0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:54 AM

 

صحيفه نور ج 16 صفحه 167

تاريخ 11/3/61

بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان مجلس شوراى اسلامى، اعضاى شورايعالى قضائى، قضات شرع و دادستان‏هاى دادگاه‏هاى انقلاب اسلامى‏

هر قدمى كه انقلاب به پيش مى‏گذارد مسؤوليت متعهدين به اسلام افزون مى‏شود

بسم الله الرحمن الرحيم‏

با تشكر از آقايان نمايندگان محترم مجلس و آقايان شوراى قضائى و قضات محترم اسلامى و دادستان‏هاى محترم كه با تشريف آوردنشان خدمتشان رسيديم و تبريك پيروزى‏هاى اسلام به همه آقايان و همه ملت و همه مستضعفان جهان، چند كلمه‏اى راجع به تكاليف فعلى خودمان و بعد هم چند كلمه‏اى راجع به اوضاعى كه الان در دنيا مى‏گذرد عرض كنم. البته مطلبى را كه رئيس محترم مجلس فرمودند، من الان نمى‏توانم به طور شايسته صحبتى در آن باب بكنم. من امروز يك كلياتى عرض مى‏كنم و انشاءالله در فرصت ديگر اميد است كه مسائل و مشكلات حل بشود. در عين حالى كه ايشان فرمودند مشكلات داريم و من هم معتقدم به اينكه مشكلات فراوان داريم، لكن چون درصدد رفع مشكلات هستيم، هم مجلس محترم كه بحمدالله يك اجتماع الهى است و هم شوراى قضائى و قضات و دادستان‏هاى محترم كه تمام متعهد و خدمتگزار هستند و هم دولت و مراتب اجرائى، الان همه درصدد رفع مشكلات هستند و اين مژده رفع مشكلات را مى‏دهد. تا شروع نشده است به رفع مشكلات و طرح‏هائى كه براى رفع مشكلات است، مشكلات خيلى بزرگ نمايش پيدا مى‏كند، لكن بعد از اينكه تصميم گرفته شد و شروع شد به كار، اميد است كه با همين شروع، رو به رفع مشكلات بگذاريم و انشاءالله با سرعت اين مشكلات بر طرف بشود. آنچه من در اين جلسه محترم بايد عرض كنم اين است كه هر قدمى كه انقلاب به پيش مى‏گذارد، به همان اندازه مسؤوليت همه آقايان و همه كسانى كه در امور اين نهضت اسلامى، چه دولت و چه ديگران، دخالت دارند، افزون مى‏شود. يك وقت است كه اول انقلاب است و مشكلات انقلاب در كار است و هرج و مرج‏هائى كه در هر انقلاب اجتناب‏ناپذير است، آنجا عذر موجه است. يك وقت هم هست كه باز مفسدين و منافقين و منحرفين دستشان باز است و به كارهاى جنايتكارى خودشان ادامه مى‏دهند و جنگ است و حال جنگ است، آنوقت هم يك مقدارى معذور هستند. اما بحمدالله اين مسائل كه خار راه آقايان است، حل شده بايد ما حساب كنيم. هم قضيه جنگ به خواست خداى تبارك و تعالى در شرف حل است و هم اين منحرفين و وابستگان به قدرت‏ها رو به فنا هستند. از اين جهت ما، آقايانى كه در مجلس شوراى اسلامى هستند و مهمترين مقام را

صحيفه نور ج 16 صفحه 168

دارا هستند و چه شوراى قضائى و قوه قضائيه كه از اهميت بسيار برخوردار است و هم دولت كه مجرى قوانين است، قوانين اسلام است، امروز مسوول هستيم. يعنى از من طلبه تا شما آقايان و تا دولت و قوه قضائيه و قضات محترم و دادستان‏هاى محترم همه‏جا و ائمه جماعات و جمعات و مراجع عظام اسلام و طلاب علوم دينيه و متفكرانى كه متعهد به اسلام هستند، همه در اين وقت مسؤوليت بزرگى به عهده داريم. يعنى خداى تبارك و تعالى الان از ما عذر را كم مى‏پذيرد يا نمى‏پذيرد. الان ما نمى‏توانيم بگوئيم كه حال انقلاب است و حال انقلاب كارى از دستمان برنمى‏آيد، و نمى‏توانيم بگوئيم كه جنگ آنطور در ايران است كه دست همه را بسته است، و نمى‏توانيم بگوئيم كه اين گروهك‏ها آنطور فعاليت دارند كه اذهان ما را به خودشان متوجه كرده‏اند. اينها مسائلى است كه يا حل شده است يا نزديك به حل است. از اين جهت ما الان هم مجلس بايد قدم‏هاى بلندترى بردارد و لوايحى كه عرضه مى‏شود يا خودش قوانين مى‏خواهد بگذراند، هر چه بيشتر سرعت بدهد و اسلامى بودنش صددرصد باشد. اگر يك قانون، يك پيشنهاد، يك لايحه در آن يك نكته غير اسلامى باشد، اين در نظر اسلام و خداى تبارك و تعالى مردود است. بايد ما همه كوشش كنيم به اينكه همانطور كه جمهورى اسلامى را با كوشش اين مردم و جمعيت‏هاى ميليونى اسلامى، اين جمهورى اسلامى را به پيروزى رساندند و همه ما مرهون زحمات و فداكارى‏هاى آنها هستيم و خداوند همه را سلامت بدارد و به همه شهداى ما رحمت و سعادت نصيب كند، ما همه مرهون آنها هستيم و ما آن مقصدى را كه آنها داشتند موظفيم كه دنبال كنيم. مقصد آنها در شعارهاى آنها از اول انقلاب تا حالا و انشاءالله بعدها هم شعارها محفوظ است، منعكس است. آنها استقلال مى‏خواهند، آزادى مى‏خواهند و جمهورى اسلامى مى‏خواهند. جمهورى‏اى كه بايد اساسش بر احكام اسلام باشد و جمهورى‏اى باشد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و امام زمان روحى له الفدا بپذيرد. اگر يك خدشه در احكام اسلام واقع بشود، نه پيغمبر مى‏پذيرد و نه امامان ما. كوشش بايد بكنيم به اينكه در عين حالى كه بايد سريع قدم‏هاى بلند را برداريم و در عين حال، تمام قدم‏ها بايد اسلامى باشد و رو به اسلام باشد و نمى‏توانيم اگر يك مطلبى را در مجلس بگذرانيم و خداى نخواسته متخلف باشد از اسلام، نمى‏توانيد شما عذر براى خودتان پيدا بكنيد. و اگر يك قدم، قضات محترم و شوراى قضائى خداى نخواسته بر خلاف آنچه مقرر است بردارند، آن هم معذور نيست و مواخذ است. و اگر چنانچه ائمه جمعه و ائمه جماعت و كسانى كه در اين جمهورى اسلامى از روحانيون مشغول يك كارى هستند، اگر خداى نخواسته يك قدمى، يك كلامى برخلاف مصالح اسلام بردارند، معاقب هستند. همه معاقب هستيم و همه مسوول هستيم، كلكم راع و كلكم مسئول ما بايد كوشش كنيم كه رو به اسلام برويم و اسلام را هر چه زودتر، قوانين اسلام را، قوانين قضائى اسلام را، قوانين سياسى اسلام را هر چه زودتر به طور شايسته در اين كشور پياده كنيم و مطمئن باشيد كه اگر چنانچه اراده كنيد، مى‏توانيد و در عين حالى كه تاكنون هر چه قوانين در آن رژيم‏هاى سابق بوده است، تقريباً بسيارى از قوانين، قوانين جزائى و سياسى‏اش كه همه در بسيارى از قوانين‏شان برخلاف مسير اسلام بوده است، يا متصديان قضا اشخاصى بودند كه بر خلاف موازين

صحيفه نور ج 16 صفحه 169

اسلام متصدى قضا شدند و در نار هستند. و متصديان همه امور كه مشغول به خدمت هستند، اگر خداى نخواسته يك خلافى در كار باشد ولو اشتباهاً باشد، بايد با كمال دقت ملاحظه كنند و مداقه كنند كه مبادا يك مطلبى واقع شود بر خلاف آنچه كه بايد واقع بشود. و من به همه شما و به همه آقايان دعاگو هستم و آنچه كه وظيفه من است كه يكى‏اش دعاگوئى است، اميدوارم دعا كنيد كه كوتاهى نكنم.

اين عار تا قيامت بر پيشانى شما غير متعهدها متنقش است‏

و اما مسائلى كه امروز در منطقه و جهان واقع مى‏شود، البته شما همه يا اكثراً مى‏دانيد كه چه دارد واقع مى‏شود. از امريكا تا انگلستان، تا فرانسه، تا آلمان تا ساير جاها به راه افتاده‏اند، دستپاچه شده‏اند و هياهو مى‏خواهند راه بيندازند كه در اين وقت چه مى‏شود. اين دستجاتى كه مى‏خواهند صدام را زنده كنند يا تطهير كنند، چه در بغداد بروند و غير متعهدين به اصطلاح مجتمع بشوند و چه نروند، مطلب از اينها گذشته است. اين مرده، زنده نخواهد شد. اگر هم بغداد برويد، يك مرده را رئيس خودتان قرار داديد، يك جنايتكار مرده را انتخاب كرده‏ايد. و اين عار براى شما غير متعهدها تا قيامت بر پيشانى‏تان متنقش است. و اگر گمان كنيد كه با رفتن بغداد و تعيين صدام به رياست، يا يكى ديگرى كه مثل صدام است، شما بتوانيد كه يك كسى كه جنايتش آنقدر زياد است كه نمى‏توانيم ما به ذكر و قلم، ذكر كنيم آن را، بخواهيد تطهير كنيد، او با درياهاى عالم هم تطهير نخواهد شد. و اگر بخواهيد علم كنيد او را و زنده كنيد، اين علم خوابيد و اين نعشش الان موجود است. الان يك نعشى است كه دارد حركت آخر عمرش را مى‏كند. شماها نمى‏توانيد اين كار را انجام بدهيد. بيخود خودتان را زحمت ندهيد و عرض خودتان را نبريد و براى ماها هم زحمت درست نكنيد و آنهائى كه از آن طرف درياها آمده‏اند اينجاها گردش مى‏كنند، آنها هم اگر بخواهند صدام را زنده كنند، همان حرفى است كه به آنها بايد گفت و اگر حضرت عيسى سلام‏الله عليه كه مرده‏ها را زنده مى‏كرد بيايد، اين مرده را نمى‏تواند زنده كند. براى اينكه زنده كردن اين، به هدايت است. و خداى تبارك و تعالى به پيغمبر اسلام كه اشرف از حضرت عيسى سلام‏الله عليه است مى‏فرمايد انك لاتهدى من احببت حضرت عيسى مرده‏هاى طبيعى را زنده مى‏كرد، لكن مرده‏اى كه قلبش مرده است، مرده‏اى كه هستى‏اش از بين رفته است، حيثيتش از بين رفته است و قادسيه‏اش به فنا مبدل شده است، حضرت عيسى هم همچو كارى را نه مى‏كند و نه مى‏تواند. بنابراين اينها مى‏خواهند چه بكنند؟ اينهائى كه اجتماع مى‏كنند كه، يك كنفرانس‏هائى ايجاد مى‏كنند كه كنفرانس غير متعهدها را، بلكه بتوانند در بغداد تاسيس كنند و ايجاد كنند، اولاً كه معلوم نيست كه موافقت كنند بسيارى از دولت‏ها، دولت‏هائى كه توجه به مسائل دارند، دولت‏هائى كه مرعوب آمريكا و ديگر كشورها نيستند، دولت‏هائى كه توجه به حيثيت خودشان دارند و دولت‏هائى كه به اسلام فكر مى‏كنند، اينها با شما موافقت معلوم نيست بكنند، و بخواهيد كه با عدم موافقت آنها هم، شما باز آن مجلس را تاسيس كنيد و آن را رئيس بدانيد كه در تاريخ ننگى براى خودتان ايجاد مى‏كنيد كه با درياها نمى‏شود اين ننگ را شست. و نمى‏توانيد كه شما اعاده كنيد حيثيت

صحيفه نور ج 16 صفحه 170

كسى را كه از اول نداشت، و اگر داشت، به باد فنا رفت، آدمى كه ملاحظه كرديد در آن چيزى كه نوشته بود به سران نظامى خودش در شهر خونين شهر، خرمشهر، كه آنطور سفارش كرده بود كه بزنيد، بكشيد و چه بكنيد، تا آخر گلوله، تا آخر نفر، اين ديد كه همان نظامى‏هاى او گوش ندادند به او، نتوانستند گوش بدهند، اصلاً مجال قرائت اين چيزها را به آنها ندادند و فوج فوج تسليم شدند. يك همچو آدمى كه دنبال اين مى‏گويد كه امر به عقب‏نشينى كرديم، (لابد عقب نشينى تاكتيكى!!) اين آدم را نمى‏توانيد اعاده حيثيتش را بكنيد، حيثيت خودتان را سر اين بى‏حيثيت به باد ندهيد. ما نصيحت‏هاى خودمان را، ايران نصيحت‏هاى خودش را به شماها مى‏كند كه شماها يك قدرى در خلوت بنشينيد و آمريكا و شوروى و ديگر قدرتمندان را از مغزتان شستشو كنيد و فكر كنيد كه ما اگر برويم بغداد، چه جور مى‏توانيم بكنيم. و من اعلام يك خطرى هم براى شما مى‏كنم كه از صدام بعيد نمى‏دانم و آن اينكه همين صدامى كه در حال مردن است يك وقت عده‏اى از شما را بكشد و گردن ايران بگذارد، براى اينكه شما را وادار كند كه مخالفت كنيد. خوف اين مطلب زياد است. شما از اين جانى خيال نكنيد كه هيچ كارى بر نمى‏آيد، اين جانى، جنايت زياد از او مى‏آيد. و اين جنايت به نظر انسان نزديك است، همانطورى كه يك جاهائى را مى‏زند و مى‏گويد ايران زده است و خودش با اسرائيل رفيق و دوست و برادر است و مى‏گويد كه اسلحه از اسرائيل مى‏آيد و حالا هم ابرقدرت‏ها و گويندگان آنها با اين مانورهاى مضحك يكى از اين ور مى‏گيرد، يكى از آن ور. يكى مى‏گويد كه من به اطلاع آمريكا بودم، آمريكا مى‏گويد من گفتم آنقدر كار نكن و مجلسشان مى‏گويد كه چرا اين كار را كردى. مطلب را مسلم همه‏شان مى‏گيرند كه اى مردم بدانيد كه اين اسرائيل به ايران اسلحه فرستاده. و همه اينها و خود اسرائيل هم اين مطلب را احراز كرده است كه اگر اسرائيل انگشتش را به بحر محيط بزند، نجس مى‏شود، چون اين را احساس كرده است، مى‏خواهد با اينكه من كمك كرده‏ام ايران را بدنام بكند، از باب اينكه مى‏داند كه موافقت او با ايران، بدنام كردن ايران است، خودش هم اين را احساس كرده است.

براى خدمت به امريكا حيثيت خود را پيش نسل‏هاى آينده از بين نبريد

در هر صورت اين مسائل كه الان مى‏گذرد، اينها همه هست و من خوف اين را دارم كه اگر اينها مجتمع بشوند، در بغداد يا در بين راه، چند نفر از اينها را بزنند و بكشند و گردن ايرانى‏ها بگذارند و يا در مجلس كه مجتمع مى‏شوند، يك وقت خود صدام براى اينكه برود دستش را بشويد، بيرون برود و مجلس را منهدم كنند. درست توجه كنيد كه مبادا به دام بيفتيد، به دام اين صدام بيفتيد، كه اين مرد خطرناكى است. و اشخاصى كه آخر عمرشان را مى‏گذرانند، جنايتكارانى كه آخر عمرشان را مى‏گذرانند، مى‏گويند حالا كه من رفتم بگذاريد، همه بروند. اقتلونى و مالكاً مرا بكشيد كه مالك هم كشته بشود. مساله اينطورى است. حالا خودشان بنشينند فكر بكنند كه آيا صدام با اين جنازه متعفن، ارزش دارد كه شما ارزش‏هائى به پاى او بريزيد؟ آمريكا كه مى‏گويد من اسرائيل را به هيچ كس‏

صحيفه نور ج 16 صفحه 171

نمى‏فروشم، از شما آنهمه ذخاير مى‏گيرد و مى‏گويد من اسرائيل را به شما نخواهم فروخت، ارزش دارد اين آمريكا كه شما براى خدمت به او تمام حيثيت خودتان را پيش ملتتان، پيش ملت‏هاى عالم، پيش نسل‏هاى آينده از بين ببريد؟ من اميدوارم كه اينها بيدار بشوند و توجه به مسائل بكنند و خودشان را به هلاكت نيندازند و ما را هم به زحمت نيندازند. خداوند انشاءالله همه مسلمان‏ها را به وظايف اسلامى خودشان آشنا كند. ما و شما و همه ملت ايران را به وظايف اسلامى اسلامى خودمان آشنا كند و توفيق عمل به اسلام و پياده كردن اسلام در همه جا به همه ما مرحمت فرمايد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها