0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:39 AM

 

صحيفه نور ج 15 صفحه 127

تاريخ: 16/6/60

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت دولت و نخست وزير (كابينه 17 شهريور)

اين ترورها، هر چه باشد در كشور ما هيچ تغييرى نخواهد داد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

البته اين برنامه‏اى كه جنابعالى ذكر كرديد همين برنامه‏اى است كه ما مى‏خواهيم و من اميدوارم كه موفق بشويد كه از برنامه به خارج تحقق پيدا بكند و مثل دولت‏هاى زمان طاغوت نباشد كه يكى مى‏آمد برنامه مى‏داد، دومى مى‏آمد برنامه‏اى برخلاف مى‏داد و همين طور، و در عمل هم جز ظلم و تعدى چيزى نبود.

يك دليل بر اينكه رشد كرده است همه ارگان‏هاى ما، همين است كه برنامه شما عين برنامه دولت سابق است، همچو نيست كه شما حالا بخواهيد يك برنامه ديگرى درست كنيد و چه. همه هم متحد هستيد در اينكه هم امنيت داخلى و هم جنگ خارجى بايد تامين بشود و همين طور راجع به اقتصاد و رسيدگى به امور ضعفا كه بالاترين چيز است. من اميدوارم كه خداوند موفق كند شما را كه اين برنامه‏ها را تحقق بدهيد انشاءالله، هم نزديك مدت و هم بلند مدت، هم كوتاه مدت و هم بلند مدت را، انشاء الله موفق باشيد. من خواستم چند تا نكته را عرض بكنم: يكى اينكه لابد همه آقايان دانند كه در تبليغات خارج، همه گروه‏ها تقريبا، همه راديوهاى فاسد تبليغ كنند كه ايران به يك مويى بند است، كانه ديگر اصلا رفته، ديگر اين آخر عمرش هست، تمام مى‏شود.ما مى‏خواهيم ببينيم كه عدم ثبات يك كشور از كجا بايد سرچشمه بگيرد و آيا در ايران يك همچو مطلبى شده است يا نشده است. خوب، يكى اين است كه عدم ثبات براى اين است كه چند نفر آدم را در عين حال كه بسيار عزيز بودند كشته‏اند، پس بنابراين حالايى كه رئيس جمهور يك كشورى راكشند، پس معلوم مى‏شود كه اين مملكت ثبات ندارد. من چند نفر از رئيس جمهورها را مى‏دانستم كه، رئيس جمهورهاى آمريكا را كه كشته‏اند، لكن گفتم سوال كنم، گفتند كه هشت نفر ترور شده‏اند كه چهار نفرشان كشته شدند، چهارنفرشان هم كه يكى‏اش اين آخرى بود، موفق نشدند كه بكشند آنها را. خوب، هشت تا رئيس جمهور آمريكا كه بزرگترين كشورهاى سرمايه‏دارى است كشته شده است، پس اگر رئيس جمهور وقتى كشته مى‏شود ثبات از بين مى‏رود، بايد آمريكا هم ثباتش را از دست داده باشد. خوب، همين اولى كه ريگان سركار آمد ترور شد، همان تقريبا روزهاى اول ترور شد، خوب چه شد كه آمريكا به هم نخورد؟ و نبايد هم به هم بخورد، بنا هم ندارد. دليل بر اينكه اين ترورها هر چه باشد، كشور

صحيفه نور ج 15 صفحه 128

ما را هيچ در آن تغيير نداده، اين، اين است كه يك نخست وزيرى ترور مى‏شود، همان روزش نخست وزير ديگر تعيين مى‏شود، يك رئيس جمهور ترور مى‏شود، در موعد قانونى‏اش يا زودتر شايد، يك رئيس جمهور تعيين مى‏شود.

به مجرد اينكه يك ملتى كه 15 خرداد را با پانزده هزار نفر شهيد به طورى كه گفته شده است، پشت سر گذاشته است و 17 شهريور را با آنهمه كشتارى كه در ميدان شهدا شد پشت سر گذاشته است و ابدا كنار ننشسته، البته بين 15 خرداد تا زمانى كه باز چيز شد، اين طولانى شد، يك مقدارى طولانى شد، لكن از آنوقتى كه نهضت دوباره شروع كرد، خوب 17 شهريور يك قضيه‏اى بود براى ما و فرداست ظاهرا 17 شهريور، آن يك قضيه‏اى بود براى ايران و كسانى كه مطلع از اسلام نيستند و روحيه مردم مسلم را نمى‏دانند، خيال مى‏كردند شايد آنوقت ديگر خوب، تمام شد، سركوب شدند و رفتند سراغ كارشان، چندين هزار نفر را در ميدان شهدا به مسلسل بستند و مساله ديگر تمام شد و ما ديديم كه دنبال او زيادتر شد همه چيزها، يعنى قدرت ملت كه همان قدرت اسلام است و قدرت الهى است هيچ ابدا تزلزلى در آنها پيدا نشد و دنبال كردند مطلب را. در هر مطلبى كه پيش مى‏آيد ما مى‏بينيم كه اين ملت ما مستعدتر مى‏شوند و بهتر پيش روند. بنابراين اگر تزلزل از ناحيه اين است كه افراد زياد كشته شدند، در 17 شهريور و 15 خرداد هم چندين هزار كشته شده است واگر اين است كه شخصيت‏ها از بين رفتند، البته ما متاسفيم و مى‏دانيم كه شخصيت‏هاى بزرگى از دست رفته‏اند و يادشان گرامى، لكن شخصيت‏ها اسباب اين نمى‏شود كه يك مملكتى كه سى و چند ميليون جمعيت دارد و همه مصمم و همه حاضر، يك افرادى كه وقتى كه همين شخصيت‏ها به شهادت مى‏رسند، خانواده‏هايشان و برادرهايشان و بچه‏هاى كوچكشان مى‏آيند و صحبت مى‏كنند و دلدارى به مردم مى‏دهند، بچه كوچك مى‏آيد مى‏گويد كه مردم بايد به انسجام خودشان ادامه بدهند، يك همچو كشورى كه اينطورى شده و اين از بركت اسلام است كه مردم اينطورى در صحنه حاضرند، وقتى اينطور شد ديگر معنا ندارد كه كسى بگويد كه به يك مويى بسته است و تزلزل حاصل شده است. خوب، يك نفر البته بسيار عزيز از دست ما رفته است، يك نفر ديگرى به جاى او مى‏آيد يا آمده است، اينها يك مطلبى است كه آنها هى به آن مى‏خواهند باد كنند و باد به آن بزنند و بزرگش كنند و اينها. هر قصه‏اى كه در ايران واقع مى‏شود، مشابهش در جاهاى ديگر هم واقع شده است، حالا كه در ايران واقع شد پس ايران چه خواهد شد، پس چه خواهد شد. نه اينكه اينها نمى‏فهمند، اينها مى‏فهمند كه مساله‏اى نشده است، لكن مى‏خواهند خوب صحبت كنند، بايد يك صحبتى كرد و اين مسئله اسباب هيچ چيز نشده. مى‏گويند فلانى دلدارى به مردم مى‏دهد. مردم به ما دلدارى دارند مى‏دهند، نه من دلدارى به مردم ميدهم، اين مردمند كه دلدارى به همه ما مى‏دهند، اين جمعيت‏ها و اين زن و اين مرد و اين بچه و اين بزرگ كه هميشه حاضرند، دلدارى به ما مى‏دهند نه اينكه ما دلدارى به آنها مى‏دهيم. اين مسائل اصلا مسائلى نيست كه متزلزل كند يك ملت را و يك دولت را. دولت ما الان همان دولت است و ملت ما همان ملت است و مجلس ما همان مجلس است و اگر خداى نخواسته باز هم خيانت كنند واين دولت را، ما ها را از بين ببرند باز هم همين مردمند

صحيفه نور ج 15 صفحه 129

و باز هم همين ملتند و باز هم همين بساط. هيچ ما تزلزل روحى، هيچ نداريم ما، هيچ كداممان، بچه‏هاى كوچكمان ندارند، زن‏ها تزلزل ندارند، جمعيت‏هاى ميليونى مردم هيچ تزلزلى ندارند. البته آنها هر چه دلشان مى‏خواهد گويند، ورشكسته هستند، رفته‏اند از بين، خوب ما متوقع نيستيم كسانى كه ورشكسته‏اند و فرار كردند و رفتند، براى ما تعريف كنند، البته بايد بگويند و بيشتر از اينها هم بايد بگويند كه خير، اسلام چطور شد، اسلام.

سادات هم جزء اسلام شناس‏هاست، اخيرا هم كارتر، فردا بگين!

من فكر مى‏كردم كه اسلام شناسى، قبلا يك مقاله‏اى كسى مى‏نوشت مى‏شد اسلام شناس، چند تا مقاله در روزنامه، در يك جا مى‏نوشت ميشد اسلام‏شناس گاهى يك كسى يك تاريخى مى‏نوشت، ميشد اسلام‏شناس، بعد كتاب سوزى هم مى‏كرد مثل كسروى، بلكه دعوى نبوت هم مى‏كرد. اسلام شناسى تقريبا رو به تورم است، خوب صدام هم اسلام شناس شده است، آقاى سادات هم جزءاسلام شناس‏هاست كه تشخيص دهد كه فلان امر موافق اسلام است، موافق اسلام نيست، اخيرا آقاى كارتر هم جزء اسلام شناس‏هاست، در يك جلسه‏اى كه مسافرت كرده است، گفته است اين كارهائى كه در ايران، فلان مى‏كند موافق اسلام نيست، خوب معلوم شد كه ما اسلام شناس داريم كه به ابعاد اسلام شناسى اضافه مى‏شود فردا بگين هم اسلام شناس مى‏شود و يا شده است اين. هى مى‏گويند موافق اسلام نيست، اسلام چطور. خوب شما كه اسلام را نمى‏دانيد با صاد مى‏نويسند يا با سين مى‏نويسند، شما به اسلام چكار داريد؟ يك كتاب مى‏نويسد بعد مى‏گويد من اسلام شناسم، اسلام را من مى‏شناسم. آن يكى يك مقاله مى‏نويسد، مى‏گويد من اسلام شناسم و اشخاصى كه مثلا هشتاد سال زندگى كردند، هفتاد سال زندگى كردند همه‏اش هم در اسلام بودند، نه اينها نمى‏دانند، لكن آقاى كارتر مى‏داند و رفقاى ايشان.

اگر يك روزى اينهائى كه شكست خورده‏اند به ما خوب نوشتند، آنوقت ما مصيبت داريم‏

در هر صورت، اين مسائل براى انقلابات هست كه هم آنهائى كه خارج و داخل ضرر ديدند، بايد البته بد بگويند. ما نبايد متوقع باشيم كه اينهائى كه شكست خوردند و رفتند، براى ما خوب بنويسند، يا ما نبايد متوقع باشيم كه روزنامه‏هاى آمريكا و كسان ديگر به ما چيزهاى خوب بنويسند. خوب، آنها رفته‏اند از بين، منافعشان از دستشان رفته است، خوب كسى كه تمام منافعش را شما از او گرفتيد، ملت ما همه منافع آمريكا را گرفته، الان يكشاهى ندارد كه يك سير نمى‏تواند نفت از اينجا صادر كند و همين طور ساير كشورهايى كه منافعشان از دستشان رفته نبايد ما متوقع باشيم كه اينها براى ما مقاله عرض بكنم كه خوب بنويسند، البته آنها بايد به ما فحش بدهند. اگر يك روزى اينها به ما خوب نوشتند، آنوقت است كه ما مصيبت داريم. من يك وقتى اين كلمه را گفتم كه اينها

صحيفه نور ج 15 صفحه 130

نمى‏فهمند، اگر مى‏فهميدند مى‏آمدند تعريف از فلان آدمى كه مثلا پيش مردم يك ارزشى دارد، هى شروع مى‏كردند تعريف كردن، همين اسباب اين مى‏شد كه ارزشش از بين مى‏رفت. اگر بگين به ما فحش بدهد ما ارزشمان شايد پيش مردم، اگر باشد، زيادتر بشود. به دولت ما بد بگويد بگين يا صدام يا ديگران كه در اين طريق هستند، آنها اگر به ما بد بگويند، من مى‏گويم خوب حق دارند براى اينكه صدام مى‏خواست كه سه چهار روزه يك كشورى را بگيرد حالا يك سال است كه باز مى‏بينيم كه او شكستش زياد است و ما بحمد الله جلوتر داريم مى‏رويم و انشاء الله زودتر هم جلو خواهيم رفت. وقتى صدام مى‏بيند تمام آبرويش بسته به اين است كه يك كارى بكند، يك صلحى، يك صلحى كه براى او لااقل يك قدرى سرپوش باشد بكند و ايران حاضر نمى‏شود مذاكره كند مگر اينكه او كنار برود و از بين برود، خوب البته او بايد دشمن بشود و بگويد كه ما پنج هزار نفر را كشته‏ايم. همين چند روز كه شكست فاحش در دو سه جا خوردند، او گفته است كه ما پنج هزار نفر از ايرانى‏ها را كشتيم و چه كرديم و چه كرديم. خوب اگر اين را نگويد، چه بكند؟ بايد يك همچو چيزهايى بگويد. يا آنهايى كه از اينجا شكست خوردند و رفتند، اگر اين شيطنت‏ها را نكنند، چه بكنند؟

اگر از يك ملتى كه آنها را بيرون كرده است و بجاى آنها وفادارى خودش را به اسلام اعلام كرده است و در خيابان‏ها مى‏ريزد و اعلام مى‏كند و مى‏گويد كه ما خودمان حاضريم بياييم شماها را حفظ كنيم و دولت خودمان را، مجلس خودمان را حفظ كنيم، اين چيزى را كه از ملت مى‏بينند كه در غياب آنها، آنها فرار كردند و در غياب آنها مردم اينطور سرشوق هستند و اينطور مردم متوجه به حفظ دولت خودشان هستند و مجلس خودشان هستند، خوب آنها بايد به ما بد بگويند، نمى‏شود نگويند، بايد ما را خونخوار حساب كنند كه اينها آدمكشند و اينها. آنها خودشان اين آدم‏ها را مى‏كشند، بسيار مردم صالح خيلى خوبى هستند كه رجائى را، آقاى باهنر را نمى‏دانم آقاى قدوسى را، اينها را كشته‏اند، خيلى آنها كارهاى بزرگ كرده‏اند!!

ايران با ثبات‏ترين ممالك است و اين انفجارات دليل بر ثباتش هست‏

اين كار بزرگى نيست كه يك بمب بگذارند يك جائى، بكشند يك نفر را. اين كارها، انفجارات، الان در همه دنيا هست چهارتايش هم اينجا باشد. ما وقتى مقايسه كنيم مملكت خودمان را بر همه ممالكى كه در عالم هست، با ثبات‏تر از مملكت ما كدام مملكت است؟ كجاست كه وقتى يك نخست وزير ترور بشود به مجرد اينكه شد، يك نخست وزير ديگرى به جاى او مى‏آيد و زمام امور را دست مى‏گيرد؟ كجاست كه يك رئيس جمهورى وقتى كه با يازده ميليون به قول خودشان راى دارد، وقتى مردم ببينند انحراف پيدا كرد همان يازده ميليون بر ضد او قيام مى‏كند كه نتواند در اين كشور بماند و فرار كند با آن وضعى كه داشته است و دنبالش رئيس جمهور تعيين كردند. كجاست كه اينطور ثبات داشته باشد؟ كجاست كه هيچ يك از ارگان‏هايى كه الان هست، متزلزل نشده‏اند به واسطه كشتن يكى يا دو تا؟ در صورتى بود كه يك شاه مردگى سابق البته اينطور بود تا يك كسى مى‏مرد، شاهى

صحيفه نور ج 15 صفحه 131

مى‏مرد، فورا در همه جا شلوغ مى‏شد، حالا ما ديديم رئيس جمهور شهيد شد و همه ايران ثباتش محفوظ است و بالاتر شده است و همه براى او سينه زنند و عزادارى مى‏كنند و از همه مى‏خواهند كه حفظ كنيد ديگران را. چه ثباتى نيست؟ چه تزلزلى در ايران هست؟ همه جهاتش تمام است، همه جهاتش خوب است. البته ما خرابكارى هم زياد شده است در ايران كه ما بايد اصلاحش بكنيم و شما آقايان بايد اصلاح بكنيد، بايد همه، هر يك وزارتخانه خودش را بسيار در تحت نظر بگيرد و اشخاصى را كه شناسند، اشخاصى را كه سابقه‏شان را دارند بياورند و اشخاص ناشناس را، اشخاصى كه احتمالا يك چيزى هست، امروز احتمالش منجز است، براى اينكه احتمال، احتمال كشتن يك مسلمى است يا چند تا مسلمان.

در هر صورت بحمد الله ايران با همه حرف‏هائى كه همه بوق‏هاى خارجى دارند مى‏زنند و ايران را كانه ديگر هيچ در ايران كسى نمى‏تواند در خانه خودش هم حتى زندگى كند و آنطورى كه نمايش مى‏دهند الان رفته از بين، ديگر خبرى نيست در ايران جز اينكه چند نفر را هى مى‏كشند، هى هر روز مى‏كشند ديگر خبرى در كار نيست رغم انف همه اينها، ايران باثبات‏ترين ممالك است الان و اين انفجارات و اينطور چيزها دليل بر ثباتش هست، اگر متزلزل بود، اين كارها نمى‏شد، همان مى‏گذاشتند به تزلزل خودش از بين برود. آنها طرحشان اين بود كه بگذاريد خودشان، خودشان را از بين ببرند، ديدند نمى‏شود، حالا ايستاده‏اند كه انفجار پيدا كند.

هيچ مملكتى با انفجار از بين نمى‏رود و هيچ مملكتى با ترور از بين نمى‏رود، تمام ترورها را روى هم وقتى كه بگذارند تا آخر هم وقتى بشود، به‏اندازه 17 شهريور ما شهيد نمى‏دهيم و مردم 17 شهريور را شهيد دادند و آنطور شهيد دادند و آنطور فداكارى كردند و ابدا تزلزلى در ايران حاصل نشد و پيش رفتند و آنوقت در آن حالى كه آنها داشتند سركوب مى‏شدند، به پيش رفتند و شاه را از بين بردند و همه آنها ئى كه در اينجا منفعت داشتند منافعشان را قطع كردند.

حالا كه بحمد الله ديگر ما مقابلى نداريم، چهار تا دزد كه مقابل نمى‏شود، اين دزدها هميشه بودند. هميشه ايران اينطور مسائل را داشته منتها ما از هر كسى از بعضى جاهايش اطلاع داريم، مثلا ما ديديم كه در همان طرف‏هاى ما دزدها مى‏ريزند يك ده را غارت مى‏كنند، در زمان همان سلطنت سابق، رژيم قبل از اين رژيم، مى‏ريختند يك عده را غارت مى‏كردند، مى‏ريختند مردم را مى‏كشتند. در همه جاى ايران اين شلوغى‏ها بود، منتها آنوقت وسائل نبود كه همه جمع بشود توى روزنامه نوشته بشود، يا اخيرا نمى‏گذاشتند در روزنامه‏ها چيزى بنويسند يا آنوقت روزنامه‏اى نبود تا بنويسد، مى‏آمدند غارت كردند، مردم را مى‏كشتند، چه مى‏كردند دزدهاى سرگردنه، آنوقت از يك گردنه‏اى اگر مردم مى‏خواستند رد بشوند، نمى‏توانستند رد بشوند معذلك ايران سرجاى خودش بود. الان ما نه دزد سر گردنه اينقدرها داريم و نه اينقدرها كشتارى در كار هست، اينقدرها غارتگرى در كار هست، اينها نيست. در هر صورت ما نمى‏ترسيم از اينكه به ما بگويند چه شد و ما بحمد الله در داخل‏مان وقتى كه ملاحظه مى‏كنيم، خوب بيايند اشخاصى هم كه در خارج هستند و خيال مى‏كنند يك همچو مسائلى است‏

صحيفه نور ج 15 صفحه 132

بيايند ببينند و مطالعه كنند ايران را، ببينند دولتش آيا نقصى دارد؟ آيا تزلزلى در دولت هست؟ آيا مردم متزلزلند؟ بازارهاى ايران بسته شده است؟ اعتصابات در كار است؟ از هيچ يك از اينها نيست، مردم زندگيشان سر جاى خودش و به زندگى خودشان، روزمره خودشان دارند ادامه مى‏دهند و همه هم حاضر در وقعه هستند و در صحنه هستند و كشور را از خودشان ميدانند و دولت را از خودشان ميدانند و همه چيزهابه دست خودشان هست و هر وقت هم هر يك از شما آقايان خداى نخواسته تخلفى بكنيد خود مردم به حسابتان رسند، اين مردمند كه در صحنه هستند. بنابراين ما چه تزلزلى داريم كه هى، هر روز در اين مقالاتشان مى‏نويسند و براى من مى‏آيد، اين خبرگزارى‏ها ميدهند براى من، هر روز نوشته مى‏شود به اينكه ايران ديگر رفته از بين و تمام شد و عرض مى‏كنم كجايش تمام شد؟ همين ايران هست و همين بازارها به جاى خودش هست و وفور نعمت هم بحمد الله هست، البته گرانى هم هست، گرانى كجاست كه نيست؟ جاى ديگر مگر گرانى نيست؟ همه جاى دنيا گرانى است، همه جاى دنياانفجار است، همه جاى دنيا خرابكارى است، ايران را اگر مقايسه كنيم با ممالك ديگر، معلوم نيست كه بيشتر از آنها اين چيزها را داشته باشد، بنابراين ما چه گرفتارى داريم؟ شما با دل محكم و دژ شما اسلام است، پشتوانه شما خداى تبارك و تعالى است، صاحب اين مملكت امام زمان سلام الله عليه است، با دل محكم مشغول كارتان بشويد و از هيچ يك از اين مسائل نترسيد.

البته بايد اوضاع امنيتى هم با كمال دقت ملاحظه بشود براى اينكه هر يك از شما موظفيد كه خودتان را حفظ كنيد، وظيفه اسلامى است كه خودتان را حفظ كنيد و علاوه بر اين، وظيفه حالا بيشتر است از سابق از حفظ خود آدم و به مسائلى كه مردم دارند رسيدگى كنيد و كارها را انشاء الله بر وفق مراد اسلام و خودتان انجام بدهيد و موفق و مويد باشيد انشاء الله و سلامت باشيد انشاءالله.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها