0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:04 AM

 

صحيفه نور ج 18 صفحه 16

تاريخ: 21/3/62

بيانات امام خمينى در جمع ائمه جمعه و جماعات استان‏هاى خراسان، فارس، باختران، و ائمه جماعات قم و تهران، طلاب غير ايرانى مقيم قم و روحانيون مسؤول دفتر نمايندگى امام در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

كيفيت نزول قرآن در ابهام باقى مانده است‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از آقايان علما، دانشمندان، وعاظ محترم كه در اينجا حضور دارند و زحمت كشيده‏اند و من بخواهم اسم كلياتش را ببرم لازم نمى‏دانم - به همه - از همه تشكر مى‏كنم و از همه آنها در اين ماه مبارك رمضان ملتمس دعا هستم براى پيروزى اسلام و براى قطع يد اجانب از ممالك اسلامى.

در ماه مبارك رمضان قضيه‏اى اتفاق افتاد كه ابعاد آن قضيه و ماهيت آن قضيه در ابهام الى الابد مانده است براى امثال ماها و آن نزول قرآن است. نزول قرآن بر قلب رسول الله در ليلة القدر، كيفيت نزول قرآن و قضيه چه بوده است و روح الامين در قلب آن حضرت قرآن را نازل كرده است و از طرفى خدا انا انزلناه فى ليله القدر اين نزول قرآن در قلب پيغمبر در ليله القدر كيفيتش چيست؟ بايد بگويم غير از خود رسول اكرم و آنهايى كه در دامن رسول اكرم بزرگ شدند و مورد عنايت خداى تبارك و تعالى، عنايات خاص او بودند براى ديگران مطلقا در حجاب ابهام است كه مساله تنزل چى است، نزول در قلب چى است، روح الامين چى است، كيفيت وارد شدن روح الامين با قرآن در قلب رسول الله چى است، ليله القدر چى است؟ اينها مسائلى است كه به نظر سطحى يك مطالب آسانى است و گاهى هم يك حرف‏هايى گفته شده است لكن به شما عرض كنم كيفيت نزول قرآن در ابهام باقى مانده است براى امثال ما و كيفيت نزول ملائكه الله در ليله القدر و ماهيت ليله القدر و اين دعوتى كه خداى تبارك و تعالى به حسب آن چيزى كه از رسول اكرم منقول است كه دعيتم الى ضيافة الله ضيافت چى هست و كى پذيرفته است اين ضيافت را و براى مقدمات پذيرش - اين زيارت - اين ضيافت چى هست و خود ضيافت چى هست، بايد عرض كنم كه غير از خود رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم كسى به اين ضيافتى كه خداى تبارك و تعالى دعوت كرده است، آنطور كه او اجابت كرده است كسى اجابت نكرده است. دعوت مراتب دارد، اجابت هم مراتب دارد. آن مرتبه اعلاء اجابت آنى است كه پس از حصول مقدمات و رياضاتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم كشيده‏اند منتهى شد به اينكه خداى تبارك و تعالى از او ضيافت كرد به نزول قرآن. قرآن آن نعمتى است كه در ضيافتى كه از رسول خدا شده است، آن نعمتى است كه در آن سفره‏اى كه از ازل تا ابد پهن است پيغمبر اكرم

صحيفه نور ج 18 صفحه 17

برخوردار از آن بوده و مقدمات آن مقدماتى است كه سال‏هاى طولانى رياضات معنوى كشيده است تا رسيده است به آنجايى كه لايق اين ضيافت شده است و مهم قضيه اعراض از دنياست.

اعراض از دنيا و غير خدا، تنها راه ورود به ضيافة الله است‏

آن چيزى كه انسان را به ضيافتگاه خدا راه مى‏دهد اين است كه غير خدا را كنار بگذارد و اين براى هر كس ميسور نيست، براى افراد انگشت شمارى كه در راس آنها رسول الله است ميسور بوده. آن توجه قلبى به مبدا نور و اعراض از ماوراى او، او را لايق كرد به ضيافه الله و لايق كرد براى اينكه قرآن يك مرتبه به طور بسيط در قلب او وارد بشود. ليله مباركه يكى از احتمالاتش بنيه خود رسول اكرم است كه مشكات نور الله است و احتمالات ديگر هم هست. مهم ادراك اين معناست كه مراتب كمالات انسان براى ورود در ضيافت خدا زياد است و بايد از مقدمات شروع بشود. مقدمات هم همانى است كه توجه به غير نداشتن و غيرى را نديدن و جز خدا نديدن و توجه به هيچ چيز غير از او نداشتن. در اينجا بايد عرض كنم كه از همه مردم اين معنا مطلوب است و اگر بخواهند در ضيافت خدا وارد بشوند به اندازه وسع خودشان بايد از دنيا اعراض كنند و قلب‏شان را از دنيا برگردانند، لكن براى جامعه روحانيت كه جامعه وعاظ هم در بين آنهاست يك مطلوبيت ديگرى دارد. پيغمبر در يكى از فرمايشاتشان مى‏فرمايند كه شيبتنى سورة هود (1) آيه‏اى كه در - سوره - سوره هود وارد شده است در سوره شورا هم به استثناى يك كلمه وارد شده است لكن سوره هود را ايشان مى‏فرمايند كه شيبتنى براى اينكه در آنجا امر به استقامت خود رسول خدا و كسانى كه با او هستند هست، تابعين او. اين است كه استقامت ملت را هم پيغمبر سنگينى را در دوش خودش مى‏ديد و نگرانى‏اى كه پيغمبر داشت نسبت به اينكه استقامت نكند ملت، نكند امت، اين بود كه، به حسب احتمال قوى اين بود كه ايشان را وادار كرد به اينكه اين كلمه را بفرمايند. استقامت در هر امر و اين دنبال اين است كه انسان توجه به خداى تبارك و تعالى داشته باشد و به پيامبران خدا و خصوصا پيامبر خاتم كه اينها چه نحو زندگى كردند و با چه مصيبت‏هايى استقامت كردند و در اين بيست و چند سال كه پيغمبر اكرم در بين اين مردم بود چه مصيبت‏هايى از همين مردم ديد و چه مصيبتهائى را پيش بينى كرد و توجه به اينكه او ولى امر اين ملت است و استقامت اين ملت هم از او خواسته شده است و فاستقم كما امرت و من تاب معك اين است كه موجب نگرانى رسول خداست. اگر امروز جامعه روحانيت در سرتاسر كشور ما، چه روحانيينى كه اشتغال به يك عملى داشته باشند از اعمالى كه در جمهورى اسلامى لازم است و چه آنهايى كه اشتغال ندارند، چه ائمه جمعه و چه ائمه جماعات و چه علمايى كه در غير اين دو شغل هستند و در بين مردم براى ارشاد هستند و چه وعاظ محترم، اينها الان اسلام سپرده به اينهاست. پيغمبر اكرم توجه به اين ملت دارد، تمام ذرات كارهاى ما تحت نظر خداى تبارك و تعالى است و نامه اعمال ما به

صحيفه نور ج 18 صفحه 18

حسب روايات عرضه مى‏شود به امام وقت، امام زمان سلام الله عليه مراقب ما هستند، مراقب روحانيت هستند كه چه مى‏كنند اينها. امروز كه اسلام به دست آنها سپرده شده است و تمام عذرها منقطع شده است، نمى‏توانند بگويند نمى‏توانستيم، نمى‏توانند بگويند نمى‏دانستيم، نمى‏توانند بگويند كه رژيم شاهنشاهى ما را نمى‏گذاشت كارى انجام بدهيم. همه اينها مرتفع شده است و اسلام به دست شما افتاده است، به دست روحانيون در سرتاسر كشور و تحت مراقبت شديد هستيد، مراقبت خداى تبارك و تعالى و مراقبت فرشتگانى كه مامور اين كار هستند. و الله من ورائهم محيط ماه رمضان‏ها مى‏آيد و مى‏رود و ماه‏ها يكى پس از ديگرى مى‏روند و عمرها هم مى‏رود، آنچه كه باقى مى‏ماند آن صفحات اعمال شماست كه در قلب شما ثبت است و شايد نامه عمل هم همان باشد، قلب شما نسبت به دنيا چه بوده است، دنيا با قلب شما چه كرده است و شما توجه‏تان به دنيا چه اندازه بوده است. آن روزى كه دست‏تان نمى‏رسيد زاهد و عابد بوديد، آن روزى كه دست رسيد خداى نخواسته عكس او بود؟ مراقبت در كار است. امروز مسووليت روحانيت و كسانى كه در اين لباس مقدس هستند، مسووليتى است كه در طول تاريخ بر عهده روحانيت نبوده است. در طول تاريخ از صدر اسلام تاكنون جمعيت‏هاى روحانيت اينطور حجتى كه بر آنها امروز تمام است، حجت بر آنها تمام نبوده است. در طول تاريخ يك همچو فرصتى براى هيچ كشورى پيدا نشده است و اسلام به دست شما سپرده شده است و از شما مى‏خواهند حفظش را. به دست اين ملت سپرده شده است و از اين ملت مى‏خواهند حفظش را، شما در ارشادات، در توجه نداشتن به زرق و برق دنيا مهم توجه قلبى است. داشتن مال، داشتن خانه، داشتن چيز، اينش مهم نيست، مهم اين است كه قلب انسان را، قلب انسان را اينها تسخير كنند. اينكه مال اندوزى و ثروت اندوزى مذموم است براى اين است كه اين مال اندوزى و ثروت اندوزى و امثال اينها و زرق و برق دنيا دل انسان را مى‏كشاند به طرف غير خدا و از آن ضيافت‏هاى خدا محروم مى‏كند. بخواهيد دعوت خدا را به ضيافت اجابت كنيد و وارد بشويد در ضيافه الله بدون اينكه قلب‏هاى خودتان را از اين دنيا منسلخ كنيد امكان ندارد. اولياء خدا آن چيزى كه پيش‏شان مهم بود تهذيب نفس بود و دل كندن از غيرخدا و توجه به خدا. تمام مفاسدى كه در عالم واقع مى‏شود از اين توجه به خود است در مقابل توجه به خدا. تمام كمالاتى كه براى اولياء خدا و انبياء خدا حاصل شده است از اين دل كندن از غير و بستن به اوست و علامات اين مسائل در اعمال ماها ظاهر مى‏شود. علاوه بر اينكه ما مسووليت خودمان را، مسووليت شخصى داريم، مسووليت نوعى هم به عهده ماست، مسووليت ملت هم به عهده ماست. همانطورى كه سوره هود به پيغمبر فرموده است كه: فاستقم كما امرت و من تاب معك به شما هم مى‏گويد كه استقامت كنيد و از استقامت خودتان مردم را مستقيم كنيد. اگر مردم از ما خطا ببينند و اگر چنانچه انصراف پيدا كنند از روحانيت براى خطاهاى بعض از ما، مسووليت، مسووليت شخصى نيست، مسووليت اسلامى است، مسووليت عمومى است. اگر ما خداى نخواسته با اعمالمان طورى بكنيم كه اين ملت از ما جدا بشود و اين ملت ما را زير سوال قرار بدهد كه شما امروز كه دست‏تان باز است يك نحو ديگر داريد عمل مى‏كنيد و جدا بشود از شما، اين مسووليت اسلام به عهده ماست،

صحيفه نور ج 18 صفحه 19

اسلام به انزوا كشيده مى‏شود و آنهايى كه با اسلام مخالفند روى كار مى‏آيند خداى نخواسته و اين مسؤوليت به عهده ماست. قضيه، قضيه شخصى نيست كه يك شخص بگويد خوب من يك همچو كارى مى‏كنم به ديگران چه. اين نيست مساله. سابق هم وقتى كه يك طلبه كارى مى‏كرد مى‏گفتند طلبه‏ها اينطورند، اگر خداى نخواسته يك روحانى يك كارى مى‏كرد مى‏گفتند روحانيون اينطورند. حالا ديگر مساله اينطور است كه اگر اسلام شكست بخورد به وسيله ماها شكست خورده است. اگر شما درست بشويد اسلام شكست نمى‏خورد، با درست شدن شما مردم درست مى‏شوند، با مهذب شدن شما مردم مهذب مى‏شوند. اگر خداى نخواسته در منبر شما چيزى بگوييد كه خودتان عاملش نيستيد و در مسجد چيزى بگوييد كه خودتان بر خلاف او عمل مى‏كنيد، مردم دل‏هاشان از شما منصرف مى‏شود و اين كم‏كم موجب شكست اسلام مى‏شود و اين به عهده همه ماست. اين مفاسدى كه در دنيا هست و الان اين جنجالى كه در دنيا هست و اينطور به جان هم افتاده‏اند همه‏اش براى اين است كه توجه به خود دارند و توجه به خدا ندارند، اخلاق الهى ندارند، اخلاق حيوانى و هر روز اين اخلاق حيوانى را زياد مى‏كنند. اگر جنگ براى ايران پيش مى‏آيد نه اين است كه بر اينكه اسلام را تقويت كنند جنگ با ايران مى‏كنند. براى اين است كه هواى نفس به آن اندازه شده است كه نمى‏تواند يك كس ديگرى را قدرتمند ببيند.

اگر دنيا در آتش اين دو ابرقدرت مى‏سوزد براى همان هواى نفسى است كه عمال اين دو ابرقدرت و خود آنها دارند. اگر كشورهاى اسلامى در آتش اين مفاسد مى‏سوزد براى اين است كه كسانى كه متصدى آن امور هستند هواهاى نفسانى دارند و خودشان را مى‏بينند و همه را براى خود مى‏خواهند. اخيرا نمى‏دانم كه توجه كرديد يك مطلبى را رئيس جمهور آمريكا گفته است و يك مطلبى هم صدام، رئيس جمهور آمريكا گفته است كه، يعنى اعلام كرده است يك هفته براى ملت زير بند و از مردم، ملت‏ها خواسته است كه شماها بايد براى آزادى خودتان از اين كسانى كه شما را در بند كشيدند جديت كنيد و رئيس جمهور گفته من هم با شما موافقم. من نمى‏دانم كه اين مطلب را براى كى مى‏گويد. براى اين ملت‏هايى كه همه در بند خودش هستند مى‏گويد؟ او كه مى‏داند مطلب را، مى‏خواهد كى را اغفال كند؟ مى‏خواهد ملت امريكا را اغفال كند؟ ملت امريكا مى‏داند از پيش كه شما چه كرديد با دنيا. مى‏خواهد بلوك شرق را فقط اشخاصى - بايد - كه مردم را به بند مى‏كشند معرفى كند؟ همه مى‏دانند كه هر دو هستيد. مى‏خواهد اين ملت‏هايى كه در تحت بند هستند بگويد كه به من ربطى ندارد كه اين ملت‏ها شايد اكثرا زير بند آمريكا هستند، در بند آمريكا هستند؟ مى‏خواهد چى بگويد اين آدم؟ يك هفته براى ملت‏هاى در بند كه از مردم امريكا خواسته است كه شما در اين امر جديت كنيد و همه مردم را خواسته است كه - تا - اگر آزادى بخواهيد بايد آزادى ديگران را هم بخواهيد. خود ايشان چه فكرى مى‏كند؟ اگر ملت‏هاى در بند اينها هستند، كه همه‏شان يا اكثرشان در بند شما هستند، كى بايد اينها را آزاد كند؟ چه جور بايد اينها را آزاد كنند؟ با پشتيبانى شما آزاد كنند؟ از آن طرف هم صدام ماه مبارك رمضان را خواسته است كه جنگ موقوف باشد براى اينكه ايشان به عباداتش برسد و اين ماه

صحيفه نور ج 18 صفحه 20

(تعبيرات آنها اين است) اين ماه خداست، اين ماهى است كه براى عبادت است. بعضى‏شان هم مى‏گويند اين ماهى است كه جنگ در او حرام است. اين هم معلوماتشان است. مى‏گويد پيغمبر به كفار هم مهلت مى‏داد، آتش بس مى‏كرد. پيغمبر اكرم به منافقين هم مهلت مى‏داد؟ پيغمبر اكرم اگر چنانچه منافقين مى‏آمدند و مى‏گويند به ما مهلت بدهيد ما ديگر مسلمان هستيم و ما با شما هستيم و مهلت بدهيد مى‏خواهيم عبادت و نمى‏دانم چه بكنيم و مى‏ديد كه دارند توطئه مى‏كنند و مى‏خواهند كه خودشان را قوى كنند به اين مهلت و هجوم كنند، باز هم پيغمبر مهلت مى‏داد؟ پيغمبر به كفار مهلت مى‏داد براى اينكه كفار مطلب‏شان معلوم بود، آنها پرونده‏شان واضح بود و روشن، اما به منافقين كه در ظاهر مى‏خواهند عبادت كنند و مثلاً آنهايى كه در زمان حضرت امير سلام الله عليه بودند و پينه هم در جبين‏هاشان بود، به يك همچو اشخاصى هم مهلت مى‏داد؟ مهلت براى او جايز بود كه به توطئه‏گرها مهلت بدهد كه دست و پاى خودشان را جمع كنند و حمله بالاتر بكنند؟ ما كه مى‏شناسيم اينها را، ما كه حزب بعث را مى‏شناسيم، ما كه صدام را مى‏شناسيم، ما كه مى‏دانيم كه او براى اصلاح هيچ وقت دستش را دراز نكرده، او با اسم اصلاح مى‏خواهد افساد كند. مى‏خواهد ما را اغفال كند، به دنيا هم بگويد كه ببينيد من چه آدم سالمى هستم ماه مبارك كه براى روزه است و براى نماز است و براى اطاعت خداست ديگر ما جنگ نكنيم. درياها را ديگر لااقل چيز نكنيم تا اينكه نفت‏ها را صادر كند و اسلحه‏ها را هم وارد كند و هيچ كه هم مزاحمش نباشد و همان بين رمضان اگر خودش را ديد كه قوى است، حمله كند. كدام عاقل اين را مى‏پذيرد؟ اين ملتى كه جوان داده است اعم از اينكه كشته شدند و شهيد شدند يا معلول شدند و حالا رسانده است به اينجائى كه طرف مقابل را به عجز و لابه درآورده، باز اغفال بشود و مهلت بدهد كه شما دست و پايتان را جمع كنيد و حمله كنيد و عربستان درست كنيد و نمى‏دانم خوزستان را عربستان كنيد و امثال اينها؟

بايد ما بيدار باشيم و از اين فريب‏ها بازى نخوريم، نه از فريب رئيس جمهور آمريكا و نه از فريب اينها. آن هم همين حرف را مى‏زند كه ما مى‏خواهيم كه ملت‏هاى در بند را آزاد كنيم و از ملت‏ها هم مى‏خواهد كه با او همراهى كنند. من نمى‏دانم ملت ايران با او همراهى كند كه از بندهاى آنها آزاد بشوند، عراق چيز بكند، لبنان بكند، فلسطين بكند، و همه جائى كه شما دست داريد و همه جائى كه شما داريد فساد مى‏كنيد و همه را در بند كشيديد. از آن ور شوروى نشسته است آن هم نظير اين مسائل را مى‏گويد، ما براى صلح هست كه خودمان را مجهز مى‏كنيم. آن يكى هم مى‏گويد ما براى صلح هست. البته به يك معنا صحيح است براى اينكه هر يك از اينها چشمش را هم بگذارد ديگرى او را مى‏بلعد، اما نبايد ديگر مردم ديگرى، ملت‏هاى ديگرى را اغفال كنند و نبايد ما از اين حرف‏ها و فريب‏ها اغفال بشويم.

ما امروز هم در راس تمام مسائل‏مان جنگ است‏

ما امروز هم در راس تمام مسائل‏مان جنگ است، اگر يك روز غفلت بكنيم حمله خواهد كرد

صحيفه نور ج 18 صفحه 21

بر ما و همه چيز ما را از بين خواهد برد. ما تا همان مسائلى كه در اول جنگ گفتيم، تا آن مسائل تحقق پيدا نكند، ما در دفاع خودمان سر جاى خودمان ايستاده‏ايم. اگر چنانچه ما از اين مسائل غفلت كنيم يا اينكه بعض از منحرفين و منافقين بين مردم بيفتند و بگويند كه خوب جنگ، او مى‏گويد جنگ را تمام كنيم، شما هم قبول كنيد و بخواهند مردم را سست بكنند بدانيد كه اسلام در خطر كفر است. اگر چنانچه امروز ما يك كلمه عقب‏نشينى كنيم، اگر ملت ما يك قدم سستى به خودش راه بدهد و عقب‏نشينى كند، نواميسش، اموالش، جان‏هاى جوان‏هايش همه‏اش به باد خواهند رفت.

بايد با قدرت به پيش برويم و با قدرت با همه كسانى كه به ما مى‏خواهند تجاوز و تعدى كنند مبارزه كنيم و زندگى آبرومند نداشتن و زندگى زير بار بودن هزار مرتبه از اينكه انسان بميرد، مردن بر او شرف دارد.

من به ملت ايران عرض مى‏كنم، به همه، به همه قشرها، به قواى مسلح، به همه قشرهاى قواى مسلح، به همه قشرهاى قواى مسلح عرض مى‏كنم كه مصمم باشيد و مجهز باشيد و هر روز قوى‏تر كنيد خودتان را و ملت هم هر روز براى پشتيبانى، دفاع از اسلام بيشتر مصمم بشود و براى جنگ بيشتر مهيا شود كه دفاع از اسلام است، دفاع از نواميس مسلمين است، دفاع از قرآن كريم است، دفاع از ملت ايران است و ملت‏هاى ديگر است و ما بايد با قدرت بايستيم و هيچ عقب‏نشينى نكنيم.

در ماه مبارك رمضان اسلام را بيمه كنيد

و من اميدوارم كه همه آقايان در اين ماه مبارك همت‏شان را صرف كنند به اينكه مردم را مهيا نگه دارند و مردم را مجهز نگه دارند و اسلام را با دست مردم نگه داريد و خودتان هم در مساجد، در منابر مردم را دعوت به صلاح بكنيد و دعوت به اينكه دنبال مسائل باشند و بگوييد به آنها كه فاستقم كما امرت و من تاب معك آنى كه پيغمبر را نگران كرده است. الان بدانيد كه اولياء خدا توجه دارند و نگرانند از اينكه خداى نخواسته اين ملت ما از اين راهى كه رفته است يك وقت خداى نخواسته سستى كند. و بحمدالله تاكنون همه باهم بوديد و منسجم بوديد و همه روحانيون با هم، با ديگران، مردم با هم، با روحانيون منسجم بودند و اميدوارم كه از اين به بعد هم منسجم باشند و منسجم‏تر.

و يك كلمه‏اى كه اين نصيحتى است به اينهائى كه در روضه‏خوانى‏ها، در - عرض مى‏كنم - مجالسى كه دارند، در تكيه‏ها، در اينطور چيزهايى كه دارند، كه توجه به ضعفاى مردم بكنند. در بين مردم مريض هست، در بين مردم ضعيف هست، در بين مردم اشخاصى هستند پيرمرد، اشخاصى هستند پيرزن و ضعيف، صداها زياد نباشد كه مردم را منزجر كند. بلندگوها را بيرون نگذاريد كه فريادش همه مردم را منزجر كند. بلندگوها را در داخل مسجد بگذاريد و اينطور نباشد كه - بخواهيد معصيت - بخواهيد اطاعت خدا را بكنيد خداى نخواسته معصيت بشود و از آداب ماه رمضان همين است كه مردم را آرامش بدهيد. اينها روزه مى‏خواهند بگيرند خوب بعضى‏شان هست مى‏خواهند اول شب بخوابند و روزه بگيرند فردا، بعضى‏ها هستند كه كسالت دارند، مريض‏اند، مريضخانه‏ها پر است از اشخاص

صحيفه نور ج 18 صفحه 22

معلولين در آنجا هستند ممكن است اينها ناراحت كند آنها را. در اين امور يك قدرى ملاحظه برادران ايمانى خودتان را بكنيد. و من اميدوارم كه طبقات مختلف روحانيت در هر جا هستند همه‏شان با هم باشند همچو نباشد امام جمعه‏اش عليحده يك بساطى داشته باشد و امام جماعتش هم عليحده و روحانيت ديگرش هم عليحده.

اجتماع داشته باشيد با هم، برادريد شما. حافظ اسلام هستيد شما و حفظ اسلام تا همراه هم نباشيد نمى‏شود. شما همه با هم باشيد، مجالس داشته باشيد، ماه رمضان است حالا، شب‏ها مجالس داشته باشيد. مردم را دعوت كنيد به اينكه مجالس انس داشته باشند، مجالس احكام داشته باشند، مجالس دعا داشته باشند. شهر دعاست، شهر توسل به خداست. و انشاءالله همه موفق باشيد كه در اين ماه رمضان اين اسلام را بيمه كنيد با دعاهاى خودتان و با گريه و زارى خودتان و از آن مسائلى كه هميشه داشتيد كه براى اسلام، براى روضه‏هائى كه خوانده مى‏شد جانفشانى مى‏كرديد، آن روضه‏هاى سنتى را سرجاى خودش نگه داريد و آن مصيبت‏ها را نگه داريد زنده كه - آنها - بركاتى كه به ما مى‏رسد از آنهاست و از كربلا اين بركات به ما مى‏رسد. كربلا را زنده نگه داريد و نام مبارك حضرت سيدالشهدا را زنده نگه داريد كه با زنده بودن او اسلام زنده نگه داشته مى‏شود. و همه طوايفى كه در ايران هستند با هم اخوت داشته باشند، توجه كنند به اينكه الان كسانى كه مخالف با اسلام هستند و دارند پخش مى‏كنند مطالبى را، مى‏خواهند بين برادرهاى شيعه و سنى اختلاف ايجاد كنند اينها نه خيرخواه شيعه هستند، نه خيرخواه سنى و اينها با اسلام مخالفند. بيدار باشند همه برادرها، با هم باشند. دشمن مشترك ما داريم، به اين دشمن مشترك بايد ما با هم حمله كنيم و آنها را نگذاريم كه خداى نخواسته در صفوف ما يك رخوتى ايجاد بشود و يك اختلافى ايجاد بشود.

انشاءالله خداوند همه شما را توفيق بدهد و براى خدمت به اسلام مهياتر بكند و براى خدمت به جبهه مهياتر بكند.

والسلام عليكم و رحمة الله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها