پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391 2:06 AM
بيانات امام خمينى در ديدار با وزير و مسؤولان وزارت ارشاد اسلامى و سازمان حج و زيارت، نماينده امام و سرپرست حجاج ايرانى و روحانيون كاروانهاى حج
يكى از فلسفههاى بزرگ حج، بعد سياسى اوست
بسم الله الرحمن الرحيم
من بايد تشكر كنم از آقايان كه تشريف آوردهاند و در اين مجلس با هم به گفتگو بنشينيم و مسائلى را كه بايد گفت تا يك حدودى خدمتشان عرض كنم. و من اميدوارم كه انشاءالله آقايان موفق بشوند با سلامت و پيروزى اين سفر مبارك را طى كنند و به محال خودشان مراجعت بفرمايند.
شما در سالى به حج مشرف مىشويد كه اوضاع دنيا و اوضاع منطقه به وضعى است كه مشاهده مىكنيد. اوضاع دنيا گرفتار قدرتهاى بزرگ و مستضعفان جهان مبتلاى به اين قدرتهاى شيطانى و اوضاع منطقه نيز به واسطه دخالت قدرتهاى بزرگ به اين وضعى است كه مشاهده كنيد. و در آستانه سالى به حج مشرف مىشويد كه در اثر شكست مفتضحانه صدام مناطق مسكونى كشور ما مورد تجاوز واقع مىشود و با موشكها كوبيده مىشود و اخيراً كه انديمشك را هم ملاحظه كرديد و من به ملت ايران و اهالى محترم مبارز انديمشك تسليت عرض مىكنم و اميدوارم خداى تبارك و تعالى شهداى آنها را با شهداى صدر اسلام محشور بفرمايد و به بازماندگان آنها سلامت و صبر عنايت بفرمايد.
شما در سالى داريد در اين سفر مبارك مىرويد كه قدرتهاى بزرگ در منطقه مشغول به فساد هستند و تاخت و تاز. از آن طرف شوروى در افغانستان و هرجا كه بتواند دست درازى مىكند و ملت مظلوم افغانستان را آنطور سركوب مىكند و بحمدالله ملت افغانستان هم مقابله مردانهاى در مقابل آن قدرت بزرگ كردهاند و از آن طرف آمريكا كه در راس جنايتكاران است در همه كشورهاى مظلوم و خصوصاً در كشورهاى اسلامى آنطور دخالت و تجاوز مىكند و از آن طرف دنيا دست دراز كرده است و ملتهايى كه بايد مستقل باشند، در تحت ظلم خودش قرار داده است و معالاسف اين دولتها هم ظلم پذير شدهاند.
فلسفه حج، يكى از فلسفههاى بزرگ حج قضيه بعد سياسى اوست كه دستهاى جنايتكار از همه اطراف براى كوبيدن اين بعد در كار هستند و تبليغات دامنه دار آنها معالاسف در مسلمين هم تأثير كرده است كه مسلمين سفر حج را بسياريشان يك عبادت خشك خالى بدون توجه به مصالح
مسلمين مىدانند. حج از آن روزى كه تولد پيدا كرده است، اهميت بعد سياسىاش كمتر از بعد عبادىاش نيست. بعد سياسى علاوه بر سياستش، خودش عبادت است.
مشكلات مردم در حج، بايد تمامى بلادى كه وارد مىشوند و مردم مستطيعش يا روحانيون محترمش وارد مىشوند، بايد بررسى از اوضاع مسلمين در هر سال بشود كه مسلمين در چه حال هستند، بين خودشان با حكومتها چه وضعى است، بين حكومتها با قدرتهاى شيطانى ديگر چه وضعى است، بين خود ملتها با خود ملتها چه وضعى است، بين روحانيونى كه در بلاد متفرقه مسلمين هستند با وضع حج چه وضعى دارند. اينها امورى است كه بايد رسيدگى به آن بشود و حج براى همين امور است. حج براى اين است كه مشكلات يك سال مسلمين را بررسى كنند و در صدد رفع مشكلات برآيند.
آنطور كه آخوندهاى دربارى منطقه و غيرمنطقه مىگويند كه حج بايد از جهات سياسى خارج باشد، اينها رسول الله را محكوم مىكنند، اينها خلفاى اسلام را محكوم مىكنند، ائمه هدى را محكوم مىكنند. اينها نمىدانند كه اين سفر حج براى مسائل بوده است، براى قيام ناس بوده است، براى اين بوده است كه مسلمين مشكلات مسلمين را درك كنند و در رفعش كوشش كنند، براى اين بوده است كه بين مسلمين اخوت و مودت پيدا بشود.
و معالاسف به قدرى تبليغات دامنهدار دشمنان اسلام در همه مسائل اسلامى زياد و دامنه دار بوده است كه به خود مسلمين هم باوراندهاند كه نبايد دخالت در سياست بكنند، به خود روحانيون هم. بسيارى از روحانيون هم باورشان آمده است كه روحانى نبايد دخالت در سياست بكند. روحانى بايد مسأله بگويد، آن هم مسائل غيرسياسى. مسائل سياسى اسلام چندين برابر مسائل عبادىاش است، براى اينكه مسائل سياسى هم عبادت است مع الاضافه. كتب اسلام، كتب فقهى اسلام مشحون از مسائل سياسى است، مشحون از مسائل اجتماعى است. و آنوقت يك دسته نادان گمان كنند كه اسلام مثل ساير اديان منحرفه كه آن هم در اول اينطور نبوده است بعد با دست همين استعمارگران به اينجا رسيده است، وضع اين است كه بايد روحانى عقب بنشيند و دو ركعت نماز بخواند و برود منزلش و همان جا چرت بزند تا دوباره وقت نماز ديگر بيايد. اينها همه تبليغاتى بوده است كه در طول مدت از آنوقتى كه اسلام تولد پيدا كرد و قدرت پيدا كرد به دست خلفاى اموى و عباسى و بعد هم به دست حكومتهاى مرتجع و بعد هم به دست قدرتهاى بزرگ اين مسائل شده است كه اسلام را منزوى كنند و منزوى كردند. آن اسلامى كه به درد جامعه نرسد و آن اسلامى كه به درد حكومت جامعه نرسد، آن اسلام منزوى است. اسلام منزوى در مساجد بود با اسم اسلام، اسلام را منزوى كردند در چهار ديوار مساجد، مساجد بىتحرك. اين مسجدالحرام و مساجد در زمان رسول اكرم (ص) مركز جنگها و مركز سياستها و مركز امور اجتماعى و سياسى بوده. اينطور نبوده است كه در مسجد پيغمبر صلى الله عليه و آله همان مسائل عبادى نماز و روزه باشد، مسائل سياسىاش بيشتربوده. هر وقت مىخواستند به جنگ بفرستند اشخاص را و بسيج كنند مردم را براى جنگها، از مسجد شروع
مىكردند اين امور را. مع الاسف در دنبال تبليغات از صدر اسلام يعنى بعد از يك مدتى تا زمان ما مساجد يك مساجدى شده بود كه اسلام در آنجا محكوم مىشد. محكوم كردن اسلام به اين نيست كه يك كسى بگويد من اسلام را محكوم مىكنم، محكوم كردن اسلام به اين است كه آن چيزى كه اسلام مىخواهد در مسجد زير پا گذاشته بشود. اسلام مىخواهد كه مردم آگاهانه براى مصالح خودشان، براى مصالح مسلمين در آنجا فعاليت بكنند و حج از مسائلى است كه جنبه سياسىاش بسيار بيشتر است از جنبههاى عبادشاش. و شما آقايان كه انشاءالله با سلامت مشرف مىشويد بايد توجه به اين معنا داشته باشيد كه اين فكر استعمارى كه در مغز بسيارى از حتى روحانيين ممالك اسلامى گنجانيده شده است اين را ازاله كنيد. در صحبت هايتان، در اجتماعاتتان بگوئيد به آنها كه اسلام وضعش اين نيست كه تاكنون ماها داشتهايم، فقط بيايند در حج و چند دور بگردند دور خانه مبارك و بعد هم وقوف و چه و چه و هيچ كار نداشته باشند كه مستكبرين بر مردم دنيا و مسلمين چه مىكنند، بىتفاوت باشند. محكوم كنند آن اشخاصى را كه مىخواهند راجع به مصالح مسلمين صحبت بكنند. آن ضررى كه از اين آخوندهاى دربارى اسلامى مىخورد، بدتر از آن ضررى است كه از آمريكا مىخورد، براى اينكه اينها با يك ظاهر اسلامى، اسلام را منزوى مىكنند و آنها با اين ظاهر نمىتوانند بكنند، آنها وادار مىكنند اينها را. مسلمين بايد در حج وقتى كه مىروند يك حج زنده يك حج كوبنده، يك حجى كه محكوم كنند اين شوروى جنايتكار و آن آمريكاى جنايتكار را، يك همچو حجى، حجى است كه مقبول است. اگر ما حج برويم و مصالح مسلمين را در نظر نگيريم بلكه بر خلاف مصالح مسلمين هى روى جنايت جنايتها پرده بپوشيم، نگذاريم مسلمين صحبت بكنند از جنايتهايى كه بر مسلمين مىگذرد و جنايتهايى كه از حكومتها و از قدرتهاى بزرگ بر مسلمين مىگذرد. ما يك صحبت بكنيم، اين حج نيست، اين يك صورت بىمعناست.
وقتى مىرويد حج، اين مسلمين بلاد را بيدار و متحد كنيد
اين حجى كه خداى تبارك و تعالى مىخواهد و آن حجى كه اسلام از ما خواسته است، آن است كه وقتى مىرويد حج اين مسلمين بلاد را بيدار كنيد، متحد كنيد با هم، بفهمانيد به آنها كه چرا بايد بيش از يك ميليارد مسلمين تحت فشار دوتا قدرت چند صد ميليونى باشند. تمام گرفتارىها براى اين است كه مسلمين را از آن راهى كه اسلام دارد منحرف كردهاند و حتى اگر يك مجالسى هم داشته باشند لابد شنيدهايد كه مجلسى را كه روحانيون داشتند و در يك جايى بود، محكوم نكردند. حاضر نشدند كه افغانستان را كه شوروى چيز كرده، اينها لفظا بگويند اين كاردستى نيست. اينقدر هم همين كسانى كه، مسيحيانى كه، روحانيونى مسيحى كه بودند حاضر نشدند اينقدر بگويند كه افغانستان چه، ترسيده بودند از اين. وقتى بنا باشد كه روحانيونشان اينطور، ما از آنوقت تا حالا خيال مىكرديم روحانيون مسيح آمريكايى هستند، حالا معلوم شد هم آمريكائى هستند هم شوروىاى هستند و روحانيون مسلمين هم بسيارشان كمتر از آنها نيستند. آنهايى كه معلوم مىكنند مسلمين را كه نسبت
به صهيونيست يك صدايى بكنند، نسبت به امريكا يك كلمه بگويند، آنها كمتر از آن روحانيون مسيحى كه مىگويند بايد هيچ حرف نزد و آن روحانيونى كه طرفدار آمريكا هستند كمتر از آنها نيستند، اينها هم طرفدار آمريكا هستند. مسلمين بايد بيدار بشوند، اين يك ميليارد مسلم بايد بيدار بشوند و كلك اين دو تا قدرت بزرگ و ديگر قدرتها را كه در اين مناطق مشغول فساد هستند، كلك اينها را بكنند.
ننگ نيست بر كشورهاى اسلامى كه اسرائيل بيايد و فلسطينىها را آنطور كند؟ در لبنان آن جنايتها را بكند و يك ميليارد جمعيت مسلمين بنشينند تماشاچى باشند؟ از چى مىترسند اينها؟ چرا بايد اينقدر عرضه باشند؟ شريان حيات شرق و غرب در دست اينهاست، نفت شريان حيات اينهاست اگر ده روز نفت را به روى آنها ببندند خاضع مىشوند آنها. در عين حالى كه اين شريان در دست حكومتهاى به اصطلاح اسلامى است، در عين حال تقديم مىكنند و التماس هم مىكنند. اين مصيبت نيست؟ براى مسلمين اين مصيبت نيست كه همه چيزمان را بدهيم به خارجىها و در طبق اخلاص بگذاريم و با منت كشيدن از آنها كه بپذيرند؟ وقتى بنا شد كه مسلمين به آن مسائل الهى توجه نكنند، به آن مسائل قرآنى توجه نكنند و احكام اسلامى را درست به آن توجه نكنند و دعوت اسلام به وحدت را زير پا بگذارند، ناچار بايد اين طور بشوند كه همه چيزشان را بدهند و التماس هم بكنند به آنها كه قبول كنيد شما. نبايد ما ديگر بيدار بشويم؟ نبايد اينها عبرت بگيرند از ايران؟ امروز همه كشورهاى بزرگ عالم از شوروى گرفته است كه دارد دائما به عراق كمك مىكند و از آمريكا گرفته است كه آن هم همين طور و از فرانسه كه مركز فساد همه دنيا شده است، كشورى كه ادعا مىكرد كه اينجا مهد آزادى و كذاست حالا اين تروريستها را در آنجا جا داده است و به صدام كمك مىكند و به اين كمك افتخار مىكند. مسلمين بايد توى دهن اينها بزنند و اگر مجتمع بشوند خواهند زد. و ايران همانطور كه همه دنيا ديده است (ولو زير پا گذاشتهاند مطالب را) همه عالم الان مطلعند كه شوروى و آمريكا و ساير قدرتها از ايران سيلى خوردند به بركت اسلام و نخواهد ديگر اين ملت اسلامى گذاشت كه راه آنها به اين مملكت باز بشود. آنهايى كه به آرزوى اين نشستهاند كه آمريكا دوباره بيايد يا شوروى بيايد، آنها خيال باطل به خودشان راه دادهاند، به اين آرزو نباشند و لااقل تا وقتى كه اينها زنده هستند، تا آنوقت آمريكا و شوروى نمىتواند به اين مملكت وارد بشود.
آنهائى كه در خانه نشستهاند و مىگويند مردم خسته شدهاند از جنگ، آنها خودشان خسته هستند!
اين جوانهاى ما كه الان در سرتاسر كشور به جنگ مىروند و در جبهه آنطور حماسهها مىآفرينند، تا اين جوانهستند و انشاءالله هستند نمىتواند كسى به اين مملكت صدمه وارد كند. آنهائى كه در خانه نشستهاند و مىگويند مردم خسته شدهاند از جنگ و خسته شدهاند از چه و چه، آنها خودشان خسته هستند، از اول هم خسته بودهاند. مردم كىاند؟ اين انديمشك است كه مورد تجاوز
واقع بشود، دنبالهاش جنگ جنگ تا پيروزى مىگويد. آن هم جاهاى ديگرى كه از دزفول گرفته تا هر جا ملاحظه كنيد به مجرد اينكه يك فسادى، در آنجا واقع مىشود و صدام يك جنايتى مىكند دنبالش همه - مردم - در - مىايستند و فرياد مىزنند مرگ بر كى و مرگ بر كى و جنگ جنگ تا پيروزى. اينها مردم نيستند؟ اين مردمى كه در مساجد و در نمازجمعهها و سرتاسر كشور مجتمعاند و فريادشان بلند است از اينكه جنگ بايد كرد و خودشان هم داوطلب الان دارند به طرف جبهه هاروند، اينها مردم ايران نيستند؟ اينها از كره مريخ آمدهاند؟ مردم ايران عبارت از يك دسته هستند كه نشستهاند و نه يكىشان رفتهاند به جبهه با اينكه بعضىشان داراى كذا و كذا هستند! فقط مردم ايران اينها هستند كه در عين حالى كه دارد اين كشور به طرف فنا خداى نخواسته مىرود (اگر چنانچه سست بيايند جوانهاى ما) شما چند نفر هستيد مردم ايران كه مىگوييد از جنگ خسته شدهايم؟ شما چه وقت جنگ كردهايد كه خسته بشويد؟ شما كدام يكى تان رفته است جبهه تا يك خستگى احساس بكند؟ كدامتان حاضر شده است كه آمريكا و شوروى را محكوم كند؟ شما مثل ساير آنهاى ديگرى مىمانيد كه نشستهايد آنجا و هى اشكالتراشى مىكنيد به اين ملت. ملت اينها هستند، ملت اين مردم كوچه و بازار هستند، اين مردم دهات و نمىدانم قصبات و شهرستان ها، اينها هستند كه دارند به جنگ كمك مىكنند و به جبههها، پشت جبههها كمك مىكنند و بانوانشان و بچههاشان و بزرگ هايشان و همه شان مشغول خدمت هستند. اينها كه خسته نشدهاند. از چى خسته بشوند؟ از اسلام روبرگردانند؟ امروز اگر ما از اين جنگ و از اين دفاع مقدس، ما جنگ نداريم با كسى، ما دفاع داريم مىكنيم از كشور خودمان. ما باز كشورمان تحت سلطه صدام هست يك مقدارى از آن، مائى كه داريم دفاع از اسلام مىكنيم اگر خسته بشويم معنايش اين است كه ما از قرآن كريم ديگر خسته شده ايم، از اسلام خسته شدهايم. كدام يك از اين افرادى كه در اين كشور هستند الا يك دسته اقليت فاسد، خسته هستند از اين امور؟ اين جوانهاى ما مىدانند كه اگر خداى نخواسته صدام غلبه پيدا كند به اين كشور چه خواهد كرد و با همه چيز مردم چه خواهد كرد. اين جوانهاى غيورى كه يك همچو احساسى دارند مىنشينند تو خانهشان و مىگويند كه خسته شدهايم از جنگ؟ از چى خسته شدهاند؟ از دفاع كشورشان خسته شدهاند؟ از دفاع از اسلام خسته شدهاند؟ از دفاع از نواميسشان خسته شدهاند؟ يك دسته هم نشستهاند هر كار صحيحى هم بشود آنها مىگويند خراب است. هر خدمتى هم كه دولت مىكند آنها مىگويند خراب است. آنها از اول دلشان مىخواهد كه وضع، اين وضع نباشد، برگردد به آن زمان رفاه نمىدانم چى كه جوانها تو قهوه خانه بروند و توى كابارهها بروند و چه بكنند و پيرها هم مجالسى داشته باشند به عيش و نوش. اينها دلشان مىخواهد اين بشود و اين خواب را نخواهيد ترجمهاش را ديد. اين تعبير اين خواب تعبير براى شما نخواهد شد.
اين ملت يك ملت زنده است، يك ملتى است كه دنيا الان رويش حساب مىكند. اين ايرانى بود كه همسايه هايش هم قبولش نداشتند. اين ايرانى بود كه فقط با لفظ، با لفظ آقاى آريا مهر يك
تبليغاتى برايش مىشد و الا كجا چيز داشت، همهاش وابستگى، همهاش خرابى سرتاسر كشور ما كه ملاحظه بكنيد الا شهرستانها آن هم تهران عمدتاكه مورد توجه بود و مىخواستند آن هم چون اشراف و اعيان در اينجا هستند، آنها خوش بگذرانند، اين دهات و قصبات و آن جاهاى دور افتاده يك نظر به آن نشد. اين بدبختها بايد با الاغ از اين ور آن ور بروند مريض هايشان را ببرند بين راه هم بميرند دولت الان مشغول است براى راه درست كردن و مشغول است براى بيمارستان درست كردن و براى مدرسه درست كردن كه چندين هزار مدرسه درست شده است، چندين هزار كيلومتر راه درست شده است. همه اينها را آقايان نشستهاند توى خانهشان مىگويند هيچى نشده است. چى چىخواهيد بشود؟ آنچه كه شده در زمان رضاخان بوده است شده است و در زمان محمدرضا شده است كه خيابانها را آنطور مركز فساد قرارداده بودند؟ شما آنها را صحيح مىدانيد! آن چيزى كه در اين چند سال شده است، از همه جهات، آن تحولى كه در جواهاى ما پيدا شده است كه از كاباره كشيده شدهاند به ميدان جنگ با كفار، از مراكز فساد كشيده شدند به مراكز صلاح و دعا و نيايش، بانوان ما كه آنطور با آنها ظلم شده بود امروز در سرتاسر كشور مشغول تعليم و تعلم هستند و مشغول جهاد هستند فى سبيل الله. چى مىخواهيد بشود؟ آقايان چرا چشم هايتان را هم گذاشتهايد و گوشهايتان را به بوقهاى آمريكا و اروپا باز كردهايد؟ چشم هايتان را باز كنيد ببينيد چه خبر شده است در ايران. ديگران بايد بگويند؟ گاهى هم مىگويند البته. شماها كه بايد تبليغ كنيد از اين اسلام، تبليغ كنيد از اين ديانت، تبليغ كنيد از اين كشور، دفاع كنيد از اين كشور با قلمتان، با صحبتتان، با چى، هى اشكال، اشكال، اشكال براى چى؟ شما چى كم داريد كه اشكال مىكنيد؟ اين مردم، اين مستضعفين، اين بيچارهها، اين جنوب شهرىهاى همه كشور ما اينطور دارند جانفشانى براى اسلام مىكنند و هيچ هم اظهار خستگى نكردهاند. الان هم وقى كه مى بينيد فوج فوج حركت مىكنند به جبههها براى جنگ و براى دفاع از اسلام، اينها ملت نيستند؟ اين جوانها كه دارند مىروند جزء اين ملت نيستند؟ ملت اينجا، ملتى بايد از آمريكا بايد بيايد؟ بيدار بشويد يك قدرى، توجه كنيد يك قدرى به مسائل.
اى مسلمين جهان! آقائى خودتان را از اسلام و بيت الله كسب كنيد
و شما آقايان كه داريد مشرف مىشويد به اين بيت معظم الهى، علاوه بر اينكه بايد خيلى جديت كنيد به اينكه اين مردمى كه بسيارشان مسائل حج را خوب نمىدانند، مسائل حج را براى اينها بگوييد قبل از اينكه هر كارى را مىخواهند بكنند، در هرجا هستيد مردم را بخواهيد آنجا و مسائل حج را برايشان با قاعده گوشزد كنيد، بگوئيد همين طور واجباتش را، محرماتش را، اينطور چيزها. علاوه بر اين، آن مسائلى كه بايد، با مسلمين در ميان بگذاريد، معاشرت كنيد با آنها البته با يك نظامى و به آنها حالى كنيد كه آقا چرا نشستهايد كه آمريكا از آن ور دنيا دستش را دراز كند و شما را بخواهد اداره كند. بخواهد خليج فارس را، خليج فارس به توچه كار دارد؟ تو چكاره هستى كه از آن ور مىخواهى خليج فارس را تامين كنى؟ ما خودمان بايد بكنيم، به شما چه ربطى دارد؟ مسلمان خودشان بايد بكنند،
خليجىهابايد بكنند اين را. ما ميل داريم كه با همه كشورهاى اسلامى برادر باشيم، با همه حكومتها در عين حالى كه اعوجاج دارند برگردند و با ما دست اخوت بدهند. ما صلاح همه را مىخواهيم. ما مىخواهيم كه آنها عزيز باشند. ما مىخواهيم آنها نوكر امريكا نباشند. آمريكا از آن ور دنيا آقايى نكند به شما، شوروى هم از آن ور. شما با هم باشيد. شما همين حكومتهايتان با هم باشد، ملتهايتان دنبالتان هستند. شما با ملتها خوش رفتارى كنيد، ملتها دنبال شما هستند، اگر خوش رفتارى كرديد و جهات اسلامى را مراعات كرديد، اين ملتها همراه شما هستند، آنوقت آسيبناپذير هستيد. الان حكومت ايران آسيب ندارد براى اينكه براى مردم دارد خدمت مىكند و مردم هم دنبال او هستند. مردم حافظ هستند. اگر يك گرفتارى در زمان رضاخان پيش مىآيد، در زمان محمدرضاخان پيش مىآيد براى آنها، مردم خوشحال مىشدند كه اين گرفتارى برايشان پيش آمده. امروز اگر يك گرفتارى براى كشور ما پيدا بشود، براى حكومت ما پيدا بشود مردمند كه حل مىكنند اين را و دولت هم خدمتگزار است و بايد خدمتگزار باشد. مجلس هم خدمتگزار است و بايد خدمتگزار باشد. همه ما بايد خدمتگزار باشيم به اين مردم. همه بايد تشكر كنيم از اينهائى كه اين جنگ را دارند اداره مىكنند با اين فشارها، در عين حالى كه همه بر خلاف هستند و همه مىخواهند كه ما منزوى باشيم. بحمدالله ايران در همه دنيا مطرح است و مسلمين همراه او هستند و من اميدوارم كه اين سفر مبارك شما را موفق بكند به اينكه اين مسلمين جهان را، اين روحانيون كشور ما را، اين روحانيون دربارى را كه آنجا لابد مىآيند، توجه بدهيد به اينكه آقا چرا بايد شما عزت خودتان را در نوكرى آمريكا بدانيد؟ در نوكرى صهيونيستها بدانيد؟ شما آقائى خودتان را از اسلام كسب كنيد، آقائى خودتان را از بيتالله كسب بكنيد. دور بيرق اسلام جمع بشويد، دور حول خانه خدا جمع بشويد و با هم بيعت كنيد كه اجتماعتان همهتان بر خلاف مصالح اسلام نباشد و بر وفاق مصالح باشد و دست قدرتهاى بزرگ را انشاءالله كوتاه كنيد و اين كنگره بزرگ اسلامى انشاءالله به نتيجه مطلوبى كه اسلام دارد برسد و شماها با سلامت و سعادت مشرف بشويد و دعا كنيد كه مسلمين و سران اسلام بيدار بشوند و توجه بكنند به مصالح اسلامى و دعا كنيد به اين ملتى كه همه چيزش را در طبق اخلاص براى اسلام گذاشته و دارد فعاليت مىكند و دعا كنيد كه خداوند اين كوردلهايى كه گاهى پيدا مىشود در ايران يا در جاهاى ديگر، اينها را خدا هدايت كند كه به دامن اسلام برگردند و متوجه به مصالح اسلام باشند و ننشينند هى كارشكنى بكنند. همراهى كنند با اين ملت.
والسلام عليكم و رحمة الله