0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:53 AM

 

صحيفه نور ج 16 صفحه 139

تاريخ 11/2/61

بيانات امام خمينى در ديدار با وزير كار و امور اجتماعى و گروهى از كارگران كارخانجات مختلف‏

يك روز شما كارگرها به يك عمر سرمايه دارها و كارفرماها و كذا و كذاها ارزش دارد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من اين روز مبارك كارگر را بر شما و همه كارگرانى كه در طول تاريخ رفته‏اند و خواهند آمد، تبريك عرض مى‏كنم. مبارك باد بر شما قشر عزيز عامل ارزش‏هاى بزرگ انسانى، و مبارك باد بر شما و بر همه ملت ما اين روز مبارك كه بحمدالله امروز كشور ما طورى است كه روز كارگر، روز همه است و روز ارتش روز همه است و روز زن، روز همه است و همه با هم منسجمند و يك واحد الهى را متحقق كرده‏اند. آن وحدتى را كه خداى تبارك و تعالى امر فرموده‏اند، بحمدالله در قشرهاى ملت مسلمان ايران متحقق شده است و اگر يك اقليت ناچيزى هم باشد، در اين اكثريت مستهلك است. من نمى‏دانم كه راجع به كار و كارگر از چه بعدى با شما سخن بگويم، همه ابعادش كه در ذهن من است يا بيشترش در ذهن من است، نمى‏توانم در يك جلسه محدود عرض كنم، ناچارم كه بعضى از ابعادش را در اينجا خدمت شما عزيزان عرض كنم و مطالبى را كه عرض مى‏كنم، شما به وجدان خودتان عرضه كنيد و اگر پذيرفتيد، من متشكر مى‏شوم و من مى‏خواهم كه با وجدان پاك خودتان ارزيابى كنيد و بدانيد كه شما چه وضعى در كشورتان داريد و كارگران چه وضعى در كشوهاى ديگر دارند.

من يك جهت نازل كارگرى را ابتدائاً عرضه مى‏كنم و آن اين است كه شما توجه كنيد به گروه كارگران، اعم از شما كارگرانى كه در كارخانه‏ها و در صنعت‏ها هستيد و زحمت مى‏كشيد و آن گروه‏هائى كه در مزارع زحمت مى‏كشند و بالاخره گروه فعال زحمتكش كه امروز روز شماست و البته روز همه است. شما يك توجهى به اين مطلب بكنيد كه اين گروه‏هاى كارگر نشاط خودشان و جهات همان ماديت را، شما ملاحظه كنيد، ببينيد كه اين گروه كارگر از سلامت بدن و از سلامت روح بيشتر برخوردارند يا آن گروه‏هائى كه به اصطلاح كارفرما هستند؟ و آن سرمايه‏دارهائى كه كار نمى‏كنند و كنار نشسته‏اند و با بيكارى عمر خودشان را مى‏گذرانند؟ شما به وجدان خودتان رجوع كنيد، اگر يك همچو مجلسى كه الان نمونه‏اى از كارگر است كه بحمدالله امروز اينجا تشريف آورده‏اند، اگر اين مجلس در كنارش يك مجلس ديگرى بود از سرمايه‏دارها و بيكارها و آنهائى كه نشسته‏اند خانه و مى‏خورند و مى‏خوابند، اگر يك كسى از خارج بيايد و چهره‏هاى شما را ببيند، بازوان شما را ببيند،

صحيفه نور ج 16 صفحه 140

سينه‏هاى فراخ شما را ببيند، بشاشت چهره‏هاى شما را ببيند و آهنگ صوت‏هاى شما را بشنود و بعد نظر بكند به آن مجلسى كه آن عده كارفرما و سرمايه‏دار و بيكار و هرزه‏گرد نشسته‏اند، مى‏بيند كه اينها يك جوان‏هاى سالم، سرنشاط و آنها يا چرت مى‏زنند و يا خميازه مى‏كشند و يا از درددل و پهلو و سر خودشان مى‏نالند. و اين، براى اين است كه كسانى كه كارگر نيستند به آن معناى عامش، اينها اينطور نيست كه شما گمان كنيد يك روزگار خوشى دارند، شما توجه به اين معنا شايد بسياريتان نداشته باشيد كه روزگار تلخى كه بر سرماى دارها و كارفرماها و داراى كذا و كذاها، خان‏ها و فئودال‏ها و امثال اينها مى‏گذرد، آن روزهاى سخت چقدر براى آنها ناگوارى دارد و يك روز شما به يك عمر آنها ارزش دارد. آنها براى خاطر بيكارى و پرخورى و خواب و هرزه روى پناه مى‏برند به ترياك، افيون، منقل و يا هروئين و يا مراكز فحشا، براى اينكه نمى‏توانند تحمل آن چيزهائى كه در نفسشان مى‏گذرد و آن ناراحتى‏هائى كه دارند نمى‏توانند بكنند و من آنقدرى كه اطلاع دارم و در جوانى ديدم، اكثر اين خان‏ها و فئودال‏ها به وافور پناه برده بودند، آنهائى كه تدين‏شان ديگر خيلى نيست، آنها به مشروبات و به هروئين و به امثال اين چيزها يا به مراكز فحشا و دنبال مراكز فحشا، آنطور زحمت‏هائى كه دارد و آنطور مرض‏هائى كه هست و آنطور گرفتارى‏هائى كه هست، شما كارگرها بحمدالله نديديد و اميد است كه نبينيد. شما قدر اين كارگرى را بدانيد كه اين كارگرى، هم مزاج شما را سالم نگه مى‏دارد و اگر چنانچه انسان بيكار بيفتد، آن فعاليت‏هائى كه در بدنش و در سلول‏هاى بدنش بايد بشود، آنها هم از كار مى‏افتند و كسانى كه فعاليت دارند، به اندازه‏اى كه فعاليت دارند، آنها هم به كار مى‏افتند و جبران مى‏كنند نقيصه‏ها را و شما مى‏بينيد كه در يك گروه زياد از كارگرها يكى دو نفر بشود پيدا بكنيد كه اينها مريض باشند و افسرده باشند و اينها همه الحمدلله سرحالند و خيال مى‏كنند كه آنها آسوده‏اند، اين، خيالى است كه آنها مى‏كنند، در صورتى كه آنها، آن طبقه به اصطلاح خودشان بالا و به حسب واقع پائين، آنها اينقدر افسردگى‏ها و گرفتارى‏ها را دارند كه به حساب نمى‏آيد.

اين يك مساله‏اى است كه بايد شما خودتان بعد فكرش را بكنيد و مطالعه كنيد در بين خودتان، جوان‏هاى خودتان را مقايسه كنيد با آنهائى كه بيكار مى‏گذرانند و به هرزه‏درى و به هرزه‏گرى عمر خودشان را مى‏گذرانند و آن ارزشى كه شما داريد، شما برادران داريد و آن ارزشى كه اسلام به شما داده است، از پيغمبر اكرم شنيده‏ايد كه نقل شده است كه كف دست يك كارگر را، يعنى همان محلى كه كار درش تاثير كرده و پنبه بسته، آنجا را بوسيد و اين، يك نشان ارزش است براى كارگر در طول تاريخ. پيغمبر اسلام كه اولين فرد انسان‏هاست و بزرگترين انسان كامل است، نسبت به كارگر اينطور تواضع بكند و كف دست او را كه علامت كار است ببوسد، اين نكته دارد كه كف دست را بوسيده، نه پشت دست را. كف دست آثار كار درش هست، مى‏خواهد ارزش كار را به عالميان اعلام كند، به مسلمين اعلام كند كه ارزش كار اين است كه آنجائى كه كارگر كه كار كرده است، در اثر كار يك نشانه‏اى پيدا كرده من آنجا را مى‏بوسم كه ملت‏هاى اسلامى و بشر ارزش اين كارگر را بداند.

صحيفه نور ج 16 صفحه 141

امروز شما كارگرها با كار خودتان يك كشور را نجات مى‏دهيد از وابستگى‏

و من امروز عرض مى‏كنم كه كارگر امروز، با كارگر آنوقت بسيار فرق دارد. آنوقت در آن محيطى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم زندگى مى‏فرمودند و ساير جاهائى كه مردم ديگر هم زندگى مى‏كردند، خصوصاً حجاز كه پيغمبر اكرم تشريف داشتند، آنجا روابط با ساير كشورها يا هيچ نبود، يا اگر بود بسيار كم و اگر چنانچه كمبودى براى يك شهر پيدا مى‏شد، آن كمبود از شهرهاى ديگر بايد جبران بشود، احتياج به همان، هم كشورى‏هاى خودشان داشتند و رفع نقيصه را اگر يك وقتى نمى‏توانست در خود يك شهرى بكند، از يك شهر ديگرى انجام اين كار را مى‏دادند. اين وابستگى‏هائى كه امروز در دنيا هست و اين زندگى كه محيط دنيا را و وضع دنيا را با سابق جدا كرده است و اينطور روابط زيادى كه امروز وقتى شما اينجا يك صحبت بكنيد، قبل از اينكه به فرض كنيد كه بيرون اينجا برسد، آمريكا هم از آن مطلع مى‏شود و وابستگى‏هائى كه دنيا به هم دارد و وابستگى‏هائى كه كشورها به كشورهاى بزرگ سرمايه دارى يا كمونيستى دارد، آنوقت در زمان رسول خدا نبوده است. ارزش كار در آنوقت همين مقدار بوده است كه خود كار شريف است و خود كار براى انسان و روحيات انسان مفيد است و كار، اثرش هم علاوه بر اينكه براى خود انسان و مزاج انسان مفيد است و در روح انسان هم تاثير دارد براى يك شهرى هم فايده دارد، اما ديگر مطرح نبود كه اگر كار نكنم وابسته به امريكا مى‏شوم يا وابسته به شوروى، اين مساله آنوقت مطرح نبود. امروز ارزش كار شما به همان اندازه است كه دنيا پيشرفت كرده، همان معنائى كه در دنيا، پيشرفت‏هائى كه در دنيا شده است و اگر كارگر به آنطورى كه بايد كار كند، كار نكند، وابستگى‏هائى كه در يك كشورى، در يك محيطى مى‏شود غير از آن وابستگى‏هائى است كه در سنين سابق، در قرون سابق بوده، در زمان رسول الله بوده است. امروز شما با كار خودتان مى‏توانيد كه يك ارزشى ايجاد كنيد كه اصلش آنوقت مطرح نبوده است. با كار خودتان مى توانيد كه اين وابستگى‏هائى كه در طول تاريخ، از آنوقتى كه شرق و غرب به اينجا راه پيدا كردند و در طول سلطنت منحوس پهلوى پيدا كرده اين كشور كه مى‏دانيد همه چيزهايش وابسته شده است و همه افرادش را اينها وابسته كرده بودند و همه گروه‏ها را وابسته كرده بودند، امروز اگر شما كار بكنيد و فعال در كار كردن باشيد، ارزش اين است كه علاوه بر آن ارزش‏هاى معنوى و مادى كه براى شخص خود شما دارد، علاوه بر اين يك كشور را شما نجات مى‏دهيد از وابستگى. ما تا كى بايد وابسته به امريكا، وابسته به شوروى باشيم؟ بالاخره بايد يك عمل داشته باشد. ما بايد ادراك اين معنا را بكنيم كه ما كه در هر جا كار مى‏كنيم، در امر كشاورزى كار مى‏كنيم، در امر صنعت و در كارخانه‏ها كار مى‏كنيم، بايد خودمان به خودمان تلقين كنيم كه ما مستقليم و ما بايد مستقل باشيم و ما نبايد دستمان را به ديگرى دراز كنيم براى امورى كه كشورمان محتاج است. ارزش كار شما امروز ارزش يك امرى است كه نمى‏شود مقايسه‏اش كرد با زمان‏هاى سابق. رسول الله در آن محيط، ممكن است كه توجه، لابد توجه به همه محيطها داشته است، در آن محيط دست كارگر را آنطور كه نقل مى‏كنند، كف دست كارگر و محل كار را بوسيده تا ارزش كار را در تاريخ عرضه كنند

صحيفه نور ج 16 صفحه 142

و ما مفتخريم و شما و همه مفتخرند به اينكه يك همچو نشانى پيغمبر اكرم به شما داده، يا در بعضى روايات فرموده‏اند كه قطره عرقى كه از بدن كارگر مى‏آيد مثل قطره خونى است كه از شهداى در راه خدا مى‏آيد. چقدر اين ارزش دارد. آنهائى كه الان در جبهه‏ها جنگ مى‏كنند و در جبهه بحمدالله پيروزمندانه جنگ مى‏كنند و اخيرا هم پيروزى بزرگى به دست آوردند و اميد است پيروزى نهائى را به دست بياورند انشاءالله، اين چقدر ارزش دارد، عرق شما هم كه در كارخانه‏ها مى‏ريزد، همان ارزش را دارد، براى اينكه شما هم براى احياء يك كشور، براى وابسته نبودن يك كشور به خارج، براى استقلال كشور اسلامى زحمت مى‏كشيد، آنها هم براى دفاع از يك كشور اسلامى، دفاع از اسلام زحمت مى‏كشند. آنها كارگرند مثل شما و شما مجاهديد مثل آنها و اين يك نعمت بزرگى است كه نصيب كارگرها در قشر وسيع و شما عزيزان كه در كارخانه‏ها و در مواردى كه صنعت در آنجا حكمفرماست، كار مى‏كنيد. و بايد توجه كنيد كه نگذاشتند شما، آن اشخاصى كه خائن بودند به اين كشور، آن اشخاصى كه وابستگى داشتند به كشورهاى ابرقدرت، آنها كوشش كردند كه شما نتوانيد آن چيزهائى كه كشورتان احتياج دارد، بسازيد. اگر نبود در طول تاريخ، در اين سده‏هاى آخرى كه خارجى‏هاى به اينجا راه پيدا كردند، و نبود خيانت‏هائى كه حكومت‏هاى ما بر ما كردند، شما هم امروز، الان از همان صنعت‏هاى پيشرفته مى‏توانستيد تحقق بدهيد و امروز هم بايد در اين فكر باشيد. تا در اين فكر نباشيد، نمى‏توانيد كشور خودتان را و نسل‏هاى آينده را نجات بدهيد. بايد به اين فكر باشيد كه خودتان قادر بر اين هستيد كه آن چيزهائى كه در خارج درست مى‏كنند و شما احتياج به آن داريد و كشور شما احتياج به آن دارد، خودتان درست كنيد.

دو بلوك سرمايه‏دارى و كمونيستى كارگر را ابزار قرار داده‏اند براى منافع خودشان

و من يك نكته ديگرى هم به شما عرض مى‏كنم كه توجه كنيد كه اينهائى كه از كارگرها پشتيبانى مى‏خواهند بكنند و آنهائى كه مى‏خواهند كشور را به سوى غرب بكشند به اسم شرق و خود كشورهاى كمونيستى و سرمايه‏دارى، اين دو بلوك سرمايه‏دارى و كمونيستى، نسبت به كارگر چه جور هستند و اسلام نسبت به كارگر چه جور است. اول شخص اسلام را من عرض كردم، اول شخص اسلام، مصدع اسلام بود و شارع اسلام از قبل خداى تبارك و تعالى، رفتار او با كارگر، آن بود كه عرض كردم كه كف دست كارگر را با تواضع بوسيد و اين نشان كارگرى را بوسيد و براى كارگران افتخار ايجاد كرد. ارزش انسانى را توجه داشت كه كارگر، كارگر آن روز استقلال داشت و هر چه كاركرد براى خودش بود و استقلال داشت و ارزش داشت و آن ارزش را، محل ارزش را بوسيد پيغمبر اكرم و اعلام كرد ارزش كارگر را و دوم شخص اسلام على ابن ابيطالب سلام الله عليه ايشان خودش يك كارگر بوده يعنى قنات حفر مى‏كرده، مى‏رفته است قنات مى‏كنده است آب بيرون مى آورده، لكن براى خودش نه، بعد از آنكه بيرون مى‏آمده وقف مى‏كرده براى مستمندان، براى آنها. يك نفر كارگر بوده است كه براى اعاشه خودش هم كار مى‏كرده و در عين حالى كه آنطور قنات‏ها را (چندين قنات‏

صحيفه نور ج 16 صفحه 143

از ايشان هست) كنده با دست خودش و همان روز (به حسب نقل) همان روزى كه بيعت به امامت كردند براى او، به خلافت، وقتى بيعت تمام شد، همان روز بيل و كلنگ خودش را برداشت دنبال كار... اين دو نفر شخص اول اسلام كه كارشان بايد سرمشق باشد براى همه ما. شما مقايسه كنيد اين احترامى كه كارگر در اسلام به واسطه عمل اين دو بزرگمرد تحقق پيدا كرده و اين ارزشى كه به شما داده است كه خودش هم در عرض شما آمده است. و اين فقط على ابن ابيطالب سلام‏الله عليه نيست، حضرت صادق، حضرت باقر، آنها هم، از آنها نقل كرده‏اند كه در يك محلى كه داشتند، مى‏رفتند كار مى‏كردند. به حضرت صادق بعضى مى‏گفتند آقا (حضرت صادق شغلش خيلى بود. شغل معنويش زياد بود و كار تبليغاتى و كار تعليماتى‏اش زياد بود، معذلك خودش تشريف مى‏برد به حسب اين نقل و در آن جائى كه داشت كار مى‏كرد) به او عرض كردند كه خوب، اين را به ما واگذار كن. فرمود من ميل دارم كه كارى كه مى‏خواهم براى خودم بكنم، حرارت آفتاب را در بدن خودم حس كنم. اين، چقدر ارزش مى‏دهد كه يك نفر كه در زمان خودش شخص اول بود و داراى آن مقامات بود، خودش كار مى‏كند و تعليم مى‏دهد كه ارزش كار چى است. شما در بلوك كمونيستى سران اينها را ببينيد، ادعاها و شعارها زياد است، در طول زمان اينها شعار داده‏اند و ادعا كرده‏اند، لكن وقتى كه مى‏بينيد كه خود آنها وضعشان چه جورى است، سلوكشان با كارگر چى است، به كارگر چه نظرى دارند، چه جور نگاه مى‏كنند، سرمايه‏دارى هم ملاحظه كنيد آنها چه مى‏كنند، هر دو اينها كارگر را آلت استفاده خودشان قرار داده‏اند. اين هر دو بلوك اينها را، آن به يك وضعى، آن به وضع ديگر آلت قرار داده‏اند و ابزار قرار داده‏اند براى منافع خودشان و براى چى. در كشورهاى كمونيستى اصل براى كارگر (من نمى‏توانم كه نسبت به كارگر اين تعبير را بكنم) اينها را مثل يك حيوان كارگر را فرض كردند كه هيچ نبايد داشته باشند، فقط خوراك به شما مى‏دهند، شما بايد كار كنيد خوراك بگيريد، آنوقت كه كارى ازشان نمى‏آيد، طردشان مى‏كنند و به راى بعضى‏شان بايد ريختشان به دريا. آن دسته ديگر هم شما را بازى داده‏اند كارگرها را بازى داده‏اند و از راه ديگر مى‏چاپند آنها را.

صلاح و فساد اين كشور امروز به دست خود ملت است

اسلام براى كارگر ارزش قائل است، براى كارگر و كار ارج قائل است و احترام قائل است، يعنى همانطورى كه يك شخص عالم، يك شخص مجاهد را توصيف مى‏كند، شخص كارگر، زارع، هر كارگرى را، مى‏گويد همه‏شان مثل همند، مثل شانه‏اى كه اين رده‏هائى كه دارد، همه هم قد هستند، مثل هم هستند، آن شانه‏هاى آنوقت اينطور بودند، اينها همين طور همه برابر هستند. در قرآن كريم هم تصريح مى‏كند كه امتيازها به اين مسائلى كه سرمايه داشتن، قدرت داشتن نمى‏دانم و امثال اينها نيست، ارزش‏ها و بزرگى‏ها به تقواست، به ارزش انسانى است. ارزش انسانى را اين دو بلوك اصلاً فراموش كرده‏اند، توجه به اينكه اينها انسانند مثل خود ما هستند. آنوقتى كه استالين متولد شده، با يك رعيت ديگرى، يك رعيتى فرقى با هم نداشتند، بعداً او به قدرت رسيده آنطور عمل كرده و اين

صحيفه نور ج 16 صفحه 144

بيچاره‏ها تحت ستم، اينطور بايد عمل كنند براى آنها. يا آن بلوك سرمايه‏دارى هم همين طور ارزش براى انسان‏ها قائل نيستند، آنها ارزش براى قدرت خودشان قائلند، هر كشورى كه تحت قدرت آنها باشد به او كمك مى‏كنند.

الان اگر يك گرايش بكند اين كشور اسلامى به يك طرف از اينها، برايش سرشار، همه كارى مى‏كنند، لكن ارزش انسانى و ارزش اسلامى اقتضاء مى‏كند كه به هيچ يك از آنها گرايش پيدا نكند. هر مملكتى كه از آنها بخواهد استقلال داشته باشد، جدا بشود مثل كشور ما، گرفتار اينها مى‏شود. الان كشور شما گرفتار اين دو بلوك هستند، هر كدام به يك راهى، به يك طورى و تمام اين فسادهائى كه واقع مى‏شود در اين كشور از اين گروهك‏هاى فاسد و تمام تبليغاتى كه خود اين گروه‏ها در خارج مى‏كنند، اينها همه براى خاطر اين است كه دستور از آنها گرفتند. آن روزى كه كشور ايران خداى نخواسته، خدا نياورد آن روز را به گرايش پيدا كند به آمريكا، خواهيد ديد كه تمام اينهائى كه در - چيز هستند - پاريس جمع شده‏اند و اسباب زحمت ايرانى‏ها را خيال مى‏كنند مى‏توانند فراهم كنند، همه قلم‏هايشان بر مى‏گردد و ثناگو مى‏شود، از اين طرف هم همين طور، ما مى‏خواهيم مستقل باشيم، ما مى‏خواهيم كه آمريكا در طول زمان، قبلاً انگلستان و بعد آمريكا، در طول سلطنت اين دو مرد فاسد به سرما آمده است، تمام ارزش‏هاى انسانى را مى‏خواستند از ما بگيرند و جوان‏هاى ما را به فساد بكشند و جوان‏هاى ما را به مراكز فساد بكشند و انسانيت را از آنها بگيرند، اينها، مى‏خواهيم ما كه ديگر تحت آن سلطه نباشيم و خودمان يك انسان مستقل باشيم. شما كوشش كنيد، صلاح و فساد اين كشور امروز به دست خود ملت است. شماها هم يك عضو بسيار مهمى در اين كشور هستيد و بسيار موثرى براى رفع وابستگى كشورتان به خارج، كشاورزان هم يك عضو بزرگ اين كشورند براى رفع وابستگى اين كشور به خارج. شما دو بازوى بزرگ اين كشور كوشش كنيد كه ما در كشاورزى محتاج به اينكه به ديگران مراجعه كنيم و از ديگر جاها بياوريم نباشيم و در امور صنعتى هم نباشيم. و بدانيد كه از حالا كه شروع كنيد مى‏توانيد اين عمل را بكنيد، منتها كشاورزها زودتر مى‏رسند به آنجا و شما يك قدرى ديرتر، منتها ارزش عمل شما بسيار زياد است و كارهاى شما فنى است. خيال نكنيد كه فقط آنها مى‏توانند كه اين كارها را بكنند، آنطورى كه تبليغاتشان تاكنون در گوش ما خوانده شده است كه ما بايد وابسته باشيم. ما نبايد وابسته باشيم، ما بايد مستقل باشيم، ما بايد هر مقدارى كه خودمان كار مى‏كنيم به همان مقدار اكتفا كنيم، در صدد باشيم كه خود را به آن حدى برسانيم كه از كشور ما هم ارزاق و گندم و جو و امثال اينها صادر بشود و اين كشور بسيار مستعد براى اين معناست، و هم كوشش كنيم كه ديگران به ما محتاج باشند در امور صنعتى و مى‏توانيم، و مى‏توانيد و مى‏توانيم. ما فرضاً هم نتوانيم، ما فرض مى‏گيريم كه خير، نمى‏توانيم، اما كوشش خودمان كه يك عبادتى است، يك كار ارزشمندى است، ما كوشش خودمان را مى‏كنيم. من كراراً اين مطلب را گفتم كه ما صد در صد اينطور نيست كه كار مى‏كنيم كه پيروز بشويم، البته ميل داريم، اما اينطور نيست كه حتم داريم كه ما پيروز مى‏شويم. نه، اما در عين حالى كه حتم به پيروزى نداريم، تكليف خودمان را

صحيفه نور ج 16 صفحه 145

عمل مى‏كنيم، ما يك انسان هستيم، شما انسان هستيد و ارزشمند هستيد، شما مى‏خواهيد ارزش خودتان را حفظ كنيد، شما مى‏خواهيد كه به شما فرض كنيد كه عروسك‏ها را بياورند بفروشند، يا شما را به مراكز فحشا بكشانند و ارزشتان را از بين ببرند و شكمتان را سير كنند. شما مى‏خواهيد ارزشتان را حفظ كنيد و دنبال آن ارزش كه در مركز اعلاء واقع شده است، كشور خودتان را هم نجات بدهيد. ما و شما و همه دوستان و همه كشاورزان و همه كارگران و همه ملت ايران توجه به اين داشته باشند كه اين ارزشى كه خداى تبارك و تعالى نصيب شما كرد و اين استقلالى كه نصيب شما كرد و اين امرى كه الان در تمام دنيا شما مطرحيد، هر چه مى‏خواهند اين قلم‏هاى فاسد از شماها تكذيب كنند، از ايران تكذيب كنند، هر چه مى‏خواهند از دادگاه‏ها تكذيب كنند، از دولت تكذيب كنند، لكن دنيا فهميده است كه شما ارزش داريد و دنيا فهميده است كه شما يك ملتى هستيد كه نظير شما در طول تاريخ تا حالا نبوده است.

همه آثارى كه از آقاى مطهرى هست، بى‏استثنا خوب است‏

و من اميدوارم كه ملت‏هاى ديگر هم به تبعيت از شما و به تبعيت از اسلام عزيز نظير شما بشوند، استقلال خودشان را و آزادى خودشان را به دست بياورند. خداوند همه شما را انشاءالله صحت و سلامت بدهد. و چون روز مطابق است، منطبق است با سالروز وفات مرحوم مطهرى رحمه‏الله، من بايد يك كلمه هم از آن به شما عرض كنم. مرحوم آقاى مطهرى يك فرد بود، جنبه‏هاى مختلف در او جمع شده بود و خدمتى كه به نسل جوان و ديگران مرحوم مطهرى كرده است، كم كسى كرده است. آثارى كه از او هست، بى‏استثنا همه آثارش خوب است و من كس ديگرى را سراغ ندارم كه بتوانم بگويم بى‏استثنا آثارش خوب است. ايشان بى‏استثنا آثارش خوب است، انسان‏ساز است، براى كشور خدمت كرده، در آن حال خفقان خدمت‏هاى بزرگ كرده است اين مرد عاليقدر. خداوند به حق رسول اكرم او را با رسول اكرم محشور بفرمايد و خداوند همه شهداى ما را انشاءالله رحمت بفرمايد و خداوند جنگنده‏هاى ما را كه الان درصدد پيروزى آخرى هستند و انشاءالله تحقق پيدا مى‏كند، آنها را، پيروزى آخرى را نصيب به آنها فرمايد و خداوند شما كارگران عزيز را و همه كارگران را انشاءالله اجر شهدا عنايت كند.

والسلام عليكم و رحمه الله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها