0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:52 AM

 

صحيفه نور ج 16 صفحه 89

تاريخ 1/1/61

بيانات امام خمينى در ديدار با نخست وزير هيأت دولت، رئيس و نمايندگان مجلس شوراى اسلامى، اعضاى شوراى نگهبان و جامعه مدرسين حوزه علميه قم، گروهى از مسؤولين لشگرى و كشورى و اقشارمختلف مردم‏

ملتى كه تحت پرچم اسلامى ادامه حيات مى‏دهد، با اين توطئه‏آسيب نمى‏بيند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

متقابلاً حلول سال جديد را بر شما آقايان كه خلاصه يك ملت مظلوم و يك ملت فداكار هستيد (تبريك) عرض مى‏كنم و به همه ملت و ملت‏هاى جهان و مسلمين جهان و مستضعفين جهان تبريك عرض مى‏كنم. و من اميدوارم كه اين سال طليعه پيروزى‏هاى بسيار باشد كه بزرگترين آنها پيروزى معنوى است.

من يك كلمه راجع به بعدهائى كه در سال گذشته تحقق يافت و آقايان از بعدهاى مختلفش صحبت كرده‏اند، من هم مختصراً يك كلمه عرض كنم و آن اينكه سال گذشته سال آزمايش قدرت‏ها، آزمايش قلم‏ها، آزمايش زبان‏ها و آزمايش فعاليت‏هاى ضد انقلاب بود، ضد انقلاب به معناى وسيع كه از خارج و داخل، دولت‏هاى ابرقدرت و وابستگان به آنها و در داخل گروه‏هاى مختلف روى هم رفته آزمايش كرده‏اند و ما هم آزمايش كرديم، هم قدرت‏ها را و هم تبليغات خارجى و داخلى را. اگر چنانچه جمهورى اسلامى ايران شبيه به جمهورى‏هاى ديگر يا رژيم‏هاى ديگر بود، ما بايد با اينهمه تبليغات دامنه‏دار همه گروهائى كه از خارج و داخل هستند و توطئه‏هاى داخل و خارج، بايد ما فاتحه جمهورى اسلامى را بخوانيم، لكن آزمايش‏ها براى ما و براى خود آزمايشگران روشن كرد، گرچه آنها به روى خودشان نمى‏آورند لكن مطلب روشن شد كه يك ملت نظير ملت ايران كه در تحت پرچم بزرگ اسلام مى‏خواهد ادامه حيات بدهد، با اين توطئه‏ها، با اين قدرت‏ها و با اين شيطنت‏هاى قدرت‏ها و تفاله آنها در داخل و خارج آسيب نمى‏بيند. اين يك مطلب ادعائى نيست، اين يك مطلب عينى است، مطلب ملموس است. از اول مى‏گفتند كه اين جمهورى اسلامى، دو سه ماه، يكى دو سه ماه بيشتر نمى‏تواند تاب بياورد، بعد صدام را وادار كردند كه او هم به خيال خودش يكى دو هفته بيشتر لازم نبود تا اينكه ايران را قبضه كند و بعد هم اين اشخاصى كه در كمين نشسته بودند كه ملت زحمت بكشد و آنها ربحش را ببرند، آنها هم در خيال اين بودند كه ملت را گول بزنند و با خودشان همراه كنند و كشور را برگردانند به حال وابستگى به آمريكا يا احياناً شوروى، همه آزمايش‏ها را كردند، آزمايش نظامى

صحيفه نور ج 16 صفحه 90

كردند، آزمايش توطئه‏هاى داخلى و انفجارات و امثال اينها همه آزمايش شد و ما مى‏بينيم كه امروز ملت ايران از سال سابق و از سابق‏تر، منسجم‏تر است و ما به خودمان وعده مى‏دهيم كه با خواست خداى تبارك و تعالى اين انسجام هر چه بيشتر حاصل بشود و گروه‏هائى كه بازى خورده‏اند يا به طمع طعمه بودند آنها هم بپيوندند به اين ملت و براى كشور خودشان فعاليت كنند.

مقايسه دستگاه‏هاى اجرائى جمهورى اسلامى با زمان سابق‏

من امروز يك مقايسه عبورى مى‏كنم بين دستگاه‏هاى ايران و همه چيزهائى كه در ايران هستند بالفعل و آنهائى كه در زمان سابق بودند، براى جواب از آن اشخاصى كه مى‏گويند كه آن زمان، زمان شاه بهتر از حالا بود و براى آن اشخاصى كه مى‏گويند كاشكى اسم اسلام روى اين جمهورى نبود و براى آن اشخاصى كه به خيال خودشان براى اسلام اشك تمساح مى‏ريزند و من مى‏دانم كه باطن قلبشان چه است. در يك كشور، متصديان آن كشور و كسانى كه دولتمردان اين كشور هستند و در تشكيل يك دولت دخالت دارند، ارگان‏هاى مختلف است و من مقايسه مى‏كنم.

از رئيس جمهور شروع مى‏كنم، اين آقايانى كه مى‏گويند كه زمان شاه بهتر بود، آقاى خامنه‏اى را مى‏گويند از شاه ظالم‏تر است!! آقاى خامنه‏اى را مى‏گويند كه اموال اين ملت را در داخل و خارج دارد مى‏چاپد و بيشتر از زمان شاه ايشان دارد مى چاپد!! اين مساله را مى‏گويند! مى‏توانند مقايسه كنند مابين رئيس جمهور فعلى ما و رئيس جمهور قبل از ايشان با روساى جمهور تمام دنيا و با سلاطينى كه به مال و جان مردم آنطور تعدى مى‏كنند؟ مقايسه مى‏شود كرد؟! من براى آنهائى كه چشم و گوششان را هواى نفس بسته و مرض‏هاى داخلى خودشان را نمى‏توانند ببينند اين مطلب را مى‏گويم، اگر مى‏گويند اينطور است خوب، اعلام كنند. املاك و عرض بكنم كه كاخ‏ها و ويلاها و امثال اينها را اعلام كنند كه ايشان اينقدر تهيه كرده است يا مشغول است.

بعد مى‏آئيم سراغ مجلس، افرادى كه در مجلس هستند از رئيس مجلس، آقاى هاشمى با ساير افرادى كه در مجلس هستند، اين را مقايسه بكنيد با مجلس سابق، حتى بهترين ارگانى كه در آنوقت بود و دولتى كه در آنوقت بوده و مجلسى كه در آنوقت بود و مقايسه كنيد با مجلس زمان رضاخان و محمدرضا خان. كدام يك از روساى مجلس بهتر از رئيس مجلس حالا هستند و كدام يك از افراد كانديداى مردم، بهتر هستند؟ بله، در طول مشروطيت افراد بسيار ارزنده‏اى در مجلس بودند اما در اين پنجاه سال اخير يك نفر هم آدمى كه بشود به او گفت اين نماينده ملت است سراغ نداريم. بعد از اينكه آن مجلسى كه مرحوم مدرس در آن بود، به مجرد اينكه مجلس تمام شد، فرستادند ايشان را گرفتند و بردند و با آن زجرها شهيد كردند، شما ديگر سراغ داريد يك مجلسى كه واقعاً مال ملت باشد و مردم خودشان به طور آزاد انتخاب كرده باشند؟ اگر سراغ داريد خوب، لازم نيست حالا بگوئيد ما مى‏ترسيم عمومى بگوئيم، خوب، خصوصى بگوئيد امضا محفوظ.

مى‏آئيم سراغ شوراى نگهبان، در تمام دوره مشروطيت جز آن اول كه يك صورتى برايش بود،

صحيفه نور ج 16 صفحه 91

ديگر شوراى نگهبان ما نداشتيم. خوب، اين شوراى نگهبانى كه نداشتيم شما مى‏گوئيد كه حالا مثل آنوقت است، براى اينكه حالا هم شوراى نگهبان نداريم ما؟ يا اگر داريم يك مردمى هستند نظير مردم آنوقت و نظير دست در كاران آنوقت؟! آنجا هم كه نمى‏توانيد بگوئيد، براى اينكه نبود شوراى نگهبان، مى‏گوئيد بودن شوراى نگهبان از نفس اين مجلس است و نفس اين جمهوريت است كه زمان شاه كه آن نبود، بهتر بود. اگر مى‏گوئيد، آن را هم باز بنويسيد.

مى‏آئيم سراغ دولت، من مى‏توانم ادعا بكنم كه از آنوقتى كه در دنيا دولت تحقق پيدا كرده، تا حالا دولتى مثل دولت ما نبود. اگر آنوقت‏ها در مجلس افرادى نادرى بودند كه كارهاى مجلس را مى‏خواستند تصحيح بكنند، لكن در دولت‏ها آنقدرى كه من سراغ دارم دولتى كه روى هم رفته مثل اين دولت باشد ما نداريم، نداشتيم يا ملك‏ها و سلطنه‏ها و كذا بودند كه آنها خوبانشان آن بود كه غارتگرى را چندان اشكال بر آن نداشتند. من يك دفعه كه نخست وزير، آخرى، در اواخر دكتر امينى بود آمد آنجا، به او گفتم كه چطور شده است كه يك نفر كه مثل ساير مردم است، چيزى ندارد، وقتى كه وارد مى‏شود در دولت بعد از چند وقت چيزدار مى‏شود؟ اين از كجا آمده؟ چطور شده اينطور است؟ خوب، جوابى نداشت كه بدهد، جواب هم نمى‏داد، لابد حالا دارد جواب مى‏دهد!!

مى‏آئيم سراغ قوه قضائيه و كيفيت قضا، شما در چه زمانى سراغ داريد كه يك همچو افرادى شوراى قضائى را تحقق بدهد؟ اگر اطلاع داريد و ما اطلاع نداريم، خوب، آن را هم تذكر بدهيد كه قضاوت در زمان محمدرضا، در زمان رضاشاه از حالا بهتر بود، قضات آنوقت از قضات حالا بهتر بودند. قضاوت آنوقت را من مى‏خواهم صحبتى بكنم از آنها ولى شماها مى‏دانيد كه وضع چه جورى بود و چه اشخاصى بر مال و جان اين كشور حكومت مى‏كردند، قضاوت مى‏كردند. حالا اين شوراى قضائى كه از علما تحقق پيدا كرده است شما مى‏گوئيد اين شوراى قضائى از قدرت‏هاى قضائى سابق بهتر بود؟ و با همه نقيصه‏اى كه ما داريم و اين نقيصه را هم نمى‏توانيم با اين زودى از بين ببريم معذلك قضاء فعلى و قدرت قضاء فعلى اصلاً طرف نسبت با سابق نيست، اگر مى‏گوئيد هست اطلاع بدهيد. رئيس ديوانعالى كشور را در سابق و حالا پهلوى هم بگذاريد، دادستان‏ها را با دادستان فعلى و همين طور. اينكه مى‏گوئيد زمان محمدرضا بهتر از اين بود، من‏دانم، اينها كه چيزهائى است كه هست.

خوب، مى‏آئيم سراغ ارتش، ارتش زمان محمدرضا بهتر از اين ارتشى كه هست الان و دارد جانفشانى مى‏كند و دارد در جبهه‏ها خون خودش را مى‏دهد و مى‏خواهد دفاع كند از كشور خودش، شما اگر سراغ داريد يكى از اين ارتشى‏ها حالا، يكى از كارهائى كه آن سپهبدها و بالاتر و پائين‏ترها مى‏كردند، اگر پيدا كرديد يك نفر در بين اينها كه اين كارها را مى‏كند، معرفى كنيد، لكن نمى‏توانيد معرفى كنيد. شما شهربانى حالا را بدتر از شهربانى زمان سابق مى‏دانيد؟ شماها يادتان رفته است كه رئيس شهربانى در همان قم با بزرگتر عالم شما چه مى‏كرد و به شما چقدر اعتنا داشت؟ شما يادتان رفته است كه يك حكومتى كه مى‏آمد در قم و مركز تشيع با شماها چه مى‏كرد؟ چه جور رفتار مى‏كرد؟ و

صحيفه نور ج 16 صفحه 92

در هر جا. حالا، شهربانى حالا از شهربانى زمان محمدرضا بدتر است؟! مثل پاسدارها ما داريم در زمان محمدرضا و در سابق بر او و در طول تاريخ، يك همچو پاسدارهائى ما داريم؟ اگر داريم اطلاع بدهيد.

اگر اين جمهورى اسلامى و روساى آن از بين بروند به جايش مامور از آمريكا مى‏آيد

عمده اين است كه آقايان يا بى‏اطلاعند و وارد در مسائل نبوده‏اند، يك مسجدى رفته‏اند و يك درسى هم گفته‏اند و ديگر جهات ديگر را به آنها نگفته‏اند، يا مطلعند لكن مى‏خواهند بگويند. شمائى كه مى‏گوئيد زمان رضاشاه بهتر از حالا بود، در زمان رضاشاه شما چه وضعى داشتيد؟ نه شما، مرحوم شيخ ما رضوان الله عليه چه حالى داشت؟ در يك قضيه‏اى كه شايد قضيه كشف حجاب بود، مرحوم شيخ رحمه‏الله، مرحوم آقا شيخ عبدالكريم رضوان‏الله عليه يك كاغذى به رضاشاه نوشت و راجع به اين معنا تذكرى داد، جواب نداد، نخست وزير گفت به عرض اعليحضرت رسيد، ايشان گفتند شما خوب است كه مشغول كار خودتان باشيد. يك دانه پاسبان اگر مى‏آمد در اين شهر مذهبى كه چقدر جمعيت مذهبى و چقدر اهل علم داشت مى‏آمد، هر كارى با هر يك از شما مى‏كرد احدى صحبت نمى‏كرد. شهربانى حالا مثل شهربانى زمان رضاشاه است، محمدرضا شاه است؟! چرا بايد ما قدر نعمت خدا را ندانيم؟ من از آقايان مى‏پرسم بسيار خوب، تمام اينها همه‏شان يك اعوجاجاتى دارند شما اگر اينها خداى نخواسته از بين بروند، حكومت را مى‏دهند دست شما؟ مى‏آيند مى‏گويند آقاى فلان بيائيد شما حكومت كنيد؟ اگر اين جمهورى اسلامى شكست بخورد، به جاى آن يك جمهورى بهتر از اين جمهورى مى‏آيد؟ سراغ داريد كه يك افرادى باشند كه بعد از اينكه اينها از بين رفتند آنها بيايند اداره كنند؟ شما مى‏دانيد كه چشم‏ها دوخته شده بود كه چه اشخاصى بيايند و در اينجا حكومت كنند كه بدتر از زمان محمدرضا مى‏شد؟ شما مى‏دانيد كه اگر اين جمهورى از بين برود، اين مجلس از بين برود، اين رئيس جمهور از بين برود به جاى او يك مامورى از آمريكا مى‏آيد. ممكن است خيلى هم مقدس ماب باشد، مثل مقدس ماب رئيس شهربانى قم در زمان مرحوم آقاى بروجردى، خيلى هم مقدس ماب باشد، لكن كشور شما را از بين ببرد و آنطور به اسلام سيلى بزند كه تا ابد نتواند سرش را بالا كند. مى‏توانيد فكر كنيد كه داريد چه مى‏كنيد؟ مى‏شود يك شب بنشينيد خودتان فكر كنيد كه تضعيف اين ملت و اين دولت و اين مجلس و امثال اينها چه لطمه‏اى بر اسلام ممكن است بزند؟

شما كدام ملت را سراغ داريد كه با اينهمه زجر و گرفتارى اينطور مستقيم ايستاده باشد

من مدعى هستم كه مثل ملت ايران و مجلس ايران و دولت ايران و رئيس جمهور ايران و شوراى قضائى ايران و شوراى نگهبانى ايران و اينها همه و ملت ايران از صدر تاريخ عالم تا حالا نبوده. بهترين عصرها در اسلام، عصر رسول اكرم است. در عصر رسول اكرم آنوقت كه مكه بودند حكومتى در كار نبود، آنوقتى كه مدينه آمدند و باب حكومت باز شد، شما مى‏دانيد كه همين‏

صحيفه نور ج 16 صفحه 93

مقدس ماب‏هاى مكه و مدينه و همين افرادى كه اظهار ارادت مى‏كردند، با پيغمبر چه مى‏كردند؟ شما مى‏دانيد كه قرآن مى‏گويد اين را، خوانده‏ايد اين را؟ كه اگر به آنها مى‏فرمود كه جنگ برويد نمى‏رفتند، اگر مى‏رفتند با بهانه بر مى‏گشتند؟ شما مثل اين پاسدارهايى كه اشك مى‏ريزند براى اينكه بروند به جبهه و شهيد بشوند كجا سراغ داريد؟ بگوئيد. صدر اسلام از يك عده معدود انگشت شمارى كه بگذريد، ديگر اينها قابل مقايسه با اين پاسدارهاى ما، با اين قواى انتظامى و نظامى ما نيستند. شما كدام ملت را سراغ داريد كه با اينهمه گرفتارى و رنج، با اينهمه شهيد دادن و خون دادن و با اينهمه زجر و ناكامى اينطور مستقيم ايستاده باشند؟ آن عراق و كوفه و آنها در صدر اسلام و آن مكه و مدينه در صدر اسلام، صدر نورانى اسلام، پيغمبر در زمان خودش غريب‏تر و مظلوم‏تر بود از حالا، اطاعتش را نمى‏كردند، نزديكانشان هم اطاعتش را نمى‏كردند. اميرالمومنين سلام الله عليه در صدر اسلام مظلومتر از هر حاكمى در هر وقت بود، آنقدر اذيتش مى‏كردند. همان مقدس‏ها ايستادند مقابلش، گفتند بايد قرآن را بالاى نيزه كرد، اگر چنانچه قبول نكنى، چه خواهيم كرد. مجبورش كردند به اينكه قبول كند، بعد هم تكفيرش كردند، گفتند توبه كن، تو كافر شده‏اى. اين حال صدر اسلام، بعد هم كه حكومت افتاد دست بنى اميه و بنى عباس و اينها چه جور بود وضع، بعد هم كه افتاد دست ديگران. كدام زمان را شما سراغ داريد كه مثل حالا باشد؟ چرا نعمت خدا را شكر نمى‏كنيد؟ چرا از خدا تشكر نمى‏كنيد كه در عصرى واقع شده‏ايد كه يك همچو ملت داريد؟ در عصرى واقع شده‏ايد كه يك همچو مجلس داريد، يك همچو دولت داريد، يك همچو رئيس جمهور داريد، يك همچو پاسدار داريد. آقا چرا چشمتان را هم گذاشته‏ايد و دلتان را باز كرده‏ايد براى عقده‏ها و اينطور انتقاد مى‏كنيد؟ ما از شما همراهى نمى‏خواهيم اما شما تكليف خدايى را چه مى‏كنيد؟ چرا بايد با اين دولتى كه مظلوم است، همه دنيا، همه كشورها تقريباً به او حمله كرده‏اند، كارشكنى برايش كرده‏اند، شما دوستان هم كارشكنى مى‏كنيد؟ شما مى‏دانيد كه كارشكنى‏هاى شما هم تاثير خيلى ندارد، لكن من متاسفم از روحيه‏اى كه در بعضى از آنها هست و همين طور بعضى قشرهائى كه مى‏گويند كه ما اسلام راستين مى‏خواهيم، اسلام راستين. مرديكه مى‏گويد ما اسلام راستين مى‏خواهيم، نه آن اسلامى كه مى‏گويد دست دزد را بايد بريد. قرآن اسلام راستين نيست؟! اگر اين دولت برود، يك همچو اشخاصى مى‏آيند روى كار. اگر اين جمهورى اسلامى از بين برود، اسلام آنچنان منزوى خواهد شد كه تا آخر ابد، مگر در زمان حضور حضرت، نتواند سرش را بلند كند. لابد شما هم مى‏گوئيد كه بايد ما يك دولت كافر ظالمى پيش بياوريم تا ظلم زياد بشود، تا حضرت ظهور كند! خوب، يك طريقه‏اى است. شما خيال مى‏كنيد نيست همچو افرادى، يك همچو افرادى هستند كه معنا ندارد حكومت باشد، يك حكومت عدل اصلاً نبايد باشد، بايد جلويش را گرفت تا حضرت تشريف بياورند.

همه يك مقصد داريم و آن تحقق اسلام است‏

من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى عنايت كند به همه اين ملت، به اشخاصى كه مخالف

صحيفه نور ج 16 صفحه 94

هستند با جمهورى اسلامى و اشخاصى كه مخالف هستند با اسلام عنايت كند و آنها را به راه صحيح هدايت بفرمايد. من اميدوارم كه در اين سالى كه وارد شده‏ايم به مباركى و ميمنت، يك سالى باشد كه ما و همه ملت دست به هم بدهند و اين خرابى‏ها را بسازند و من اميدوارم كه اين جوان‏ها، اين بچه‏ها، اين بچه‏هاى كم سنى كه بازى خوردند، آنها هم بيچاره‏ها به خيال اينكه اسلام راستين به خيال خودشان مى‏خواهد پياده بشود و اين جمهورى نمى‏گذارد اين كار بشود، يادشان دادند، چشم و گوششان را بستند تا بدون اينكه توجه به مسائل بكنند وارد كارهائى بشوند، اميدواريم كه آنها هم بيدار بشوند و با ملت همدوش و همصدا باشند. و من اميدوارم كه تمام كسانى كه دست به كار هستند در دولت، با هم دست به هم بدهند، با هم دوست باشند، افرادى كه در مجلس هستند همه با هم رفيق باشند، همه يك مقصد داريد، همه مى‏خواهيد كه اسلام تحقق پيدا بكند، چرا پس با هم ما دلخورى داشته باشيم.

برادر باشيد كه مخاصمه كار اهل جهنم است

را درى از امورى است كه هم قرآن كريم فرموده است كه در اين عالم برادرند و هم فرموده است كه در بهشت برادر هستند و در سريرها در روبروى هم مى‏نشينند و برادرند. من اميدوارم كه اين آثار حالا تحقق پيدا كند تا منعكس بشود در آنجا و مى‏دانيم كه هر چه در اينجا باشد صورت غيبى‏اش در آنجا به ما مى‏رسد. ما گرفتار اعمال خودمان هستيم در آن عالم، از خارج به ما چيزى نمى‏دهند. ما هستيم كه بنا مى‏كنيم اساس آن عالم را. اينهمه اعمال شماست كه به شما رد مى‏شود انها هى اعمالكم ترد عليكم. فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره نه اينكه ثوابش را مى‏برد، خودش را مى‏بيند و من يعمل مثقال ذره شرا يره خود شر را مى‏بيند، خود آن عمل را در آنجا مى‏بيند. كارهاى ما، عقايد ما، اخلاق ما تمام اينها در آنجا منعكس است و من اميدوارم كه برادرى را در اينجا مستحكم كنيم تا در آنجا منعكس بشود و برادر باشيم. مخاصمه مال اهل جهنم است. خصام اهل النار يكى از مصيبت‏هائى كه اهل جهنم به آن مبتلا هستند همين خصامى است كه با هم دارند. جنگ و نزاعى است كه با هم دارند، به هم مى‏پرند مثل سگ و يكى از كرامت‏هائى كه اهل بهشت دارند آن، برادرى و دوستى و محبت است و اين بايد از اينجا تهيه بشود. چرا ما با برادرهاى ايمانى‏مان، با برادرهائى كه همه صالحند، خوبند، مى‏خواهند خدمت بكنند، چرا مخالف باشيم؟ فرضاً راى يك كسى با راى ديگرى در يك جهتى مخالف است، اختلاف آرا در بين فقها هم الى ماشاءالله است. و من اميدوارم كه انعكاس اين دولت و مجلس و قواى ثلاثه‏اى كه هست و همه ارتشى‏ها، انعكاس برادريشان در بهشت باشد و در بهشت همه با هم برادر و در سريرها روبروى يكديگر نشسته باشند و خداوند توفيق بدهد به همه ما.

دست به دست هم بدهيد و نقيصه‏ها را رفع كنيد

و من اميدوارم كه اين سال، سال خوب باشد، سال سازندگى باشد. گرچه همه سال‏ها خوب بود، سازنده بود. سال‏هائى كه گذشت، همه‏اش سازنده بود و همه‏اش انسان ساز بود، از امتحانات بيرون‏

صحيفه نور ج 16 صفحه 95

آمدند اشخاص و اشخاصى كه نتوانستند از امتحان بيرون بيايند منعزل شدند و من اميدوارم كه در اين سال حتى آنهائى هم كه مخالفند با جمهورى اسلامى، يك قدرى تحمل كنند، تعمق كنند، ببينند كه اگر اين جمهورى نباشد ما بايد يا در حلقوم آمريكا يا در حلقوم شوروى فرو برويم، چاره جز اين نيست. به حال اسلام رحم كنند، به حال جمهورى اسلامى رحم كنند. همه چيزش بهتر از همه دوره‏ها بوده است. البته نقيصه زياد است، دست به هم بدهند، نقيصه‏ها را رفع كنند. خداوند انشاءالله به همه شما سلامت و سعادت عنايت كند و اين سال جديد را بر همه مبارك فرمايد.

والسلام عليكم و رحمه‏الله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها