0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:08 AM

 

صحيفه نور ج 18 صفحه 242

تاريخ: 9/12/62

بيانات امام خمينى در جمع مديران و كاركنان سازمان صدا و سيماى جمهورى اسلامى سراسركشور

بايد كوشش كنيم به اينكه آن چيزهائى كه نداريم تحصيل كنيم‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از دوستان محترمى كه در اين مجلس حاضر هستند تشكر مى‏كنم و اميدوارم كه همه موفق بشوند به اينكه موافق رضاى خدا عمل كنند. همانطورى كه شما گفتيد اين دستگاه تبليغاتى در زمان سابق به طورى فاسد بود كه تبديلش را به يك وضع سالم، مجاهدات زياد لازم دارد و من از مجاهداتى كه در اين راه كردند آقايان و بحمدالله بسيار هم عمل شده است تشكر مى‏كنم. لكن ما نبايد اكتفا كنيم به آن چيزى كه داريم، بايد كوشش كنيم به اينكه آن چيزهائى كه نداريم تحصيل كنيم. ما نبايد در تحت تأثير هيچ قدرتى واقع بشويم و در تحت تأثير هيچ تبليغاتى در عالم واقع بشويم. ما بايد در همه امور مستقل باشيم و خودمان كار كنيم، توقع نداشته باشيم كه خارج براى ما كار بكند. خارجى‏ها همه الان در صددند كه كارشكنى بكنند، براى ما كار نمى‏كنند. سابق هم همين‏طور بوده است، منتها به صورت اينكه براى ايران مى‏خواهند كار بكنند، ايران را به دام كشيدند و آن كردند كه همه ديديد.

صدا و سيما دستگاهى است كه با صحت آن مردم صحيح مى‏شوند و با فساد آن فاسد

اين دستگاه صدا و سيما امروز وضعى دارد كه مسؤوليت شما آقايان را خيلى زياد مى‏كند. سابق تبليغات عبارت از اين بود كه اهل منبر يا علما در همان محل محدودى كه داشتند، در مسجدى كه داشتند مى‏رفتند و براى يك چند نفرى يا يك عده‏اى صحبت مى‏كردند و ارشاد مى‏كردند. امروز اين دستگاه در همه كشور پهن شده است و از راديو گمان ندارم كه قشرى باشند كه محروم باشند. همه گوش مى‏كنند حتى آنهايى كه در صحرا دارند زراعت مى‏كنند، راديو هم گوش مى‏كنند و سيما راهم همانطورى كه گفتيد توسعه‏اش زياد شده است و علاوه بر اين، اين دستگاه خصوصاً راديو در خارج از كشور بسيار گسترده است. بنائاعليه مى‏تواند اين دستگاه با اندك انحرافى ميليون‏ها مردم را منحرف كند و با اندك اشتباهى ميليون‏ها مردم را به اشتباه بيندازد و مى‏تواند كه اگر چنانچه انشاءالله صد در صد در راه ارشاد و در راه اسلام شد، ميليون جمعيت را، صدها ميليون جمعيت را هدايت كند. بنابر اين يك دستگاهى است اين كه نبايد ما اين را كم بشمريم. دستگاهى است كه با صحت او بسيارى از مردم در داخل و خارج صحيح مى‏شوند و با فساد او فاسد مى‏شوند. از آن طرف مسؤوليت بسيار

صحيفه نور ج 18 صفحه 243

است و از آن طرف كه راه ارشاد است، ارزش زياد است. همانطورى كه ارزش دارد اين دستگاه براى اسلام و جمهورى اسلامى، اسلام از اين مى خواهد كه بهره بردارى زياد در راه اسلام بشود، تبليغات زياد در راه اسلام بشود. صداى جمهورى اسلامى كه تقريباً به اكثر كشورها، به بسيارى از كشورها مى‏رسد، اين صدا بايد يك صدايى باشد كه مردم را ارشاد كند و اسلام را معرفى كند. امروز دارند همه گروه‏هايى كه در خارج هستند، چه تبليغات راديو و تلويزيونى‏شان و چه تبليغات از راه مطبوعاتشان دارند با اسلام معارضه مى‏كنند. مسأله، مسأله ايران نيست. اگر تنها مسأله ايران بود چندان اهميت نداشت، اما مقابله با اسلام است، نه مقابله با ايران است. منتها اينها چون فهميدند كه آن چيزى كه در ايران واقع شده است، آن اين است كه اسلام را به آنطورى كه هست، (نه به آنطورى كه غربى‏ها معرفى مى‏كردند، حالا هم باز منحرفين معرفى مى‏كنند)، اسلام را آنطورى كه هست معرفى كنند، آنطورى كه هست پياده كنند، آنطورى كه هست به خارج ارائه بدهند اين يك خطر بسيار عظيمى است براى قدرت‏هاى بزرگ. چنانچه ملاحظه مى كنيد كه با تصريح مى‏گويند كه اسلام يك خطرى است و صحيح هم مى گويند. نسبت به اشخاص فاسد خطر دارد اسلام، نسبت به چپاولگرها، نسبت به دزدها، نسبت به زورگوها اسلام خطر است. اما اسلام مى‏خواهد كه اينطور مسائل در دنيا نباشد. اسلام مى‏خواهد كه همه در آرامش باشند، همه در صلاح باشند. و ما كه مى‏گوئيم اسلام را ما مى‏خواهيم صادر كنيم، معنايش اين نيست كه ما سوار طياره بشويم و بريزيم به ممالك ديگر. يك همچو چيزى نه ما گفتيم و نه ما مى‏توانيم. اما آنكه ما مى‏توانيم اين است كه مى‏توانيم به وسيله دستگاه‏هائى كه داريم، به وسيله همين صدا و سيما، به وسيله مطبوعات، به وسيله گروه‏هائى كه در خارج مى‏روند، اسلام را آنطورى كه هست معرفى كنيم. اگر آنطورى كه هست معرفى بشود، مورد قبول همه خواهد شد. بشر فطرتش يك فطرت سالم است، اگر يك چيزى را القا بكنند، روى فطرت سالم خودش قبول مى‏كند و قدرتمندها از همين معنا مى‏ترسند. بنابراين ما يك وظيفه بسيار بزرگ در عهده داريم. نه ما تنها، همه مسلمان‏ها و نه شما تنها، همه قشرهائى كه در ايران و در خارج ايران هستند و متعهد به اسلام هستند، وظيفه بزرگى داريم و آن اينكه اسلام را آنطورى كه هست، آنطورى كه خداى تبارك و تعالى فرموده است، آنطورى كه در روايات و در قرآن ما هست، آنطور به مردم ارائه بدهيم و به دنيا ارائه بدهيم و همين خودش از هزارها توپ و تانك بيشتر مى‏تواند موثر باشد. آن چيزى كه با ارشاد حاصل بشود، قلب مردم را برگرداند و اين كار، اين هنر از اسلام مى‏آيد و اين هنر از احكام اسلام مى‏آيد، نه با يك توپ و تانك بخواهد كار بكند، او نمى‏تواند كارى بكند و شما بينيد كه با اينكه قدرت‏هاى بزرگ داراى آن قدرت‏ها هستند هر روز در دنيا دارند شكست مى‏خوردند.

امروز امريكا از لبنان فرار كرده و اسمش را گذاشته جابجائى!!

شما وضع آمريكا را در سابق با حالا مقايسه كنيد. وضع انگلستان را در سابق با حالا ملاحظه كنيد و همين طور ساير قدرت‏ها را در سابق آمريكا نسبت به ايران و نسبت به ساير كشورهاى اسلامى‏

صحيفه نور ج 18 صفحه 244

به خيال خودش يك آقائى بود كه با يك كلمه كارها را اصلاح مى‏كرد. آنطور بود كه اگر مثلا فرض كنيد شاه يك كشورى، رئيس جمهور يك كشور اسلامى مى‏خواست برود در امريكا، بايد مدت‏ها زحمت بكشد تا اجازه به او بدهند، وقتى هم مى‏رفت مدت‏ها زحمت بكشد كه پيش رئيس جمهور برود. وضع اينطور بود، با يك كلمه كارها را اصلاح كردند. امروز وضع امريكا اينطور شده است كه از لبنان با اينكه لبنان در دست اوست بسيارى‏اش، با اينكه رئيس جمهورش با اوست، با اينكه بسيارى از جبهه‏هايش با او هستند، همين مسلمان‏هاى معدود كارى كردند كه از لبنان فرار كرده، منتها اسمش را گذاشته است كه ما جابجا شديم، جابجائى اسمش راگذاشته!! اين فرار است، چرا اسمش را درست نمى‏گوئيد؟ و فرار كرده و دنبال فرارش از خارج توپ به روى مردم بسته است، اين از شدت عجز اين كشور است كه برود خارج و از خارج توپش را سوار كند به مردم جهان، موشكش را بفرستد طرف مردم. اين كمال عجز است از براى او، لكن اينها با اينكه ادراك اين مطلب را كردند به روى خودشان نمى‏آورند، باز هم آن حرف‏هاى زمان سابق را مى‏زند.

رئيس جمهور امريكا گفت ما اجازه نمى‏دهيم كه تنگه هرمز بسته بشود. اين خيال مى‏كند حالا هم زمان سابق است كه اجازه مى خواهد اجازه ايشان تأثير دارد! حالا اين مردم لبنانند كه اجازه ندادند شما در آنجا باشيد و اين مردم ايرانند كه اجازه ندادند كه شما دراينجا باشيد و اين مردم ايرانند كه بايد به شما اجازه بدهند. و عمده اشتباه آنها، اگر اشتباه كرده باشند، عمده اين است كه نمى‏دانند كه با كى مقابلند. آنوقتى كه با دولت‏ها مقابل بودند. ملت‏ها كارى نداشتند با دولت‏ها، كارهايشان را به دست دولت‏ها انجام مى‏دادند. دولت‏ها هم نوكر آنها بودند، حالا هم در بسيارى جاها همين كار را مى‏كنند، براى اينكه دولت‏ها نوكر هستند، ملت‏ها هم كار ندارند. آنجائى كه مواجه با ملت هستند همه جا شكست مى‏خورد. لبنان با اينكه ملتش يك مقدارى‏اش در ميدان است، مابقى‏اش طرفدار امريكاست و يا كارى ندارد، آنطور كرده امريكا را كه با همه چيزهائى كه هى مى‏گفت مامانيم در اينجا، مكرر اين معنا را بزرگانشان مى‏گفتند، رئيس جمهورشان گفتند كه ما ماندنى هستيم در امريكا، حالا مى‏بينيد كه فرار كردند، مى‏گويند ما جابجا شديم.

ايران غير لبنان است، ايران دولتش، ملتش، تمام اقشارش با هم هستند. آنجا با هم نيستند، آنجا دولتشان مخالف است با ملت. ايران تمام اقشارش با هم موافقند، با هم هستند، با يك همچو ملتى نمى‏تواند هيچ قدرتى مقابله كند. ملت‏ها ايستاده‏اند، مثل ايران ايستاده‏اند و در راه اسلام دارند از همه چيزشان گذرند. يك ملتى كه از همه چيزش در راه اسلام دارد مى‏گذرد و جوانانش هر روز دارند در راه اسلام فداكارى مى‏كنند اين را نمى‏شود يك دولتى بيايد به او زور بگويد يا فشار به او بياورد.

امروز مظلومين بايد برخيزند و داد خودشان را از ستمكاران بگيرند

امروز وضع غير آنوقت است، آن اشتباهات را بايد از مغزهاشان بيرون كنند. اشتباه اينكه وضع حالاى دنيا با سابق يك طور است، اشتباه اينكه مقابله با ملت‏ها مثل مقابله با دولت هاست، اينها از

صحيفه نور ج 18 صفحه 245

اشتباهاتى است كه اينها دارند، يا مى‏فهمند نمى‏خواهند به روى خودشان بياورند. از اين جهت نمى‏تواند امريكا، نه شوروى، نه امريكا، نه ساير قدرت‏ها با ملت‏ها نمى‏توانند مقابله كنند. آنها مى‏توانند با دولت‏ها و همين طور هم كردند. از اول هم بنابر همين بود كه اينها دولت‏ها را تحت سلطه خودشان قرار مى‏دادند، نوكر خودشان قرار مى‏دادند، به وسيله آنها هر كارى مى‏خواستند مى‏كردند. اما امروزى وضع تغيير كرده دنيا امروز بيدار شده است. دنيا از امريكاى لاتين گرفته تا كشور شوروى، امريكاى مركزى و همه جا، تمام دنيا، مظلومين دنيا بيدار شده‏اند. مظلومين دنيا نمى‏پذيرند از آنها آن چيزهايى را كه در سابق پذيرفتند. امروز قدرت‏ها بايد گوش كنند به حرف ملت‏ها، نمى‏فهمند اين را كه نبايد بنشينند بگويند كه ما اجازه مى‏دهيم يا اجازه نمى‏دهيم. اين اجازه مى‏دهيم و اجازه نمى‏دهيم مال آنوقت‏ها بود، نه مال حالا و اينكه ما فلان جا را چه مى‏كنيم، حمله نظامى مى‏كنيم، خوب، شما حمله نظامى‏تان را كرديد و ديديد چه شد، شوروى هم حمله نظامى‏اش را كرده و دارد مى‏كند و مى‏بيند كه چه مى‏شود. با اينكه در آنجا افغانستان هم يك دسته هستند كه با اينها مقابله مى‏كنند و الان فشل كردند آنها را. اينها بايد تجديد كنند نظر خودشان را، بايد بفهمند ين معنا را كه امروز غير سابق است و ملت‏ها غير دولت‏ها هستند.

بنابراين ما بايد اين مطلب را به مردم دنيا بفهمانيم كه هر كسى نمى‏داند، بداند كه امروز وضع غيرسابق است و مظلومين بايد برخيزند از جا و مظلومين بايد داد خودشان را از ستمكاران بگيرند. و اين يك مطلب شدنى است و مسلمين بايد با هم باشند و مع‏الاسف باز بسيارى از سران مسلمين كارشكنى مى‏كنند. مسلمين با هم باشند، اگر مسلمين با هم باشند، يك قدرتى را تشكيل مى‏دهند كه هيچ يك از اين قدرت‏ها مثل آن قدرت نيست براى اينكه يك ميليارد جمعيت ايماندار غير يك ميليارد جمعيت بى‏ايمان است، غير صد ميليارد جمعيت بى‏ايمان است. شما ملاحظه كرديد كه يك جمعيت كمى در ايران و هيچ وسايل نداشت، لكن ايمان داشت چه معجزه‏اى در دنيا ايجاد كرده و دنيا الان چطور تحت تأثير ايران واقع شده است. بنابراين ما بايد توجه بكنيم، شمايى كه دستگاه تبليغات در دستتان است، آنهايى كه مى‏خواهند صحبت كنند براى مردم، گروه‏هايى كه در خارج مى‏روند، بايد معرفى كنند اسلام را كه اسلام اين است و انشاءالله مورد قبول است.

انتخابات در انحصار هيچ كس نيست و مال همه مردم است

از امورى كه لازم است امروز تذكر بدهم شايد بعد دير بشود، قضيه انتخابات است. همانطورى كه مكرر من عرض كرده‏ام و سايرين هم گفته‏اند انتخابات در انحصار هيچ كس نيست، نه در انحصار روحانيين است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروه‏هاست انتخابات مال همه مردم است. مردم سرنوشت خودشان دست خودشان است و انتخابات براى تحصيل سرنوشت شما ملت است. از قرارى كه من شنيده‏ام در دانشگاه بعضى از اشخاص رفته‏اند گفته‏اند كه دخالت در انتخابات، دخالت در سياست است و اين حق مجتهدين است تا حالا مى‏گفتند كه مجتهدين در سياست نبايد

صحيفه نور ج 18 صفحه 246

دخالت بكنند، اين منافى با حق مجتهدين است، آنجا شكست خورده‏اند حالا عكسش را دارند مى‏گويند. اين هم روى همين زمينه است، اينكه مى‏گويند انتخابات از امور سياسى است و امور سياسى هم حق مجتهدين است هر دويش غلط است. انتخابات سرنوشت يك ملت را دارد تعيين كند انتخابات بر فرض اينكه سياسى باشد و هست هم، اين دارد سرنوشت همه ملت را تعيين مى‏كند، يعنى آحاد ملت سرنوشت زندگى‏شان در دنيا و آخرت منوط به اين انتخابات است. اين اينطور نيست كه انتخابات را بايد چند تا مجتهد عمل كنند. اين معنى دارد كه مثلاً يك دويست تا مجتهد در قم داشتيم و يك صد تا مجتهد در جاهاى ديگر داشتيم، اينها همه بيايند انتخاب كنند، ديگر مردم بروند كنار؟! اين يك توطئه‏اى است كه مى‏خواهند همانطورى كه در صدها سال توطئه اين بود كه بايد روحانيون و مذهب از سياست جدا باشد و استفاده زياد كردند و ما ضررهاى زياد از اين برديم، الان هم گرفتار ضررهاى او هستيم، حالا ديدند اين شكست خورد، يك نقشه ديگر كشيدند و آن اين است كه انتخابات حق مجتهدين است، انتخابات يا دخالت در سياست حق مجتهدين است. دانشگاهى‏ها بدانند اين را كه همانطورى كه يك مجتهد در سرنوشت خودش بايد دخالت كند، يك دانشجوى جوان هم بايد در سرنوشت خودش دخالت كند. فرق ما بين دانشگاهى و دانشجو و مثلاً مدرسه‏اى و اينها نيست، همه‏شان با هم هستند. اينكه در دانشگاه رفتند و يك همچو مطلبى را گفتند، اين يك توطئه‏اى است براى اينكه شما جوان‏ها را مأيوس كنند.

بيدار باشيد، توجه كنيد، اينها با توطئه‏هايشان مى‏خواهند كار را انجام بدهند، نمى‏توانند با دخالت نظامى كار بكنند، اينها مى‏خواهند با شيطنت هايشان كار خودشان را انجام بدهند. آنوقت شيطنت اين بود كه سياست از مذهب خارج است و بسيار ضرر به ما زدند و ما بسيار ضرر خورديم و آنها هم بسيار نفع بردند، اين مطلب شكست خورده، حالا مى‏گويند كه سياست حق مجتهدين است يعنى در امور سياسى در ايران پانصد نفر دخالت كنند، باقى‏شان بروند سراغ كارشان. يعنى مردم بروند سراغ كارشان، هيچ كار به مسائل اجتماعى نداشته باشند و چند نفر پيرمرد ملا بيايند دخالت بكنند. اين از آن توطئه سابق بدتر است براى ايران، براى اينكه آن يك عده از علما را كنار مى‏گذاشت، منتها به واسطه آنها هم يك قشر زيادى كنار گذاشته مى‏شوند، اين تمام ملت را مى‏خواهد كنار بگذارد. يعنى نه اينكه اين مى‏خواهد مجتهد را داخل كند، اين مى‏خواهد مجتهد را با دست همين ملت از بين ببرد. بايد دانشگاهى‏ها متوجه باشند كه اگر چنانچه افرادى در دانشگاه هستند كه شيطنت دارند مى‏كنند، اينها را بايد توجه كنند كه گول اينها را نخورند. خودشان دخالت در امور انتخابات بكنند. انتخابات سرنوشت حتى شمايى كه در آنجا هستيد را تعيين مى‏كند. يك امرى كه سرنوشت آحاد ملت در دست اوست، وظيفه آحاد ملت است كه در آن دخالت كند، مربوط به يك قشرى، دون قشرى نيست، همه بايد در اين دخالت بكنند. و اين شيطنت‏هايى كه الان دارند مى‏كنند، به طورى كه به من گفته‏اند براى مأيوس كردن بعضى از جوان‏هاى ماست. اين شيطنت را خنثى كنيد و فعال وارد بشويد در انتخابات، مى‏خواهيد خودتان كسانى را تعيين كنيد و انتخاب بكنيد، مى خواهيد ببينيد هر قشرى كه مى‏پسنديد حرف‏هاى آنها

صحيفه نور ج 18 صفحه 247

را و كانديداى آنها را. شما هم با آنها باشيد. در هر صورت ما بايد از كيد اين خائنين هيچ وقت غافل نشويم. اينها دائما مشغول نقشه كشى هستند و دائما مشغول توطئه هستند براى اينكه اين سيلى‏اى كه از اسلام خورده‏اند اينها، به اين زودى جبران پذير نيست. اينها مى‏خواهند و مى‏دانند كه با زور نمى‏شود اين كار را انجام داد. اگر هم يك وقتى مى‏گويند كه ما با زور و نظامى مى‏كنيم، اين بيخود مى‏گويد. خودشان هم مى‏فهمند كه بيخود مى گويد. آنها اگر بخواهند كارى بكنند همين از ناحيه خود مردم، از ناحيه دانشگاه، از ناحيه بازار، از ناحيه كارگرها، از ناحيه كارخانه‏ها، از اين جاها مى‏خواهند صدمه بزنند و شما اگر بخواهيد براى خدا باشد يا براى ملت‏تان باشد يا براى زندگى خودتان باشد، بخواهيد كه اسير نباشيد بايد همه توجه كنيد و گول اين حرف‏ها را نخوريد و در انتخابات به طور فعال همه دخالت بكنيد و من اميدوارم كه انشاءالله همه موفق بشويد و اميدوارم كه با سلامت و سعادت به كار خودتان ادامه بدهيد كه كار بسيار عظيمى است و كار بسيار پراهميتى است.

صدام رفتنى است، نه امريكا مى‏تواند نگهش دارد و نه ديگران

و شما مى‏بينيد كه الان تبليغات در دنيا همه كارها را دارد انجام مى‏دهد. شما ملاحظه مى‏كنيد كه صدام آنطور بيچاره شده است، تبليغاتش آنطور است، تبليغات ديگران نسبت به او آنطور است. آن بيچاره آنطور مفلوك شده، دور افتاده به اين طرف و آن طرف قرض مى‏كند. دور افتاده به اين ور و آن ور استدعا مى‏كند كه بياييد ما را صلح بدهيد و دروغ هم مى‏گويد، نمى‏خواهد صلح بكند، مى‏خواهد اغفال كند، از آن طرف مستاصل شده، از آن طرف رسانه‏هاى گروهى همه جا مى‏گويند ايران اينجور گفت و عراق آنطور گفت. او را با آب و تاب نقل مى‏كنند، اين هم يك كلمه نقل مى‏كنند و اخيراً مى‏گويند كه خير، حالا ديگر كار به جاهاى مهم رسيده و ممكن است امريكا وارد بشود و ممكن است چه بشود. اينها همه حرف است. صدام رفتنى است و نه امريكا مى‏تواند نگهش دارد و نه ديگران. و من اميدوارم كه انشاءالله اين غده سرطانى در بلاد مسلمين و آن غده سرطانى در آن طرف بلاد مسلمين كه آنجا اسرائيل است و اينجا حزب بعث است، انشاءالله خداوند ريشه اين را بكند و ملت عراق خودشان سرنوشت خودشان را به دست خودشان انجام بدهند و ملت ايران هم انشاءالله با قدرت به پيش بروند.

والسلام عليكم و رحمة الله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها