پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391 2:05 AM
بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، نخست وزير و اعضاى هيأت دولت جمهورى اسلامى
دنيا امروز روى اين جمهورى حساب باز كرده است
بسم الله الرحمن الرحيم
در اين هفته دولت، ما تلخىها و شيرينىها داشتيم. تلخىها از دست دادن چند نفر اشخاص متعهد كه قبل از هفته، مرحوم عراقى بود كه من مرحوم عراقى را از آن اولى كه نهضت شروع شد و تماس با ما داشتند، مىشناختم و انصافا مردى بود كه عمرش را صرف خدمت به اسلام كرد. و در اين هفته هم كه مرحوم آقاى رجائى كه همه مىدانيد چقدر مرد متعهدى و خدمتگزارى بود و واقعاً معلم اخلاق بود و اعمال خودش. و همين طور آقاى باهنر كه مرد دانشمند متعهد و معلمى بود، اين اسباب تاسف و تاثر ماست و شما. و اين تلخى است كه خوب، غير از اين هم ما در اين طول مدت داشتيم. و شيرينى و شيرينىها آنچه بحمدالله در اين هفته كه هفته دولت است و واقعاً بايد هفته دولت حساب كرد. دولت و هر چه وابسته به اوست و ارتش و سپاه و همه اينها جاى خودشان را در دنيا باز كردهاند. يعنى دنيا امروز روى اين جمهورى و روى دولت جمهورى و روى رئيس جمهور اين كشور و روى مجلس و همه ارگانهاى ديگر حساب باز كرده است. آنهايى كه تاكنون در كمين بودند كه اين دولت در بين خودشان يك چيزهائى واقع مىشود و مردم هم اينها را قبول ندارند و بعد از يكى دو ماه قضيه تمام است و صدام هم روى همين زمينه بازيش دادند، الان چند سال است گذشته است و آنها باز در خارج نشستهاند و منتظرند به اينكه كسانى برايشان كارى بكنند و آنها بيايند بهرهبردارى كنند.
و بحمدالله الان دولت استقرار پيدا كرده است و كشور ما يك كشور مستقر مستقلى، آزادى است و من اميدوارم كه بيشتر از اين رو به استقلال و آزادى و جهات ديگر برود.
شما گمان نكنيد كه اگر يك انگيزه ديگرى غير از اسلام عرضه شده بود، ملت مجتمع مىشدند
و مهم همين معناست كه كراراً من عرض كردهام، اين است كه جمهورى چون اسلامى است و ملت اسلامى هستند، مسلم هستند، مادامى كه دولت و رئيس جمهور و رئيس مجلس و مجلس و قواى قضائيه و ارتش و پاسدار و همه رو به اسلام باشند اين كشور اسلامى رو به آنهاست و اساس همين است كه براى خاطر اسلامى بودن از اول پيروزى حاصل شد. شما گمان نكنيد كه اگر يك انگيزه
ديگرى عرضه شده بود به اين ملت، ملت مجتمع مىشدند. براى اينكه ملت، ملت مسلمان است. وقتى كه اسلام عرضه شد، خوب، تمام روحانيون، اكثر روحانيون، اكثر كسانى كه در كار بودند تبليغ كردند و مردم را به صحنه آوردند و مردم هم خودشان با روى گشاده آمدند و تا امروز هم تمام اين فداكارىها، فداكارىهاى روى اسلام است نه اينكه حساب ديگرى دارد. مسأله مليت هست اما نه آنطورى كه آقايان خيال مىكنند كه ما مليت را بگيريم و كارى به اسلام نداشته باشيم، اول ملى باشيم و بعد اسلامى باشيم، نخير مسأله اسلامى بودن است كه مردم را وادار كرد به اينكه جوانهايشان را بدهند و فرياد بزنند باز جنگ، اين غير از اين چيزى نيست.
بايد خدمت كنيد به مردم و خدمتتان را بگوئيد به آنها
و من كراراً به آقايان عرض كردهام و حالا هم باز تكرار مىكنم كه خدمتگزار باشيد به اين ملتى كه آن دستهاى خيانتكار را قطع كرد و اين امانت را به شما سپرد. شما الان امانت بزرگى از دست اين ملت تحويل گرفتيد و مقتضاى امانتدارى اين است كه آن را به طور شايسته حفظ كنيد و به طور شايسته به نسل آينده و دولتهاى آينده تحويل بدهيد، و مادامى كه اينطور باشيد ملت پشت شماست و مادامى كه همراه شما باشد هيچ آسيبى به شما و به كشور نمىرسد يكى از انگيزههايى كه ديكتاتورى پيش مىآورد اين است كه ديكتاتورها مىبينند ملت همراهشان نيست، اعمال ديكتاتورى مىكنند. يكى از انگيزههاست البته، انگيزههاى ديگر هم دارد. اگر چنانچه ملتها همراه دولت باشند، وجهى پيدا نمىكند كه ديكتاتورى بكنند با ملت خودشان، مجهز مىشوند براى كسانى كه به آنها حمله مىكنند وقتى كه ملت جدا باشد از دولت و دولت هم بخواهد از ملت استفاده كند و بدوشد ملت را ديكتاتورى پيش مىآيد. در اين رژيمهاى سابق شاهنشاهى وضع اينطورى بود كه مردم حال گريز داشتند و اينها مىخواستند آنها را با فشار نگه دارند و از آنها بدوشند، از اين جهت ديكتاتورى پيدا مىشد. شاهش ديكتاتور بود و - عرض مىكنم كه - استاندارهايشان هم همين طور و فرماندارهايش هم همين طور و شهربانىاش هم همين طور و همهشان، ارتش هم همين معنا بود، براى اينكه اينها مىديدند كه مردم با آنها همراه نيستند، آنها هم كه مىخواهند استفاده بكنند، مسأله هم استفاده بود، نه مسأله براى انگيزه انسانى بود، براى استفاده بود از اين جهت اين انگيزه ديكتاتورى مىشد، تو سر مردم زدن مىشد. آن روزى كه شما احساس كرديد كه مىخواهيد فشار به مردم بياوريد بدانيد كه ديكتاتور داريد مىشويد، بدانيد كه مردم معلوم شده از شما رو برگرداندهاند. مادامى كه مردم هستند و كمك دارند به شما مىكنند، شما اگر مردم نبودند نمىتوانستيد اين جنگ را اداره بكنيد، اين شك ندارد. مردم اداره كردند، يعنى اين سپاه مردمند، اين بسيجىها مردمند، ارتش هم امروز مردم است. اگر ارتش سابق بود همانطورى كه خيال كرده بود صدام، خيالش به واقعيت مىپيوست، براى اينكه يك ارتشى بود كه انگيزه اسلامى نداشت و انگيزه منافع شخصى داشت و به مجرد اينكه وارد مىشدند آنها هم دست برداشتند. خوب، ما سابق ديديم كه وقتى جنگ عمومى پيش آمد بدون اينكه با ما كار داشته
باشند، آنها مىخواستند از اينجا عبور كنند، هيچ هم كار به ما نداشتند، به مجرد اينكه اينها در سر حد وارد شدند، تمام ارتشىها و ژاندارمرى همه فرار كردند. و در تهران هم من خودم شاهد بود كه تهران هم چمدانها را همين ارتشبدها و امثال اينها مىبستند و از تهران فرار مىكردند. كجا مىخواستند بروند نمىدانم. و من ديدم كه اين سربازهائى كه از توى سربازخانهها آمدهاند بيرون مىگردند دنبال اينكه يك چيزى پيدا كنند بخورند. اين براى اين بود كه مردم همراه نبودند، مردم شكر مىكردند كه آمدند اينجا و رضاخان رفت. اين يك واقعيت بود كه ما شاهد بوديم اين معنا را كه شكر مىكردند كه خدا به آنها يك منتى گذاشته است كه اجنبىها، آنى كه اجنبى بودند، از روسيه بود، از آمريكا بود، از انگلستان بود، اينها آمدند و پهلوى رفت. وضع اينطورى بود، چنانچه ديديد وقتى كه محمدرضا هم رفت مردم ريختند و آنطور جشن بپا كردند، گوئى كه الان سلطنتطلبها در خارج همين ديشب هم مىگفتند كه همه ايران سلطنتطلبند و اعليحضرت رضاى دوم الان محبوبيتى دارد كه مردم همه با او هستند! خوب، اينها بگويند. و من اعتقادم اين است كه اين رندها جمع شدهاند دنبال اين بچه كه پولهايش را از جيبش در آورند. اينها مىخواهند اين را، پولهائى كه پدر كذايش از مردم گرفته و حالا در بانكها دست اين است با اين بهانهها از او در آورند و بعد هم رهايش كنند برود سراغ كارش. و من صلاحش را مىدانم برود سراغ تحصيل و برود سراغ يك كاسبى، بداند كه ديگر اين كارها گذشته است، مسأله مردم اگر چنانچه جمهورى اسلامى هم نباشد، ديگر سلطنتطلب نيستند اين شكى در كار نيست.
در هر صورت آنى كه براى شما مهم است خدمت كردن به همه طبقات خصوصا مستضعفها، خصوصا محرومينى كه در طول تاريخ محروم بودهاند اين بيچارهها. بايد خدمت كنيد و خدمتتان را بگوئيد به آنها و وقتى گفته مىشود، عمل دنبالش باشد و انشاءالله اميدوارم كه اگر انگيزه اينطور باشد و شما موفق بشويد و انشاءالله و موفق مىشويد انشاءالله به اينكه خدمت كنيد به اين ملت، اين ملت هم همراه شماست و نه انگيزه ديكتاتورى پيش مىآيد و نه هم شما سودجو هستيد كه بخواهيد نمىدانم پارك داشته باشيد و ده داشته باشيد و ده را اگر دادند شما، شما اينطورى نيستيد، نمىتوانيد هم باشيد با اينكه يك كدامتان اگر يك خانه زايد بر مقدار خودتان درست كنيد همه به شما اشكال مىكنند، تحت فشار اشكال مردم واقع مىشويد، نيستيد اينطور و نمىتوانيد هم باشيد. و مادامى كه اينطور است، مردمى هستيد، مردمى كه هستيد مردم همراه شما هستند و وقتى مردم همراه شما هستند ديگر آسيبى در كار نيست.
و سفارش دوم اين است كه بين خودتان، بين وزرائى كه هستند، بين دولتىها كه هستند برادرى باشد شما براى اسلام مىخواهيد خدمت كنيد، نمىخواهيد كه براى خودتان كارى بكنيد. شما مىخواهيد براى اين ملت محروم در طول تاريخ خدمت بكنيد، نمىخواهيد كه جيب خودتان را پر كنيد.
شما اينجور نيستيد هيچ گاه، وقتى اينطور شد داعيه بر اينكه با هم مبارزه و معارضه بكنيد نيست و انشاءالله نمىكنيد. نمىگويم مىكنيد كه حالا فردا بگويند معلوم شد كه اينها ريختهاند به هم كه فلانى اين حرف را مىزند. نه، اينطور نيست، نصيحت است من مىكنم ولو مىدانم كه شما هيچ كدام اين وضع را نداريد. و من اميدوارم كه انشاءالله خداوند شما را حفظ كند و موفق باشيد و هر كدام در كار خودتان موفق باشيد. و من اين چند نفر وزيرى كه استعفا كردند خوب بعضىشان را خيلى مىشناسم مثل آقاى عسگراولادى كه ايشان هم نظير آقاى مرحوم عراقى از اول نهضت همراه بود و زحمت كشيد و من او را مرد بسيار صالحى، بسيار فداكارى مىدانم و بعضى آقايان هم در طول اين چيزى بوده است كه - در طول اين جمهورى شناختم مثل وزير كار كه آن هم در طول اين مدت كه آشنا شدم مىدانم كه مرد صالح خوبى است و مقتضاى صلاح هم همين است. كه وقتى ديدند كه مثلاً بين دولت و آنها خيلى هماهنگى نيست، خوب، اين پست را رها كنند يك پست ديگرى بگيرند و دولت را بگذارند كه آنطورى كه مىخواهد عمل بكند. و بحمدالله دولت هم رو به اين است كه انشاءالله مطالب را اصلاح بكند، گرانى را رفع بكند، ارزاق مردم خصوصا، ارزاق مردم كه موجب گرفتارى مردم است و ناراحتى بسيارى هم هست البته ناراحتى در طبقه بالاست، آنهائى كه گرانى برايشان چيزى نيست آنهاست كه هى به مردم تزريق مىكنند كه ارزانى نيست و چه و كذا. در هر صورت اميدواريم كه انشاءالله اين مسأله هم - اين - حل بشود، اين مشكل هم حل بشود و ساير مشكلات هم انشاءالله حل بشود و مشكل جنگ هم حل است تقريباً، انشاءالله بهتر از اين بشود. و اميدوارم كه انشاءالله در همه جهات موفق و پيروز باشيد و توجه خودتان را به خدا هميشه داشته باشيد و خدا در خلوت و جلوت همراه شماست و ناظر. علاوه بر اينكه ملائكةالله ناظر شما هستند، من ورائهم خداى تبارك و تعالى است كه آن چيزهايى كه بر ملائكةالله هم مخفى هست - بر - اسرار غيبى شما پيش اوست و همه چيز در نظر اوست و همه چيز پيش اوست و شما فردا بايد حساب پس بدهيد از همه چيز و من اميدوارم كه در اين حساب، خوش حساب باشيد و نامه اعمال همه ما يك نامه اعمالى باشد كه به دست راست ما بدهند و اميدوارم همه موفق و مؤيد باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله