسايل نداشت، لكن ايمان داشت چه معجزهاى در دنيا ايجاد كرده و دنيا الان چطور تحت تأثير ايران واقع شده است. بنابراين ما بايد توجه بكنيم، شمايى كه دستگاه تبليغات در دستتان است، آنهايى كه مىخواهند صحبت كنند براى مردم، گروههايى كه در خارج مىروند، بايد معرفى كنند اسلام را كه اسلام اين است و انشاءالله مورد قبول است.
انتخابات در انحصار هيچ كس نيست و مال همه مردم است
از امورى كه لازم است امروز تذكر بدهم شايد بعد دير بشود، قضيه انتخابات است. همانطورى كه مكرر من عرض كردهام و سايرين هم گفتهاند انتخابات در انحصار هيچ كس نيست، نه در انحصار روحانيين است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروههاست انتخابات مال همه مردم است. مردم سرنوشت خودشان دست خودشان است و انتخابات براى تحصيل سرنوشت شما ملت است. از قرارى كه من شنيدهام در دانشگاه بعضى از اشخاص رفتهاند گفتهاند كه دخالت در انتخابات، دخالت در سياست است و اين حق مجتهدين است تا حالا مىگفتند كه مجتهدين در سياست نبايد
دخالت بكنند، اين منافى با حق مجتهدين است، آنجا شكست خوردهاند حالا عكسش را دارند مىگويند. اين هم روى همين زمينه است، اينكه مىگويند انتخابات از امور سياسى است و امور سياسى هم حق مجتهدين است هر دويش غلط است. انتخابات سرنوشت يك ملت را دارد تعيين كند انتخابات بر فرض اينكه سياسى باشد و هست هم، اين دارد سرنوشت همه ملت را تعيين مىكند، يعنى آحاد ملت سرنوشت زندگىشان در دنيا و آخرت منوط به اين انتخابات است. اين اينطور نيست كه انتخابات را بايد چند تا مجتهد عمل كنند. اين معنى دارد كه مثلاً يك دويست تا مجتهد در قم داشتيم و يك صد تا مجتهد در جاهاى ديگر داشتيم، اينها همه بيايند انتخاب كنند، ديگر مردم بروند كنار؟! اين يك توطئهاى است كه مىخواهند همانطورى كه در صدها سال توطئه اين بود كه بايد روحانيون و مذهب از سياست جدا باشد و استفاده زياد كردند و ما ضررهاى زياد از اين برديم، الان هم گرفتار ضررهاى او هستيم، حالا ديدند اين شكست خورد، يك نقشه ديگر كشيدند و آن اين است كه انتخابات حق مجتهدين است، انتخابات يا دخالت در سياست حق مجتهدين است. دانشگاهىها بدانند اين را كه همانطورى كه يك مجتهد در سرنوشت خودش بايد دخالت كند، يك دانشجوى جوان هم بايد در سرنوشت خودش دخالت كند. فرق ما بين دانشگاهى و دانشجو و مثلاً مدرسهاى و اينها نيست، همهشان با هم هستند. اينكه در دانشگاه رفتند و يك همچو مطلبى را گفتند، اين يك توطئهاى است براى اينكه شما جوانها را مأيوس كنند.
بيدار باشيد، توجه كنيد، اينها با توطئههايشان مىخواهند كار را انجام بدهند، نمىتوانند با دخالت نظامى كار بكنند، اينها مىخواهند با شيطنت هايشان كار خودشان را انجام بدهند. آنوقت شيطنت اين بود كه سياست از مذهب خارج است و بسيار ضرر به ما زدند و ما بسيار ضرر خورديم و آنها هم بسيار نفع بردند، اين مطلب شكست خورده، حالا مىگويند كه سياست حق مجتهدين است يعنى در امور سياسى در ايران پانصد نفر دخالت كنند، باقىشان بروند سراغ كارشان. يعنى مردم بروند سراغ كارشان، هيچ كار به مسائل اجتماعى نداشته باشند و چند نفر پيرمرد ملا بيايند دخالت بكنند. اين از آن توطئه سابق بدتر است براى ايران، براى اينكه آن يك عده از علما را كنار مىگذاشت، منتها به واسطه آنها هم يك قشر زيادى كنار گذاشته مىشوند، اين تمام ملت را مىخواهد كنار بگذارد. يعنى نه اينكه اين مىخواهد مجتهد را داخل كند، اين مىخواهد مجتهد را با دست همين ملت از بين ببرد. بايد دانشگاهىها متوجه باشند كه اگر چنانچه افرادى در دانشگاه هستند كه شيطنت دارند مىكنند، اينها را بايد توجه كنند كه گول اينها را نخورند. خودشان دخالت در امور انتخابات بكنند. انتخابات سرنوشت حتى شمايى كه در آنجا هستيد را تعيين مىكند. يك امرى كه سرنوشت آحاد ملت در دست اوست، وظيفه آحاد ملت است كه در آن دخالت كند، مربوط به يك قشرى، دون قشرى نيست، همه بايد در اين دخالت بكنند. و اين شيطنتهايى كه الان دارند مىكنند، به طورى كه به من گفتهاند براى مأيوس كردن بعضى از جوانهاى ماست. اين شيطنت را خنثى كنيد و فعال وارد بشويد در انتخابات، مىخواهيد خودتان كسانى را تعيين كنيد و انتخاب بكنيد، مى خواهيد ببينيد هر قشرى كه مىپسنديد حرفهاى آنها
را و كانديداى آنها را. شما هم با آنها باشيد. در هر صورت ما بايد از كيد اين خائنين هيچ وقت غافل نشويم. اينها دائما مشغول نقشه كشى هستند و دائما مشغول توطئه هستند براى اينكه اين سيلىاى كه از اسلام خوردهاند اينها، به اين زودى جبران پذير نيست. اينها مىخواهند و مىدانند كه با زور نمىشود اين كار را انجام داد. اگر هم يك وقتى مىگويند كه ما با زور و نظامى مىكنيم، اين بيخود مىگويد. خودشان هم مىفهمند كه بيخود مى گويد. آنها اگر بخواهند كارى بكنند همين از ناحيه خود مردم، از ناحيه دانشگاه، از ناحيه بازار، از ناحيه كارگرها، از ناحيه كارخانهها، از اين جاها مىخواهند صدمه بزنند و شما اگر بخواهيد براى خدا باشد يا براى ملتتان باشد يا براى زندگى خودتان باشد، بخواهيد كه اسير نباشيد بايد همه توجه كنيد و گول اين حرفها را نخوريد و در انتخابات به طور فعال همه دخالت بكنيد و من اميدوارم كه انشاءالله همه موفق بشويد و اميدوارم كه با سلامت و سعادت به كار خودتان ادامه بدهيد كه كار بسيار عظيمى است و كار بسيار پراهميتى است.
صدام رفتنى است، نه امريكا مىتواند نگهش دارد و نه ديگران
و شما مىبينيد كه الان تبليغات در دنيا همه كارها را دارد انجام مىدهد. شما ملاحظه مىكنيد كه صدام آنطور بيچاره شده است، تبليغاتش آنطور است، تبليغات ديگران نسبت به او آنطور است. آن بيچاره آنطور مفلوك شده، دور افتاده به اين طرف و آن طرف قرض مىكند. دور افتاده به اين ور و آن ور استدعا مىكند كه بياييد ما را صلح بدهيد و دروغ هم مىگويد، نمىخواهد صلح بكند، مىخواهد اغفال كند، از آن طرف مستاصل شده، از آن طرف رسانههاى گروهى همه جا مىگويند ايران اينجور گفت و عراق آنطور گفت. او را با آب و تاب نقل مىكنند، اين هم يك كلمه نقل مىكنند و اخيراً مىگويند كه خير، حالا ديگر كار به جاهاى مهم رسيده و ممكن است امريكا وارد بشود و ممكن است چه بشود. اينها همه حرف است. صدام رفتنى است و نه امريكا مىتواند نگهش دارد و نه ديگران. و من اميدوارم كه انشاءالله اين غده سرطانى در بلاد مسلمين و آن غده سرطانى در آن طرف بلاد مسلمين كه آنجا اسرائيل است و اينجا حزب بعث است، انشاءالله خداوند ريشه اين را بكند و ملت عراق خودشان سرنوشت خودشان را به دست خودشان انجام بدهند و ملت ايران هم انشاءالله با قدرت به پيش بروند.
والسلام عليكم و رحمة الله